ترامپ و بیت المقدس و پیامدهای ویرانگری که به دنبال هم می آیند

اقدامی برای قاعده مند کردن بی هنجاری

۱۷ آذر ۱۳۹۶ | ۱۳:۳۰ کد : ۱۹۷۳۶۴۹ اخبار اصلی خاورمیانه
صلاح الدین خدیو در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: انگیزه های ترامپ ممکن است کوچک باشند و ریشه در مخمصه هایی داشته باشند که مواعید و تخلفات انتخاباتی برایش ایجاد کرده، اما پیامدهای آن یقینا بزرگ و ویرانگر و درازدامن خواهد بود.
اقدامی برای قاعده مند کردن بی هنجاری

نویسنده: صلاح الدین خدیو

دیپلماسی ایرانی: "بازجویی از صدام، تخلیه اطلاعاتی رئیس جمهور" کتابی فوق العاده است که توسط جان نیکسون، تحلیلگر ارشد سیا به رشته تحریر در آمده و اخیرا به فارسی ترجمه شده است. این کتاب یک خاطره نویسی صرف نیست، سندی گویا از انگیزه ها و اهداف و کارکردهای یکی از مداخلات یک جانبه گرایانه آمریکا در خاورمیانه در دهه گذشته است.
جذاب ترین فراز کتاب جایی است که پس از یازده سپتامبر مدیران سازمان سیا، جان نیکسون را فرا می خوانند و ماموریتی عجیب به وی می دهند: تمام سخنرانی های ده سال اخیر صدام حسین را جزء به جزء بخوان و سعی کن آنجاهایی که آمریکا را تهدید کرده، سرنخی برای ارتباط با حملات تروریستی یازده سپتامبر پیدا کنی!
نام دیگر این ماموریت پرونده سازی بود، نه برای یک شهروند آمریکایی بلکه برای رئیس جمهور یک کشور مستقل عضو سازمان ملل. روندی که در نهایت به حمله آمریکا و انگلیس به عراق بدون مجوز سازمان ملل منتهی شد.
پرونده سازی های از این دست، شگرد معمول  پلیس سیاسی برای سرکوب مخالفان و ناراضیان در نظام های غیر دمکراتیک و خودکامه است. جایی که دستگاه قضایی اقتدار چندانی ندارد و استقلال آن به انحاء مختلف مخدوش می شود. نکته اما اینجاست که کتاب پیشگفته به ما می گوید که این رفتارهای فراقانونی و قدرتمندانه را می توان به حوزه بین المللی هم تسری داد.
نظام بین الملل در خوش بینانه ترین فرض، رژیمی نیمه دمکراتیک است که دارای ظواهر دمکراسی است ولی ابزارها و اهرم های کنترلی متعدد، همیشه آماده تحریف و تقلیل اراده عمومی هستند. در یک اشل کوچکتر نظم بین الملل را می توان به نوعی رژیم ارباب و رعیتی تشبیه کرد که خوانین و کدخداها در مقام فرادستان و توده مردم رعیت و فرودست هستند.
هنجارها و چارچوب و قوانین این نظام را باشگاهی از کشورهای قدرتمند طراحی و اجرا کرده اند که بندرت عضو دیگری را می پذیرند. روسیه غربگرای دهه نود با برخی ملاحظات در جمع هفت کشور صنعتی پذیرفته شد، اما پس از بحران کریمه و اقتدارگرایی پوتین در عرصه بین الملل از گروه جی 8 کنار گذاشته شد.
اصطلاحات شرور و یاغی برای کشورهایی که ساز مخالف می نوازند، استعاره هایی نام آشنا در روابط بین الملل است. لیست کشورهای پشتیبان تروریسم و ناقض حقوق بشر که معمولا با ملاحظات سیاسی تدوین می شود، در واقع " نمره انظباطی " است که از جانب " کدخدا " در کارنامه واحدهای ملی منظور و معدل آنها را برای ترقی یا تنزل معین می کند.
سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد بیشتر از هر زمانی متکی بر نوعی "بازسازی اشمیتی" است که کاربست الی النهایه قدرت سیاسی برای بسط اقتدار ملی را مطمح نظر قرار می دهد. جمله معروف جرج واکر بوش پس از 11 سپتامبر که گفت: هر که دوست ما نیست، دشمن ماست، طنینی راستگرایانه و اشمیتی دارد.
راهبرد منتج از چنین نگاهی در حوزه بین الملل بدین معناست که هنجارها و قوانین بین المللی را زمانی رعایت می کنیم که به نفعمان باشد. انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس که بر خلاف تمام هنجارهای حقوق بین الملل و قطعنامه های سازمان ملل است، نمونه ای روشن از تعریف اشمیت، این نظریه پرداز سفاک راستگرا از امر سیاسی است: تصمیم گیری فرد حاکم در وضعیت استثنایی؛ یا به عبارت دیگر، کنش ترسیم یک مرز در فضای استثنایی برخاسته از تعلیق هر گونه قانون به قصد مشخص ساختن قلمرو حاکمیت و ایجاد تمایز میان درون و برون، خودی و غیرخودی، و نهایتاً دوست و دشمن.
به مثال حکومت های خودکامه باز می گردیم: تعلیق قانون و وضعیت استثنایی در واقع قاعده ای عمومی است. قانون زمانی محترم است که کاربست آن به سود حاکم باشد. یک جانبه گرایی آمریکا در سیاست خارجی به معنای تعمیم این وضعیت به حوزه بین الملل است. بی اعتبار کردن سازمان ملل و بی اعتنایی به همکاری های بین المللی، جهان را بیش از آنچه تصور می شود، ناامن می سازد، مساله فقط این نیست که در نگاه بخشی از فلسطینیان، آمریکا از حکم به خصم تبدیل می شود، بلکه بی هنجاری قاعده مند می شود، پرونده مناقشه کشمیر، قره باغ، کرکوک و دهها نمونه دیگر مستعد آن هستند که با سیاست قدرت مختومه شوند، اما این به معنای حل و فصل نهایی آنها نیست، بلکه به معنای پیچیده تر شدن "معمای امنیت" در روابط بین الملل خواهد بود. تکرار تناوبی نادیده گرفتن حقوق بین الملل که ماهیتی غربی دارد، از جانب بانیان و واضعان آن، این پتانسیل نهفته را در خود دارد که به " پارتیزانهایی" مشروعیت دهد که اساس این نظم را زیر سوال می برند.
انگیزه های ترامپ ممکن است کوچک باشند و ریشه در مخمصه هایی داشته باشند که مواعید و تخلفات انتخاباتی برایش ایجاد کرده، اما پیامدهای آن یقینا بزرگ و ویرانگر و درازدامن خواهد بود.

کلید واژه ها: انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس دونالد ترامپ صلاح الدین خدیو


نظر شما :