ایساف در افغانستان چه می کنند؟ ناتو چه می خواهد؟

۱۸ فروردین ۱۳۸۷ | ۱۷:۱۷ کد : ۱۷۰۱ اخبار اصلی
ماموریت نیروهای ناتو/ ایساف در افغانستان تا اکتبر 2003 تنها به کابل و نواحی اطراف آن محدود می شد. اما پس از مذاکرات انجام شده بین حامد کرزای، رئیس جمهور موقت افغانستان، و دبیر کل سابق ناتو، لرد رابرتسون، و طبق قطعنامه 1510 شورای امنیت، دامنه عملیات ایساف به فراتر از کابل رفت تا تمام افغانستان را در بر بگیرد.
ایساف در افغانستان چه می کنند؟ ناتو  چه می خواهد؟
وقوع حوادث 11 سپتامبر 2001 در نیویورک و واشنگتن سیاست های داخلی و خارجی ایالات متحده و بسیاری از کشورهای را به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر خود قرار داد. بسیاری از سازمان های بین المللی نیز از پیامدهای این حوادث در امان نماندند و به عرصه تحولات وارد شدند. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) نیز که ایالات متحده عضو شاخص و تاثیر گذار آن محسوب می شود، در این میان استثنا نبوده و حتی با نگاهی به گذشته آن، می توان گفت پس از سال 2001 به مرحله ای جدید از دوره حیات طولانی خود قدم نهاد.
 
کمتر از 24 ساعت پس از وقوع حملات 11 سپتامبر، سازمان ناتو با استناد به ماده 5 اساسنامه خود – ماده 5 پیمان آتلانتیک شمالی که به اصل دفاع دسته جمعی در اتحاد ناتو اشاره دارد – ضمن محکوم کردن این حملات، حمایت خود را از ایالات متحده اعلام نمود.
 
اهمیت این اقدام در آن است که برای اولین بار در تاریخ پنجاه ساله ناتو به ماده 5 استناد می شد و این در حالی است که حتی در سخت ترین شرایط جنگ سرد، که در بسیاری از نقاط دنیا شاهد رویارویی دو ابرقدرت بودیم، ناتو که اساسا به منظور مقابله با اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شده بود، به این ماده و اصل موجود در آن هرگز رجوع نکرده بود.
 
بر اساس این ماده، حمله به یکی از اعضا در امریکای شمالی یا اروپا، حمله به همه اعضا تلقی شده و دیگر اعضا متعهد می شوند در دفاع از عضوی که مورد حمله قرار گرفته، اقدام نمایند. بنابراین حملات تروریستی 11 سپتامبر، حمله به تمامی اعضای ناتو تلقی شده و اساس اقدامات بعدی این سازمان در حمایت از ایالات متحده واقع شد.
 
با استناد به ماده 5 پیمان واشنگتن، اکنون زمان آن بود که اتحاد ناتو به حمایت از عضوی برآید که مورد حمله قرار گرفته است. ناتو طی چندین سال پس از این حملات، طبق خواسته ایالات متحده، دست به اقداماتی زده و نیروها و تجهیزات خود را وارد عمل کرده است. به طور مثال با گذشت مدت کمی از حوادث 11 سپتامبر، سیستم کنترل و اخطار هوایی(AWACS) ناتو وارد ایالات متحده شد تا این کشور را در زمینه امنیت هوایی یاری نماید. این عملیات تا ماه می 2002 ادامه داشت.
 
ناتو همچنین در اقدامی دیگر در اکتبر 2001 عملیاتی ضد تروریستی با نام «تلاش فعال» در آب های مدیترانه آغاز کرد تا امنیت این منطقه را تامین نماید. این عملیات در حال حاضر نیز ادامه دارد و دامنه فعالیت ها و همکاری های خود را با کشورهای این منطقه نیز افزایش داده است.
 
یکی دیگر از اقداماتی که سازمان ناتو در حمایت از ایالات متحده و اقدامات این کشور پس از حوادث 11 سپتامبر انجام داد، پذیرش مسئولیت نیروهای بین المللی کمک به امنیت افغانستان(ایساف) بود که بار دیگر یکی از «اولین» ها را در تاریخ ناتو رقم می زد؛ این برای اولین بار بود که ناتو نیرو و تجهیزات خود را به منطقه ای خارج از قلمرو پیمان آتلانتیک شمالی اعزام می کرد. بدین ترتیب ناتو وارد افغانستان شد تا در سال های بعد، حضوری فعال در این کشور داشته باشد.
 
