ظرفیت های ورزشی را دریابیم

اهمیت دیپلماسی فوتبال در چارچوب دیپلماسی عمومی ایران و ترکیه

۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۱۸۰۰ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
محمد یزدان پناه شورگل در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: حوزه موضوعی دیپلماسی عمومی، متنوع و فراخ بوده و شمار قابل توجهی از فعالیت های افکارسنجی، ارتباطات رسانه ای، بورس های آموزشی و تبلیغات سیاسی را دربرمی گیرد. اما بدون شک، دیپلماسی فرهنگی، بخش  مهمی از دیپلماسی عمومی محسوب می شود که به علت تأثیرات مثبت پایاتر و ماندگارتر در مقایسه با تأثیرات کوتاه مدت تبلیغات سیاسی روزمره، مورد اهتمام غالب دولت ها می باشد. دیپلماسی فرهنگی از طرف بازیگران گوناگون دولتی و غیردولتی پیگیری می شود که در نقطه ثقل این فعالیت ها، هنر قرار دارد. با این حال، حوزه دیپلماسی فرهنگی نیز همچون دیپلماسی گسترده بوده و شامل حوزه های مختلفی نظیر، سینما، ادبیات، موسیقی و ورزش می شود. درواقع، دیپلماسی ورزشی، یکی از اجزاء مهم دیپلماسی فرهنگی است. در این راستا، ورزش فوتبال به عنوان پرطرفدار ترین رشته ورزشی جایگاه ویژه ای دارد. محبوبیت فوتبال در جهان موجب شده است که دولت ها نیز بکوشند از پنجره فرصت موجود در سکوی استادیوم ها، به دنبال مقاصد و منافع ملی خود باشند. درواقع، دیپلماسی فوتبال می تواند به عنوان غالب ترین وجه دیپلماسی ورزشی در خدمت دیپلماسی عمومی کشورها قرار بگیرد. در این نوشتار، ضمن نگاهی گذرا به مفاهیم دیپلماسی عمومی، دیپلماسی ورزشی و دیپلماسی فوتبال که در یک امتداد معنایی قرار دارند، سعی شده است با تأکید بر تجربه تاریخی مثبت مبنی بر تبادلات فرهنگی ناشی از انتقال ملی پوشان ایرانی به باشگاه ترابوزان اسپور ترکیه، اهمیت بهره برداری فرهنگی و اقتصادی از میادین ورزشی بویژه ورزش مردم پسند فوتبال در چارچوب دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری ترکیه برجسته شود. 
اهمیت دیپلماسی فوتبال در چارچوب دیپلماسی عمومی ایران و ترکیه

نویسنده: دکتر محمد یزدان پناه شورگل، پژوهشگر حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی:

مقدمه:

تاریخ ورزش به درازای تاریخ بشر است، اما ورزش به مفهوم امروزی آن، محصول تحولات اروپای غربی در قرن نوزدهم می باشد. قواعد فوتبال در سال 1963 زودتر از هر ورزش تیمی دیگر و با مشارکت تنی چند از دانشجویان دانشگاه کمبریج در کشور انگلستان به رشته تحریر درآمد و باشگاه «شفیلد یونایند» که همچنان در لیگ برتر انگلستان حاضر است، در سال 1857 از کریکت به فوتبال تغییر رشته داده و نام خود را به عنوان قدیمی ترین باشگاه فوتبال جهان به ثبت رساند. در مدت زمان اندکی، باشگاه های دیگر در انگلستان تأسیس شدند. در زمان اندکی، باشگاه های فوتبال به عنوان سمبل این رشته ورزشی تیمی، در  اکثر کشورهای دنیا پا به حیات گذاشتند. برگزاری بازی های المپیک، استعمار قاره های دیگر توسط قدرت های اروپایی و ظهور رسانه های ارتباط جمعی، از مهمترین دلایل گسترش ورزش به ویژه ورزش های تیمی همچون فوتبال در تمام جهان بودند. کمیته جهانی المپیک در سال 1894 در سوئیس تأسیس شد و اولین دوره بازی ها در سال 1896، در شهر آتن برگزار شد. در این بازی ها، ورزشکاران در رشته های ورزشی مختلف زیر پرچم دولت های ملی  با همتایان رقابت کرده و کشور خود را نمایندگی کردند. با وجود این، اهمیت بازی های تابستانی و زمستانی المپیک در گسترش ورزش های انفرادی بیشتر از ورزش های تیمی است. ترویج ورزش های تیمی همچون کراکت و فوتبال، بیش از آنکه مدیون بازی های المپیک باشد، مرهون امپراطوری انگلستان و صادرات این رشته های ورزشی به کشورهای تحت استعمار است. در رشته فوتبال، برگزاری رقابت های جام جهانی، جام ملت های قاره های مختلف و رقابت های باشگاهی، نقشی همچون بازی های المپیک را بازی کرده اند و موجب ترغیب مردم به انتخاب فوتبال به عنوان یک حرفه و همچنین تماشای بازی ها شدند.

