سایه انقلاب بر آسمان اردن

دوستانی که به عبدالله خیانت کردند

۰۲ آذر ۱۳۹۱ | ۱۸:۴۶ کد : ۱۹۰۹۳۱۱ گفتگو خاورمیانه
محمدعلی مهتدی، کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که عربستان را می توان اصلی ترین عامل خارجی ناآرامی های امروز اردن خواند
دوستانی که به عبدالله خیانت کردند

دیپلماسی ایرانی : " الشعب یرید اسقاط النظام " باز هم به گوش می رسد. این بار معترضان در اردن به خیابان ها ریختند و نه اصلاحات که تغییر حاکمیت را خواستار شدند.ظاهر ماجرا حاکی از نارضایتی اقتصادی دارد. حذف سوبسید سوخت و افزایش بهای آن اما تنها یکی از عواملی است که خواب شب را بر ملک عبدالله حرام کرده است. پادشاه اردن یا همان رفیق استراتژیک امریکا و عربستان این روزها آرام و قرار ندارد. از او و دولتش در خیابان های پایتخت به فساد اقتصادی و بی کفایتی سیاسی یاد می کنند و این در حالیست که عربستان با خلف وعده کمک های مالی خود به اردن را پرداخت نمی کند. در این میان آمریکایی ها نیز از وی می خواهند که دست به اصلاحات اقتصادی بزند. اصلاحات اقتصادی با دست های خالی چندان برای مردی که خواب تبدیل شدن به حسنی مبارک دوم یا بن علی را می بیند، آسان نیست. ریشه شناسی این ناآرامی ها، عوامل خارجی دخیل در آن ، میزان حمایت آمریکا از حاکمیت در اردن را با محمد علی مهتدی کارشناس و تحلیل گر مسائل منطقه در میان گذاشتیم :

اعتراض های مردمی در اردن از قریب به ده روز پیش شکل گسترده تر و منسجم تری به خود گرفته است. به نظر می رسد که نخستین جرقه  اعتراض های جدید ریشه در فشارهای اقتصادی دارد که با حذف سوبسید انرژی در اردن قیمت گاز دو برابر شده و قیمت بنزین و گازوئیل هم یک سوم بالا رفته است.آیا اصلی ترین دلیل این اعتراض ها را همین مسائل اقتصادی می دانید؟
اعتراض‌هايي كه در طول اين چند روز در اردن شاهد بوديم،‌در حقيقت در دو زمينه مطرح است:
1.     مسائل اقتصادي و افزايش قيمت مواد سوختي و اعتراض مردم به اين موارد
2.     ادامه تظاهرات قبلي كه مردم خواستار اصلاحات سياسي و همچنين مبارزه با فساد مالي و اقتصادي بودند
اين دو مساله با هم تلفيق شده و تظاهرات جنبه بسيار گسترده‌اي پيدا كرده است. درباره مسائل اقتصادي و بالا رفتن قيمت سوخت،‌در ماه گذشته نيز شاهد بوديم كه دولت قيمت سوخت را بالا برده و مردم تظاهرات گسترده‌اي كردند،‌اما شخص پادشاه ملك عبدالله دوم دخالت كرد و قيمت‌ها را به سبك سابق برگرداند كه در نهايت سبب شد اين اعتراض‌ها پايان پذيرد. اما در حال حاضر دوباره دولت مجبور شده تا قيمت سوخت را افزايش دهد كه اين امر به دو دليل اتفاق افتاده است:
1.     اردن دچار بحران اقتصادي و كسري شديد بودجه است و از هيچ راهي نمي‌تواند اين كسري را جبران كند، بنابراين تنها راه را در بالا بردن قيمت سوخت ديده است.
2.     فشاري كه صندوق بين‌المللي پول به اردن مي‌آورد،‌ بدين معنا كه اردن قصد دارد براي كسري بودجه خود از صندوق وام بگيرد و معمولا بانك جهاني و اين صندوق زماني كه به كشوري وام مي‌دهند،‌ كه آن را به برداشتن سوبسيد و عادي كردن قيمت‌ها ‌مشروط مي‌كنند كه همين امر سبب نارضايتي مردم شده و اثرات سوء سياسي و اجتماعي به بار مي‌آورد.
بنابراين دولت اردن در اين مورد دچار مشكل حادي است كه به نظر نمي‌رسد راه آساني براي خروج از اين بحران داشته باشد و همين فرايند سبب گسترده شدن تظاهرات در اين كشور شده است.