ایساف و حضور ناتو در افغانستان
 
پس از حمله نیروهای ایالات متحده به افغانستان بلافاصله بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر و پس از آنچه شکست کامل حکومت طالبان تصور می شد، رهبران افغان در 5 دسامبر 2001 در کنفرانس بن گرد هم آمدند تا روند بازسازی افغانستان را پی ریزی کنند. بر اساس موافقتنامه بن، حکومتی انتقالی در افغانستان تشکیل شد تا اوضاع این کشور را مدیریت کرده و امنیت را برقرار کند.
 
در ضمیمه شماره 1 موافقتنامه بن از شورای امنیت سازمان ملل تقاضا شده است که تا تشکیل و آغاز به کار ارتش ملی افغانستان که قادر باشد کنترل امنیت این کشور را بر عهده بگیرد، شورا نیروهایی جهت تامین امنیت کابل و نواحی اطراف آن به افغانستان اعزام کند تا دولت انتقالی قادر باشد به وظایف خود عمل نماید.
 
در 20 دسامبر 2001 شورای امنیت با صدور قطعنامه 1386 اعزام نیروهای چند ملیتی به کابل و نواحی اطراف آن را اعلام نمود. بر این اساس در اولین مرحله، ایساف تحت فرماندهی انگلیس و با کمک 18 کشور دیگر شکل گرفت. پس از آن در 20 ژوئن 2002 طبق قطعنامه 1413 شورای امنیت، فرماندهی نیروهای ایساف به ترکیه و سپس در فوریه 2003 طبق قطعنامه 1444 این شورا، هدایت نیروهای ایساف به صورت مشترک به آلمان و هلند سپرده شد.
 
قبل از انتقال فرماندهی این نیروها به آلمان و هلند، این دو کشور که از اعضای ناتو می باشند، از این سازمان درخواست کردند تا در انجام وظایف خود به منظور هدایت نیروهای بین المللی در افغانستان، آن ها را یاری نماید. به همین منظور ناتو با تصویب در خواست آلمان و هلند، توسط ستاد فرماندهی نیروهای متحد خود در اروپا (SHAPE) کنفرانسی را در رابطه با حمایت از این دو کشور برگزار کرد.
 
در ماه فوریه 2003 آلمان و هلند به صورت مشترک هدایت نیروهای ایساف را برعهده گرفتند. اما مشکلاتی که در رابطه با مدیریت دوره ای(دوره های 6 ماهه) این نیروها وجو داشت - یافتن کشوری جایگزین که هم خواستار بر عهده گرفتن هدایت نیروهای ایساف بوده و هم توانایی انجام این مهم را داشته باشد - ناتو را بر آن داشت تا به درخواست سازمان ملل و حکومت انتقالی افغانستان، فرماندهی این نیروها را خود برعهده بگیرد. در 16 آوریل 2003 شورای آتلانتیک شمالی طرح حمایت ناتو از نیروهای حافظ صلح بین المللی در افغانستان را تصویب کرد تا در کمتر از 3 ماه اولین یگان های نظامی ناتو وارد کابل شوند. بدین ترتیب در 11 آگوست 2003، ناتو رسما هدایت نیروهای ایساف را بر عهده گرفت تا دامنه عملکرد پیمان آتلانتیک شمالی را به ورای مرزهای خود گسترش دهد.
 
ماموریت نیروهای ناتو/ ایساف در افغانستان تا اکتبر 2003 تنها به کابل و نواحی اطراف آن محدود می شد. اما پس از مذاکرات انجام شده بین حامد کرزای، رئیس جمهور موقت افغانستان، و دبیر کل سابق ناتو، لرد رابرتسون، و طبق قطعنامه 1510 شورای امنیت، دامنه عملیات ایساف به فراتر از کابل رفت تا تمام افغانستان را در بر بگیرد. بدین ترتیب ماموریت نیروهای ناتو در قالب نیروهای بین المللی ایساف به تمام سرزمین افغانستان گسترش یافت تا منطقه ای در حدود 650000 کیلومتر مربع را در بر بگیرد.
 