1- دیپلماسی عمومی:

دیپلماسی عمومی عنوانی است که به تلاش های ملت ها جهت شناساندن افکار، ایده ها، ارزش ها و ویژگی های فرهنگی شان به سایرین، اطلاق می شود. هدف از این ارتباط گیری فرهنگی، افزایش اعتبار و احترام نزد ملل دیگر است. امروزه، اهمیت دیپلماسی عمومی به عنوان موضوعی میان رشته ای، در سایه گسترش رسانه های ارتباط جمعی بویژه شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر، یوتیوب، تلگرام، واتس آپ و ... دوچندان شده است. 

2- دیپلماسی فرهنگی: 

در اجرای دیپلماسی فرهنگی به صورت سنتی و معمولاً دولت ها به فرهنگ فاخر و هدف گیری نخبگان کشورهای دیگر و یا اجتماعات محدود، توجه بیشتری نشان می دادند. اما به تدریج فرهنگ عامه و مردم پسند گوی سبقت را ربود. هم اکنون، این فرهنگ عامه است که به جهان سیاست شکل می دهد، لذا از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده و اصولاً بایستی در تیررس دولت ها قرار بگیرد. در این میان، حوزه ورزش شایان ذکر است که از منظر دامنه نفوذ، قطعاً از مصادیق بارز فرهنگ عمومی و مردم پسند محسوب می شود.   

به منظور بهره گیری از ابزار دیپلماسی فرهنگی، دولت ها می توانند از عناصر مختلف استفاده کنند. لکن این عناصر بایستی ضمن اینکه مغایر با حقوق بشر و ارزش های انسان دوستانه نباشند، همزمان بایستی ویژگی هایی همچون تنوع بخشی به حیات انسان ها، تسهیل شرایط زندگی و متناسب بودن با ذات انسان را مد نظر قرار دهند. به عنوان مثال، ورزش یوگا می تواند به عنوان کالای فرهنگی یک ملت به خصوصی به جامعه جهانی عرضه شود؛ به شرطی که نظام اجتماعی سلسله مراتبی کاست محور به عنوان بخش تفکیک ناپذیر آن به نمایش گذاشته و تبلیغ نشود.

3- دیپلماسی ورزشی:

امروزه، ورزش که بنا به تعریف، شامل حرکاتی است که موجب تقویت قوای بدنی و ذهنی انسان ها می شود و به صورت فردی و یا جمعی طبق قواعد معینی تحقق می یابد؛ در تمام کشورهای دنیا مورد قبول عامه بوده و از طرف دولت ها در برنامه های آموزشی و تربیتی جوانان تعبیه شده است. هرچند که زمان و ساعاتی که مردم کشورهای اروپایی به ورزش اختصاص می دهند در مقایسه با سایر نقاط جهان قابل توجه نیست، اما مسابقات ورزشی ای که در این کشورها برگزار می شود، توجه اکثر توده های جهان را به خود معطوف کرده است. در این چارچوب، ورزش فوتبال به عنوان محبوب ترین رشته ورزشی جایگاه ویژه ای دارد و با جذب 4 میلیارد نفر تعقیب کننده، رتبه نخست را در میان رشته های مختلف ورزشی از آن خود کرده است. کریکت با 2.5 میلیارد نفر در رتبه دوم، هاکی با 2 میلیارد نفر علاقه مند، تنیس با 1 میلیارد طرفدار و والیبال با 900 میلیون تعقیب کننده در رتبه های بعدی قرار دارند. گفتنی است، 5 لیگ معتبر فوتبال (انگلستان، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه) در اروپای غربی قرار دارند. 

شمار کشورهایی که به تدریج، اهمیت زیادی به دیپلماسی ورزشی در ساختار و فعالیت های وزارت خارجه خود می دهند، رو به فزونی است. به عنوان مثال، وزارت امور خارجه فرانسه در وبسایت رسمی خود، اطلاعات زیادی در خصوص جزئیات برگزاری  مسابقات دوچرخه سواری موسوم به «تور دو فرانس» ارائه می نماید. همچنین فوتبالیست های مختلفی از کشورهای دیگر تحت عنوان «لژیونر» در لیگ های معتبر اروپایی بازی می کنند و نه تنها به لحاظ فردی سود هنگفتی را به جیب می زنند، بلکه به اقتصاد کشور مقصد نیز سود می رسانند. بخشی از پول های پس انداز شده نیز به کشور محل تولد بازیکنان و یا مربیان فوتبال، جهت سرمایه گذاری در زیرساخت های ورزشی و یا حوزه های اقتصادی دیگر بازمی گردد. 

