تعامل با جهان کليد توسعه ترکيه

۰۵ شهریور ۱۳۸۶ | ۱۱:۴۱ کد : ۵۲۷ گفتگو
ميزگرد انتخابات ترکيه در دیپلماسی ایرانی
تعامل با جهان کليد توسعه ترکيه

ميزگرد انتخابات ترکيه با حضور دکتر صادق زيباکلام استاد دانشگاه، غلامعلى لطيفى کارشناس مسائل ترکيه و محسن امين زاده معاون سابق آسيا و آفريقاى وزارت امور خارجه در دفترسايت ديپلماسى ايرانى برگزار شد.

    

 در اين ميزگرد دکتر زيباکلام با توجه به نتايج انتخابات معتقد است تا زمانى که مدتى از عمر پارلمان نگذرد نمى توان گفت توازن قدرت به نفع چه گروهى به هم خورده است.دکتر امين زاده تاکيد مى کند سه کشور ايران، ترکيه و مالزى در آسيا پيشروى دموکراسى بودند، اما ترکيه از اين فرصت تاريخى استفاده کرد و به موفقيت رسيد.

 در عين حال غلامعلى لطيفى باور دارد که موفقيت اقتصادى اسلام گرايان مديون برنامه هاى يک دهه گذشته است. آنچه در پى مى آيد مشروح اين ميزگرد است.

             

    امين زاده: عده اى از تحليلگران هنگام بحث در مورد ترکيه روى اين نکته تاکيد مى کنند که اسلام گرايى چه زمانى آنجا مطرح شد اما اين کافى نيست و مفهوم را روشن نمى کند. عده اى ديگر هم مدعى مى شوند که وقتى آقاى اربکان به پيروزى رسيد، اسلام شکست خورد، اين مفهوم هم درست نيست. به نظر من، جريان حاکم اسلام گرايى کـه تـدبـير درستى را دنبال مى کند موفق شد مشکلات برسر راه را بردارد. آقاى اردوغان و مجموعه اش از 2 عنصر مهم حداکثر استفاده را کرد.

       

بهترين دوستان غربى ها و آمريکايى ها جريان نظامى ها و لائيک هاى ترکيه هستند. آقاى اردوغان وقتى وارد رقابت شد توانست اين باور را ايجاد کند که در معرض مقابله با اين جريان نيست.

       

    چرا آقاى اردوغان در چنين شرايطى فرصت ارتقا پيدا کرد؛ يکى از ملاحظاتش نگرانى جهان نسبت به تحولات جهان اسلام است. حالااگر لازم شد در ادامه اين بحث را باز مى کنم. غربى ها علاقه مندند در جهان اسلام الگويى از دموکراسى عرضه و موفق شود و رهبرى مثل اردوغان از اين فرصت استفاده کرد.

       

    در جهان اسلام دموکراسى بايد سازگار با دين باشد يا نشان دهد در چنين فضايى مى تواند حضور داشته باشد. اين جريان مى تواند نشان بدهد؟ بنابراين جريان مقابلى که قبلامى توانست با آن مقابله کند، امروز نسبت به باورهاى دينى اش بردبارى مى کند. آنها روى نمايش هاى دينى شان اصرار دارند و بر سر اين موضوع جنجال درست مى کنند.

       

    يکى از مشکلات اساسى تشريفات در ترکيه در تمام اين سال ها بحث خانواده شخصيت هاى ترکيه بوده است. در تمام سال هاى گذشته که اين جريان پنهان بوده يا رشد مى کرده، نهادهاى غيردولتى، NGO هاى مذهبى حامى اين دولت بوده اند تا مسير را طى کرده است. بنابراين جريانى که از فرصت جهانى براى بردبارى نسبت به يک حرکت اصلاح طلب دموکراسى خواه حمايت مى کند اسلامى است.

       

    زيباکلام: ببينيد، حداقل بعد از يازدهم سپتامبر يک عنصر مهم در سياست خارجى آمريکا و اتحاديه اروپا اين بوده که ما با اسلام دعوا نداريم.

       

    به باور من آمريکايى ها اين موضوع را در ترکيه به خوبى مى توانند نشان بدهند. اگر من جاى آمريکا و اتحاديه اروپا بودم ترجيح مى دادم حزب عدالت و توسعه در انتخابات برنده شود تا به يک ميليارد و چند صد ميليون مسلمان نشان بدهم جنگ با اسلام موضوعيتى ندارد.

