سفر اوباما به آسیا و جنگ ارزها

۲۴ آبان ۱۳۸۹ | ۱۴:۱۹ کد : ۹۳۴۲ اقتصاد و انرژی
یکی از اهداف اوباما از سفر به آسیا به «جنگ ارزها» مربوط می‌شود. «جنگ ارزى» که از نیمه دوم سال 2010 ميان قدرت‌هاى عمده اقتصادى جهان رخ داده‌، وضعيت جدیدی را در اقتصاد جهان ایجاد کرده است.گفتاری از دکتر مرتضی ابوطالبی، کارشناس اقتصاد بین الملل برای دیپلماسی ایرانی.
سفر اوباما به آسیا و جنگ ارزها

دیپلماسی ایرانی: یکی از اهداف اوباما از سفر به آسیا به «جنگ ارزها» مربوط می‌شود. «جنگ ارزى» که از نیمه دوم سال 2010 ميان قدرت‌هاى عمده اقتصادى جهان رخ داده‌، وضعيت جدیدی را در اقتصاد جهان ایجاد کرده است.

اقتصادهاى مهم جهان در پى افزايش «رشد صادرات» خود بر‌آمده‌اند و در این راستا از دست کاری در نرخ ارز استفاده می‌کنند. ايالات متحده و اتحاديه اروپا چين را متهم مى‌کنند که به‌طور مصنوعى ارزش «يوان»، واحد پول خود را در مقابل دلار و يورو را پايين نگه داشته است تا کالاهاى صادراتى‌اش در بازارهاى جهانى راحت تر به فروش برسد. یکی از اهداف مهم اوباما در این سفر مبارزه با این وضعیت و تثبیت دلار به عنوان ارز برتر در جهان است.

در این حوزه سه شاخص عمده می‌تواند بر وضعیت ارزهای بین المللی تاثیرگذار باشد. تولید ناخالص داخلی آمریکا، سهم آمریکا از تجارت بین الملل و ذخیره‌ای که کشورهای دیگر از دلار می‌خرند. مثلا این که چقدر کشورها دلار را برای ذخیره می‌خرند یا یورو را چقدر ذخیره می‌کنند. هر چه بیشتر دلار را برای ذخیره بخرند، می‌توان گفت دلار به برتری بیشتری دست می‌یابد.

مجموعه این سه شاخص آن چیزی است که از ابتدای سال 2011 به عنوان سبد ارزی جدید صندوق بین المللی پول مطرح می‌شود. برای این که دلار برتری خود را نسبت به یورو، پوند انگلیس و ین ژاپن حفظ کند، لازمه آن همکاری کشورهای خارج ازحوزه یورو و پوند انگلیس است. بنابراین تمام تمرکز آمریکا بر کشورهای آسیایی است تا به این وسیله به یارگیری برای بالا بردن این سه شاخص بپردازد و بدین ترتیب در سبد ارزی جدید که به مدت 5 سال یعنی تا سال 2015 دوام می‌آورد، برتری به دست بیاورد.

بنابراین آمریکا برای بالا بردن تولید ناخالص داخلی خود و سهم آن در کل تولید ناخالص جهان روابطی را با کشورهای آسیایی که در این ارتباط می‌توانند به بالا بردن تولید ناخالص داخلی آمریکا به خصوص در بخش صادرات کمک کنند، برقرار می‌کنند.

آمریکا به دنبال این است که بازار کشورهای منطقه را برای بالا بردن صادرات خود بر روی کالاهای خود بگشاید تا سهم بیشتری در تجارت بین الملل به دست بیاورد.  یعنی یکی از اهداف سفر اوباما به این کشورها باز کردن بازار این کشورها بدون هیچ گونه محدودیت به روی کالاهای آمریکایی است.

نکته دیگر این که از آنجا که مهم ترین بازار صادراتی کالاهای کشورهایی مثل هند و اندونزی، آمریکا است، وقتی این کشورها به آمریکا کالا صادر می‌کنند دلار می‌گیرند و آن را به اقتصاد خود باز می‌گردانند. مهم این است که آمریکا بتواند این کشورها را قانع کند که این دلار را به اقتصاد خود برنگردانند بلکه این دلارها را در خود آمریکا سرمایه گذاری کنند، یا در آمریکا ذخیره کنند؛ یعنی به خرید اوراق قرضه اقدام کنند و این دلارها در آمریکا بماند.

نکته سوم این که آمریکا تلاش می‌کند کسری بودجه ای که دولت دارد که بیش از یک تریلیارد دلار است، با دلارهای خارج از کشور جبران کند. مهم ترین محل تهیه این دلارها که کسری بودجه را پوشش دهد، همین اوراق قرضه‌ای است که به کشورهای خارجی می‌فروشند و مهترین خریداران این اوراق همین کشورهای آسیایی هستند.

در مجموع می‌تواند گفت که اوباما در این سفر خواهان این است که کشورهای آسیایی سه کار برای تثبیت وضعیت دلار در سبد ارزی انجام دهند. اول اینکه این کشورها با خریدی که از آمریکا می‌کنند به رشد اقتصاد آمریکا که در اثر بحران دچار مشکل شده کمک کنند. دوم این که از آنجایی که بازار صادراتی کالاهای خود آمریکاست، کالا به این کشور صادر کنند اما پول آن را از آمریکا خارج نکنند و سوم این که با خرید اوراق قرضه آمریکا کمک کنند که کسری بودجه آمریکا با پولهای خارج از آمریکا کاهش یابد.

مجموع این اقدامات کمک می‌کند که آمریکا از این فرصت باقی مانده حدود یک ماه و نیم استفاده کند تا این سه شاخص تعیین کننده را به نفع خود ارتقا دهد. اگر این ارتقا اتفاق بیفتد و آمار و ارقام این را نشان بدهد، آمریکا موفق می‌شود که دلار را به عنوان ارز برتر در در جهان در سبد ارزی تثبیت کند. وقتی این اتفاق افتاد و در صندوق بین المللی پول به نفع دلار به عنوان ارز برتر رای داده شد آنگاه ممکن است آمریکا دیگر حساسیتی روی ادامه وضعیت نداشته باشد و تا سال 2015 نگرانی نخواهند داشت. چرا که وقتی که آن عدد در صندوق بین المللی پول تثبیت می‌شود و معلوم شد که دلار برتری دارد تا 5 سال آینده ثابت خواهد ماند.

بنابراین به نظر می‌رسد تلاش اوباما در روزهای آخرسال 2010 انجام می‌دهد به خصوص در ادامه فعالیت های مقدماتی که خانم کلینتون در آسیا انجام داده بود، در این راستا است که کمک آسیایی‌ها را به اقتصاد آمریکا جلب کند. اگر در این جهت موفق شود می‌توان گفت که از مرز یا خط مربوط به شروع 2011 عبور کرده و با موفقیت کار خود را در ارتباط با تعیین سبد ارزی جدید در جهان انجام داده است.


نظر شما :