4- دیپلماسی فوتبال:

مهمترین فاکتور در جهانی سازی ورزش های تیمی همچون فوتبال، پخش مستقیم بازی ها از طریق شبکه های تلویزیونی می باشد. البته این رابطه دوسویه و متقابل می باشد. به نحوی که محبوبیت فوتبال نیز به رشد کانال های تلویزیونی و شکل گیری برنامه های آنالیز و پیش بینی نتایج بازی ها کمک کرده است. بیش از 3.5 میلیارد نفر، رقابت های جام جهانی فوتبال 2018 را که در روسیه برگزار گردید، تماشا کردند. اگر افراد خردسال را در نظر نگیریم، این امر به معنی تماشای بازی ها توسط بیش از نصف مردم دنیاست. به استثنای مراسم های افتتاحیه المپیک ها، در هیچ یک از حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، چنین عرصه ای برای نمایش چهره و اعتبار جهانی ملت ها به چشم نمی خورد. لذا، محبوبیت جهانی حیرت انگیز فوتبال باعث شده است که توجه بدان توسط دولت ها، گریزناپذیر گردد. چراکه این رشته ورزشی، در نقطه ثقل دیپلماسی ورزشی و فرهنگی قرار گرفته است. امروزه فوتبالیست ها در کنار دیپلمات ها، در پلتفورم های مختلف جهانی، کشورشان را نمایندگی می کنند و غالباً نقش بیشتری از دیپلمات ها در معرفی کشورشان به توده های مردمی و خارجیان دارند.  

علاقه مندی به تعقیب لحظه ای نتایج فوتبال حرفه ای، خرید بلیت های بازی های خانگی باشگاه ها و یا تماشای تلویزیونی آنها، در درجه نخست با هدف یک فعالیت تفریحی و سرگرمی انجام می شود. اما امروزه، ابعاد دیگر دیپلماسی فوتبال، بر ذات و مقصود اصلی اش، سایه انداخته و اصطلاحاً به عنوان پدیده اجتماعی نوین، موجودیت خود را به دولت ها تحمیل نموده و در سیاست داخلی و خارجی آنان نیز به ایفای نقش پرداخته است. برخی از مصادیق بارز دیپلماسی فوتبال عبارتند از: 

4-1- فوتبال به عنوان شاخص موفقیت یک کشور در عرصه بین المللی:

امروزه، مسابقات فوتبال به صورت خودکار می توانند به عنوان ابزاری برای معرفی کشورها نزد افکار عمومی جهانی عمل نمایند. این امر به سه صورت انجام می شود. یا کشورها سعی می کنند، میزبانی برگزاری مسابقات مهم را کسب نمایند. (همچون مورد تلاش قطر جهت کسب میزبانی جام جهانی 2022) و یا با تکرار حضور و موفقیت ها در تورنمت های ملی و باشگاهی مختلف، تصویر خود را به عنوان یک کشور موفق به نمایش می گذارند. (همچون مورد تیم ملی آلمان و باشگاه بایرمونیخ) و نهایتا با تأسیس یک لیگ داخلی متشکل از باشگاه های رقابت طلب که مملو از بازیکنان تراز اول از ملیت های گوناگون هستند، توجه علاقه مندان فوتبال را به کشورشان جلب کنند. (همچون مورد لیگ برتر انگلستان). درواقع، در تمام این روش ها، غرور ملی شهروندان تهییج می شود و عناصر صنعت فوتبال در خدمت قدرت نرم و دیپلماسی عمومی کشورها قرار می گیرند. 

4-2- فوتبال به عنوان آغازگر و تسهیل کننده روابط سیاسی - دیپلماتیک میان کشورها:

هرچند که ماهیت فوتبال مبتنی بر رقابت جویی است و برد و باخت جزء لاینفک این بازی محسوب می شود، این ورزش، پتانسیل صلح سازی و تقویت همکاری میان ملل را نیز دارد. در صحنه داخلی کشورها،  گروه های معارضی که در استادیوم ها حضور می یابند، در بلندمدت، تحت هویت مشترک علاقه مندی به فوتبال و یا فهم از زبان فوتبال، از میزان تضادشان کاسته شده و به یکدیگر نزدیک می شوند. همچنین در حوزه سیاست خارجی، ورزش به طور اعم و فوتبال به طور اخص، می تواند نقش مثبتی در ایجاد نخستین تماس های دیپلماتیک میان دولت های متخاصم ایفاء نماید. در این راستا، ترکیه و ارمنستان با بهره گیری از برگزاری یک مسابقه فوتبال میان تیم های ملی شان در سال 2008، توانستند برای مدت کوتاهی از میزان تنش ها و انجماد موجود در روابط دو جانبه، بکاهند. 