       

    اگر جاى بوش بودم و تحت فشار قرار مى گرفتم که با اسلام سرجنگ داريد ترکيه را شاهد مثال مى آوردم. ترکيه مگر اسلام گرا نيست. عضو ناتو است و در عراق و مبارزه با تروريسم نقش دارد. ما- آمريکا- بهترين همکارى ها را با ترکيه داريم.

       

    آقاى امين زاده درست مى گويند، بعد خارجى اسلام گرايى به خاطر نيازى که غرب بعد از يازدهم سپتامبر نشان بدهد که ما با اسلام سرجنگ نداريم مدل و الگويش مى تواند ترکيه باشد.

        امين زاده: غربى ها سه الگو براى سازگارى دموکراسى و جهان اسلام مى بينند، اين الگوها ترکيه، ايران و مالزى هستند. اين سه کشور تفاوت هايى با هم دارند اما هر سه قابل رويت هستند. آنها به تفکر دنيوى، پراگماتيسم و نسبى نگاه مى کنند.

       

    آنها قصدشان آن است که بگويند افراط گرايى در جهان اسلام زيبنده نيست و تروريسم، القاعده و طالبان بد هستند. پس چه کسى خوب است؟ آنها به جوان جهان اسلام مى گويند تى شرتى که عکس بن لادن رويش است در بياور و به دنبال الگوى ديگرى براى زندگى و تعامل باش. اما کدام الگو؟ زمانى در تجربه توسعه مى گفتند بيا الگوى من را انتخاب کن اما در زمان حال کسى نمى گويد بيا الگوى من را انتخاب کن. چون مى رود از بن لادن تقليد مى کند.

       

     اين جهان، جهانى که در انديشه آن است که سازگار شود مى تواند شرايطى را ايجاد کند تا به ايران هم مانند ترکيه نگاه شود. اما ما-ايرانى ها- اين شرايط و فرصت را تخريب کرديم. ما اين بحث و فرصت را داشتيم دموکراسى را به عنوان نوعى از مردم سالارى سازگار با دين تقويت کنيم و جايش بيندازيم.

       

    آقاى خاتمى هنوز هم در معرض اين سوال در دنيا قرار دارد که الگوى شما چيست؟ سازگارى دين با دموکراسى چه معنايى دارد؟ من معتقدم الگوى آقاى خاتمى در بين تمام الگوهاى ارائه شده با دين سازگارتر بود.

       

    جريان اردوغان مى تواند اين فرصت را در همه جهان اسلام ايجاد کند تا بگويد من الگويى مناسب تر از الگوى شما هستم اما من ترديد دار ولى به هر حال اين دولت موفق شده از اين فرصت استفاده و خود را نهادينه کند که کارى بزرگ است.

       

    يک جنبه ديگر هم وجود دارد. در همين شرايط بحث ديگر توسعه است. بزرگ ترين موفقيت آقاى اردوغان در توسعه است.

       

    در دوره اردوغان درآمد ترکيه بيش از دو برابر شده است. سهم ترکيه در اقتصاد جهانى افزايش پيدا کرده و هر سال رتبه اين کشور در اقتصاد بالاتر مى رود. اگر در مسکو بپرسيد بهترين شرکت هاى جهان در کجا است به شما مى گويند ترکيه.

وقتى پيگيرى مى کنيم تا ببينيم چرا همه اروپا را فراموش کرده اند و به ترکيه اهميت مى دهند به سازمانى مديريتى در ترکيه برمى خوريم که همه فکر و ذکرش آن است که چگونه از شرکت هاى ترک حمايت کند تا در جاى جاى دنيا حضورى قدرتمند داشته باشند. مگر اتفاقى است که آنها همه جا حضور دارند و راحت کار مى کنند؟ مديريت کلان ترکيه اين فرصت را براى اقتصادش ايجاد کرده تا تکانى بخورد و مردم ثروتمندتر شوند. اردوغان با همه پافشارى ها در مواضع اسلامى اش از سازگارى با غرب کمک گرفته تا اين اتفاق - تحول در اقتصاد- بيفتد.

