توازن دقیق میان منافع راهبردی با تعهد به رژیم عدم اشاعه

دکترین مسئولیت جهانی چین و برنامه هسته‌ای ایران

۲۸ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۳۵۲۴ اخبار اصلی آسیا و آفریقا پرونده هسته ای
امیرمحمد اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رویکرد چین به مسئله هسته‌ای ایران، بازتابی از توازن دقیق میان منافع راهبردی این کشور، تعهد به رژیم عدم اشاعه در قامت یک بازیگر مسئول بین المللی و همچنین تمایل به حفظ ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی است.
دکترین مسئولیت جهانی چین و برنامه هسته‌ای ایران

نویسنده: امیرمحمد اسماعیلی، نویسنده، پژوهشگر و دانشجوی دکتری موسسه مطالعات خاورمیانه، دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای

دیپلماسی ایرانی: با شروع دهه دوم قرن بیست و یک، برنامه هسته‌ای ایران به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات بین‌المللی تبدیل شد. چین، به‌عنوان یک بازیگر مسئول جهانی، تلاش کرده است تا نقشی فعال در بحران‌های بین‌المللی از جمله پرونده هسته‌ای ایران ایفا کند. در این میان، ورود به مسئله هسته ای ایران، تنها دغدغه سیاستمداران پکن نبوده بلکه آنها به دنبال پاسخ به این سوال بوده اند که چگونه به این بحران وارد شوند و یا چه پیشنهادهایی را مطرح سازند تا منافع همه طرف های درگیر را تامین کند. 

رویکرد سیاست خارجی پکن در قبال برنامه هسته ای ایران

با شروع مذاکرات میان ایران و کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، ایالات متحده تلاش کرد با امنیتی سازی برنامه هسته ای ایران، آن را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی جلوه دهد. در این میان آمریکا، انواع ابزارهای دیپلماتیک تا گزینه‌های نظامی را برای حل این مسئله مطرح ساخت. در مقابل، چین و روسیه به‌عنوان دو بازیگر مهم دیگر در این پرونده، رویکردی ملایم‌تر و مسئولانه نسبت به ایران اتخاذ کردند. آن‌ها عمدتاً بر حل‌وفصل مسالمت‌آمیز از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) تأکید داشتند. با این حال، دو قدرت، با این ایده که ایران بتواند به چرخه سوخت هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم دست یابد، به باشگاه هسته‌ای بپیوندد و این انحصار را به خطر اندازد، شدیدا مخالفت بودند. بنابراین، هر دو، نهایتا در اعمال برخی اقدامات سخت گیرانه در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران با ایالات متحده همراهی نشان دادند. 

چین به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد با حق وتو، بازیگری تأثیرگذار در مسائل هسته‌ای در سطح جهانی و به‌ویژه در پرونده ایران بوده است. برای درک موضع رسمی دولت چین در خصوص امنیت هسته‌ای، سندی تحت عنوان «ایمنی هسته‌ای در چین» به‌عنوان یکی از اسناد مهم سیاست خارجی این کشور به شمار می رود که جهت‌گیری‌های چین در حوزه مسائل هسته‌ای داخلی و بین‌المللی را بازتاب می‌دهد. در ابتدای این سند، چین به‌عنوان «مدافع، ترویج‌دهنده و مشارکت‌کننده‌ای مهم در ایجاد نظام بین‌المللی ایمنی هسته‌ای که منصفانه، مشارکتی و سودمندامه برای همه کشورها» باشد، معرفی شده است. ستون فقرات راهبرد ایمنی هسته‌ای چین بر چهار اصل کلیدی استوار است: «توسعه و ایمنی، حقوق و تعهدات، تلاش مستقل و هماهنگی و توجه به علائم و ریشه‌ها». از میان این اصول، اصل «حقوق و تعهدات» راهنمای سیاست خارجی چین در قبال ایران و سازمان‌های بین‌المللی محسوب می‌شود.
در دوره‌ای که برنامه هسته‌ای ایران تحت تحریم‌های شدید غرب قرار داشت، چین از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۷ به‌طور فعال و مستقیم در برنامه هسته‌ای ایران مشارکت داشت. اما از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ به‌تدریج همکاری‌های هسته‌ای میان ایران و چین کاهش یافت و سرانجام در سال ۱۹۹۷، پس از دیدار جیانگ زمین، رئیس‌جمهوری وقت چین، با بیل کلینتون، چین ظاهراً تعهدات هسته‌ای خود نسبت به ایران را متوقف کرد. هرچند به نظر برخی کارشناسان، این دیدار باعث پایان یافتن مشارکت رسمی چین در برنامه هسته‌ای ایران شد، اما در عمل تغییر محسوسی در همکاری‌های دو کشور ایجاد نکرد. چین به حمایت از برنامه هسته‌ای ایران ادامه داد و بر این نکته تأکید می‌کرد که حق ایران برای دستیابی به فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز باید به رسمیت شناخته شود.