4-3- فوتبال به عنوان میدانی جهت به نمایش گذاشتن اعتراضات اجتماعی و سیاسی: 

برخلاف مصادیق مثبت فوق الذکر، فوتبال بعضاً، تعارض های قومی - هویتی و اختلافات سیاسی را به تصویر می کشد. رقابت های باشگاهی در داخل برخی از کشورها، با گسل های اجتماعی موجود منطبق هستند و موجب تقویت و یا دستکم تداوم آن شکاف ها می شوند. از این ها می توان به رقابت ازلی باشگاه بارسلونا متعلق به ایالت جدایی طلب کاتالونیا با تیم اصلی پایتخت یعنی رئال مادرید و همچنین رقابت گلاسگو رنجرز با سلتیک رنجرز در اسکاتلند بر مبنای تمایز طرفداران کاتولیک در برابر پروتستان اشاره کرد. البته در بازی های ملی نیز، بعضا نشانه های تضاد و نفرت سیاسی به چشم می خورد. در بازی فوتبال میان تیم ملی صربستان با تیم ملی آلبانی از سری مسابقات مقدماتی یورو 2016، درگیری بازیکنان دو تیم به علت تعلقات سیاسی معارض، موجب نیمه تمام ماندن مسابقه شد. 

4-4- فوتبال به عنوان میدانی جهت جهانی سازی ارزش های لیبرال:

ورزش فوتبال، یک کالای جهانشمول به شمار می رود. امروزه بسیاری از کودکان و نوجوانان فارغ از نژاد، ملیت، رنگ پوست و طبقه اقتصادی در گوشه و کنار جهان دنبال توپ فوتبال می دوند و آرزوی تبدیل شدن به فوتبالیست حرفه ای را در سر می پرورانند. همپای مردان، فوتبال بانوان نیز روز به روز با استقبال بیشتری مواجه می شود و اکثر باشگاه های معتبر، تیم بانوان شان را راه اندازی کرده اند. نهادهای تنظیم کننده مقررات فوتبال همچون فیفا و یوفا، کشورهای مختلف را جهت پیشروی در این مسیر ترغیب می کنند و نسبت به عدم رعایت حقوق بشر از قبیل حقوق زنان و یا نمایش هرگونه نژادپرستی، مجازات ها و جریمه هایی را اعمال می کنند. درواقع، اکثر تورنمت های ورزشی با شعار مبارزه با نژادپرستی برگزار می شوند. از این منظر، باشگاه های فوتبال، شبیه نهادهای مردم نهاد و در خارج از کنترل دولت های ملی، علاقه مندان و فعالین این حوزه ورزشی را در معرض جامعه پذیری مجدد قرار داده و ارزش های لیبرال جهانی را به آنان تزریق و یا تحمیل می کنند. 

4-5- فوتبال به مثابه یک صنعت تجاری - اقتصادی و منبع درآمدزایی ملی:

مهمترین بعد اجتماعی فوتبال در جهان امروز، بعد تجاری و اقتصادی آن است. چراکه باشگاه های فوتبال، بیش از هر چیز دیگری، شبیه شرکت های خصوصی و یا بنگاه های اقتصادی رفتار می کنند. باشگاه‌ های حرفه‌ای فوتبال در کشورهای پیشرفته توانسته‌اند با به‌کارگیری سرمایه و درآمدهای هنگفت خود بخش گسترده‌ای از تحقیقات نظری و کاربردی اقتصاد ورزش را تأمین مالی نموده و به خود اختصاص دهند. درواقع، گردش مالی این رشته ورزشی با افزایش چشمگیر خود در سال‌های اخیر تأثیر قابل توجهی بر متغیرهای کلان اقتصادی مانند سرمایه‌گذاری، رشد اقتصادی و اشتغال داشته ‌است. امروزه، درآمدهای ناشی از فروش حق پخش تلویزیونی بازی ها، مبالغ هنگفتی است و رسانه های ورزشی علاقه مندان زیادی دارند. همچنین برگزاری مسابقات مهم فوتبال و یا تأمین زیرساخت های مناسب همچون زمین های تمرین و ساخت هتل های نزدیک به آنها، موجب اتصال صنعت گردشگری با صنعت فوتبال شده است. با این حال، اکثر کشورهای در حال توسعه به علت ضعف در سرمایه گذاری و مشکلات دیگر، از این درآمدها محروم هستند. بازیکنان این قبیل کشورها، سعی می کنند با انتقال به باشگاه های ثروتمندتر کشورهای دیگر، درآمدزایی کنند.  

