تهران، آژانس، و اوباما!

۰۴ آذر ۱۳۸۷ | ۱۴:۰۹ کد : ۳۲۵۲ اخبار اصلی
يادداشتى از مرتضى کاظميان، کارشناس مسائل سیاسی
تهران، آژانس، و اوباما!
 با انتشار گزارش جدیدآژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، تهران بار دیگر به «عدم همکاری با بازرسان آژانس» متهم شده است.
 
در گزارش محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنین تاکید شده است که ایران «برخلاف تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل» غنی‌ سازی اورانیوم را متوقف نکرده و «به نصب و راه‌ اندازی نسل جدیدی از سانتریفوژها نیز ادامه داده است.»
طبق این گزارش، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تحقیقات خود در مورد این که برنامه هسته‌ ای ایران هدف نظامی نیز دارد یا خیر، «پیشرفت قابل توجهی» نداشته است.
در این گزارش آمده است که ایران بايد «اطلاعات اساسی برای تایید گفته‌های خود را در اختیار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دهد و دسترسی این سازمان را به اسناد، مدارک و افراد مسئول در این زمینه، میسر سازد.» این گزارش می‌‌افزاید: ‌«در صورتی که ایران این شفافیت را نداشته باشد... آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نخواهد توانست عدم فعالیت هسته‌‌ای] نظامی[ را در ایران تضمین کند.»
 
با وجود صدور چهار قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل در دو سال گذشته _که جملگی خواستار توقف غنی‌سازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی شده بودند_ تهران همچنان به این اقدام ادامه می‌دهد و، چنان که گزارش اخیر البرادعی تصریح می‌کند، حتی بر ظرفیت غنی‌سازی خود می‌افزاید.
 
قابل توجه آن‌که جمهوری اسلامی با «اعتماد به‌نفس» به این روند ادامه می‌دهد؛ و در نقطه‌ی مقابل، نوعی بلا‌تکلیفی و انفعال در «غرب» (به سکان‌داری واشنگتن) محسوس است. دست‌کم آن که فشارهاى اقتصادی و محدودیت‌های تجاری غرب علیه ایران در ماه‌هاى گذشته، با توجه به قیمت بالای نفت در ماه‌های پیشین، چنان که پيش‌بينى هم مى‌شد، تاثیر چندانی بر تصميم‌هاى هسته‌ى مرکزى بلوک قدرت در ایران نداشته است.
افزون بر این، کافی است نگاهی به واکنش دستگاه‌های دیپلماسی اصلی در غرب بیافکنیم تا این انفعال و بلاتکلیفی‌، بیشتر ملموس شود.
گوردون جاندرو، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به گزارش جدید آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی درباره‌ی برنامه هسته‌ای ایران، گفته است: «ناکامی دولت ایران در همراهی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل تاسف‌‌بار و ناامیدکننده است.»
 
بیل رامل، معاون امور خاورمیانه و آفریقای وزارت خارجه انگلستان، نیز در همین خصوص اظهار داشته که عدم‌همکاری ایران بر نگرانی‌ها درباره‌ی ماهیت برنامه هسته‌ای ایران می افزاید.‌ او همچنین گفته است: «تهران همچنان از ارائه‌ی پاسخ‌های روشن به پرسش ها خوددداری می‌کند و این مسئله موجب افزایش نگرانی ها نسبت به نیات واقعی حکومت ایران شده است.»
تامل در این اظهارنظرها، آشکارا نشان می‌دهد که «غرب» نتوانسته است از ادامه‌ی مسیر غنی‌سازی و فنآوری هسته‌ای در ایران، پیشگیری کند و همچنان، به ابراز نگرانی‌ها و یا حداکثر، بیان تهدیدهای کلی، بسنده می‌کند. جالب توجه آن که «هویج»ها و پیشنهادهای تشویقی و تلاش‌ها برای رسیدن به توافق با تهران، از دل گفت‌وگو، تاکنون بی‌حاصل بوده است.
 
جاندرو، سخنگوی کاخ سفید در اظهارنظر چهارشنبه‌ی گذشته‌ی خود تاکید کرد که همراهی ایران با آژانس می‌‌تواند پاداش‌هایی (شامل مشوق‌‌های اقتصادی و دیپلماتیک) به همراه داشته باشد. او از جمله این «مشوق‌ها» به پیشنهاد گفت‌وگو میان کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا با همتای ایرانی‌‌اش اشاره کرد.
 
صرف‌نظر از این، قبلا" نيز آمریکا، انگلستان، روسیه، فرانسه، چین و آلمان (گروه ۵+۱) با ارائه‌ی یک بسته پیشنهادی (شامل مشوق‌های اقتصادی و فنی) کوشیده‌ بودند جمهوری اسلامی ایران را به توقف گسترش غنی‌سازی و آغاز مذاکرات مجاب کنند.
اما چنان که در بیانیه‌ی رامل، معاون امور خاورمیانه و آفریقای وزارت خارجه انگلستان، مشهود است، دولت ایران بی‌عنایت به «توصیه‌ها» و «اوامر» غرب، پروژه‌ و راه خویش گرفته است. بیل رامل گفته است: «تهران با وجود قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل _که خواستار توقف غنی‌سازی اورانیوم شده بودند_ همچنان به این اقدام ادامه می‌دهد و بر ظرفیت غنی‌سازی خود می‌افزاید.»
 
بسیار بعید به‌نظر می‌رسد که این روند (مناسبات تهران و غرب، به‌ویژه درمورد انرژی هسته‌ای) دچار اتفاق خاصی شود و تغییری معنادار و فاحش را در این خصوص در ماه‌های آتی شاهد باشیم.
همچون بسیاری حوزه‌ها و مباحث دیگر، نقطه‌عطف تحولات مزبور، و «تغییر» در وضع موجود، با نام «باراک اوباما» پیوند خورده است. تا زمان ورود اوباما به کاخ‌سفید، نمی‌توان رویدادی جدید را در این عرصه انتظار کشید. چه باز شدن درهای گفت‌وگو میان تهران و غرب (بخوانید واشنگتن) و چه افزایش تنش‌ها و تحریم‌ها (چنان که اوباما در مقطع رقابت‌های انتخاباتی ایالات متحده، اعمال محدودیت در واردات بنزین ایران را مورد اشاره قرار داد) به شروع کار ساکنان جدید کاخ‌سفید وابسته است.
 
می‌توان پیش‌بینی کرد که اقدامات آمریکا _و همراهانش در گروه 1+5_ به‌میزان زیادی معطوف به مشخص‌شدن تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال آتی نیز خواهد بود. از این فراتر، اعلام نامزدی سیدمحمد خاتمی برای دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، خود به‌معنای صدور فرمان توقف هر اقدام ویژه‌ی غرب در قبال تهران محسوب خواهد شد. مگر آن‌که دموکرات‌ها (و اوباما) به‌هر علت و دلیلی، مایل باشند که تکلیف کار خود با جمهوری اسلامی را در دوران احمدی‌نژاد، مشخص سازند؛ یا با گشودن درهای مذاکره با وی، شانس پیروزی او در انتخابات سال 88 را به‌میزان قابل‌توجه و سرنوشت‌سازی، افزایش دهند.

نظر شما :