چالش هاى بى پايان روسيه و اتحاديه اروپا

۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ | ۱۶:۴۴ کد : ۱۲۹ اخبار اصلی
منابع رسمی درباره این که آیا مشکل استقرار سیستم های ضد موشکی آمریکا در اروپا بررسی خواهد شد یا خیر، سکوت می کنند.اروپایی ها در این مسئله نمی توانند در خانه خود نظم برقرار کنند و به آمریکایی ها اجازه می دهند که اروپای شرقی را به ابزاری برای ترساندن روسیه تبدیل کند.
چالش هاى بى پايان روسيه و اتحاديه اروپا

روز 28 اردیبهشت روسیه در استان سامارا پذیرای نشست سران روسیه-اتحادیه اروپا بود. اوضاع کنونی  در روابط روسیه و اتحادیه اروپا گویای دو نکته کلیدی است. اولاً، در گفتگو با روسیه کشورهای اروپای شرقی که بیشتر آنها مبتلا به "ویروس" تنفر از روسیه هستند، با اعتماد به نفس به تسویه حساب می پردازند؛ دوماً، سیاست خارجی واحدی در رابطه با روسیه وجود ندارد و از این رو بجای دیالوگ موضوعی، هم بروکسل و هم استرازبورگ و پایتخت های ملی نارضایتی خود از همسایه شرقی را نشان می دهند.  

 

روابط روسیه با کشورهای اتحادیه اروپا نه به ندرت، از موارد بحث برانگیز آسیب دیده است، اما حتی یکبار نیز هیچ یک از کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا مسائل شخصی و دوجانبه را تبدیل به موضوعی برای بررسی در نشست های سران نکرده بودند، هر چند به عنوان مثال ممنوعیت واردات گل از هلند به روسیه و یا مرگ مرموز الکساندر لیتویننکو در پاییز سال 2006 در لندن می توانستند گلچین خوبی برای دیدارها در سطوح عالی باشند. اوضاع در اروپای شرقی کاملاً به گونه دیگری است، لهستان و یا کشورهای حاشیه بالتیک، امکانات دیپلماتیک کشورهای اروپای غربی را ندارند و تمایل به سازش با روسیه نیز ندارند.

 

در عین حال کمیسیون اروپا و وزرا در نشست های شوراها، به دلایل مهم برای تعویق آغاز مذاکرات، از جمله حقوق سیاسی شهروندان، دشواری های موجود با اپوزیسیون، امتناع روسیه از انجام اصلاحات در سیستم اجرای احکام و مجازات بی اعتنایی می کنند. به جای آنها اعضای پارلمان اروپا ضمن مخلوط کردن مسئله سیستم های دفاع ضد موشکی و حقوق بشر، "سرباز برنزی" در استونی و زندان های چچن، گوشت لهستان و نوشيدنى گرجستان ابراز نگرانی می کنند.

 

نتیجه گیری خود به خود چنین است: اروپای واحد، بلد نیست و نمی خواهد مسئولیت برقراری نوع جدیدی از روابط با روسیه را بر عهده گیرد. در نتیجه، دستور کاری اروپایی برای روسیه بی رنگ و رو و مایه تاسف بنظر می رسد. در این دستور کار از جمله این مسائل دیده می شوند: بررسی مسائلی که مانع انعقاد توافقنامه جدید مشارکت و همکاری بین روسیه و اتحادیه اروپا هستند (بعبارت دیگر، مشکل دامداران لهستان و شرکت های نفتی لیتوانی)؛ امنیت انرژی؛ الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی؛ تصویب قرارداد تسهیل ویزا. از مشکلات بین المللی، اروپایی ها درصدد بررسی مسئله کوزوو، ایران، خاور نزدیک و دورنمای مناقشات "منجمد" در پریدنستروویه و قفقاز هستند.

 

اما در بسیاری از این مسائل، مواضع طرفین غیر قابل قبول هستند. قابل درک نیست که بعنوان مثال برای چه مسئله الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی باید بررسی شود، وقتی که اتحادیه اروپا پروتکل موافقت با ورود روسیه به این سازمان را امضا کرده است؟ بررسی امنیت انرژی بیشتر شبیه آب در هاون کوبیدن است: روسیه ضمن پیشرفت در راه ملی گرایی و انحصار طلبی در بخش مواد خام، سرمایه دولتی ایجاد می کند و در کل قصد ندارد به خارجیان اجازه دهد که به معادن و یا خط لوله ها دسترسی داشته باشند. شانس برای بازنگری در این امر تنها در صورتی می تواند پدیدار شود که اروپاییان از خود آمادگی برای تبادل نشان دهند و در مقابل چنین امتیازاتی بازار انرژی خود را برای کمپانی های روسیه بگشایند. اما اروپاییان به کرات این را مفهوم نمودند که آنها قصد انجام چنین کاری را ندارند.

 

اختلاف پیرامون مشکلاتی که راه حلی سریع ندارند، کشورها را از مسائل واقعاً مهم منحرف می کند. رویای اروپا این است که خطوط انتقال سوخت روسیه به   شبکه انتقالی اروپا وارد شوند و دسترسی آزاد داشته باشند. در حالیکه اروپاییان هیچگاه نگفته اند که آماده مطرح کردن مسئله الحاق روسیه به شبکه حمل و نقل اروپا هستند، بویژه به پروژه هایی که هدف آنها افزایش جریان مسافرین بوده و سبب جابجایی مردم می شوند که این در روسیه 5 برابر کمتر از کشورهای غربی است. از بین بسیاری از راستاهای همکاری روسیه و اروپا در شبکه حمل و نقل واحد با راه های همگرا، این طبیعی ترین زمینه برای نزدیک سازی و همکاری متقابلاً سودآور است. 

 

منابع رسمی درباره این که آیا مشکل استقرار سیستم های ضد موشکی آمریکا در اروپا بررسی خواهد شد یا خیر، سکوت می کنند. این در حالیست که اروپایی ها در این مسئله نمی توانند در خانه خود نظم برقرار کنند و به آمریکایی ها اجازه می دهند که اروپای شرقی را به ابزاری برای ترساندن روسیه تبدیل کند.  

 

نشست آتی افکاری غم انگیز را می پروراند. دستور کاری روز را کشورهای اروپای شرقی تنظیم می کنند که بخاطر گذشته تسویه حساب می کنند و دیالوگ بین مهمترین مهره های منطقه ای را متوقف می کنند. بجای این که رایزنی هایی، حتی غیر رسمی، درباره اشکال جدید همکاری با روسیه، انعقاد قراردادی متمدنانه درباره مشارکت، ایجاد انجمن و یا بازار مشترک آغاز کنند، بروکرات های اروپا ناچارانه اعتراف می کنند که توافقنامه مشارکت و همکاری را می توان تنها تمدید کرد. مسئولان اروپایی با ملامت کردن روسیه به خاطر خودکامگی در اداره کشور، خجالت می کشند که بگویند شرط توسعه آتی روابط، امتناع روسیه از این روش اداریست. به نظر می رسد که بروکسل خود تسلطی بر اوضاع در روابط با روسیه ندارد.


نظر شما :