5 - سوپرلیگ ترکیه: 

ترکیه از معدود کشورهایی است که به ورزش فوتبال در سنین مختلف، اهمیت بسیاری قائل شده و برای توسعه آن سرمایه گذاری های فراوانی انجام داده است. طبق اطلاعات ارائه شده از طرف «فدارسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال»، سوپرلیگ ترکیه، هشتمین لیگ معتبر در میان کشورهای اروپایی محسوب می شود. ارزش اقتصادی این لیگ، بیش از 600 ملیون یورو تخمین زده می شود. قدرت اقتصادی تیم های حاضر در لیگ ترکیه به نسبت برخی از لیگ های معتبر، نزدیک تر است و این امر معمولاً موجب کشیده شده رقابت قهرمانی به هفته های آخر و جذابیت آن برای طرفداران می شود. شور و هیجان اقشار مختلف به ورزش فوتبال در ترکیه همانند ایران و برخی از کشورهای صاحب سبک فوتبال (برزیل، آرژانتین، انگلستان و ...) مثال زدنی است. 

در کشور ترکیه با توجه به برخورداری از جمعیت بیش از 80 میلیون نفر، رسانه های دیداری و نوشتاری مختلفی در حوزه فوتبال فعالیت می کنند و برخی از باشگاه های ورزشی، کانال تلوزیونی مختص خود را در اختیار دارند. تحلیلگران فوتبالی و خبرنگاران مرتبط با این حوزه، در کانال های تلویزیونی و رادیویی گوناگون به آنالیز و تحلیل بازی های انجام شده و یا تخمین بازی های آینده می پردازند. همچنین در این کشور، استادیوم ها و زمین های مساعدی جهت تمرین و برگزاری مسابقات وجود دارد. شرایط اقلیمی ترکیه نیز که معتدل بوده و نه بسیار سرد و برفی (همچون روسیه) و نه بسیار گرم و خشک (همچون عربستان) است، از عوامل دیگر رونق گیری فوتبال در این کشور بوده است. برآیند این عوامل و شرایط، محیط مناسبی را جهت جذب بازیکنان خارجی به سوپرلیگ ترکیه فراهم آورده است. اکثر بازیکنان خارجی شاغل در لیگ ترکیه، ملیت آفریقایی دارند اما گستره جغرافیایی آنان محدود به یک منطقه خاص نبوده  و بسیار متنوع می باشد. هم اکنون بازیکنانی از کانادا در آمریکای شمالی تا ژاپن در خاور دور و همچنین از کشورهای مجاور (یونان، آلبانی، کرواسی و ...) در سوپرلیگ ترکیه، توپ می زنند. 

5-1- بازیکنان ایرانی و سوپرلیگ ترکیه 

پای فوتبالیست های ایرانی به لیگ ترکیه با انتقال ناصر صادقی از تیم پاس تهران به گالاتاسرای استانبول در سال 1987 باز شد. این روند در سال های بعدی با حضور محمد خاکپور در وان اسپور، سهراب بختیاری زاده در ارزروم اسپور و ... تداوم یافت اما هیچ یک از این انتقال ها به لحاظ فوتبالی موفقیت آمیز محسوب نمی شدند. در سال های بعد، تجارب ناموفق نسل جدید بازیکنان ایرانی همچون حضور ناموفق پیام صادقیان در تیم ناشناخته عثمانلی اسپور و مشکلات ایجاد شده در روند انتقال رامین رضائیان و مهدی طارمی به تیم ریزه اسپور که پرونده حقوقی آن دامن پرسپولیس را گرفت، همگی نشان از دشواری فرآیند انطباق با این لیگ برای بازیکنان ایرانی داشت. همچنین این انتقال های ناموفق موجب شده بود که طرفداران و علاقه مندان فوتبال در ترکیه، تصور شایسته و درستی از جایگاه و سطح فوتبال در کشورمان نداشته باشند. 

5-2- تجربه حضور بازیکنان ایرانی در تیم ترابزون اسپور 

روند ناموفق کارنامه فوتبالیست های ایرانی در لیگ ترکیه، با تصمیم باشگاه پرطرفدار ترابزون اسپور مبنی بر خرید 2 نفر از ملی پوشان کشورمان در سال 1397 (وحید امیری از باشگاه پرسپولیس و سید مجید حسینی از باشگاه استقلال) متوقف گردید. نمایش موفقیت آمیز این دو بازیکن در بازی های نهایی جام جهانی 2018 روسیه با پیراهم تیم ملی کشورمان از یک سو و بحران مالی موجود در این باشگاه از سوی دیگر، موجب توجه مدیران وقت ترابزون اسپور به فوتبال ایران و تحقق این انتقال ها شد. 

