پشت پرده پیشنهاد 4 میلیارد دلاری جان کری چیست؟

به نام کمک های اقتصادی به کام مطالبه های سیاسی

۱۴ خرداد ۱۳۹۲ | ۲۰:۰۲ کد : ۱۹۱۶۷۶۶ گفتگو خاورمیانه
محمد ایرانی، سفیر اسبق ایران در اردن و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که امریکایی ها با پیشنهاد طرح های کمک مالی به فلسطین به دنبال امتیازگیری های سیاسی از تشکیلات خودگردان هستند.
به نام کمک های اقتصادی به کام مطالبه های سیاسی

دیپلماسی ایرانی: پیشنهاد کمک ۴ میلیارد دلاری امریکا به فلسطین درست مانند تمام طرح هایی که در سالهای گذشته از سوی واشنگتن برای پایان دادن به بحران در خاورمیانه ارائه شده موجی از تعبیرهای منفی و البته تفسیرهای به رای را به دنبال خود داشته است. شاید اگر 5 سال پیش یعنی در روزهای منتهی به سال 2009 میلادی از سناتور باراک اوباما جوان در خصوص راهکارهایش برای پایان دادن به مناقشه صلح در خاورمیانه سوال می شد، وی می توانست با سپر کردن سینه از خوش بینی هایش در به پایان رساندن این بحران در نخستین دور حضور در کاخ سفید سخن بگوید. با اینهمه امروز مردی که با شعار تغییر رئیس جمهور آمریکا شد در صحنه عمل دریافته که نه تنها برقراری صلح که پشت یک میز نشاندن طرف های فلسطینی و اسرائیلی برای تنها سخن گفتن از توافقنامه ای نسبی چندان آسان نیست. شاید با توجه به مجموعه ای از تحولات که جهان عرب در دو سال گذشته از تونس تا مصر، از لیبی تا سوریه تجربه کرد بتوان به صراحت ادعا کرد که مساله فلسطین به حاشیه تحولات جاری در خاورمیانه پرتاب شده است. رهبران عرب ترجیح می دهند کلاه قدرت خود را در روزهای خیرش های مردمی و اعتراض های مدنی بچسبند و چندان به مقوله بن بست در مذاکرات صلح نیندیشند. در چنین فضایی جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده برای چهارمین بار ظرف چند ماه گذشته به منطقه آمده و مقابل دوربین ها دوشادوش محمود عباس از فلسطین و نتانیاهو یا شیمون پرز از اسرائیل عکس می گیرد. در تازه ترین دور این تورهای رنگارنگ است که کری پیشنهاد کمک مالی هنگفتی به فلسطینی ها در ازای پیشرفت در مذاکرات صلح را مطرح کرد. رویکرد دولت های اول و دوم اوباما در قبال مساله فلسطین ، دلایل عدم موفقیت وی در 5 سال گذشته در این پرونده، اختلاف های درونی اسرائیل بر سر مرزبندی های نهایی اسرائیل و فلسطین ، دلایل واکنش های تند فلسطینی ها به پیشنها کمک مالی امریکا و دیدگاه اروپا در قبال کارشکنی های اسرائیل را با با محمد ایرانی، سفیر اسبق ایران در  اردن و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم:

جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده برای چهارمین بار از زمان به دست گرفتن این پست به سرزمین های اشغالی و فلسطین سفر کرد.به نظر می رسد که رویکرد دولت دوم اوباما نسبت به مذاکرات صلح با دولت نخست وی که با تعیین نماینده ای چون جورج میچل برای حل و فصل مشکلات همراه بود تغییرات عمده ای یافته است. تفاوت نگاه عملی اوباما در دو دولت را در چه نکاتی می دانید؟