       

    تغيير ديگر آن است که اين کشور با همه ملاحظاتى که دکتر زيباکلام اشاره کرد، نشان داده درگفت وگو با اروپا نه تنها مشکلى ندارد بلکه به آنها تفهيم کرده که مى تواند عضو بهترى براى اتحاديه اروپا باشد. من روى تمام اين مسائل تاکيد دارم چون در بسيارى از موارد از ترک ها جلو بوديم.

       

    اقتصاد ترکيه از ترگت اوزال آغاز شد اما در بهترين شرايط خود را در دولت آقاى اردوغان بروز داد. اين دولت تجربه اوزال را گرفته و به درستى از آن استفاده کرده است. ترکيه در GDP نوزدهم و ايران 32، دوم است. فاصله ما مرتب در حال افزايش است ترکيه مدعى سهم قابل توجهى از اقتصاد جهانى است اما ما تنها روى قيمت بالاى نفت سرمايه گذارى مى کنيم. ترکيه بدون نفت و... خود را بالاکشيده است، اين را اتفاقى ندانيم. اردوغان کشورى بدهکار را که در جهان مورد تمسخر بود به کشورى ثروتمند تبديل کرده.

       

    زيباکلام: آقاى امين زاده وارد بحث دلايل موفقيت حزب عدالت و توسعه در اقتصاد شدند. واقع امر اين است حتى جدى ترين مخالفين حزب عدالت و توسعه وقتى موضوع سياست هاى اقتصادى و تدابير اقتصادى به ميان کشيده مى شود اذعان دارند به لحاظ اقتصادى خوب عمل شده است. اگر پنج سال پيش خاطرتان باشد تورم در ترکيه هولناک بود و براى خريدى ساده نزديک به يک ميليون لير بايد همراه مى داشتيد، به نظرم معجزه اى درحوزه اقتصاد اتفاق افتاده است.

       اما چيزى که در بحث ما ناديده مانده هنر حزب عدالت و توسعه در بستن پرونده هاى بحران عليه اين کشور است.

       

    در اين مورد به خصوص در دو سال اخير ما نقطه مقابل ترکيه هستيم. در اين مدت اصولگرايان در کشورمان زمام امور را در دست گرفتند و پرونده هاى بسيارى مثل انرژى هسته اى، بحرين، اسرائيل و هولوکاست گشوده شد اما ترک ها عکس ما عمل کردند.

       

    دو يا سه سال پيش مجلس فرانسه کشتار ارامنه توسط ترک ها را به رسميت شناخت اگر ما جاى ترک ها بوديم روزهاى متوالى درخيابان هاى تهران و شهرهاى بزرگ راهپيمايى مى کرديم، مرگ بر فرانسه مى گفتيم و احتمالاسفارت فرانسه در تهران را با خاک يکسان مى کرديم ولى ترک ها درحالى که موضوع کشتار را نپذيرفتند و اعلام کردند در جنگ جهانى نقل و انتقالاتى اتفاق افتاده، تعدادى انسان کشته شده که ارامنه هم جزوشان بودند، موضوع را با تدبير بدون اينکه به بحران تبديل شود، حل کردند.

       

    يا فرض بفرماييد برخى از رهبران آلمان و فرانسه مى گويند جاى ترکيه در اتحاديه اروپا نيست. افرادى مثل سارکوزى هم رودربايستى را کنار گذاشته و مى گويند شما اروپايى نيستيد و از اتفاق قسمت کوچکى از کشورتان در اروپا واقع شده است. اگر ترکيه در اتحاديه اروپا عضو شود، 70 و 80 ميليون مسلمان آزادانه در اروپا تردد خواهند کرد.

       

    على رغم اينکه اين سخنان معضل بزرگى براى ترکيه است اما رهبران حزب عدالت و توسعه سعى مى کنند آهسته آهسته خود را از طريق مذاکره به اتحاديه اروپا نزديک کنند.

       

    در جريان حمله آمريکا به عراق، آمريکايى ها بسيار علاقه مند بودند تا ترک ها هم به آنها کمک کنند، اما ترکيه على رغم اينکه مى گوييم عضو ناتو است و نوکر آمريکا، در اين موضوع کمک و حمايت نکرد. ترکيه را با نروژ، کره جنوبى و فنلاند مقايسه کنيد. در جريان جنگ افغانستان هم دولتمردان اين کشور اعلام کردند اگر دولت حامد کرزاى و ناتو بخواهند نيروهاى ترکيه به عنوان حافظ صلح در افغانستان حاضر خواهند شد.

       


نظر شما :