باشگاه ترابزون اسپور که در سال 1967 تأسیس شده است، بعد از سه باشگاه مطرح استانبول (گالاتاسرای، فنرباغچه و بشیکتاش) به لحاظ آمار و ارقام، چهارمین تیم برتر ترکیه و باسابقه ترین تیم فوتبال در آناتولی (به غیر از بخش آسیایی استانبول) می باشد. درواقع، باشگاه ترابزون اسپور، قدرتمندترین تیم فوتبال در حوزه پیرامونی کشورمان به شمار می رود. این تیم، فصل قبل تا یک قدمی قهرمانی در سوپرلیگ، جلو رفت اما به علت فقدان حضور و حمایت تماشاگران در بازی های پایانی (متعاقب شیوع کرونا) ، به نائب قهرمانی رضایت داد. تاریخ این باشگاه نیز شایان توجه است. این تیم سابقه شکست دادن غول های مطرح اروپایی همچون لیورپول و اینترمیلان در ورزشگاه اختصاصی خود را داد.  ترابزون اسپور اولین تیمی بود که خارج از شهر استانبول، به عنوان قهرمانی در ترکیه رسید. تاکنون تیم مردان این شهر، شش عنوان و تیم بانوان یک عنوان قهرمانی در لیگ ترکیه کسب کرده اند. ترابوزان به معنی واقعی کلمه، یک شهر فوتبالی است و کمتر فردی را می توان در این شهر پیدا نمود که علاقه ای به فوتبال نداشته باشد و یا طرفدار باشگاه فوتبال این شهر نباشد. 

هرچند که وحید امیری با یک مصدومیت بدموقع نتوانست جایگاه ثابتی در ترکیب این تیم بیابد و بعد از یک فصل به ایران بازگشت. اما مدافع جوان کشورمان، سید مجید حسینی، توانست استعداد ذاتی خود را نشان داده و جای ثابتی در ترکیب ترابزون اسپور برای خودش دست و پا کند. نمایش های قابل قبول این بازیکن آینده دار ایرانی، موجب شده است که درخواست هایی از باشگاه های اروپایی جهت عقد قرارداد با ایشان به دست مسئولین باشگاه ترابزون اسپور برسد. اما به نظر نمی رسد، سرمربی و مدیران این تیم تمایلی به از دست دادن وی داشته باشند. همچنین باشگاه استقلال تهران نیز سود قابل توجهی از این انتقال به دست آورد. فارغ از سودمندی اقتصادی این ترانسفر هم برای خود بازیکن و هم باشگاهش، تجربه حضور سید مجید حسینی در سوپرلیگ ترکیه، نگاه علاقه مندان فوتبال در ترکیه را به بازیکنان، باشگاه ها و شهرهای کشورمان جلب نمود. انتقال اللهیار صیاد منش به فنرباغچه از همان تیم استقلال، متعاقب اقدام ترابزون اسپور در روی آوردن به بازیکنان ایرانی، موید این واقعیت است. 

5-3- شناخت متقابل از مجرای فوتبال: 

ابعاد فنی و مالی حضور بازیکنان ایرانی در باشگاه ترابزون اسپور، تنها بخشی از ماجراست. اما مهمترین بعد این حضور، شناساندن کشورمان به طرفداران به صورت ناخودآگاه و کارکرد مطلوب این بازکنان به عنوان نمایندگان فرهنگ ایرانی در ترکیه و کمک به دیپلماسی عمومی کشور بوده است. نه تنها هواداران ترابوزانی در سکوهای ورزشگاه «مدیکال پارک» و یا به تعبیر دیگر «آکیازی» این شهر، نام ایران را به زبان می آوردند، ( البته هم اکنون به علت پاندمی کرونا بازی ها بدون تماشاگر برگزار می شود) بلکه به واسطه حضور 2 نفر از ملی پوشان کشورمان، شهر ترابوزان نیز در ایران شناخته شد. به گونه ای که مهاجرین و یا گردشگران ایرانی حاضر در ترکیه خودشان را به بازی های ترابزون اسپور می رساندند و از این تیم در مقابل فنرباغچه و یا سایر تیم های پرطرفدار استانبول حمایت می کردند. همچنین سایت های ورزشی فارسی زبان نظیر سایت ورزش سه، آخرین نتایج و وضعیت این باشگاه خارجی را در کنار اخبار باشگاه های قدرتمند اروپایی منتشر می کنند. در حالی که قبل از این انتقال، نه ترابوزانی ها شناخت چندانی از ایران داشتند و نه ایرانیان، واقف به وجود این بندر قدیمی در شمال شرق ترکیه بودند.  

