ایران خطرناک‌تر است یا القاعده؟

۳۱ شهریور ۱۳۸۹ | ۱۸:۵۰ کد : ۸۶۷۷ اخبار اصلی
نویسنده خبر: سارا قاسمى
ایالات متحده در یک قدمی ‌انعقاد پرهزینه‌ترین قرارداد نظامی‌ خود با یک کشور ...
ایران خطرناک‌تر است یا القاعده؟

دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده در یک قدمی ‌انعقاد پرهزینه‌ترین قرارداد نظامی‌ خود با یک کشور مسلمان قرار گرفته است. عربستان سعودی تا چند روز دیگر تجهیزات نظامی‌ را از ایالات متحده تحویل می‌گیرد که 60 میلیارد دلار برآورد هزینه شده است. واشنگتن بیشترین بودجه نظامی‌ خود را در اختیار خاندان سعودی قرار می‌دهد که رسما و با اسناد به اثبات رسیده تامین کننده مالی 15 نفر از جمعیت نوزده نفره تروریست‌هایی بودند که یازدهم سپتامبر را رقم زدند. عربستان سعودی در حالی میزبان بیشترین کمک‌های واشنگتن می‌شود که این کشور زادگاه اسامه بن لادن است و مردانی که در افغانستان و پاکستان قدرت نظامی ‌ایالات متحده را به بازی گرفته‌اند.

ریل کلیر پالیتیک در تازه‌ترین مطلب خود با عنوان "ایران بهتر است یا القاعده؟"، می‌نویسد: نمی‌توانیم ادعا کنیم که با گذشت زمان از آن روزها همگان همکاری عربستان با القاعده را فراموش کرده‌اند و یا خود را فریب دهیم که هیچ ارتباطی میان القاعده و یا خاندان سعودی وجود ندارد. البته ما می‌توانیم به راحتی خود را با این سخنان قانع کنیم چرا که این روزها بر هیچ‌کس پوشیده نیست که ربایندگان هواپیمای اصابت کرده به برج‌های دوقلوی مراکز تجاری در مدارس مذهبی پاکستان درس خوانده بودند. با این همه هنوز به دنبال صلح با طالبان پاکستان هستیم و آنها را به دو گروه طالبان خوب و طالبان بد تقسیم می‌کنیم.

حقیقت اما در جای دیگری به ما چشمک می‌زند. پس از ماجراهای یازدهم سپتامبر ایالات متحده به افغانستان و عراق حمله کرد تا طالبان و القاعده را ریشه کن کند و یا به زبان بی‌زبانی به تهدیدهای موجود علیه امنیت ملی ایالات متحده پایان دهد. گاه طالبان در افغانستان و گاه صدام حسین در عراق تهدیدی برای واشنگتن محسوب شدند. اکنون با گذشت بیش از نه سال از آغاز این جنگ در حالی که نه در افغانستان طالبان ریشه‌کن شده‌اند و نه در عراق تندروها سر جای خود نشسته‌اند، ایالات متحده گمان می‌کند که این گروه‌های تروریستی دیگر تهدیدی جدی برای امنیت این کشور نیستند و یا حداقل نمی‌توانند اولویت دستگاه نظامی‌ آمریکا باشند. در حال حاضر تمام دغدغه آمریکا در یک کلمه خلاصه می‌شود: ایران.

شاید برخی تحلیل‌گران رویارویی امروز ایالات متحده با ایران را به نوعی به روزهای جنگ سرد میان آمریکا – اتحاد جماهیر شوروی سابق تشبیه کنند. اما حقیقت این است که بی اغراق باید اعتراف کنیم که فضای امروز از آن زمان هم تیره و تارتر است.

آنچه امروز در منطقه خاورمیانه با آن روبه‌رو هستیم حتی می‌تواند از تعیین عبارت "مبارزه با ترور" و انطباق کوچک‌ترین حوادث با این عبارت خطرناک‌تر باشد. یک روز جورج بوش جمهوری خواه در قامت رئیس جمهوری ایالات متحده برای آب ریختن بر آتش دل بازماندگان حادثه یازدهم سپتامبر عبارت پرطمطراق "مبارزه با ترور" را انتخاب کرد. این عبارت از ده سال پیش تاکنون جان هزاران سربار آمریکایی و اروپایی را گرفته است و البته منجر به از کار بی کار شدن تونی بلر انگلیسی و تبدیل شدن بوش به منفورترین رئیس جمهوری تاریخ ایالات متحده شد.

شاید ایران هم دغدغه ما باشد اما در حال حاضر پرسش اساسی این است که کدام یک امنیت ما را بیش از دیگری هدف قرار می‌دهد: القاعده یا ایران.

اگر پیش فرض ما این باشد که ایران نه تسلیحات هسته‌ای را در دست دارد و نه سودای حمله به آمریکا را در سر، در اینچنین شرایطی باید انتخاب کنیم که کدام یک بیش از دیگری شهروندان آمریکایی را به کشتن می‌دهد: ایرانی‌ها یا القاعده؟ شاید یک پاسخ به این سوال این باشد که القاعده نمی‌تواند مانند ایران تهدیدی استراتژیک برای آمریکا باشد. ایران می‌تواند با تاثیرگذاری بر قیمت نفت، منافع ایالات متحده را به راحتی زیر سوال ببرد.شکی وجود ندارد که بالا رفتن قیمت نفت و یا کاهش در تولید آن می‌تواند اقتصاد ایالات متحده را فلج کند، اما بیش از اندازه بزرگنمایی کردن تهدید ایران در حقیقت ما را به سمت تجهیز کشوری می‌برد که مادر تروریست‌های خالق یازدهم سپتامبر است.