شما اشاره كرديد كه پس از نخستین جرقه های ناآرامی در اردن ملک عبدالله دست به اصلاحاتی سیاسی زد. از جمله آنها اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام در 23 ژانویه است . آیا اعتراض ها نشانه ای از رد این اصلاحات توسط مردم است ؟ و آیا این اصلاحات سیاسی می تواند طناب نجات ملک عبدالله شود؟
درباره مسائل و مشكلات سياسي هم بايد گفت تظاهراتي كه از گذشته وجود داشته و گروه‌هاي معارضي به ويژه اسلام‌گرايان و اخوان‌المسلمين خواستار اصلاحات بودند. اما اين اصلاحات انجام نشده و اصلاحاتي كه تا به امروز انجام شده از نظر مخالفان كافي نيست. معترضان اين اصلاحات را ظاهري و شكلي مي‌دانند.
به عبارت ديگر معترضان خواهان اصلاحات  زیر  هستند  :
1.   کاهش   اختيارات پادشاه
2.   افزایش   اختيارات پارلمان
3.   برگزاری   انتخابات در فضایی  سالم
تا اين لحظه سران اصلي مخالفان درخواست اصلاحات داده بودند، اما در يكي دو روز اخير دو پديده نيز مشاهده شده كه يك مساله اين بوده كه در اين تظاهرات شعارهايي داده شده كه مردم خواستار تغيير نظام و رژيم هستند و اين مساله در اردن سابقه نداشته است. حتي برخي اين شعار را داده‌اند كه اين رژيم قادر به اصلاح خود نيست و فساد اقتصادي و رشوه‌خواري بسيار زياد است،‌در نتيجه اين رژيم قابل اصلاح نبوده و بايد تغيير كند.عده‌اي ديگر همچنان تاكيد مي‌كنند كه خواستار اصلاح همين حكومت فعلي هستند.
پديده ديگري كه بايد به آن توجه داشت نيز درگيري‌هاي نظامي است كه از سوي افراد مسلح صورت مي‌گيرد و به مراكز پليس و به ويژه در شهرهاي دور از پايتخت همانند شهر اربت و معان اتفاق مي‌افتد. اين پديده‌اي تازه است كه اين احتمال نيز وجود دارد تا تظاهرات مردمي در آينده بعد خشونت آميزي به خود گرفته و بحران را شديدتر كند. 
در اصلاحات اعلام شده همچنان نخست وزير توسط پادشاه تعيين مي‌شود و در حقيقت قدرت در دست پادشاه ملك عبدالله است. به همين دليل اكثر اصلاح‌‌طلبان خواستار نوعي پادشاهي مشروطه هستند، بدين معنا كه پادشاه حكومت كند،‌اما قدرت در دست پارلمان و مردم باشد. چنين مساله‌اي نيز به سادگي ميسر نخواهد شد و بر همين اساس است كه مردم چنين اصلاحاتي قبول نداشته و كافي نمي‌دانند.

برای نخستین بار در اردن معترضان شعار "الشعيب یرید اسقاط النظام" را سر دادند. آیا اردن چهارمین کشوری خواهد بود که با این شعار پس از تونس ، مصر و لیبی به جمع تجربه کنندگان بهار عربی می پیوندند؟
يكي از مشكلات مهم اردن اين است كه اين كشور دچار بحران هويت است. حدود 60 درصد از سكنه اردن فلسطيني هستند و نه اردني،‌عده‌اي از آنها در عين حال كه فلسطيني هستند تابعيت اردن را هم دارند و اقتصاد اردن نيز در دست اين افراد است. حكومت پادشاهي اردن به دليل آنكه خاندان هاشمي و از نسل حضرت پيامبر اكرم (ص) است، با استفاده از اين مساله در ميان عشاير و به ويژه عشاير شرق و جنوب اردن محبوبيت داشته كه در دوران ملك حسين اين محبوبيت كاملا مشهود بوده است. اما اكنون با تغييراتي كه در جامعه اردن پديد آمده،‌از اين محبوبيت به شدت كاسته شده و عشاير نيز به دليل مشكلات اقتصادي و اجتماعي بسيار ناراضي هستند. به همين دليل شاهد تظاهرات گسترده عشاير  در شهرهايي بوديم كه بيشتر زيرنفوذ عشاير بودند. 
به نظر مي‌رسد كه خاندان سلطنتي هاشمي در مقايسه با دوران ملك حسين،‌محبوبيت چنداني نداشته و پايگاه اجتماعي خود را تا حد زيادي از دست داده است.
در توضيح بايد گفت اين كشور پس از جنگ جهاني اول در توافقي كه ميان سايس و پيكو، ‌وزيران امور خارجه بريتانيا و فرانسه ايجاد شد، هنوز چيزي به نام مليت اردني مشخص نشده است و اين بحران هويت خود را در چنين مواقعي نشان مي‌دهد. از سوي ديگر اردن كشوري است كه هيچ منابع درآمدي ندارد،‌ يعني نه نفتي و نه معدني وجود دارد كه منبع اصلي درآمد براي آنها باشد. همچنين به ويژه از منظر توسعه هميشه كم آبي و خشكسالي بر كشاورزي و زندگي مردم تاثيرگذار است.
در نتيجه مشكلات اقتصادي و اجتماعي گسترده‌ هميشه در اين كشور وجود داشته و دارد،‌بر همين اساس است كه نمي‌توان به طور قاطع گفت كه تحولي همانند مصر يا تونس در اين كشور اتفاق خواهد افتاد، چراكه هر كشوري شرايط خاص خود را دارد. اما به نظر مي‌رسد بحراني كه امروزه اردن با آن دست به گريبان است در هفته‌ها و ماه‌هاي آينده گسترده‌تر خواهد شد.

