آری این آغاز راه است

۱۱ مهر ۱۳۸۸ | ۱۵:۴۹ کد : ۵۸۵۰ اخبار اصلی
ویلیام برنز، مذاکره کننده ارشد امریکایی و معاون وزیر امور خارجه به طور خصوصی با سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد ایرانی دیدار کرد که گزارش شده است که این دو بر سر موضوعات متفاوتی با یکدیگر گفت‌وگو کرده‌اند. در 30 سال گذشته هرگز شاهد چنین اتفاقی نبودیم.
آری این آغاز راه است

اگر کمی شک دارید که مذاکره با ایران در ژنو نتیجه‌بخش بوده است، تنها کافی است که به یک روز پیش از آغاز این مذاکرات بازگردید. حتی اگر این واقعیت را بپذیریم که امریکا و هم‌پیمانان مذاکره کننده  او (5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان – گروه 1+5 – بعلاوه مذاکره کننده اتحادیه اروپا یعنی خاویر سولانا) در تلاش بودند که توقعات خود را از این مذاکرات در سطح سیاسی پایین بیاورند، هنوز بسیار سخت است که بخواهیم کسی را پیدا کنیم که از نتیجه‌ای واقعی سخن بگوید. در حال حاضر این تمام آن چیزی است که اتفاق افتاده است:

ایران بسته‌ پیشنهادی 5 صفحه‌ای را که اشاره اندکی در آن به مسئله‌ هسته‌ای شده بود ارائه داد. ایرانی‌ها همچنین اصرار داشتند که تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم قم که به تازگی آشکار شده است نه تنها کاملا قانونی است بلکه مسئله‌ای بسیار عادی است. آنها همچنین این موضوع را نیز به اطلاع همه رساندند که هیچ علاقه‌ای برای مذاکره و بحث بر سر برنامه‌های هسته‌ای خود ندارند. اکنون، از آنچه به اطلاع ما رسیده است، به نظر می‌آید که ایران آماده است در ارتباط با تاسیسات قم، مسائل را روشن کند و به آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی اجازه دهد تا طی دو هفته آینده از این تاسیسات دیدن کنند. به نظر نمی‌رسد که در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران مسئله دیگری در این مذاکرات مطرح شده باشد.

امریکا پیش از این تاکید کرده بود که اگر ایران در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای خود شفاف سازی انجام ندهد، تحریم‌های سنگین‌تری را علیه ایران به اجرا در خواهد آورد. در انتها به نظر می‌رسد که این تحریم‌ها هم موضوع مهمی نبودند و گروه غربی آماده است تا امتیازهایی نیز به طرف ایرانی بدهد.

به طور کلی برعکس آنچه که انتظار می‌رفت، مذاکرات ژنو مذاکراتی جدی، سازنده و حتی صمیمانه بود.

ویلیام برنز، مذاکره کننده ارشد امریکایی و معاون وزیر امور خارجه به طور خصوصی با سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد ایرانی دیدار کرد که گزارش شده است که این دو بر سر موضوعات متفاوتی با یکدیگر گفت‌وگو کرده‌اند. در 30 سال گذشته هرگز شاهد چنین اتفاقی نبودیم. طی سال‌های ریاست جمهوری بیل کلینتون، مقامات ایرانی متاسفانه چنان مدیریت می‌کردند که از هرگونه تماس مستقیمی با مقامات امریکایی جلوگیری شود و طی 6 سال اول ریاست جمهوری جورج بوش، مقامات امریکایی چنین کاری را انجام می‌دادند. به نظر می‌رسد در حال حاضر هر دو طرف در ارتباط با این مسئله و در این موقعیت خاص چنین برنامه‌ای ندارند.

نتیجه واقعی این دیدار چه بود؟ ایران اجازه بازدید از تاسیسات جدید غنی‌سازی خود را داد. مذاکره کنندگان غربی هم با زیرکی اجازه دادند تا اورانیوم غنی شده با درصد پایین ایران به روسیه فرستاده شود و در آنجا این اورانیوم 5 درصد غنی شده حدود 20 درصد غنی شود و پس از آن به فرانسه ارسال شده و به صورت سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی ایران بازگردد.