در سال های اخیر، برخی از بازیکنان بومی ای که در آکادمی و تیم های پایه ترابزون اسپور، رشد یافته اند، با درخشش در بازی های سوپرلیگ، نه تنها به تیم ملی ترکیه دعوت شده اند، بلکه سران باشگاه با فروش آنها به باشگاه های متمول اروپایی، توانسته اند، به وضعیت اقتصادی شان سر و سامان داده و از بحران مالی خارج شوند. در این راستا، می توان به انتقال «یوسف یازیجی» بازیکن جوان اهل ترابزون به باشگاه لیل فرانسه به قیمت 17.5 میلیون یورو در سال  2019  اشاره کرد. بازیکنان جوان ایرانی نیز، می توانند با حضور در ترابزون اسپور و تجربه اندوزی، مسیری همچون وی را طی نمایند و با انتقال به سطح اول فوتبال دنیا در قاره اروپا، سود سرشاری را به عنوان «حق رشد» نصیب باشگاه های ایرانی نمایند. باشگاه ترابزون اسپور و یا هر باشگاه ترکیه ای دیگر نیز از این فرآیند منتفع خواهد شد. درواقع، این یک همکاری بر مبنای برد - برد محسوب خواهد شد که در آن بازیکنان و باشگاه های ایرانی از امکانات، حضور در بازی های اروپایی و دیده شدن فوتبال این کشور از سوی استعدادیاب های اروپایی بهره خواهند برد و در طرف دیگر، باشگاه های ترک نیز به جای صرف هزینه های هنگفت برای به خدمت گرفتن بازیکنان سال خورده آفریقایی و اروپایی، می توانند با مبلغ مقرون به صرفه تری، روی استعداد فوتبالیست های جوان ایرانی سرمایه گذاری کنند. 

نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها: 

در نگاه نخست، فوتبال و دیپلماسی، مفاهیم متضادی را به اذهان متبادر می سازند. ورزش فوتبال، رقابت و مجادله ای بر مبنای برد - باخت است و بعضاً به دگرسازی و تقویت شکاف های اجتماعی - سیاسی منجر می شود اما دیپلماسی به گفتگو تکیه داشته و برقراری روابط بر مبنای برد - برد را هدف خود قرار داده است. لذا، تجمیع این دو مفهوم، بسیار قابل توجه است.

 فوتبال به عنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی، همزمان یک عنصر فرهنگی - اجتماعی است که حائز ارزش های جهانی است. مسابقات فوتبال، فارغ از اینکه توسط چه بازیکنانی با چه ملیت و در کدام کشور برگزار شوند، در تمام دنیا با حرارت تماشا و تعقیب می گردند. لذا، برخلاف نگاه اولیه، امتزاج فوتبال با دیپلماسی، میدان و عرصه بی نظیری را جهت به نمایش گذاشتن عناصر و ارزش های فرهنگی ملی از یک سو و ارزش های مشترک جهانی از سوی دیگر، فراهم ساخته است. هرچند که در موارد نادری، زمین های فوتبال، محل نمایش خشم های خفته، اعتراض های مدنی و سیاسی و حتی رفتارهای مذموم نژادپرستانه بوده اند، اما فوتبال به عنوان یک صنعت تجاری و تفریحی، قابلیت چشمگیری در صلح سازی میان ملت ها، تقویت روحیه ملی و معنابخشیدن به حیات فردی و گروهی نوع بشر دارد. 

در این میان، دو کشور همسایه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه که دارای تشابهات فرهنگی بیشماری هستند. به واسطه اشتراک در علاقه وافر شهروندان شان به ورزش فوتبال و مزیت مجاورت جغرافیایی، صنعت فوتبال را در قالب دیپلماسی ورزشی به کار بگیرند و ضمن کمک به تقویت تبادلات فرهنگی سودمند و پایا میان دو ملت، از منافع اقتصادی این همکاری برد - برد منتفع شوند. تجربه مثبت شهر ترابوزان و باشگاه  فوتبال این شهر (ترابزون اسپور) در این خصوص، می تواند چراغ راه آینده باشد. در این امتداد، نهادهای حاکمیتی می تواند تسهیل گر و ترغیب کننده ارتباطات دوسویه باشگاه های فوتبال ایرانی و ترک باشند. تعلیق مقطعی برخی از فعالیت های ورزشی و برگزاری بازی های فوتبال بدون تماشاگر در تمام دنیا، فرصت مناسبی را جهت برنامه ریزی برای سال های آتی ایجاد نموده است. فوتبال می تواند معرف ایران زمین در جهان از مجرای کشور ترکیه باشد و ضمن درآمد زایی برای بازیکنان و باشگاه ها، به جذب بیشتر گردشگر خارجی یاری رساند. به طورکلی در خصوص تقویت دیپلماسی ورزشی با محوریت دیپلماسی فوتبال در تعاملات فرهنگی و اجتماعی با کشور ترکیه، پیشنهاد می شود محورهای ذیل مد نظر قرار گیرد:

-    کمک به برگزاری هر چه بیشتر بازی های دوستانه باشگاهی و ملی میان تیم های فوتبال دو کشور. 
-    ترغیب باشگاه های ایرانی به امضای توافقات همکاری متقابل در حوزه تیم های پایه و مدیریت آکادمی های فوتبال با باشگاه های مطرح ترکیه ای. 
-     نظارت بر ابعاد حقوقی و اقتصادی قراردادهای منعقده در حوزه انتقال (ترانسفر) بازیکنان میان باشگاه های فوتبال دو کشور. 