به نظر می رسد امریکایی ها موضوع فلسطین به ویژه بخش مربوط به فراهم سازی فضای سازش میان رژیم صهیونیستی و دولت خودگردان را همواره در دستورکار خود داشتند به علاوه اوباما از ابتدای آن زمانی که سفر خود را به منطقه آغاز کرد و وارد مصر شد نگاه مفصلی را در فراهم آوردن زمینه های برقراری سازش و صلح میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها مطرح کرد، اما به نظر می رسد که در طول چهار سال اول اولویت وی مساله فلسطین نبود، گو اینکه با روی کار آمدن نتانیاهو در اسرائیل و شروطی که برای آغاز مذاکرات تعیین کرده و نگاهی که نشان از انجماد و بن بست مذاکرات بود نیز کمک کرد تا کنار تحولاتی که در منطقه خاورمیانه شاهد بودیم مساله فلسطین را کمتر مدنظر قرار دهند. باید این نکته را نیز اضافه کرد که نیمی از دوران گذشته اوباما به مسائل مربوط به تحولات ناشی از بیداری و حرکت اخیر مردم منطقه و حضور آنها در صحنه خیابان ها و تغییراتی که شاهد آن بودیم، معطوف شد. در مرحله دوم حضور اوباما به عنوان رئیس جمهوری امریکا موضوع فلسطین که به هیچ وجه از سیاست خارجی امریکا در منطقه خاورمیانه فراموش نخواهد شد، مجددا مدنظر قرار گرفت و دلیل آن هم این بود که نتانیاهو همچنان مباحث گذشته مربوط به خود را مطرح کرد اما به نظر می رسد ترکیبی که در کابینه جدید خود شکل داد شاید اشاراتی به این داشت که امریکا می تواند نقشی در این پرونده داشته باشد و در حقیقت اوباما و تیم وی را وادار کرد که شاهد آن باشیم جان کری به منطقه سفر می کند و هر بار نیز علاوه بر مسائل مهم منطقه ای همچون سوریه، مساله فلسطین را نیز مدنظر قرار می دهد.

اوباما در نخستین روزهای حضور در قدرت در کاخ سفید در سال 2009 میلادی وعده حل مشکل مناقشه صلح خاورمیانه را در دوران ریاست جمهوری خود داد. با این حال در چهار سال و نیم گذشته جز توقف در مذاکرات شاهد موفقیتی نبوده ایم. دلایل شکست میانجی گیری های امریکا در این مناقشه را در چه مواردی می دانید؟

در مرحله اول معمولا زمانی که پیشرفتی در روند مذاکرات سازش میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها وجود داشته نوعی همسویی و همگونی در دیدگاه های رژیم صهیونیستی و امریکا را شاهد بودیم، به عبارت دیگر زمانی که جمهوری خواهان در راس قدرت بودند اگر چنانچه در اسرائیل حزب تندوی لیکود روی کار بود متوقف شدن مذاکرات می توانست حرف اول را بزند، اما زمانی که متقابلا دموکرات ها روی کار می آیند چنانچه حزب کار در رژیم صهیونیستی در قدرت باشد نگاه مشترکی میان آنها وجود خواهد داشت. اما اتفاق جدیدی که رخ داد این بود که ابتدای روی کار آمدن اوباما در راس قدرت امریکا همزمان با دوره ای بود که نتانیاهو و حزب تندرویی روی کار بود، بنابراین این مساله اولین عاملی بود که منحر به تعلیق مذاکرات شد. نکته دیگر به ضعف دولت های عربی  برمی گردد که نتانیاهو و اسرائیلی ها  از شرایط حاکم بر منطقه  احساس کردند. به معنای روشن تر زمانی که احساس شد دولت های منطقه در گیر مسائل داخلی خود بوده و یا کشورهای عربی سرگرم مشکلات  داخلی ، حفظ قدرت و ممانعت از اعتراض های مردمی هستند، این تصور هم زاده شد که فلسطینی ها پشتوانه عربی خود را از دست داده اند و حماس نیز مانند گذشته از حمایت اخوان المسلمین برخوردار نیست. برآیند تمامی این تصورها و تفسیرهای سیاسی افزابش سطح مطالبه های اسرائیل بود. در چنین شرایطی اگر مبنا بر مذاکره هم باشد اسرائیلی ها در حالی که دست بالاتری دارند پشت میز قرار خواهند گرفت.

