چرا بحران در سوریه آرام نخواهد گرفت؟

عدم رضایت مخالفان به کمتر از سقوط اسد

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۲۳:۵۷ کد : ۱۹۱۵۲۱۷ گفتگو خاورمیانه
قاسم محب علی،تحلیل گر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که راهکارهای اخضر ابراهیمی مانند کوفی عنان در سوریه ره به جایی نخواهد برد
عدم رضایت مخالفان به کمتر از سقوط اسد

دیپلماسی ایرانی: معمای سوریه برای اخضر ابراهیمی حل نشده است. او می گوید هر شب که به خواب می روم به این می اندیشم که فردا صبح از سمت خود به عنوان نماینده سازمان ملل در مساله سوریه استعفا دهم، اما این کار را نکرده ام.گویا سناریوی کوفی عنان که نخستین نماینده سازمان ملل برای حل بحران در سوریه بود برای اخضر ابراهیمی هم تکرار شده است. بحران در سوریه داستان اختلاف داخلی کوچکی نیست که میانجی گرانی هراندازه خوش نام مانند عنان یا ابراهیمی از پس آن برآیند. حضور شبه نظامیان غیرسوری ، تجهیز مخالفان اسد توسط کشورهای عربی حامی براندازی حاکمیت دمشق، تحریم های سیاسی و حلقه امنیتی که هر روز تنگ تر می شود مسیر حل بحران در سوریه را به بن بست کشانده است. با تطویل این بحران ، منافع قدرت های درگیر در این کشور هم با یکدیگر طلاقی پیدا کرده است. از یک سو روسیه ، چین و ایرانی قرار دارند که مخالف گزینه نظامی و واگذاری سوریه به قدرت های غربی و عربی هستند و در سوی دیگر این میدان هم عربستان، مصر، ترکیه، قطر و همراهان غربی آنها مانند فرانسه بر تجهیز تمام عیار و عیان مخالفان بی توجه به هویت و خط و مشی سیاسی آنها اصرار دارند. دلایل سرخوردگی اخضر ابراهیمی از ماموریت در سوریه، تعبیر سیاسی از تازه ترین بیانیه شورای امنیت در خصوص بحران در این کشور، ادعای برخی کشورهای اروپایی در خصوص توسل دولت سوریه به تسلیحات شیمیایی و اختلاف قدرت های خارجی درگیر در سوریه با یکدگر و تضاد منافع آنها را با قاسم محب علی، تحلیل گر مسائل منطقه در میان گذاشتیم:

صحبت هایی در خصوص استفعای اخضر ابراهیمی شده بود که شاهد بودیم این اتفاق نیفتاد. با توجه به اینکه ابراهیمی جانشین کوفی عنان شد کارنامه وی را چگونه ارزیابی می کنید و آیا وی طرح جدیدی برای حل بحران سوریه ارائه کرده است؟

همانطور که از اقدامات کوفی عنان ارزیابی می شد، از پیش هم مشخص بود که اخضر ابراهیمی هم نمی تواند راهی مناسب را پیش ببرد. البته با توجه به اینکه اخضر ابراهیمی عرب بود و تا کنون چندین بار به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای حل بحران ها در مناطق مختلف از جمله عراق، افغانستان، لبنان، سوریه، هائیتی و آفریقای جنوبی انجام وظیفه کرده، شاید با کوفی عنان تفاوت هایی داشته است. اما شرایط و وضعیت داخلی سوریه به گونه ای نیست که اقدامات و طرح های اخضر ابراهیمی موفق شود، در نتیجه به تدریج از تحرک وی کاسته شد. در صورتی طرح های وی موفق خواهد بود که طرف های اصلی درگیر در داخل ویا خارج از سوریه به نتیجه ای رسیده تا ابراهیمی بتواند به عنوان کاتالیزور فعالیت کند، در غیر اینصورت خود وی به تنهایی تاثیری در حل بحران سوریه نداشته و نخواهد داشت.

