عقب نشینی سنگر به سنگر احمدی نژاد از پیش شرط‌ها

۳۰ شهریور ۱۳۸۹ | ۲۳:۵۹ کد : ۸۷۳۴ اخبار اصلی
یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی احمدی نژاد در بدو به دست‌گیری قدرت در ایران، حل مسئله هسته‌ای بود. او که از منتقدان دولت هشتم در چگونگی مدیریت پرونده هسته‌ای ایران بود، در تبلیغات انتخاباتی خود، شعارهای زیادی هم درباره حل این موضوع در مجامع بین المللی با اصرار بر احقاق حقوق هسته‌ای ایران سر داد.
عقب نشینی سنگر به سنگر احمدی نژاد از پیش شرط‌ها

دیپلماسی ایرانی: یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی احمدی نژاد در بدو به دست‌گیری قدرت در ایران، حل مسئله هسته‌ای بود. او که از منتقدان دولت هشتم در چگونگی مدیریت پرونده هسته‌ای ایران بود، در تبلیغات انتخاباتی خود، شعارهای زیادی هم درباره حل این موضوع در مجامع بین المللی با اصرار بر احقاق حقوق هسته‌ای ایران سر داد.

نتیجه کار او بعد از تصدی پست ریاست جمهوری و تعلیق اجرای پروتکل الحاقی، از سرگیری فعالیت‌های ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم و دستیابی ایران به چرخه کامل سوخت هسته‌ای و البته تصویب چهار قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود.

شاید به تعبیری بتوان گفت که روند پرونده هسته‌ای ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به نحوی است که ایران راه خود را در غنی سازی و گسترش برنامه هسته‌ای خود می‌رود و شورای امنیت به عنوان نمادی از موضع کشورهای غربی، راه خود را در تصویب قطعنامه و اعمال فشار بر ایران از طریق تحریم‌های بین المللی در پیش گرفته است و با این روند هنوز دو طرف نتوانسته‌اند در مذاکرات به توافقی درباره حل این موضوع دست یابند.

در چنین فضایی و بعد از تصویب چهار قطعنامه در شورای امنیت به عنوان رکنی از سازمان ملل که وظیفه حفاظت از صلح و امنیت در جهان را به عهده دارد، ضروری است که ایران فرصت شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل را غنیمت شمرده و اقداماتی را در جهت حل مسئله هسته‌ای که با گذشت زمان فرسایشی شده و هزینه‌های زیادی را به ملت ایران تحمیل کرده است، انجام دهد.

به نظر می‌رسد احمدی نژاد در سفر اخیر خود به نیویورک در مصاحبه با رسانه‌ها سعی کرده است به نوعی از پیش شرط‌هایی که در واکنش به تصویب قطعنامه 1929 برای مذاکره با غرب مطرح کرده بود، عدول کند. پیش شرط‌های او برای مذاکره با غرب که در حالی مطرح شد که ایران از غرب انتظار داشت با نگاه مثبت‌تری نسبت به بیانیه تهران، به جای تصویب قطعنامه، زمینه‌های همکاری مشترک را برای حل مسئله هسته‌ای فراهم کند.

نکته اولی که درباره مواضع رئیس جمهور بعد از تصویب قطعنامه و در سفر به نیویورک ذهن مردم را با سوال مواجه کرده است پیش شرط‌های سه سواله او برای مذاکره با غرب است. او در مصاحبه با آسوشیتدپرس رسما از موضع پیشین خود که از پاسخ کشورهای طرف مذاکره به سوال‌های ایران درباره میزان پایبندی گروه1+5 به مقررات منع گسترش تسلیحات هسته‌ای ( ان پی تی )، هدف این گروه از مذاکره با ایران، و دیدگاه گروه 1+5 درباره بمب هسته‌ای اسرائیل، به عنوان پیش شرط آغاز مذاکرات یاد کرده بود، عقب نشست. او در مصاحبه با این خبرگزاری گفت پاسخ به سئوالات مطرح شده از سوی وی در هفتم تیر ماه امسال به عنوان پیش شرط از سرگیری مذاکرات مانع از گفت‌وگو و مذاکره نیست و هرگاه جلسه‌ای هماهنگ شد ایران از حضور در این جلسه ابایی ندارد.

نکته دوم ابراز تمایل ایران برای افزایش تعداد کشورهای مذاکره کننده بود که این مسئله هم در همان ابتدا به نحوی پس گرفته شد. علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در همان ابتدا از آمادگی ایران برای مذاکره بدون پیش شرط با گروه وین خبر داد و گفت ایران به دلیل اینکه برزیل و ترکیه در امضای بیانیه تهران نقش موثری داشته‌اند، حضور آن‌ها را در مذاکرات مربوط به مبادله سوخت مفید می‌داند. پاسخ رئیس جمهور هم به سوالات خبرنگاران در نیویورک در مورد مذاکره با گروه 1+5 و آمادگی ایران برای مذاکره با این گروه به طور تلویحی نشان دهنده به رسمیت شناختن گروه 1+5 از سوی او به عنوان طرف ایران در مذاکرات هسته‌ای است. البته بسیاری تحلیل‌گران معتقدند که زیاد شدن طرف‌های مذاکره اساسا ایده مناسبی برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای نبود.

اما نکته آخری که ذهن شهروند ایرانی را درباره مذاکرات هسته‌ای به خود مشغول می‌کند این است که چه شده است که مدت زمان تنبیهی که آقای احمدی نژاد برای تادیب غرب در نظر گرفته بودند و آن تعویق مذاکرات تا آغاز سپتامبر بود تمام شده و در حالی‌که در هفته آخر سپتامبر هستیم، هنوز اقدامی عملی برای مذاکره با ایران از طرف غرب انجام نشده و گویی طرف غربی در حال تنبیه ایران است.

با توجه به آن چه گفته شد و همچنین هزینه‌های زیادی که ملت ایران به انحاء گوناگون برای دستیابی به انرژی هسته‌ای پرداخته‌اند، به نظر می‌رسد انتظار مردم از دولت این است که به جای مانور‌های تبلیغاتی که نتیجه‌ای جز اضافه شدن هزینه‌های تحمیلی علیه مردم ایران ندارد، با رویکردی واقع‌گرایانه و به دور از شعارزدگی به دنبال چاره‌ای برای حل این مسئله و جلوگیری از اضافه شدن هزینه‌های تحمیلی بر مردم باشد و از فرصت نشست مجمع عمومی سازمان ملل برای این مهم بهره ببرد.


نظر شما :