چرا ایران، چین و کره شمالی به روسیه کمک می کنند؟!
آنچه در جبهه اوکراین رخ می دهد، ظهور یک اتحاد راهبردی میان چهار کشور روسیه، چین، ایران و کره شمالی نیست بلکه یک همگرایی موقت است.
ادامه مطلبآنچه در جبهه اوکراین رخ می دهد، ظهور یک اتحاد راهبردی میان چهار کشور روسیه، چین، ایران و کره شمالی نیست بلکه یک همگرایی موقت است.
ادامه مطلبمحمد طبیبیان در یادداشتی می نویسد: به نظر می رسد درسی که پوتین و شی برای بقیه بشریت آماده کرده بودند علی الحساب منتفی شده است. آقای شی هم دیگر صحبتی از حمله نظامی و تصرف قهری تایوان نمی کند.
ادامه مطلبکمیته دائمی پلیتبوروی حزب کمونیست چین کمیتهای است متشکل از ۷ نفر از رهبران ارشد حزب کمونیست چین. هر عضو کمیته عهدهدار یک حوزه مهم کشورداری است. ژائو لجی و وانگ هونینگ، دو نفری هستند که از ترکیب شورای قبلی در سمت خود ابقا شدند. کائی چی، دینگ شیوشیانگ، لی شی و لی چیانگ دیگر اعضای جدید این کمیته هفت نفره هستند. تحلیلگران معتقدند که به کارگیری اشخاص وفادار و نزدیک به رهبر چین در کمیته دائمی دایره سیاسی حزب کمونیست، این کشور را به سمت اقتدارگرایی سوق خواهد داد.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رویارویی روسیه همزمان با متحد استراتژیک اش، چین در مقابل امریکا را می توان از جمله نبردهای گرم از نوع سرد تلقی کرد. به عبارت دیگر این رقابت ها که بیشتر در حوزه نفوذ سنتی پیمان شانگهای صورت گرفته نوع از رقابت جدید در عرصه منازعات جهانی است که نه مشابه به جنگ گرم "رویاروی" است و نه هم جنگ سرد "تبلیغاتی"، بلکه تلفیقی از هر دو که جهان را از لحاظ نظم بین الملل به مدل جدیدی می کشاند که کمتر پیشینه داشته است.
ادامه مطلبچین تلاش می کند شریکی برای امریکا در رهبری جهان مثل کاری که در دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق قبل از فروپاشی اش در اواخر دهه هشتاد قرن گذشته و برپایی روسیه ولادیمیر پوتین بود، باشد. البته روابط امریکا و چنین عالی نیست. اما جاه طلبی های چین دائما در حال بزرگتر شدن است.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رویارویی روسیه همزمان با متحد استراتژیک اش چین در مقابل امریکا را می توان از جمله نبردهای گرم از نوع سرد تلقی کرد. به عبارت دیگر این رقابت ها که بیشتر در حوزه نفوذ سنتی پیمان شانگهای صورت گرفته نوع از رقابت جدید در عرصه منازعات جهانی است که نه مشابه به جنگ گرم "رویاروی" است و نه هم جنگ سرد "تبلیغاتی"، بل تلفیقی از هر دو که جهان را از لحاظ نظم بین الملل به مدل جدیدی می کشاند که کمتر پیشینه داشته است.
ادامه مطلباستفان والت و دانی رودریک در یادداشت مشترکی می نویسند: با توجه به وضعیت کنونی روابط، آمریکا و ایران به اقدام مستقل برای حفاظت از منافعشان ادامه می دهند. با این حال دلایلی برای این باور وجود دارد که هر دو طرف این اصل را درک می کنند که اقدامات یکجانبه باید سنجیده و نسبی باشند. برای مثال، زمانی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد، ایران واکنش فوری نشان نداد و برنامه هسته ای اش را بطور کامل از سر نگرفت بلکه تا ماه ها پس از آن به توافق اولیه پایبند ماند با این امید که آمریکا در تصمیم خود تجدیدنظر کند یا دیگر امضاکنندگان برجام، به شروط آن عمل کنند. هنگامی که این اتفاق رخ نداد، ایران به روشی جبرانی که به روشنی هم برگشت پذیر بود، از توافق فاصله گرفت و علامت داد که خواهان بازگشت به پایبندی کامل است اگر آمریکا چنین کند. واکنش ایران به کارزار "فشار حداکثری" ترامپ هم سنجیده بود. برای مثال، ترور قاسم سلیمانی، ژنرال عالی رتبه ایران توسط آمریکا، موجب نشد که ایران دست به تشدید بزند بلکه برعکس پاسخش به حملات غیرمرگبار موشکی به پایگاه های آمریکایی در عراق محدود ماند... به رغم خصومت شدید، تا به اینجا هر دو طرف، ریسک های تشدید و نیاز به سنجش دقیق اقدامات مستقل شان را درک کرده اند.