همچنین به نظر نمی رسد طرح جدیدی وجود داشته باشد. در حقیقت طرح اصلی اخضر ابراهیمی مذاکره مخالفان با دولت بشاراسد بوده است و در دوره ای گروه های مخالف با آن مخالفت می کردند، اما به تدریج مواضع معاذ الخطیب، رئیس ائتلاف ملی مخالفان بشار اسد و این گروه ها تعدیل شد. در حالیکه شرایط برای این مذاکرات فراهم نیست و دو طرف درگیر در مساله سوریه بیشتر ترجیح می دهند تا در صحنه عملی و میدانی آن را حل کنند. بنابراین این روزها هیچ کدام از طرف های درگیر برای مذاکرات آمادگی ندارند.

در بیانیه اخیر شورای امنیت برای اولین بار دوطرف درگیر در بحران سوریه را ناقض حقوق بشر خوانده است. ارزیابی و تفسیر شما از این بیانیه چیست و آیا تغییری در نگاه غربی ها به وجود آمده است؟

در سوریه مساله ای وجود دارد و آن مداخله نیروهای افراطی مذهبی است. هر دو طرف یعنی روسیه که در شورای امنیت حضور دارد و همچنین طرف غربی امریکایی و اروپایی از این گروه ها حمایت نکرده و حتی گروه النهضه را در لیست تروریست ها قرار دادند. بنابراین این بیانیه بیشتر به موضوع گروه های افراطی برمی گردد و اگر به نظر می رسد مواضع آنها شفا ف تر شده به دلیل آن است که حضور این گروه ها در سوریه پررنگ تر شده است. این جریان ها در سوریه طبیعتا توجهی به مسائل حقوق بشری و انسانی ندارند و همچنین آنها بیشتر نگاه طایفه ای به مسائل دارند و در مقابل خود مسیحیان و علوی ها را کافر دانسته و حقوقی برای آنها قائل نیستند. در نتیجه از این نگاه شورای امنیت تفاوتی نکرده بلکه تنها سعی دارند تا این نیروهای افر اطی را به تدریج منزوی کرده و از قدرت گیری در آینده سوریه طرد کنند.

فرانسه و انگلیس مطرح کرده اند که سوریه از تسلیحات شیمیایی استفاده می کند، به نظر شما تا چه اندازه امکان اثبات این موضوع وجود دارد و در صورت اثبات گزینه های سازمان ملل برای مقابله با آن چه خواهد بود؟

اثبات شدن آن از طریق اعزام یک هیات کارشناسی از سوی سازمان ملل به داخل سوریه امکان پذیر است تا مشخص شود که در کدام مناطق و چگونه استفاده شده است. دولت سوریه با اعزام این هیات مخالفت کرد. این گروه کارشناسی قصد داشت به تمام مناطقی که ادعا می شود سرکشی کنند، اما مهم ترین نقطه ای که مدنظر بود در نزدیکی شهر حلب بود که احتمال این اتفاق افتاده می شد. در نهایت این طرح نیز با شکست مواجه شد. روشن نیست که انگلیس و فرانسه چگونه به این نتیجه رسیده اند، اگر کارشناسانی این موضوع را تایید کنند قابل قبول است اما اگر با توجه به گفته مخالفین باشد، قابل استناد نیست.

مساله سلاح شیمیایی مساله حساسی است و کاربرد آن می تواند توجهات بین المللی را به خود جلب کند و زمینه مداخلات خارجی را فراهم آورد، چه این سلاح ها توسط دولت سوریه استفاده شود و یا آنکه ازسوی مخالفین بکار گرفته شود. البته بازهم باید در خصوص نیروهای تندرو افراطی تاکید کرد که آنها تعهدی ندارند تا از این سلاح ها استفاده نکنند و می توان این احتمال را داد که آنها از این سلاح ها استفاده کرده اند. در سوریه این مساله تا اندازه ای قامض خواهد شد یعنی نتیجه آن خیلی مشخص نیست. از این رو می توان گفت تصمیم گیری در این مورد بسیار دشوار است و به همین دلیل شورای امنیت در این خصوص نمی تواند تصمیم مشخص و روشنی بگیرد.

باید اضافه کرد اگر ثابت شود که دولت از سلاح های شیمیایی استفاده می کند با زمانی که ثابت شود مخالفین استفاده می کنند، شرایط متفاوت خواهد بود.