 

 جان کری در جریان دیدار با محمود عباس پیشنهاد کمک مالی 4 میلیارد دلاری برای احیای اقتصادی فلسطین را داده اما این کمک را به پیشرفت شایان در مذاکرات صلح منوط کرده است. حرکتی که با واکنش تند حماس و حتی چهره هایی از جنبش فتح روبه رو شده است . مخالفان این طرح کری را به باج خواهی سیاسی در ازای کمک های اقتصادی به فلسطین متهم می کنند. برآورد شما ازاین پیشنهاد و پیش بینی تان از احتمال درخواست های سیاسی واشنگتن از دولت فلسطین چیست؟
 

زمانی که مشکلات مربوط به دو طرف یعنی هم نتانیاهو و محمود عباس سبب شده تا برای ورود به مذاکرات پیش شرط هایی را تعیین کنند، هر دو طرف موضوعاتی را که در وهله اول بسیار سنگین است مطرح می کنند. بدین معنا که طرف فلسطینی متوقف کردن شهرک سازی را طرح کرده و طرف اسرائیلی نیز شناسایی دولت یهودی را مطرح می کند که تقریبا نوعی بن بست در شکل گیری نشست دو طرف را با ارائه این پیش شر ط ها شاهد هستیم. به نظر می رسد امریکایی ها برای اینکه بتوانند این سد را بشکنند با شعار دیگری وارد صحنه می شوند تا بتوانند شرایط را تغییر دهند. فضایی  که جان کری برای عبور از این سد ایجاد می کند عنوان طرح صلح اقتصادی را به خود اختصاص داده است.  البته این طرح به برنامه های پیش از وزارت جان کری برمی گردد یعنی در دهه گذشته این مساله را تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا برای اولین بار مطرح کرده بود. معنای این طرح آن است که امریکایی ها با هزینه کردن مبالغ سنگینی که حدود ۴ میلیارد دلار است، فلسطینی ها را به ورود به مذاکرات در ازای کمک به رشد اقتصادی این سرزمین وادار کنند. در این راستا طرح هایی برای بهبود وضعیت معیشتی فلسطینی ها از سوی امریکا داده می شود.

این مساله بی شک با دستاوردهایی همراه است اما مهم ترین مساله هدفی است که امریکایی ها از این طرح دنبال می کنند: فلسطینی ها با پیوستن به چنین طرح اقتصادی از اصل موضوع فلسطین ، مساله اشغال و پرداختن به مسائل مهمی همانند بازگشت آوارگان و پناهندگان غافل شده  و در حقیقت به سمت اولویت بخشیدن به شرایط اقتصادی پیش از مطالبه های سیاسی حرکت خواهند کرد.

شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در دیدار با محمود عباس اعلام کرد که اکثر فلسطینی ها از طرح صلح با فلسطین بر اساس مرزهای 1967 استقبال می کنند. این در حالی است که برخی تندروهای اسرائیلی وی را به دلیل این پیشنهاد به باد انتقاد گرفته اند و تزیپی لیونی هم ادعا کرده که اسرائیلی ها در جزئیات صلح با فلسطین نظیر مساله مرزها با هم اختلاف های فاحش دارند. این اختلاف ها در ساختار سیاسی اسرائیل بر چه مبنا و ریشه ای است؟

