ایران ارتش لبنان را تجهیز می‌کند

۰۵ آذر ۱۳۸۷ | ۱۵:۴۲ کد : ۳۲۸۰ اخبار اصلی
شاید هیچ کشوری در خاورمیانه در طول چهار دهه گذشته به اندازه کشور ده هزار کیلومتر مربعی لبنان شاهد درگیری‌های سیاسی و داخلی و خارجی نبوده است. این کشور همواره با تهدیدهای بی‌شمار داخلی و خارجی مواجه بوده و هست که شاید مهترین این درگیری‌ها در بعد داخلی سر سپردگی و خوش خدمتی برخی از رهبران جریان‌های شناخته شده این کشور...
ایران ارتش لبنان را تجهیز می‌کند
شاید هیچ کشوری در خاورمیانه در طول چهار دهه گذشته به اندازه کشور ده هزار کیلومتر مربعی لبنان شاهد درگیری‌های سیاسی و داخلی و خارجی نبوده است. این کشور همواره با تهدیدهای بی‌شمار داخلی و خارجی مواجه بوده و هست که شاید مهترین این درگیری‌ها در بعد داخلی سر سپردگی و خوش خدمتی برخی از رهبران جریان‌های شناخته شده این کشور به برخی از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی باشد و در بعد دیگر تهدیدهای خارجی باشد که تقریبا همه این تهدیدها از طرف رژیم صهیونیستی بر این کشور وارد می‌شود؛ این تهدید تاکنون باعث چهار جنگ علیه لبنان شده که یکی از آنها در سال 1982 به اشغال این کشور منجر شد و آخرین آنها هم ویرانی زیربناهای این کشور را به همراه داشت.
البته در بعد داخلی لبنان با تهدیدهای دیگری هم روبه رو می‌باشد که مهمترین آن حضور صدها هزار آواره فلسطینی در این کشور است که اردوگاه‌های محل استقرار آنها به مکانی جهت پناه جستن تروریست‌های بی‌وطن و برخی از عوامل فراری لبنانی و همچنین مکانی برای جاسوسی رژیم اسراییل مبدل شده است؛ این اردوگاه‌ها که برخی از آنها بیشتر به زاغه مهمات و انبار باروت شباهت دارند، در خود نیز تنش‌های متعددی دارند که همه از رقابت گروه‌ها و جنبش‌های فلسطینی جهت عضوگیری و اعمال نفوذ در اردوگاه‌ها، ناشی شده است. نمونه عینی این اردگاه‌های پردردسر و پر هزینه اردوگاه نهرالبارد بود که سال گذشته محل درگیری ارتش لبنان و گروه تروریستی فتح‌الاسلام بود و به نابودی کامل این اردوگاه و کشته و زخمی شدن صدها تن و آواره شدن هزاران آواره فلسطینی منجر شد.
 
در این میان جامعه لبنان هم دچار نوعی ناهمگونی خاص است که شرایط را برای ایجاد تنش در این کشور فراهم می‌کند. حضور 17 گروه قومی و مذهبی بر موزاییک کوچک لبنان خود از لطایف جامعه امروز است و اینکه آنها چگونه در این موزاییک کوچک که گاه در یک خیابان شاهد زندگی هر 17 اقلیت فوق هستیم و در حالت عادی هیچ اختلافی هم با هم ندارند، اما وقتی پای برخی از قدرت‌ها به میان کشیده می‌شود بر روی هم اسلحه می‌کشند و باز فردا با هم صلح می‌کنند؛ این قضایا در مورد جامعه لبنان از آن مورد مناسبی را جهت مطالعه جامعه شناختی ساخته است. اما در این کشور تضادها و ناهمگونی‌ها یک عامل همیشه تلاش کرده است تا بی‌طرفی خود را در همه امور حفظ کند و این عامل چیزی نبوده به غیر از ارتش لبنان.
 