اردن عملا در چند دهه اخیر به متحد استراتژیک امریکا در منطقه تبدیل شده است . پیش بینی شما از  واکنش غرب و واشنگتن به این ناآرامی ها در اردن چیست؟ آیا اردن، بحرین دوم می شود یا مصری که حسنی مبارک آن از حمایت واشنگتن محروم ماند؟
در ابتدا بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه بسياري از تحليلگران عربستان را مسئول بحران اردن مي‌دانند، به دليل آنكه عربستان و اتحاديه عرب قرار بود 5 ميليارد دلار به اردن پرداخت كند در مقابل آنكه از اردن دعوت كردند كه عضو شوراي همكاري خليج فارس شود اما بعدا تغيير راي دادند. در نتيجه عربستان براي راضی کردن دولت اردن تعهد كرد كه 5 ميليارد دلار به اين كشور كمك اقتصادي كند. اما سعودي‌ها اين كمك افتصادي را متوقف و مشروط به اين كردند كه اردن در مورد بحران سوريه نقش بازي كرده و اجازه تا مخالفان دولت سوريه از خاك اردن براي حمل اسلحه و اعزام افراد مسلح و تكفيري براي تخريب در سوريه استفاده كنند. در حاليكه اردن اين مساله را به نفع خود نمي‌داند،‌ضمن آنكه از سوي اين كشور كمك‌هايي هم به مخالفان حكومت در سوريه مي‌شود. اما اين مساله را نپذيرفته و گفته مي‌شود عربستان سعودي پرداخت كمك مالي را به اين امر منوط كرده تا سرزمين اردن را به محلي براي معارضان سوري معرفي كند.بنابراين ريشه اصلي بحران در اينجاست.
حال آيا در اين مورد عربستان سعودي از موافقت امريكا برخوردار است يا خير،‌ بايد گفت كه به طور سنتي امريكا از رژيم اردن حمايت مي‌كرده است،‌به ويژه آنكه اين رژيم با اسرائيل صلح وادي عقبه دارد و سياست‌هايي كه اين كشور در چارچوب سياست‌هاي امريكاست. اما با توجه به سخنان ديروز هيلاري كلينتون،‌وزيرامور خارجه امريكا اين مساله طرح شده كه اردن بايد اين اصلاحات اقتصادي را انجام دهد، هرچند اين اصلاحات دردناك است. اين موضعي است كه امريكا معمولا در خصوص بحران‌هاي اقتصادي در خاورميانه دارد و هميشه توصيه مي‌كند تا كشورها به سمت اقتصاد بازار آزاد رفته و نقش دولت‌ها در اين زمنيه كم شود.
اما به نظر مي‌رسد كه امريكايي‌ها بر حل مشكل اردن جدي نيستند،‌به دليل آنكه عامل بحران اقتصادي در اردن عربستان سعودي است،‌امريكايي‌ها اين امكان را دارند كه با فشار بر عربستان اين كشور را وادار كنند كه به تعهد خود عمل كند تا مشكلات حل شود. اما شاهد هستيم كه امريكا تا اين لحظه چنين كاري نكرده و نخواهد كرد. همين امر سبب شده تا برخي از تحليلگران به اين فكر بيفتند كه احتمالا اين عدم حمايت كافي از رژيم اردن به مساله فلسطين و توطئه‌هايي كه در آينده در مورد چگونگي حل مساله فلسطين و شكل دادن به خاورميانه در يك طرح جديدي است،‌مربوط مي‌شود. اما مشخص نيست كه در اين طرح جديد موقعيت اردن چگونه خواهد بود و آيا اين كشور به عنوان يك كشور مستقل به حيات خود ادامه خواهد داد و يا اينكه وضعيت جديدي در اين طرح پيدا خواهد كرد.
تحريريه ديپلماسي ايراني/14

یکشنبه 28 آبان 1391 / پنجشنبه 2 آذر 1391

کلید واژه ها: اردن عربستان امریکا سوریه محمد علي مهتدي


نظر شما :