نگاه استفان والت به دلایل انتقادها به مذاکرات ایران با 1+5

مخالفان توافق هسته ای از چه می هراسند؟

۰۹ آذر ۱۳۹۲ | ۱۴:۳۰ کد : ۱۹۲۵۳۱۷ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: استفان والت
برنامه‌ی هسته‌ای ایران مسأله‌ی اصلی نیست. مسأله‌ی مهم‌تر، روابط آینده‌ی ایران با جهان خارج است و اینکه آیا این توافق، راه را برای ورود دوباره‌ی کشور به اقتصاد جهانی و جامعه‌ی گسترده‌تر جهانی باز می‌کند یا خیر.
مخالفان توافق هسته ای از چه می هراسند؟

دیپلماسی ایرانی: توافق موقت هسته ای با ایران، گام مهمی رو به جلو است و تیم های مذاکره کننده ی مختلفی می توانند به حق به دستاوردشان افتخار کنند. از من دور باد که در این لحظه ی کمیاب شادی ناقض عیش باشم، اما بیایید در هنگامه ی شادی و تبریک موفقیت ها، از خود بیخود نشویم. چرا؟ زیرا برنامه ی هسته ای ایران مسأله ی اصلی نیست. مسأله ی مهم تر، روابط آینده ی ایران با جهان خارج است و اینکه آیا این توافق، راه را برای ورود دوباره ی کشور به اقتصاد جهانی و جامعه ی گسترده تر جهانی باز می کند یا خیر.

در شیوه ی برخورد مخالفان و موافقان توافق با کل برنامه ی هسته ای ایران و روابط آن با ایالات متحده و دیگر قدرت های بزرگ، می شود نوعی تناقض را دید. مخالفان توافق عموماً باور دارند که یک) ایران تحت حکومت شیعیان تندرویی به شدت تهاجمی و غیرمنطقی است. دو) به هر قیمتی به دنبال سلاح هسته ای است و سه) دستیابی ایران به بمب، نتایج دراماتیک و شدیداً منفی برای ثبات منطقه و کلی تر از آن سیاست جهانی خواهد داشت. با فرض صحت این باورها، انتظار می رود تندروهای آمریکایی از این توافق که جلوی رشد قابلیت های فعلی ایران را می گیرد، ذخیره ی اورانیوم 20درصد غنی شده را کاهش می دهد و تغییری در تحریم های عمده ایجاد نمی کند ذوق زده باشند. اگر برنامه ی هسته ای نگرانی عمده ای است، این گام اول بزرگی است و توافق جامع و گسترده ی بعدی حتی بهتر خواهد بود( این به وضوح از جایگزین های این توافق یعنی برنامه ی بدون محدودیت ایران یا جنگ دیگری در خاور میانه بهتر است.

از طرف دیگر، بسیاری از آنها که از توافق کنونی دفاع می کنند باور دارند که یک) رهبران ایران افرادی منطقی هستند که سعی بر پیشبرد منافع ملی ایران دارند دو) ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته است و احتمالاً توانایی ساخت سلاح را به داشتن زرادخانه ی هسته ای ترجیح می دهد و سه) دستیابی به بمب هسته ای، ایران را ظرف یک شب به قدرت بزرگ جهانی تبدیل نخواهد کرد و قطعاً به ایران این امکان را نخواهد داد که اسراییل را تهدید کنند یا از همسایگانشان اخاذی کنند. اگر این دید درست باشد، توافق نهایی بر سر برنامه ی هسته ای ایران- برنامه ای که فاصله ی ایران با بمب را افزایش می دهد اما قابلیت غنی سازی ایران را از بین نمی برد- آن قدر به نوبه ی خود مهم نیست زیرا از اول هم ایران به دنبال سلاح هسته ای نبوده و حتی دستیابی اش به تعدادی بمب تأثیر چندانی بر سیاست جهانی نخواهد گذاشت.