رویکرد ایالات متحده در مقابل عربستان سعودی و ایران در حقیقت نشان دهنده استاندارد دوگانه‌ای است که واشنگتن در قبال متحدان و مخالفان اعمال می‌کند. البته این دوگانگی در برخوردها به دلیل تضاد در اهداف بین المللی ایالات متحده است. واشنگتن بی‌پرده از انتقال وزنه‌های قدرت در خاورمیانه حمایت می‌کند. البته کاخ سفید در حال حاضر به این نتیجه رسیده که ایجاد تغییرهای بنیادین در خاورمیانه کار آسانی نیست و هیچ چیز به اندازه بی ثباتی در خاورمیانه و هیاهو در این منطقه نمی‌تواند منافع ایالات متحده را به خطر بیندازد.

در زمان ریاست جمهوری جورج بوش جمهوری خواه انتقال دموکراسی به خاورمیانه هدف اصلی دستگاه دیپلماسی ایالات متحده تعریف شده بود. این در حالی‌ست که اوباما هر روز بیش از دیروز از این موضع فاصله می‌گیرد. باراک اوباما در حالی قاهره را برای گفتگو با جهان اسلام انتخاب می‌کند که این کشور کوچکترین صدای مخالف را بر نمی‌تابد. اکنون نیز قرعه بزرگترین قرارداد تسلیحاتی ایالات متحده با کشوری بسته می‌شود که طبیعی‌ترین اصول حقوق بشر را زیر سوال می‌برد.

تجهیز کشورهای عربی در مقابل ایران در حقیقت بحث امروز و دیروز نیست. اما این بار انتقال 60 میلیارد دلار تجهیزات به ریاض انتقادها دز عرب را هم به همراه داشته است و ملک عبدالله پادشاه عربستان برای چندمین بار در یک ماه گذشته از تعلل در سفر به پاریس سخن می‌گوید. گویا فرانسوی‌ها به شدت از انعقاد این قرارداد میان واشنگتن – ریاض به ستوه آمده‌اند. علاوه بر ذات کلی انعقاد این قرارداد، جزئیات آن بیش از پیش نگران کننده است. آنچه در سبد خرید عربستان به چشم می‌خورد تجهیزات دفاعی است. تجهیزاتی که در حقیقت برای مهار قدرت نظامی‌ ایران در اختیار عربستان قرار می‌گیرد. علاوه بر عربستان، کویت و بحرین هم در حال تجهیز سیستم دفاع موشکی خود و افزودن بر جنگنده‌های در اختیار ارتش هستند. در لیست خرید عربستان سعودی اما آنچه بیش از سایرین به چشم می‌آید جنگنده است و هلیکوپترهای مجهز به سیستم تدافندی در برابر حملات تانک‌های زمینی. 84 مورد جنگنده اف پانزده در این لیست قید شده‌اند و در اختیار ایالات متحده قرار خواهند گرفت. اکنون سوال اینجاست که چرا این تعداد جنگنده هوایی و البته مجهز به سیستم ضدتانک باید در اختیار عربستان قرار گیرد؟ در زمان حکومت صدام خسین، احتمال خطر زمینی به عربستان سعودی بسیار بالا بود.

در این برهه زمانی اما همچنین تهدیدی وجود ندارد. عربستان سعوی با خرید این تجهیزات در حقیقت خود را برای حمله‌ای زمینی مهیا می‌کند. اما هیچ نشانه‌ای دال بر حمله زمینی ایران به عربستان سعودی وجود ندارد. ایران در چند ماه گذشته به تجهیز سیستم هوایی و دریایی خود پرداخته است. تسلیحات هسته‌ای هم در بدبینانه‌ترین حالت در دستور کار قرار گرفته‌اند.

میزان تجهیزات خریداری شده از سوی عربستان سعودی شک برانگیز است. می‌توانیم ادعا کنیم که این کشور خود را برای تجهیز در برابر ایران، عراق و کویت مهیا می‌کند. اما این حد از آینده بینی از اعراب خاندان سعود دور از ذهن است. ریاض شاید نه برای دفاع از خود بلکه برای تبدیل شدن به قدرن شماره یک در منطقه است که مجهز می‌شود. عربستان سعودی می‌رود تا با در دست داشتن بیشترین تسلیحات در حقیقت قدرت شماره یک اعراب شود.  

باراک اوباما در حالی مجوز انعقاد بزرگترین قرارداد نظامی‌ با عربستان سعودی را صادر می‌کند که به خوبی می‌داند که رگ غیرت اسرائیلی‌ها به جوش آمده است. کم نیستند تحلیل‌گرانی که اعتقاد دارند باراک اوباما زیرکانه در حال برقراری توازن تسلیحاتی در منطقه است. اسرائیل بیشترین حجم از تسلیحات هسته‌ای و نظامی‌ را در اختیار دارد. کرشمه پردازی‌های اخیر رهبران این رژیم برای واشنگتن نشان داد که آمریکا نمی‌تواند به تبعیت تل آویو از خود در آینده ای دور مطمئن باشد. با این منطق تجهیز عربستان سعودی در برابر اسرائیل قابل پذیرش است. عریستان در حقیقت به شکل کاملا استراتژیک در برابر دوست و رفیق شفیق ایالات متحده مجهز می‌شود. تجهیز عربستان حکایت آن یک تیر است و دو نشانه: هم ایران هدف قرار می‌گیرد و هم اسرائیل درس عبرتی از واشنگتن می‌گیرد.

سارا قاسمى

نویسنده خبر


نظر شما :