اگر طرف اصلی مذاکره کننده و تصمیم گیرنده در اسرائیل رئیس دولت یعنی شخص نتانیاهو باشد اعتقادی به مرزبندی ندارند و در شرایط فعلی نه تنها مرزهای ۱۹۶۷ را رد می کنند بلکه هیچ تعریفی از مبنای مذاکرات مشترک ندارند، به عبارت دیگر با زبان بی زبانی مخالفت خود را با هر گونه نشستی با فلسطینی ها برای رسیدن به یک نقطه مشترک بیان می کنند. بنابراین نه تنها برای طرف فلسطینی عدم توافق بر سر مرزهای ۱۹۶۷ کاملا مشهود است بلکه طرف اسرائیلی نیز به هیچ وجه این مرزبندی را نمی پذیرد و بر این باورند در مقایسه با شرایطی که این مساله مطرح شده بود امروزه وضعیت آنها به مراتب نسبت به گذشته بهتر است. این مساله تا جایی پیش می رود که وزرای خارجه عرب به ریاست وزیرخارجه قطر دو هفته پیش در واشنگتن طرحی را برای امریکایی ها برده و به جان کری تحویل داده اند که ما از سوی فلسطینی ها حاضریم این ضمانت را داده که مبنای مسائل مربوط به شهرک سازی و مرزهای گذشته نباشد بلکه می تواند تبادل اراضی صورت گیرد. در حقیقت با برهم زدن معادله مرزهای 1967 که یک ائتلاف بین المللی بوده، تاکید می کنند که این مساله می تواند ثابت نباشد. بنابراین شاهد افزایش اختلاف در صفوف فلسطینی ها هستیم که جریان حماس و نیروهای فلسطینی به میدان آمده و مخالفت خود را با طرح های عربی و محمود عباس اعلام می کنند. نتیجه این شده که پیدا شدن یک راه حل به منظور سازش و یک نشست این روزها همچنان دور از دسترس است . گرچه محمود عباس اشاره به توافقات امنیتی با طرف اسرائیلی کرده اما اختلاف از گذشته میان نیروهای خودگردان و رژیم صهیونیستی وجود داشته اما نکته مهم این است که امریکایی ها پشت پرده مواردی را هدایت می کنند و از نظر تبلیغی اعلام می کنند که در موضوع فلسطین فعال بوده و احتمالا به مراحل جدی برای رساندن دو طرف در نشاندن پشت میز مذاکره دست خواهند یافت. در حالیکه شواهدی بر این ادعا نداشته  و به نظر نمی رسد که سطح اختلاف ها به حدی کاهش پیدا کرده که مذاکره را ممکن سازد.

وزیر امور خارجه بریتانیا هفته گذشته از تداوم سیاست های شهرک سازی های اسرائیل به شدت انتقاد کرد. همزمان برخی رسانه ها از تماس تلفنی مستقیم جان کری با سفیر اسرائیل در واشنگتن و انتقاد وی از ادامه شهرک سازی ها بر خلاف وعده داده شده به کاخ سفید خبر دادند. رویکرد امروز اروپا و امریکا به سیاست های تنش زای تل آویو چیست؟ آیا می توان گفت که دوستان قدیمی اسرائیل هم این رژیم را عامل اصلی توقف مذاکرات می دانند؟

اختلاف میان دیدگاه های اتحادیه اروپا و امریکایی ها از گذشته در مساله فلسطین وجود داشته و موارد مور تاکید اروپایی ها - منظور اتحادیه اروپاست، ممکن است هر کشور اروپایی دیدگاه خاص خود را داشته باشد-  این است که باید قطعنامه های شورای امنیت به اجرا درآمده  و به رسمیت شناخته شدن مرزهای ۱۹۶۷ را   نقطه آغاز فشارهای بین المللی به اسرائیل می دانند.  در سال های اخیر شهرک سازی در مناطق مرزی ۱۹۶۷ توسط اسرائیل افزایش پیدا کرده و این نگرانی را برای اروپایی ها ایجاد کرده که فاصله موجود میان دو طرف برای نیل به صلح در حال افزایش است.  نکته دیگر این است که اسرائیلی ها در کل توجهی به دیدگاه اروپایی ها ندارند این بدان معنا است که در مساله مربوط به مناسبات با فلسطینی ها و یا رسیدن به هر گونه توافقی برگه امریکایی ها را در دست داشته و در حقیقت از پشتوانه امریکا برای فشار بر فلسطین و کشورهای عربی استفاده می کنند. اروپا احساس کرده که نقشی در این مساله ندارد و یا نقش بسیار بسیار کمی ایفا می کند، بنابراین با ارائه چنین طرح هایی به نوعی مخالفت خود را به طرف های تندروی اسرائیلی یادآوری می کند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14


جمعه 10 خرداد 1392/ باز انتشار: سه شنبه 14 خرداد 1392

کلید واژه ها: فلسطین امریکا جان کری محمد ایرانی مذاکرات صلح


نظر شما :