 
وظایف ایساف
علاوه بر وظیفه کلی «کمک به حکومت افغانستان در گسترش کنترل خود بر تمام نقاط کشور و برقراری امنیت در این کشور» که بر عهده این نیروها گذاشته شده است، می توان به صورت ملموس تر به مواردی اشاره کرد که از سوی ناتو به عنوان وظایف خود در افغانستان در حال پیگیری هستند:
 
نیروهای امنیتی افغانستان: حمایت مستقیم از ارتش ملی افغانستان یکی از وظایف اصلی ایساف به شمار می رود. ناتو در حال آموزش و تجهیز نیروهای ارتش ملی افغانستان است تا آن ها را برای بر عهده گرفتن مسئولیت برقراری امنیت در این کشور آماده سازد.
 
در حال حاضر ارتش افغانستان نیرویی در حدود 50000 نفر را دربر می گیرد که قرار است تا 70000 نفر افزایش یابد. در حال حاضر این نیروها در کنار نیروهای ناتو در برخی عملیات ها شرکت می کنند اما هنوز مسئولیت اصلی خود را بر عهده نگرفته اند.
 
بازسازی: وظیفه دیگری که ایساف بر عهده دارد تامین امنیت مناطقی است که نهادهای مسئول بازسازی در حال کار در آن مناطق می باشند. همچنین محافظت از تاسیسات ساخته شده در قالب طرح های بازسازی و برآورد نیازهای هر منطقه نیز جزء وظایف این نیروها محسوب می شود. فعالیت های مربوط به بازسازی در افغانستان بوسیله تیم های بازسازی منطقه ای(PRT) انجام می گیرد.
 
خلع سلاح: ایساف حکومت افغانستان را در خلع سلاح گروه های مسلح غیرقانونی حمایت می کند. در همین راستا در دسامبر 2006 در مناطق شرقی و در ژانویه 2007 در مناطق غربی این کشور طرح های جمع آوری سلاح و مهمات با حمایت نیروهای ایساف اجرا شد.
 
مبارزه با مواد مخدر: دامنه فعالیت نیروهای ایساف در این زمینه، علاوه بر حمایت از یگان هایی از ارتش که مسئولیت مبارزه با مواد مخدر را بر عهده دارند به موارد دیگر مانند اجرای عملیات های اطلاعاتی و فعالیت های فرهنگی در بین مردم افغان نیز می رسد.
 
در همین زمینه شورای ناتو-روسیه نیز دست به اقداماتی زده و در سپتامبر 2006 اولین دوره مبارزه با مواد مخدر را برای افسران پلیس افغانستان برگزار نمود.
 
کمک های بشر دوستانه: ایساف حمایت از فعالیت های بشردوستانه را نیز بر عهده دارد. توزیع دارو، غذا و دیگر اقلام مورد نیاز مردم در این راستا قرار می گیرد.
 
ساختار ایساف
هدایت سیاسی و هماهنگی کلی نیروهای ایساف بوسیله عالی ترین رکن ناتو، شورای آتلانتیک شمالی، انجام می شود و بر اساس سیاست های اتخاذ شده توسط این شورا، هدایت و کنترل استراتژیک این نیروها بر عهده قرارگاه عالی عملیاتی ناتو یعنی ستاد فرماندهی نیروهای متحد در اروپا(SHAPE) – مستقر در بلژیک – است.
همچنین شورای آتلانتیک شمالی نماینده ای غیر نظامی به منظور پیشبرد اهداف خود در افغانستان منصوب می نماید که مستقیما از این شورا دستور می گیرد و با هماهنگی با فرماندهی مرکزی ایساف در افغانستان، سازمان ملل و دیگر سازمان های بین المللی فعال در این کشور به فعالیت می پردازد.
 
ساختار سازماندهی نیروهای ناتو مستقر در افغانستان بدین صورت است:
 
مرکز فرماندهی ایساف: این مرکز در کابل مستقر است و وظیفه هماهنگی بین ایساف و نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، حکومت افغانستان، سازمان های بین المللی و سازمان های غیردولتی فعال در این کشور را بر عهده دارد.
 
