اعزام پیاده نظام های مسکو به طرطوس:

دکمه پایان در دست روسیه و آمریکا نیست

۱۱ دی ۱۳۹۱ | ۲۰:۱۲ کد : ۱۹۱۰۹۹۳ اخبار اصلی خاورمیانه
حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل بین المللی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که اعزام نیروی پیاده نظام روسیه به سوریه قابل تعبیر به عزم مسکو برای مداخله نظامی نیست.
دکمه پایان در دست روسیه و آمریکا نیست

دیپلماسی ایرانی: نه روسیه و نه آمریکا هیچ کدام از سیاست های خود در سوریه کوتاه نخواهند آمد.روس ها دولت مدافع غرب و مذاکره با مخالفان مسلح بشار اسد را برنمی تابند و در جبهه مقابل هم اعراب مخالف خاندان اسد دست در دست شرکای اروپایی و ترکیه با هرساختاری که دال بر بقای هرچند موقت بشار اسد در قدرت باشد، موافق نیستند. همزمان با گمانه زنی هایی در خصوص توافق احتمالی واشنگتن و مسکو بر سر سوریه و ارائه طرحی مشترک در آینده ای نه چندان دور ، یک منبع در فرماندهی ستاد ارتش روسیه از حضور چند یگان پیاده نظام در یکی از کشتی های جنگی اعزامی به سوریه خبر داد.بنابراین خبر ، کشتی های جنگی روسیه اواسط ماه ژانویه به بندر طرطوس سوریه که یکی از پایگاه های دریایی مهم روسیه در آن قرار دارد، وارد می شوند و این در حالی است که دو کشتی جنگی دیگر اخیرا دریای سیاه را به مقصد آبهای سوریه ترک کرده اند. اهداف سوریه از اعزام پیاده نظام به سوریه، احتمال دخالت نظامی و بررسی زمزمه ها در خصوص توافق میان روسیه و امریکا بر سر سوریه را با حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل بین المللی در میان گذاشتیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:

روسیه این بار همراه با ناو جنگی اعزامی به بندر طرطوس یک یگان پیاده نظام هم به این منطقه فرستاده است. اعزام نیروی پیاده نظام به بندر طرطوس چه معنایی دارد؟

روسیه به طور مرتب در بندر طرطوس رفت و آمد نظامی دارد. تغییری که این بار با دفعات قبل ایجاد شده این است که در این ناو جنگی، تعدادی نیروی پیاده نظام نیز وجود دارد. حضور نیروهای پیاده نظام تا حدی مسئله را از با تحرکات نظامی قبلی روسیه در این منطقه متفاوت می کند. اما این به معنای تصمیم روسیه برای ورود به سوریه  نیست. تنها نامی که می توان به این اقدام داد این است که روسیه خواسته است یک اقدام احتیاطی انجام دهد. چون روسیه به هیچ وجه به دنبال مداخله نظامی در سوریه نیست. این مسئله جزء راهبرد سیاست های روسیه در قبال سوریه بوده است. روسیه با هر گونه اقدام نظامی علیه سوریه مخالف است و به همین دلیل هم هست که قطعنامه ها را وتو می کند. تا کنون روسیه دو قطعنامه شورای امنیت را که احتمال می داده بتوان از آن ها استفاده کرد تا به سوریه حمله کرد را وتو کرده است. بنابراین با توجه به این مقدمات به نظر نمی رسد روسیه بخواهد خود یک اقدام نظامی در سوریه انجام دهد تا برای غربی ها بهانه ایجاد کند تا حمله خود به سوریه را با اقدام نظامی روسیه در سوریه توجیه نمایند.

آیا این احتمال وجود ندارد که روس ها بر اساس اطلاعات خود و احساس خطر از سوی غرب مبنی بر مداخله، این اقدام را برای پیشگیری انجام داده باشد؟

البته واقعیت این است که اگر هم چنین اتفاقی بیفتد (که در حال حاضر بعید به نظر می رسد)، روس ها در شرایطی نیستند که وارد یک اقدام نظامی آن هم با نیروی نظامی زمینی در سوریه شوند. به نظر می رسد بیشتر جریانات رسانه ای و خبری باعث شده اند که مسئله مهم به نظر برسد. چون ممکن است برای مثال پانصد نیروی پیاده نظام در این ناو جنگی حضور داشته باشند؛ در کل این ماجرا این تعداد پیاده نظام توانایی ایفای چه نقشی را دارند؟ جز این که بهانه بهتری به دست امریکا و فرانسه بدهد تا آن ها هم بتوانند مداخله نظامی خود را توجیه کنند.

