اوباما و تغییر در ادامه سیاست‌ها

۲۳ آبان ۱۳۸۷ | ۰۱:۲۲ کد : ۳۱۶۴ اخبار اصلی
گفتاری از دکتر ابومحمد عسگرخوانی متخصص مسائل امریکا برای دیپلماسی ایرانی
اوباما و  تغییر در ادامه سیاست‌ها
انتخاب اوباما در ایالت متحده نشان از آن داشت که حاکمیت این کشور تصمیم راسخی برای تغییر و تعویض ویترین و نمای امریکا در عرصه جهانی گرفته است، این تصمیم برگرفته از شرایط داخلی و بین المللی امریکا که نوعی بی اعتمادی را در دنیا ایجاد کرده بود و در راستای اعتماد سازی و امنیت آفرینی اتخاذ شد.
 
به همین جهت پدیده ای به نام اوباما از سوی حاکمیت مورد حمایت قرار گرفت، وگرنه به هیچ وجه سیاست های گذشته امریکا تنها از دیدگاه حزب جمهوری‌خواه و جرج بوش قابل بررسی نیست، برای اثبات ادعا باید گفت که ایالات متحده امریکا در چهار سال اول ریاست جمهوری جرج بوش، سیاست های تهاجمی کاملا مشهود بود، در چهار سال دوم، حاکمیت امریکا تلاش کرد به رئیس جمهور این کشور بفهماند که تعدیل سیاست های تهاجمی دولت ضروری است.
 
در این خصوص تغییر چندین وزیر کلیدی و تند روی کابینه بوش و جایگزینی افراد معتدل تر را شاهد بودیم، طی همین دوران امریکا مذاکره با ایران و همسایگان عراق را آغاز کرد، اما این اقدامات کافی نبود و حاکمیت متوجه شد که سیاست های حاکم بر نظام سیاسی ایالات متحده امریکا به اندازه ای آشفته است که اقدامات جدی تر را می‌طلبد چراکه در داخل بحث های فرهنگی و اقتصادی و در خارج مشکلات متعددی بروز کرد.
 
اوباما؛ تغییر در ادامه سیاست‌ها
سیاست های امریکا حول دو محور اساسی حرکت می کند؛ اول استمرار و دوم تغییر، سیاست های استمراری در برخی زمینه از سوی دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بصورت یکسان دنبال می شود، حمایت از حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و حامیان آن، حمایت از اسرائیل در خاورمیانه در دوران کلیه روسای جمهور امریکا از سال 1945 تا به امروز بصورت یکسان پیگیری شده است، لذا اوباما نیز در همین مسیر حرکت خواهد کرد.
 
سیاست‌های اعلامی و اعمالی نیز با یکدیگر مغایرند، در سیاست های اعلامی اوباما -با هدف کسب رای- مسائلی مطرح شد اما در اولین قدم بعد از انتخاب به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، اولین فردی که پس از معاون اول خود انتخاب کرد؛ آقای ایمانوئل است که فردی سوپر صهیونیست بوده و کارنامه یک دموکرات تندرو را دارد، ضمن آنکه اوباما از زمانیکه آمده است برخی از آنچه را اعلام کرده، پس گرفته است.
 
جمهوری اسلامی ایران باید این نکته را مورد توجه قرار دهد که سیاست اعلامی امریکا بر اساس قدرت نرم حرکت خواهد کرد، از این پس سیاست ها در قبال ایران پیچیده تر، خزنده، فرایندی و مداخله جویانه خواهد بود، سیاست جمهوری خواهان در برابر ایران این بود که بیرون از مرز های این کشور و با جنگ تبلیغاتی قصد مبارزه با نظام را داشتند، اما دموکرات ها نرم و خزنده قصد مبارزه دارند، حتی اعتقاد ندارم که دموکرات‌ها نسبت به نظام ایران حسن نیت داشته باشند، آنها تمایل دارند که به درون مرزهای ایران آمده و در درون با نظام بجنگند.
 
از این به بعد ایران باید متقابلا استراتژی مناسب را در برابر دموکرات ها داشته باشد، تاکید آنها بر اقدامات نرم در قالب سیاست های اعلامی است و سیاست های اعمالی آنها چیز دیگری خواهد بود، ایران نیز باید سیاست‌های اعلامی خود را نرم کند و در سیاست های اعمالی، به اصولی که از قبل تعریف شده پایبند باشد، بسیار ساده‌لوحانه است که آمدن اوباما را به‌واسطه اینکه وی سیاه پوست و دموکرات است در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران تعبیر کنیم، به هیچ وجه اینگونه نیست و اکنون خطرات بیش از گذشته است.
 
متاسفانه مقامات ایران از برخی اساتید خارج از کشور مشاوره می گیرند و آنها نیز مشاوره های نادرست، حساب نشده، دور از واقع و بر حسب احساسات را در اختیار تصمیم گیران کشور می گذارند، نتیجه استفاده از مشاوره ها که پایه های نظری محکمی ندارند این شد که برخی مسئولین کشور معتقد بودند که اوباما به عنوان رئیس جمهور امریکا انتخاب نخواهد شد.
 
ما باید با تحلیل های غنی تر، آینده نگری و قدرت پیش بینی حرکت کنیم و بدانیم که بحران های داخلی امریکا عمیق و وابسته به کل نظام ایالات متحده و نه یک حزب خاص است. 

نظر شما :