قرارگاه های فرماندهی منطقه ای: پنج قرارگاه فرماندهی منطقه ای وظیفه هدایت نیروهای ایساف را بر عهده دارند: شمال، غرب، شرق، جنوب و مرکز. هر یک از این قرارگاه ها تحت فرماندهی یکی از کشورهایی است که در آن منطقه نیروهای عمده ای را مستقر کرده است.
 
تیم های بازسازی منطقه ای(PRT): این تیم ها متشکل از نیروهای نظامی و غیر نظامی می باشند که وظیفه کمک به حکومت افغانستان در بازسازی این کشور، گسترش کنترل حکومت بر مناطق مختلف کشور و برقراری امنیت در این مناطق را برعهده دارند.
 
هرچند هدایت این تیم ها بر عهده هریک از کشورهای عضو ناتو می باشد اما فرماندهی نیروهای نظامی آن ها بر عهده مرکز فرماندهی ایساف و در سطح منطقه ای بر عهده قرارگاه های فرماندهی منطقه ای می باشد. اولین تیم بازسازی منطقه ای در دسامبر 2002 آغاز به کار کرد و درحال حاضر 25 تیم بازسازی منطقه ای در افغانستان فعال هستند.
 
ناتو در افغانستان هدایت 43250 نفر را در قالب نیروهای ایساف بر عهده دارد. این نیروها متشکل از نیروهای تمامی 26 کشور عضو ناتو و 14 کشور دیگر می باشند که به اصطلاح «کشورهای شریک» ناتو خوانده می شوند؛کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند، آذربایجان، اردن و سنگاپور.
 در این میان ایالات متحده با 15000 نیرو بیشترین سهم را در میان نیروهای ایساف به خود اختصاص داده است(ایالات متحده در افغانستان حدود 28000 نیرو دارد که 15000 نفر آن ها تحت فرماندهی ناتو و بقیه تحت فرماندهی خود این کشور قرار دارند.) پس از ایالات متحده بریتانیا با 7800، آلمان با 3210، کانادا با 2500، و هلند و فرانسه، به ترتیب با 1650 و 1515 نفر، بیشترین نیروها را در میان نیروهای ایساف تامین کرده اند.
 
نیروهای ایساف در پنج قرارگاه منطقه ای خود به صورت تقریبی، بدین شکل تقسیم شده اند: مرکز: 3000 نفر- شمال: 4000 نفر- غرب: 2300 نفر- شرق: 15000 نفر- جنوب: 19000 نفر.
 
گسترش فعالیت های ایساف
همانطور که اشاره شد، قطعنامه 1510 شورای امنیت سازمان ملل راه را برای گسترش دامنه فعالیت ناتو در افغانستان باز کرد. با تصویب این قطعنامه، شورای آتلانتیک شمالی در دسامبر 2003 از ستاد فرماندهی نیروهای متحد ناتو در اروپا خواست تا برنامه ای زمان بندی شده و مرحله به مرحله برای گسترش حضور ناتو در افغانستان تهیه نماید. بر این اساس، برنامه گسترش حضور ایساف در تمامی نقاط افغانستان در سه مرحله و طی سال های 2003 تا 2006 انجام شد:
 
مرحله اول: در دسامبر 2003 شورای آتلانتیک شمالی با گسترش دامنه حضور نیروها به سمت شمال موافقت کرد. این مرحله در اکتبر 2004 به اتمام رسید.
مرحله دوم: ناتو در فوریه 2005 گسترش ایساف به غرب را اعلام کرد. این مرحله در سپتامبر 2005 به پایان رسید.
مراحل سوم: حضور نیروها در جنوب در جولای 2006 آغاز شد.
مرحله چهارم: آخرین مرحله از گسترش نیروهای ایساف به سمت شرق بود که در اکتبر 2006 اجرا شد.
 
 
مشکلات ناتو در افغانستان
مدیریت نیروهای ایساف در افغانستان را می توان بزرگترین چالش در زمینه مدیریت بحران در مقابل ناتو دانست. شدت و نحوه درگیری ناتو در بحران افغانستان باعث بروز اختلافاتی در بین اعضای این اتحاد در رابطه با چگونگی مدیریت نیروها در افغانستان شده است.
 