ارتش لبنان پس از استقلال این کشور در دهه چهل قرن گذشته پا به وجود گذاشت و در جنگ 1948 اعراب و اسراییل با این رژیم جنگید و اولین تجربه خود را به دست آورد. اما این ارتش که در دهه شصت و هفتاد میلادی به واسطه نزدیکی به فرانسه توانسته بود تجهیزات خوبی را از این کشور خریداری کند، در پی جنگ داخلی دهه هفتاد و سپس تجاوز ارتش رژیم اسراییل به این کشور؛ ساختارهای خود را از دست داد و از هم پاشید، اما پس از امضای توافقنامه طائف میان گروه‌های لبنانی و بازگشت آرامش نسبی به این کشور، ارتش با حمایت مردمی و دولت شروع به بازسازی ساختارهای خود کرد و در این مسیر توانست با استفاده از سربازان وظیفه و افسرانی که در دهه هفتاد در فرانسه آموزش دیده بودند، این مهم را انجام دهد. در این دوره بخش اعظمی از جنوب لبنان به عمق 10 کیلومتر تحت اشغال ارتش اسراییل و مزدورانش بود اما ارتش لبنان به دلیل عدم داشتن تجهیرات و تعلیمات کافی نمی‌توانست خود را به جنوب رسانده و با ارتش مجهز و آموزش دیده اسراییل مقابله کند. این مهم بر اساس توافقی ملی بر عهده رزمندگان مقاومت اسلامی گذاشته شد و آنها توانستد در نبردهای طولانی و فرسایشی ارتش مغرور اسراییل و مزدوران آنها را در سال 2000 برای همیشه از جنوب لبنان بیرون کند. در طول دوران مبارزه مقاومت اسلامی ارتش لبنان همواره در نقش حامی و پشتیبان رزمندگان مقاومت عمل می‌کردند که نمونه عالی همکاری ارتش و مقاومت در جنگ 33 روزه سال گذشته بود که طی آن برخی از سربازان ارتش هدف حملات هوایی ارتش رژیم اسراییل قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
 
ارتش لبنان همچنین در ماجرای اختلافات اخیر سیاسی همواره ارتش بی‌طرفی خود را حفظ کرده است و در راستای منافع ملی کشور گام برداشته است. هنگامی که در حوادث ماه می – اردیبهشت ماه - ارتش لبنان در درگیری میان گروه‌های رقیب دخالت نکرد، خشم جریان 14 مارس را برانگیخت. در این حوادث حزب‌الله و متحدانش موفق شدند تا کنترل لبنان را به دست گرفته و با خلع سلاح کردن شبه‌نظامیان وابسته به جریان 14 مارس و در اختیار قرار دادن مواضع آن‌ها به ارتش، عملا آخرین نوع همکاری خود را با محور مقاومت نشان دهند. در این میان نقش فرماندهی ارتش لبنان، یعنی ژنرال میشل سلیمان که اکنون در کسوت ریاست جمهوری به ایران آمده بسیار مهم بود. ژنرال سلیمان که از جمله افسران وطن‌دوست لبنان بود، در طول دوران فرماندهی ارتش تمام تلاش خود را به کار بست تا ارتش را از نزاع‌های گروهی و قومی جدا کرده و در راستای منافع ملی کشور گام بردارد. اما سلیمان و جانشینانش در ارتش همواره از مشکل عمده‌ای رنج برده و می‌برند که این مشکل هم چیزی نیست جز نداشتن امکانات و تجهیزات لازم برای دفاع از کشور.
 
