پاکستان، میراث 30 سال نظامی گری

۰۴ شهریور ۱۳۸۶ | ۰۸:۵۴ کد : ۵۳۸ اخبار اصلی
مقاله اى از فرهان بخاری مفسر و تحلیگر مقیم پاکستان
پاکستان، میراث 30 سال نظامی گری

یاد سی­امین سالگرد کودتای نظامی ژنرال ضیاء الحق در ژوئیه 1977 ممکن است از  ذهن و خاطر مردم پاک شده باشد. اما میراث آن هنوز گریبان­گیر پاکستان امروز است.

 

از یک طرف، کشور پاکستان برای بازسازی نهادهای سیاسی و هویت سیاسی دست و پا می­زند از سویی ادعا های مکرر ژنرال پرویز مشرف، حاکم نظامی کنونی، در خلاف آن ره می­پوید.

 

اما مشرف، که هشت سال رأس قدرت قرار دارد، هدایت کشوری بر عهده­ اوست که به طور فزاینده­ای رو به آشفتگی است. شاید مشرف مسئول بیماری کنونی پاکستان نباشد، اما برای درمان این بیماری هم کاری نکرده است.

 

 

 نیروهای امنیتی پاکستان مسجد سرخ  اسلام­آباد  و "جمیعه حفسا"-حوزه علمیه زنان در مجاورت این مسجد- را محاصره کردند و با افراد مسلحی درگیر شدند که نسبت به درگیری بی­میل نبودند. چه این افراد مسلح تسلیم شوند و چه مقهور نیروهای مشرف، میراث نظامی­گری در پاکستان به قوت خود باقی خواهد ماند. جهاد یا جنگ مقدس که از دوران ضیاء آغاز شد، همچنان جزئی از میراث ماندگار  این کشور است.

 

 

 حاکم نظامی قبلی به شکل لجام­گسیخته، با حمایت ایالات متحده به گروهی از جوانان فرصت داد که در لوای جهاد، نقش مقاومت در برابر حمله اتحاد جماهیر سابق به افغانستان در سال 1979را ایفا کنند. در عوض برای ضیاء این حمایت آمریکا به معنی میلیاردها دلار کمک سخاوتمندانه­ اقتصادی و نظامی بود. امروز مشرف هم نقش مشابهی به اجرا گذاشته است.

 

 او نیز به عنوان عضوی کلیدی در "جنگ آمریکا علیه ترور" از واشنگتن میلیاردها دلار دریافت می­کند. در عوض وعده کرده که پاکستان را از نفوذ اسلام­گرایان جهادی خلاص کرده و در جهت پیشبرد ارزش­های لیبرالی و روشنگری بکوشد. اما به نظر می­رسد که طعم شیرین قدرت سیاسی به مذاق مشرف خوش آمده است. موضع او به عنوان حاکم نظامی و اداره کننده کشور موجب تداخل منافع شده که تحلیل­ها نشان می­دهد در نهایت با این روند منافع آمریکا را تأمین نمی­ کند.

 

 

میانه­روتر  

 

تا زمانی که حکومت در پاکستان در دست نظامیان باقی بماند، توانایی ایجاد اصلاحات برای تبدیل شدن به کشوری معتدل و میانه­رو در هاله­ای از ابهام باقی خواهد ماند.

 

فعلاً تظاهر مشرف به این که چهره­ای ملی و منتخب مردم است و حمایت گروهای سیاسی لیبرال را با خود دارد، مورد تردید جدی قرار گرفته است. شنبه 16 تیر، رهبران مخالف مشرف در پاکستان که در کنفرانسی با حضور همه احزاب در لندن حضور یافتند بار دیگر خواستار برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه در اواخر سال میلادی 2007 شدند.

 

بعید است که مشرف وقعی به این درخواست­ها بگذارد، شاید تحت تأثیر این دیدگاه که اپوزیسیون درمیان توده مردم کوچه و بازار جایگاهی ندارد و تهدیدی جدی علیه نظام حاکم به حساب نمی­آید. اما شاید در حال حاضر این چنین باشد، اما بی­تردید مشرف با چالش سیاسی مهم و فزاینده­ای روبه­روست.

 

 

از آن بدتر این است که مشرف به عنوان یک نظامی، فرد مناسبی برای رویارویی با چالش­های موجود نیست. برای هدایت کشور به سمت سرنوشت جدید، دوره گذار برای حکومت وی امری محتوم و حیاتی است. اکنون به نظر می رسد زمان آن رسیده که او مجبور باشد به درخواست مخالفانش گوش فرا دهد و برای ادامه حاکمیت در پاکستان از مقام نظامی خود کناره­گیری کند.

 

  

هرچند که این اقدام هم به خودی خود مشکل نظامی­گری در پاکستان را حل نخواهد کرد. ژنرال خود باید به این باور برسد که با قدرت نظامی به تنهایی نمی­توان با موفقیت بر چالش­های چندبعدی پاکستان فائق آمد در حالی که این کشور تقلا می­کند از میراث گذشته خود رها شود و آینده­ای متفاوت را به تصویر بکشد.

 

او اکنون با این حقیقت مواجه است که برای چیرگی بر این چالش باید خود را با دامنه­ وسیع و متباینی از صاحبان منافع آشتی دهد حتی با کسانی که ذاتاً و ماهیتاً با حاکمیت او در تضاد هستند. دیگر در عرصه­ سیاست، جایی برای تک­صدایی نیست.

سی سال بعد از چیرگی ضیاء بر پاکستان، هنوز مردم این کشور انتظار روزی را می­کشند که از شر این میراث رهایی یابند، میراثی که از 60 سال پیش از زمان پیدایش پاکستان در چالش­های موجود پاکستان از هرچیز دیگری حاضرتر و مؤثرتر است.


نظر شما :