این مسئله ابعاد گوناگونی دارد. ابتدا اینکه این کار، میزان اورانیوم غنی‌شده درصد کم ایران را که می‌تواند برای تولید وسایل هسته‌ای استفاده شود کم می‌کند. دوم اینکه این سرآغازی است برای غنی‌سازی اورانیوم خارج از ایران. اما نکته سوم، این مسئله این وعده را به ایران می‌دهد که اورانیوم غنی شده‌ای را در اختیار ایران قرار دهد که بتواند رآکتورهای هسته‌ای خود را به چرخش درآورد (اما این اورانیوم در سطحی نیست که بتوان با آن بمب ساخت). و آخر اینکه، این مسئله به صورت تاکتیکی بر حق ایران در تولید غنی‌سازی اورانیوم تاکید می‌کند. در گزارش‌ها هیچ نشانه‌ای حاکی از اینکه ایران باید برنامه غنی‌سازی خود را به حالت تعلیق درآورد وجود ندارد.

در آخر هر دو طرف به توافق رسیدند که در اواخر ماه جاری میلادی دوباره با یکدیگر دیدار کنند. حداقل، آنها به این نتیجه رسیدند که مسائلی بیشتری برای مذاکره وجود دارد.

ظاهرا هر دو طرف برای داشتن رفتاری متمدنانه‌تر خود را آماده کرده بودند تا به توافق‌هایی هرچند کوچک دست پیدا کنند و پیشرفتی در مذاکراتی داشته باشند که تقریبا از زمانی که جورج بوش ایران را به دلایل خودش محور شرارت خواند یخ بسته بود، متوقف شده بود.

هر چند با یک گل بهار نمی‌شود، و این اشتباه خواهد بود که فکر کنیم که نتایج مذاکرات ژنو تنها گام‌ کوچکی در یک مسیر غیر قابل پیش‌بینی باشد. این مسائل در سخنان بدون نقص اوباما، رئیس جمهور امریکا مشخص شد. در لغاتی که به دقت کافی انتخاب شده بود، او اشاره کرد که مذاکرات امروز آغازی سازنده بود، اما باید توسط اقداماتی سازنده از طرف حکومت ایران دنبال شود. توجه او به طور خاص بر روی آن مسائلی بود که می‌خواهند ایران انجام دهد، تا آن مسائلی که انجام شده است.

خطاب سخنرانی اوباما به طور شفاف و مستقیم به هوادارانش بود و به طور خاص به جناح راست هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان که امیدوار بودند که این دیدار به تحریم‌های سنگین‌تر علیه ایران منجر شود.

گذشته از همه اینها، پس از 30 سال تهمت‌زدن و اغراق دوجانبه این لحظه‌ای بسیار تاریخی است. تحت چنین شرایطی حتی نزاکت طرفین قابل توجه است.

می‌توانیم امیدوار باشیم که مذاکره کنندگان غربی چشم خود را از روی مسائل بنیادین مذاکرات برندارند. به جای کشیدن خط‌ قرمزهای جدید، که عموما توسط ایرانی‌ها نادیده گرفته می‌شود، باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به دو هدف انجام دهیم. اول اینکه ما باید بر بازرسی و کنترل حداکثری از تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران اصرار داشته باشیم. دوم اینکه، ما باید توسعه و پیشگامی ایران در تولید سلاح هسته‌ای را به حداقل برسانیم. در واقع، ما باید سیستمی را پیاده کنیم که به محض اینکه ایران از معاهده منع سلاح های هسته‌ای خارج شد و به سمت تولید بمب گام برداشت مطلع شویم.

اینها همگی اهدافی واقع‌گرایانه هستند و با شرایط ایران نیز سازگاری دارند. اما به سادگی از طریق مذاکرات به دست نمی‌آیند. این مذاکرات در واقع زمینه را برای فروریختن دیوار بی‌اعتمادی آماده می‌کند.

مسیری که پیش رو قرار دارد نه مسیری کوتاه است و نه مسیری هموار. اما تنها راهی است که در شهر وجود دارد و آغاز آن بهتر از هر آن چیزی بود که هرکدام از ما انتظار داشتیم.


نظر شما :