افشای اطلاعات مربوط به تأسیسات هسته‌ای ایران توسط منافقین در سال ۲۰۰۲، برنامه هسته‌ای ایران را به بحرانی ساختگی تبدیل کرد. در پی آن، کشورهای غربی به‌ویژه ایالات متحده تلاش کردند تا این برنامه را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی جلوه دهند. از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵، با افزایش بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، چین جزو معدود کشورهایی محسوب می شد که همچنان به دنبال حل موضوع از مسیر آژانس بود. اما در نهایت، در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۹، چین همراه با روسیه و ۲۷ عضو دیگر شورای حکام آژانس، برنامه هسته‌ای ایران را مسئله‌ای مرتبط با صلح و امنیت بین‌المللی تلقی کرد و با ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل موافقت کردند.

در ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۹، چین به همراه سایر اعضای گروه ۱+۵ بیانیه‌ای صادر کرد که در آن با یک سازوکار دو مرحله‌ای برای حل مسئله هسته‌ای ایران موافقت شد. در مرحله نخست، مقرر شد قطعنامه‌ای در شورای امنیت تصویب شود تا ایران را به تعلیق فعالیت‌های غنی‌سازی ملزم کند. در صورت عدم همکاری ایران، مرحله دوم بر اجرای مفاد مواد ۴۱ و ۴۳ فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد تأکید داشت که شامل اعمال طیفی از تحریم‌ها یا حتی استفاده از نیروی نظامی می‌شد. با تصویب چندین قطعنامه شورای امنیت که ایران را به تعلیق غنی‌سازی فرا می‌خواند، تحریم‌های گسترده و چندجانبه علیه ایران اعمال شد. در ادامه، چین به قطعنامه‌های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۸۰۳، ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ شورای امنیت رای مثبت داد. با این حال، در چارچوب اصل احترام به حاکمیت ملی کشورها که یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی چین به‌شمار می‌رود، این کشور بارها از حق قانونی ایران برای داشتن برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز دفاع کرد.

با انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهوری ایران، مذاکرات هسته‌ای با طرف‌های مختلف با جدیت بیشتری پیگیری شد. با آغاز مذاکرات، چین از همان ابتدا نقشی فعال ایفا کرد. چین نخستین طرح پیشنهادی برای یک راه‌حل جامع در موضوع هسته‌ای را ارائه داد که شامل موارد زیر بود: ۱) تأکید بر حل‌وفصل از طریق گفت‌وگو میان شش کشور و ایران؛ ۲) دستیابی به راه‌حلی بلندمدت، مناسب، معقول و جامع؛ ۳) حفظ اصول تدریجی و متقابل؛ ۴) ایجاد فضای سازنده برای مذاکرات؛ و ۵) تلاش برای دستیابی به توافق نهایی. در جریان مذاکرات، وزیر امور خارجه چین، وانگ یی، چندین تماس مستقیم با همتایان ایرانی، آمریکایی و روسی خود برقرار کرد تا اختلافات را کاهش داده و روند مذاکرات را تقویت کند.

سرانجام، در ۲۳ تیر ۱۳۹۴، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به‌عنوان توافقی بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای ایران میان ایران و اعضای گروه ۱+۵ (ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان) در وین به امضا رسید. این توافق گامی مهم در حل یک بحران ۱۲ ساله بود و با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در مرداد همان سال، به‌طور رسمی اجرایی شد و به سردرگمی بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای ایران پایان داد.

با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود، رویکرد سیاست خارجی ایالات متحده به‌ویژه در قبال توافق هسته‌ای ایران دگرگون شد. نهایتا، در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، ترامپ رسماً خروج ایالات متحده از برجام را اعلام کرد و به تمامی شرکت‌ها و نهادهای بین‌المللی ضرب‌الاجلی ۱۸۰ روزه داد تا فعالیت‌های خود را در ایران متوقف کنند. دولت ترامپ تمامی تحریم‌ها، از جمله تحریم‌های موشکی و هسته‌ای، را مجدداً اعمال کرد. پس از خروج آمریکا، سایر اعضای باقی‌مانده در توافق تلاش کردند از فروپاشی این دستاورد بین‌المللی جلوگیری کنند اما ایران نه‌تنها هیچ بهره‌ای از برجام نبرد، بلکه تحت فشارهای شدید کارزار فشار حداکثری ایالات متحده قرار گرفت، سیاستی که عملا تا پایان دولت بایدن در قدرت ادامه یافت. 