کلید واژه ها: ایران و ترکیه دیپلماسی ورزشی فوتبال


( ۸ )

نظر شما :

امیر ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۲:۲۳
دو تفاهم نامه بازی تیم ملی ایران با ترکیه امضا شده ،اما طرف ترک حاضر نیست بازی کند ،حال آنها یا ایران را در سطح خود نمی بیند یا ترس از شکسته شدن غرور و اعتماد تیم ملی خود با شکست از ایران ،یا .....الآنم پرتقال و یونان سکوی پرتاب بازیکنان ایران به باشگاههای اروپا شدن و آن دو کشور بهتر از ترکیه شناخت از تیم ملی ایران سیستم نفرات و سایر مشخصه ها دارند و هزینه بهتری نسبت به ترکیه و کیفیت لیگ بالاتری دارند ( بعلت مجاورت با کشورهای ایتالیا اسپانیا و.....) در حقیقت تیم های باشگاهی ترکیه دنبال دلالی هستند ،( صحبت شما که با هزینه کمتر بازیکنان ایرانی نسبت به بازیکنان درجه ۲ و پا به سن گذاشته اروپایی و آفریقایی ) نگاهی به وضعیت حال حاضر باشگاهها در اروپا بکنید ،ان تعداد ایرانی که به نظر شما در ورزشگاههای ترکیه بازیکنان ایرانی را تشویق و حمایت میکند مانند هواداران قومگرای در تبریز دنبال سیاسی کردن و استفاده قومیتی خود هستند ،معرفی ایران زمین از مجرای ترکیه و طبق خواسته و نمایش ترکیه خوب نیست ،مگر قرن ۱۸ است ،ایران زمین در جهان شناخته شده است نیاز به ترکیه و....نیست نگاهی به مدال‌های المپیکی ایران و ترکیه بیندازید فاصله زمین تا آسمان یا مربیان ایرانی در تیمهای ملی و باشگاهی جهان (تکواندو کشتی فوتسال فوتبال ساحلی کاراته وشو و....) چکیده مقاله قبله ورزش جهان ترکیه است ،اما در واقعیت این نیست ،برزیل ،اسپانیا ،چین ،روسیه ،امریکا ،و.....ابر قدرت آن حاکم ورزش جهان هستند نه کشور ترکیه و ورزش آن ،ورزش ایران امروزی تنه به تنه قدرتهای جهانی میزند در کشتی و تکواندو ووشو والیبال فوتسال فوتبال ساحلی ،کاراته و.....
به امیر ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۸
دوست عزیز از دید شما اگر یک بازیکن به یک لیگ خارجی برود و نیمکت نشین شود نشان از سطح پایین آن لیگ است؟!! مثلاً اگر یک بازیکن ایران به رئال مادرید برود و نیمکت نشین شود بدلیل ضعف رئال است؟ تیم های ترکیه ای از لحاظ قدرت بدنی در سطح بالایی هستند اما بازیکنان ایرانی از لحاظ قدرت بدنی ضعیف هستند به این دلیل موفق نمی شوند. در آن لیگ یونان که می فرمایید همیشه کیسه بوکس ترکیه بوده. بعد از فوتبال مثلاً شما می توانید بسکتبال ایران را با ترکیه قیاس کنید؟ لیگ ترکیه از لحاظ گردش مالی با لیگ آلمان برابری می کند، لیگ‌های یونان پرتقال بلژیک و اتریش در حد تیم های دوم ترکیه هم نیستند
ایران دوست ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۹:۱۵
شما پلاکارد ضد ایران و خلیج فارس و اقوام ایرانی اصل به ورزشگاه نبرید و به قرآن توهین نکنید، دیپلماسی فوتبالی!!! پیشکش.
در جواب به امیر ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۰:۳۲
لیگ بلژیک و پرتقال و....مربیان و سیستم اروپایی دارند و فشردگی آنها از لیگ ترکیه بیشتر است ،گردش مالی لیگ ترکیه از لیگ انگلیس و اسپانیا بیشتر نیست ،حتی آلمان ، من مثال لیگ یونان اسم بردم آنهم به علت نزدیکی و شانس ترانسفر شدن به ایتالیا و اسپانیا تا ترکیه ،نیمکت نشینی بازیکنان هم به علت وجود بازیکن بهتر و توانمند در زمین بازی است که با خستگی و مصدومیت جایگزین میشود
سیدمهدی ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۱:۴۴
مطالب بسیار مفید و ارزنده ای بود. امیدوارم صاحب منصبان نیز فوتبال را تنها وسیله سرگرمی نبینند و از این منظر به تامین منافع ملی و گسترش مناسبات با دیگر کشورهای دنیا مبادرت ورزند.