اگر دولت استفاده کند سازمان ملل و شورای امنیت مداخله خواهدکرد و حتی روس ها و چینی ها نمی توانند همانند گذشته در مقابل آراء دیگران مقاومت کنند. اما اگر مخالفین استفاده کرده باشند ممکن است بحران به شکل دیگری پیش رود که کدام مخالفین، چگونه و برای چه استفاده کرده اند. در نتیجه اختلاف ها وارد مرحله جدیدی خواهد شد. به دلیل آنکه مخالفین همانند دولت نیستند و جایگاه مشخصی ندارند و بسیار مبهم است که چگونه از سلاح شیمیایی استفاده کرده اند.

قطر و عربستان از ابتدا در مساله سوریه دخالت داشتند و از مخالفان دولت بشاراسد حمایت کرده اند. اما امروزه شاهد هستیم که اختلافاتی هم میان آنها بر سر حمایت از کدام گروه های مخالف در سوریه وجود دارد، یعنی قطری ها حامی اخوانی ها هستند و عربستانی ها از گروه های سلفی و افراطی حمایت می کنند. آیا یکی از دلایل طولانی شدن بحران در سوریه همین اختلاف هاست؟

بله این مساله وجود دارد که قطر، ترکیه و مصر نزدیکی بیشتری با جریان اخوان داخل سوریه دارند اما اینکه با القاعده و سلفی ها ارتباط دارند روشن نیست. اما عربستان ارتباط کمتری با اخوان دارد و نمی توان گفت که دولت عربستان از القاعده حمایت می کند اما می توان گفت که دولت عربستان رابطه نزدیکی با سلفی ها دارد.همچنین محافل داخل عربستان همانند آنچه که در افغانستان وجود داشت (برخی از نهادهای ذی نفوذ در افغانستان از دیرباز با بن لادن و جریان افغان عرب رابطه داشتند) ممکن است با جریان افراطی سنتی که شامل القاعده و سلفی های تندرو می شود، نزدیک تر باشند.

البته در نهایت می توان گفت که تنها این اختلاف ها مذهبی و یا دیدگاه آنها نسبت به نوع حرکت های اسلامی نیست، بلکه عربستان نگران است تا در سوریه جریان دموکراتی به قدرت برسد که با جریان های مذهبی کاملا مخالف است. در نتیجه از عربستان با این ترس باید از سلفی ها حمایت کند. اما قطر و ترکیه به شدت عربستان نگران نیستند. البته باید یاداور شد که قطر و کشورهای حوزه خلیج فارس نگرانی دارند جریانی که از تونس آغاز شده به جریان های دموکراسی خواهی در منطقه بینجامد و در نتیجه روزی شامل حال این کشورها هم بشود.

آیا می توان گفت که عربستان به دنبال ایجاد پایگاهی برای خود در منطقه در مقابل اتحاد ایران و عراق با اکثریت شیعه است؟

این مساله هم صحیح است، اما آنچه سبب شده تا مساله سوریه پیچیده شود بحران طایفه گری در این کشور است. شبیه این بحران در عراق نیز وجود دارد، اما در سوریه به دلیل آنکه اکثریت اهل سنت بوده و علوی ها در اقلیتند برعکس عراق، طبیعتا عربستان سعودی بیشتر نگاه طایفه ای به مساله سوریه دارد و شاید بتوان گفت به اسلام از منظر طایفی نگاه می کند. از این جنبه است که عربستان با امریکا اختلاف پیدا می کند چراکه امریکاییها علاقه مندند تا دولتی بر سرکار آید که بتواند تمامی گروه های ملی مذهبی و سیاسی را دربرگیرد، یعنی کردها، علوی ها و مسیحیان و سنی ها و دردی ها در حاکمیت شرکت کنند. اما طبیعتا این نگاه با عربستان سعودی و قطر یکی نیست، در حال حاضر دولتی در سوریه حاکم است که عربستان سعودی قصد دارد تا این حکومت را بهم بزند که اثرات آن را در عراق و لبنان که نفوذ شیعیان در آنها عمده است، سبب خواهد شد و به طور حتم شیعیان دچار مشکل می شوند. بعید نیست اگر در آینده این جریان سلفی گری حاکم شود بحران سوریه به لبنان و عراق هم کشیده خواهد شد.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه: دوشنبه 2 اردیبهشت 1392/ باز انتشار: جمعه 6 اردیبهشت 1392

کلید واژه ها: سوریه عربستان اخضر ابراهیمی شورای امنیت عراق کوفی عنان قاسم محبعلی


نظر شما :