 

حضور نیروهای پیاده نظام تا حدی مسئله را از با تحرکات نظامی قبلی روسیه در این منطقه متفاوت می کند. اما این به معنای تصمیم روسیه برای ورود به سوریه  نیست. تنها نامی که می توان به این اقدام داد این است که روسیه خواسته است یک اقدام احتیاطی انجام دهد. چون روسیه به هیچ وجه به دنبال مداخله نظامی در سوریه نیست. این مسئله جزء راهبرد سیاست های روسیه در قبال سوریه بوده است.

نگاه روسیه نسبت به طرح اخضر ابراهیمی مبنی بر این که تا سال 2014 بشار اسد رئیس جمهور سوریه باقی بماند اما قدرت اجرایی در دست دولت انتقالی باشد، چیست؟

تصور نمی کنم که روسیه مخالفتی با طرح اخضر ابراهیمی داشته باشد. روسیه اصراری بر ماندن اسد ندارد، بلکه اصرار روسیه بر این است که دولت های خارجی در سوریه مداخله نکنند و در این کشور دولت دست نشانده سر کار نیاید. بنابراین به نظر می رسد روسیه از این مسئله استقبال می کند که طرح آقای ابراهیمی در صورتی که حمایت مخالفان را به دست آورد، به اجرا در آید.

چندی پیش روسیه، مخالفان را به مسکو دعوت کرده بود که البته با پاسخ مثبت مواجه نشد. آیا می توان گفت که نگاه روسیه نسبت به ابتدای بحران تغییر کرده است؟

به طور طبیعی وقتی تحولات پیش می رود، کشورها موضع خود را متناسب با تحولات تغییر می دهند. روسیه هم از این قاعده مستثنا نیست. چون در سیاست چیز مطلقی وجود ندارد. ولی واقعیت این است که روسیه هنوز از سه اصل کلی مد نظر خود در مورد سوریه یعنی 1. دولت طرفدار غرب در سوریه سر کار نیاید، 2. مداخله نظامی در سوریه انجام نگیرد و 3. توافق باید میان مخالفان غیر مسلح اسد و دولت ایجاد شود، کوتاه نیامده اند. روسیه این سه اصل را از ابتدا پیگیری کرده است. حال ممکن است متناسب با شرایط تا حدی تاکید بر هر کدام را کم یا زیاد کرده باشد، اما در این اصول تغییری ایجاد نشده است.

گفته می شود در ماه آینده میلادی و بعد از مشخص شدن وزیر خارجه امریکا، نشستی میان روسیه و امریکا برگزار خواهد شد و در آن توافق مهمی در مورد مسائل منطقه ای صورت خواهد گرفت. آیا فضای منطقه به گونه ای هست که بتوان شاهد چنین توافقی بود که از طریق آن مسائل منطقه ای حل و فصل شود؟

به نظر می رسد بحث از این توافق بزرگ بیشتر تحت تاثیر جوسازی های خبری است. در اصل چنین توافقی تردید های جدی وجود دارد. اما در کار سیاست هر چیزی امکان پذیر است. ممکن است چنین توافقی میان روسیه و امریکا صورت بگیرد. اما احتمال چنین توافقی در شرایط فعلی بسیار پایین است.

درست است که به هر حال روسیه و امریکا هر دو قدرت تاثیرگذار در تحولات سوریه هستند. اما این به معنای آن نیست که اگر روسیه و امریکا بر سر مسئله ای به توافق برسند، حتما در سوریه اجرا می شود. البته این دو قدرت نقش بسیار تعیین کننده ای دارند اما این گونه نیست که همه چیز دست روسیه و امریکا باشد. باید یک برآیند کلی از نظرات در داخل سوریه و کشورهای تاثیرگذار بر روند بحران از جمله فرانسه، ایران، ترکیه، قطر و عربستان سعودی ایجاد شود. /12

کلید واژه ها: روسیه امریکا ناو جنگی سوريه حسن بهشتي پور


( ۱ )

نظر شما :