ادامه مطلبریچارد هاس می نویسد: آنچه روشن است اینکه رهبران چین، ظاهرا این تصور را دارند که پکن برای رفتار تهاجمی اش، هزینه چندانی پرداخت نخواهد کرد چرا که دیگران وابستگی زیادی به صادرات چین و دسترسی به بازارهای این کشور دارند. با این حال، به نظر نمی رسد که بروز یک منازعه میان واشنگتن و پکن، یک احتمال دور باشد. با نزدیک شدن مسکو و پکن، اکنون برخلاف چهل یا پنجاه سال پیش، این آمریکاست که خود را مرد سالخورده این دیپلماسی سه ضلعی می بیند.
ادامه مطلبنظامهای روسیه، چین و ایران همگی میدانند که اگر هر یک از آنها بی چون و چرا از واشنگتن یا متحدانش شکست بخورند، پس از شکست تنهاتر و آسیبپذیرتر خواهند شد. این دلیل کافی برای قدرت های پیشرو در جهان است که با هم متحد شوند، چه آنها را رسما یک اتحادیه بنامیم یا نه.
ادامه مطلبوحید کریمی در یادداشتی می نویسد: در سال ۲۰۲۴ میلادی قراردادی تحت عنوان "مک موهان"* باید برای تمدید ده ساله، بین دو کشور انگلیس و امریکا امضا شود. این توافق از بعد از جنگ جهانی دوم، هر ده سال امضا شده و هر بار هم دولت انگلیس با ترفند و زیرکی، علی رغم مخالفت کنگره موفق به امضای آن شده است. طبق توافق، نظامیان انگلیس به سلاح های اتمی امریکا و منابع اطلاعاتی امریکا دسترسی خواهند داشت. همین امر باعث نفوذ بسیار زیاد انگلیس در تعیین راهبرد سیاست خارجی امریکا خواهد شد. دو سال تا سال ۲۰۲۴ فرصت است تا جامعه جهانی به خصوص کشورهایی که از اقدام مشترک آنگلوساکسون یعنی انگلیس و امریکا ضربه خورده اند، با آگاهسازی اذهان عمومی و دیپلماسی و لابی در کنگره و مجلس انگلیس، از امضای توافق مک موهان در سال ۲۰۲۴ جلوگیری به عمل آورند.
ادامه مطلبارائه تخفیف در نفت روسیه، به این کشور کمک می کند تا مواد خام خود را به فروش برساند و دیگر کشورها نیز ناگزیر به کاهش نرخ ها شوند. از جمله، ایران ناگزیر است به خاطر رقابت با روسیه در چین، میزان تخفیف نفت صادراتی خود را افزایش دهد.
ادامه مطلبامیرهوشنگ کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مانع دیگری که شکل گیری نظم نوین جهانی بر مبنای اجماع روسی – چینی را به امری ناممکن بدل کرده، مصداق "دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد" است. در واقع دو قدرت بزرگ قادر به نظم سازی و نظام بخشی نیستند زیرا قدرت های بزرگ ذاتا ًرقیب یکدیگرند و نه شریک و متحد. چین و روسیه حتی در اوج جنگ سرد نظام دو قطبی، و با وجود تعلق ایدئولوژیک به یک ایده و آرمان (مبارزه با امپرالیسم و سرمایه داری) نه تنها در یک بلوک نگنجیدند که تا حد سرحد جنگ نیز پیش رفتند.
ادامه مطلبلاوروف در آستانه سفر به هانوی از مغولستان هم دیدن کرده است. هر دو سفر به منزله تایید این موضوع است که در رویارویی با غرب بر سر اوکراین، مسکو جهت منابع سیاسی و دیپلماتیک خود را به سمت کشورهای در حال توسعه تغییر خواهد داد.
ادامه مطلبوجه مشترک جنگ روسیه در اوکراین، فشار چین بر تایوان و مجمع الجزایر دریای چین جنوبی و تحریکات ترکیه در آب های سرزمینی یونان و قبرس تجدیدنظرطلبی است. از نظر ژئوپلیتیک، یک قدرت تجدیدنظرطلب درصدد تجدید نظر در معاهدات و موافقت نامه های بین المللی است که آنها را به ویژه در سطح مرزی ناعادلانه و زیانبار تصور می کند.