ارتش لبنان با دارا بودن نیرویی 75 هزار نفره که بیشتر آنها سربازان وظیفه هستند، تجهیزاتی را استفاده می‌کند که همگی فرسوده و قدیمی شده‌اند، به گونه‌ای که در برخی مواقع این تجهیزات برای سرکوبی یک گروه شورشی در مساحتی اندک هم دردسر ساز می‌شوند. بسیاری از کشورهای غربی تحت فشارهای رژیم اسراییل از فروش سلاح و تجهیزات نوین رزمی به ارتش لبنان خودداری می‌کنند و هنگامی که دولت ایالات متحده آمریکا برای تحت الشعاع قرار دادن مقاومت و زیر سوال بردن ماهیت وجودی آن اعلام کرد کمکی 400 میلیون دلاری را در اختیار ارتش لبنان قرار می‌دهد، این کمک‌ها آن چیزی نبودند که نیاز‌های ارتش را برآورده کنند، درست چند روز پیش که اعلام شد آمریکا می‌خواهد تانک‌های قدیمی ام 60 را به لبنان واگذار کند با مخالفت شدید اسراییل مواجه شد، چرا که به زعم این رژیم دست ارتش لبنان و مقاومت اسلامی در یک کاسه است و این سلاح‌ها بلافاصله در اختیار مقاومت قرار می‌گیرد.
 
در بعد دیگر ماجرا، حوادث سال 2007 و نبرد 110 روزه نهرالبارد میان ارتش و شبه‌نظامیان وابسته به گروه تروریستی فتح‌الاسلام نشان داد که ارتش لبنان تا چه اندازه از کمبود تجهیزات، قطعات و سلاح‌های پیشرفته رنج می‌برد. یک ماه پیش بود که فرمانده ارتش لبنان گفت ما اگر تنها چند بالگرد کبرا داشتیم و تانک‌هایمان هم جدید بودند، می‌توانستیم نبرد نهرالبارد را سریع‌تر تمام کنیم. در این میان با روی کار آمدن دولت جدید وحدت ملی لبنان برخی از کشورهای عربی هم اعلام آمادگی کرده بودند که تسلیحاتی را در اختیار ارتش لبنان قرار دهند، اما از آنجا که این کشورها خود از نظر نظامی به شدت وابسته به سازندگان اصلی سلاح هستند، به نظر نمی‌رسد که چندان توانایی در این مورد داشته باشند.
 
سفر میشل سلیمان به تهران اما می‌تواند ارتش لبنان را به بسیاری از خواست‌های خود برساند. جمهوری اسلامی ایران به واسطه هشت سال جنگ سخت با رژیم بعث عراق و محاصره و تحریم نظامی توانسته است صنعت نظامی خود را گسترش دهد و در بسیاری از زمینه‌ها به صادرات سلاح هم دست بزند. سلیمان که به خوبی با مشکلات و نواقص ارتش لبنان آشنایی دارد و از امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری ایران هم در زمینه ساخت تسلیحات آگاهی دارد، می‌تواند آنچه را که غربی‌ها به این کشور به خاطر اسراییل و اعراب به دلیل عدم توانایی، ندادند از ایران خریده و یا به صورت یک کمک نظامی دریافت کند. آنگونه که برخی از مقامات لبنانی به رسانه‌های این کشور گفته‌اند، الیاس المر وزیر دفاع لبنان که در هیات همراه سلیمان به تهران آمده است در زمینه تهیه برخی از نیازمندی‌های این کشور، با مقامات وزارت دفاع ایران به گفت‌وگو خواهد پرداخت. مقامات تهران هم که به خوبی از حسن نظر و نیت رئیس جمهور لبنان در مورد مقاومت و همچنین قدرتمند شدن لبنان در برابر اسراییل آگاهی دارند، بدون شک در این زمینه کمک‌های شایانی را به کشور دوست و برادر، لبنان خواهند کرد. توان ایران در ساخت تانک، توپ، قایق‌های گشت ساحلی و موشک‌اندازهای ضد تانک و هواپیما، سلاح‌های انفرادی، نفربر، بالگرد، موشک‌های برد کوتاه، سیستم‌های مخابراتی، هواپیماهای بدون سرنشین و ده‌ها مورد دیگر که لبنانی‌ها نیاز دارند و در ایران ساخته می‌شود، می‌تواند در اختیار ارتش لبنان قرار گیرد، کما اینکه ایران می‌تواند آموزش‌های خوبی هم به افسران ارتش این کشور ارائه دهد.

نظر شما :