تناقض اینجاست: بیشتر طرفداران توافق دیپلماتیک باور ندارند که خطر ایران هسته ای آن قدرها جدی است، در حالی که مخالفان توافق کنونی فکر می کنند برنامه ی هسته ای ایران تهدیدی جدی و قریب الوقوع است. می شود فکر کرد دسته ی اول آرام تر و دسته ی دوم مشتاق تر باشند. اما این گونه نیست: آنها که دیدی ملایم به خطر هسته ای دارند از این توافق بسیار خوشحال تر هستند تا آنها که (منطقاً) علاقه ی بیشتری به هر چیزی دارند که توانایی های ایران را محدود کند.

در واقع مسأله ی اصلی این نیست که ایران به بمب نزدیک می شود یا خیر. مسأله ی اصلی موازنه ی قوای بلندمدت خلیج فارس و خاور میانه است. ایران قدرت بالقوه ی بسیار بیشتری نسبت به تک تک دولت های منطقه دارد: جمعیت بیشتر، طبقه متوسطی آموزش دیده و رشد یافته، چند دانشگاه خوب و منابع فراوان نفتی و گازی برای تقویت رشد اقتصادی( در صورت استفاده ی عاقلانه). اگر ایران بتواند زمانی از قید و بند تحریم های بین المللی رها شود و افرادی باصلاحیت تر را در رأس اقتصادش بگذارد، به تدریج سایه ی بزرگ تری بر امور منطقه خواهد انداخت. این چشم انداز است که علت واقعی نگرانی اسراییل و سعودی ها از توافق هسته ای است. اسراییل و عربستان سعودی فکر نمی کنند که ایران روزی کلاهک های جنگی اش را به سمت همسایگان پرتاب خواهد کرد و احتمالاً باور ندارند که ایران روزی اقدام بیهوده ی اخاذی هسته ای را انجام دهد. خیر، آنها تنها نگران هستند که ایرانی قدرتمند، عیناً مثل باقی قدرت های بزرگ، در طول زمان تأثیر بیشتری بر منطقه خواهد گذاشت. از چشم انداز تل آویو و ریاض، هدف محدود نگاه داشتن ایران تا زمان ممکن است: منزوی، بدون دوست و مصنوعاً تضعیف شده.

اما از دید آمریکا، این هدف در درازمدت نه واقع گرایانه است و نه مطلوب. منفعت استراتژیک اصلی آمریکا در خاور میانه ی بزرگ، موازنه ی قوایی است که هیچ کشوری به تنهایی در آن مسلط نباشد. در چنین وضعیتی، منافع آمریکا بهتر از همه با داشتن روابط خوب با حداکثر کشورهای ممکن در منطقه و حداقل روابط کاری خوب با همه ی آن ها تأمین می شود. منافع درازمدت آمریکا بهتر از همه با کمک به ایران برای ورود دوباره به جامعه ی جهانی تأمین می شود، که احتمالاً نیروهای میانه روی ایرانی را تقویت خواهد کرد و باعث می شود ایران در دیگر نقاط( مثلاً لبنان) نقشی کمتر اختلاف افکنانه ایفا کند. مدیریت این فرایند نیازمند اطمینان دادن به متحدان کنونی است. این روند شامل مجبور کردن متحدان فعلی به توجه بیشتر به گفته های واشنگتن هم خواهد شد، که البته چیز بدی نیست.

در شش ماه آینده، جزییات دقیق توافق هسته ای بلندمدت، توجه و مباحثات بسیار زیادی را برخواهد انگیخت. با توجه عمده ای که برنامه ی هسته ای ایران در دهه ی گذشته به خود جلب کرده است، این سطح موشکافی غیرقابل اجتناب است. اما در نهایت، مسأله ی هسته ای آن قدرها مهم نیست؛ مهم این است که توافق بر روی این مسأله، اجازه ی عادی سازی روابط بین ایران با آمریکا باقی کشورهای پنج به علاوه ی یک در ماه ها و سال های آینده را می دهد. و این است اتفاقی که مخالفان توافق برای جلوگیری از آن تمام تلاش شان را به کار خواهند بست.

منبع: فارن پالیسی/ ترجمه:سهیل جان نثاری

استفان والت

نویسنده خبر

استفان مارتين والت (متولد 2 جولاي 1955) در امريكا و استاد روابط بين الملل دانشگاه هاروارد است. وي چندين كتاب در همين زمينه تاليف كرده است. والت بارها سياست ...

اطلاعات بیشتر


نظر شما :