ادامه مطلبپس از جنگ اوکراین، سایر گذرگاه های کمربند جاده جهت اتصال چین و اروپا به همدیگر، بصورتی اجتناب ناپذیر، اهمیت بیشتری یافته است. گذرگاههای اتصال مرکز و غرب آسیا (CAWA) به همدیگر، در کانون توجه چینی ها قرار گرفته است؛ مثل راههایی که از کشورهای آسیای مرکزی، حاشیه دریای خزر، ایران و ترکیه بعنوان بخشهایی از مسیرهای کمربند جاده عبور می کنند. راه هایی که روسیه را دور زده و به اروپا می رسند. در این رابطه توافقنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین می تواند سبب تقویت گذرگاه اتصال مرکز و غرب آسیا به همدیگر شود.
ادامه مطلبپس از حمله روسیه به اوکراین، حمل و نقل باری چین-اروپا به سمت جنوب در حال تغییر است، اما زیر ساخت ها در قفقاز نسبتا توسعه نیافته باقی مانده است.
ادامه مطلبطاهره حسن پور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با توجه به شرایط و گذر زمان می توان به این نکته اشاره کرد که پیروزی روسیه در جبهه جنگ چراغ سبزی برای قوت بیشتر چین برای الحاق تایوان به شمار می آید.
ادامه مطلببازهم هر گاه مشکلی پیش می آید، دولت های آمریکا به گسترش حضور نظامی می پردازند. هرچند که گرایش آمریکا به برتری جویی، چنین مشکلاتی را دشوارتر ساخته است، اما واشنگتن یک راه حل بیشتر نمی شناسد: برتری جویی بیشتر و بهتر. اکنون، جنگ در اوکراین، سیاست سازان را وسوسه می کند که همان اشتباه را تکرار کنند، این بار با پیامدهایی بیشتر.
ادامه مطلبقرار نبود جهان به چنین مسیری کشیده شود. سه دهه پیش، با فروپاشی اتحاد شوروی، به نظر می رسید که جهانی شدگی، کشورهای گونه گون را به هم پیوند بزند و جوامع به نظم و سامانی کامیاب برسند و با داد و ستد، اینترنت و درجاتی بالاتر و بالاتر از آرمان های سیاسی و اقتصادی به هم گره بخورند. انقلاب سرمایه داری چین، امیدواری هایی را زنده کرد که حتی این غول کمونیست هم، چنان در سامانه جهانی تحت هدایت دمکراسی غوطه ور خواهد شد که علیه آن حرکت نخواهد کرد.
ادامه مطلبپکن با وجود هشدارهای مکرر خود علیه «ذهنیت جنگ سرد»، عادت دارد با کشورهای کوچک به عنوان دست نشانده کشورهای بزرگ رفتار کند. با این طرز فکر تلاشهای چین برای گشایش با اتحادیه اروپا، بهویژه آلمان، احتمالاً شکست خواهد خورد.
ادامه مطلبغرب نوعی فشار دوگانه بر چین در این جنگ اعمال میکند؛ به این ترتیب که اتحادیه اروپا سیاستی محتاطانه در پیش گرفته، اما ایالات متحده آمریکا تلاش میکند نوعی فشار بر این کشور اعمال کند که میان گفت وگو و تهدید به تحریم در صورت حمایت از روسیه در نوسان است.
ادامه مطلبآیا چین باید در برابر این بنبست که میتواند به وضعیت برد - باخت منجر شود، واکنش نشان دهد؟ ما بر این باوریم که چین میتواند به عنوان یک «میانجیگر سازنده» در مناقشه روسیه و اوکراین عمل کند و هر دو کشور را برای دستیابی به آتشبس از طریق میانجیگری فعال و تسهیل کننده صلح از طریق مذاکره تحت فشار قرار دهد.
ادامه مطلبدر عین حال، چین نمیخواهد غرب را بیش از حد عصبانی کند، لذا دست به برخی اقدامات زده، اما به وضوح تمایل خود را به روسیه نشان می دهد. یانکا اورتل، که سرپرست برنامه آسیایی اندیشکده شورای اروپا در روابط خارجی است، میگوید این وضعیت عواقبی برای اروپا نیز دارد و اروپا باید قویتر خود را با واقعیت جدید وفق دهد: «ما با دولتهای مستبدی روبهرو هستیم که بر اساس قوانین خود بازی میکنند و ما باید به گونهای متفاوت با آنها سازگار شویم.»