اصلی ترین موضوع اختلاف اعضای ناتو در افغانستان در تعهد اعضا به تامین نیرو و اعزام آن ها به مناطق بی ثبات این کشور خلاصه می شود. برخی از کشورها مانند ایالات متحده، انگلیس، کانادا و هلند که نیروهای آن ها به شدت با نیروهای طالبان و القاعده در مناطق جنوبی و شرقی در حال مبارزه هستند معتقدند از آنجا که حضور ناتو در افغانستان مورد اجماع اعضا بوده است، در حال حاضر نیز تمامی اعضا بایستی به صورت برابر در عملیات ها در مناطق مختلف از جمله جنوب و شرق شرکت نمایند. اما از سوی دیگر برخی اعضا بنا به سازوکارهای داخلی کشور خود از اعزام نیرو به مناطق درگیری منع شده اند؛ مانند آلمان که توسط پارلمان از این اقدام منع شده است.
 
مسئله دیگر مربوط به نحوه مدیریت در مرکز فرماندهی ایساف می باشد. فرماندهی نیروها در افغانستان اگرچه ساختاری یکپارچه داشته و تحت نظر ستاد فرماندهی نیروهای متحد در اروپا قرار دارد اما در بازه ای زمانی در حدود 6 ماه به یکی از اعضا سپرده می شود. بنابراین شیوه های مختلف فرماندهی هر یک از کشورها مشکلاتی را برای نیروها فراهم می سازد.
 
مسئله دیگر مربوط به حضور نیروهای مستقل ایالات متحده در افغانستان است. همانطور که اشاره شد، ایالات متحده علاوه بر تامین 15000 نیرو تحت امر ناتو، خود فرماندهی16000 نیروی مستقل چند ملیتی را در افغانستان بر عهده دارد که به تعقیب و مبارزه با نیروهای القاعده و طالبان می پردازند. عملیات های این نیروها گاهی با اهداف ایساف در تعارض قرار می گیرند. خصوصا حملات هوایی که به کشته شدن عده زیادی از غیرنظامیان منجر شده است، نیروهای ایساف را که در همان مناطق در حال فعالیت هستند با مشکلات بسیاری در تعامل با مردم محلی مواجه کرده است.
 
مسئله بحث برانگیز دیگر این است که ایساف تا چه میزان باید در رابطه با سیاست های مبارزه با مواد مخدر شدت عمل به خرج دهد. عده ای معتقدند از آنجا که هیچ گونه کشت جایگزینی برای مردم فراهم نشده است، تخریب مزارع خشخاش باعث فاصله گرفتن مردم از حکومت مرکزی و نیروهای ایساف می شود. از سوی دیگر، برخی هم با اشاره به استفاده نیروهای طالبان و القاعده از درآمدهای کلان حاصل از کشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر، تخریب این کشتزارها را به منظور جلوگیری ازقدرت گرفتن این نیروها ضروری می دانند.
 
اعضای ناتو پیش از این هم در سال 1999 در کوزوو نشان داده اند که می توانند در کنار هم قرار بگیرند اما در عمل، هم در توانایی های نظامی و هم در شرایط سیاسی داخلی با یکدیگر تفاوت دارند. برخی از اعضا موفقیت در افغانستان را به اندازه هزینه هایی که به آن ها متحمل می شود و افرادی که ممکن است در این راه از بین بروند، با ارزش نمی دانند. اما در مقابل، عده ای دیگر به ارزش های مربوط به اتحاد بین اعضاء اشاره دارند و معتقدند در صورتی که ناتو در افغانستان با شکست مواجه شود، در حقیقت این سازمان به عنوان یک اتحاد متحمل شکست شده است و این شکست بر ادامه حیات یا چگونگی ادامه حیات آن تاثیر مستقیم خواهد داشت.
 
مسئله حضور ناتو در افغانستان برای مدت طولانی نقطه تمرکز بحث ها در این اتحاد خواهد بود، چرا که نقطه عزیمت این سازمان از بازیگری با «نقشی نظامی» با ماهیتی صرفا دفاعی در محدوده اروپا و امریکای شمالی، به بازیگری با «نقشی امنیتی» با ماهیتی سیاسی-امنیتی و با بعدی جهانی خواهد بود.
 

( ۳ )

نظر شما :