پس از خروج ایالات متحده از برجام، موضع گیری های رسمی چین همواره بر لزوم حفظ این توافق تأکید کرده و راه‌حل‌های دیپلماتیک را بهترین مسیر برای حل مسئله هسته‌ای ایران دانسته است. چین بارها تصمیم آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و برجام را توافقی چندجانبه دانسته که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده و همه طرف‌ها باید به آن پایبند باشند. به عنوان مثال، در تاریخ ۹ مه ۲۰۱۸، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، گنگ شوانگ تصریح کرد: «چین از این تصمیم ابراز تأسف می‌کند. ما از همه طرف‌های ذی‌ربط می‌خواهیم که با مسئولیت‌پذیری رفتار کرده و صلح و ثبات بلندمدت و کلی در خاورمیانه را مدنظر قرار دهند.» در طول روزهای سخت تحریم های کارزار فشار حداکثری، چین همچنان به خرید نفت و تجارت با ایران ادامه داد. 

با بازگشت ترامپ به کاخ سفید و بالا گرفتن تنش ها بر سر برنامه هسته ای ایران، در مارس ۲۰۲۵، پکن میزبان نشستی سه‌جانبه با حضور ایران و روسیه با محوریت برنامه هسته‌ای ایران بود. بیانیه مشترک این نشست بر اهمیت احترام متقابل، لغو تحریم‌های یک‌جانبه و حق ایران برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در چارچوب معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای (NPT) تأکید داشت. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین و عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، در حاشیه این نشست با رؤسای هیأت‌های مذاکره‌کننده دیدار کرد و «پیشنهاد پنج‌گانه چین» درباره پرونده هسته‌ای ایران را ارائه داد. این پیشنهاد‌ها حل مسالمت‌آمیز اختلافات از طریق ابزار‌های سیاسی و دیپلماتیک و مخالفت با استفاده از زور و تحریم‌های غیرقانونی را در برمی گرفت. در میان پیشنهاد‌های پنج‌گانه چین درباره مسئله هسته‌ای ایران، وانگ یی تأکید کرد که چین متعهد به ایجاد توازن میان حقوق و مسئولیت‌هاست و رویکردی جامع نسبت به اهداف عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای و استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در پیش گرفته است. او همچنین تصریح کرد که چین بر چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به‌عنوان پایه‌ای برای دستیابی به اجماع جدید پایبند است و امیدوار است تمامی طرف‌ها در مسیری مشترک حرکت کرده و هرچه زودتر گفت‌و‌گو و مذاکرات را از سر بگیرند. در این پیشنهاد همچنین آمده که چین بر رویکردی گام‌به‌گام و مبتنی بر عمل متقابل تأکید دارد و تلاش می‌کند از طریق مشورت و گفت‌و‌گو به اجماع دست یابد.

نتیجه‌گیری

رویکرد چین به مسئله هسته‌ای ایران، بازتابی از توازن دقیق میان منافع راهبردی این کشور، تعهد به رژیم عدم اشاعه در قامت یک بازیگر مسئول بین المللی و همچنین تمایل به حفظ ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی است. چین با حمایت از راه‌حل‌های دیپلماتیک از طریق نهادهای چندجانبه‌ای مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و پشتیبانی از چارچوب برجام، خود را به‌عنوان بازیگری مسئول در عرصه جهانی معرفی کرده است. پکن در تلاش است تا از طریق حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات، از تنش‌زایی جلوگیری کرده و در عین حال روابط خود با بازیگران کلیدی جهانی را حفظ کند. با اتخاذ سیاستی محتاطانه، همکاری‌های اقتصادی متمرکز بر بخش‌های غیرنظامی، و تأکید مستمر بر گفت‌وگو و شفافیت، چین نقشی باثبات در تلاش‌های جاری برای حل بحران هسته‌ای ایران ایفا کند و بدین ترتیب، تلاش می کند تا تعهد خود به نظم بین‌المللی چندقطبی، قانون‌محور و مبتنی بر انصاف، خویشتنداری و امنیت جمعی را بیش از پیش نهادینه کند. 

کلید واژه ها: چین ایران و چین برنامه هسته ای ایران امیرمحمد اسماعیلی پرونده هسته ای ایران ایران


( ۱ )

نظر شما :