ادامه مطلببهاء الدین بازرگانی گیلانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اشتباه محاسبه پوتین و تجاوز نظامی به اوکرایین، در حالی است که دنیای غرب به ویژه ایالات متحده در معضلات عظیم داخلی و خارجی خود به سر می برد. کمی پیش از شکست پرتلفات و حیثیتی آمریکا از پاندمی کرونا و ضعف و فترت اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن در کلیت دنیای غرب، در آمریکا شاهد شکاف و تجزیه سیاسی داخلی ناشی از جریان راست افراطی ترامپیسم بودیم.
ادامه مطلبمحور روسی جدید در صورتی که بحران به تحولاتی نامطلوب بینجامد، بیتردید ایران را نیز در برخواهد گرفت به ویژه که تهران با وجود مذاکرات وین همچنان در تیررس آمریکا قرار دارد. ائتلاف اجباری میان روسیه و ایران در سوریه بیتردید در آینده به مکان های دیگر نیز کشیده خواهد شد به ویژه که ایران احتمال ندارد بعد از قرار گرفتن چین در کنار روسیه طرفی را از دست بدهد که آن را تنها متحد بین المللی خود میبیند.
ادامه مطلبسید محمد عیسی نژاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ضربالمثلی آفریقایی با این مضمون وجود دارد که وقتی دیدید شیر و خرس و روباه و کفتار و آهو همزمان و کنار هم میدوند یعنی جنگل آتش گرفته است. حال آیا وضعیت کنونی در هارتلند برّ قدیم و دو تلاقیگاه قدرت در آن (اروپای شرقی و دریای چین جنوبی) نیز خبر از آتشی بزرگ دارد؟ یا در اوج بیم و ناامیدی دودی سفید از میان این تردیدها و گمانها به نشانۀ یافتن راهحلی مسالمتآمیزتر و برگزیدن تدبیری دگر بلند خواهد شد؟ یا دوباره مردان بزرگ اشتباهات بزرگی مرتکب خواهند شد؟
ادامه مطلبولادیمیر پوتین به پکن آمد تا خاطرنشان سازد که نه تنها با تحریم دیپلماتیک بازی ها از سوی ایالات متحده آمریکا، ژاپن و سایر کشورها به منظور اعتراض علیه سرکوب آزادی های مدنی در چین مخالف است بلکه ارزش های دموکراسی حقیقی را که شی دوست دارد درباره آنها سخن بگوید، مورد تأیید قرار می دهد.
ادامه مطلبمهدی تدینی در یادداشتی می نویسد: بیایید اعداد و ارقام را باور کنیم. اعداد هیچگاه دروغ نمیگویند. اگر یک سینی با ده سیب روی میز باشد، هیچ معلم، دانشمند، روحانی، استاد و شعبدهبازی نمیتواند شما را مجاب کند تعداد سیبها دهتا نیست و هفتتاست. اعداد را همه باور داریم. حقیقت در اینجا نهفته است. این همان درس اصلی است که ما باید از چین و روسیه میآموختیم و نیاموختیم! و اگر نیاموختیم گناهش را گردن چین و روسیه نباید بیندازیم. البته اگر چین و روسیه روزی به این جمعبندی رسیدند که تجارت را از سیطرۀ سیاست ــ تا حد امکان ــ مستثنا کنند، چیزی نبود که یکشبه آموخته باشند. روسیه هفت دهه لجوجانه کاپیتالیسمستیزی پیشه کرد تا سرانجام روزی سرش به سنگ خورد. چین نیز پس از سه دهه تجربۀ کمونیستی مطلق فهمید باید راهش را عوض کند. و البته هر دو کشور نیز پاداش این تغییر سیاست را گرفتند.
ادامه مطلبقرار است پوتین روز چهارم ماه آینده برای حضور در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی به چین سفر و با رئیس جمهوری این کشور دیدار و گفت وگو کند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس جمهوری روسیه روز بیست و هشتم ماه ژانویه درباره سفر پوتین به پکن گفت: «این یک نشست مهم برای تبادل نظر خواهد بود. مذاکره با آمریکا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیز در دستور کار قرار دارد.» به نظر می رسد رئیس جمهوری روسیه با سفر به پکن می خواهد همکاری دو کشور برای مقابله با آمریکا را تضمین کند.
ادامه مطلبسید رحمان موسوی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رهبران چین واقعگرا هستند و میدانند که نمیتوانند بر نتیجه بحران کنونی اوکراین تأثیر بگذارند، حتی اگر مداخله علنی داشته باشند چراکه بعید است حمایت دیپلماتیک چین محاسبات استراتژیک تصمیم گیرندگان اصلی در واشنگتن، بروکسل یا حتی مسکو را تغییر دهد.
ادامه مطلب