حقی که می‌تواند در واکنش به فعال شدن مکانیسم ماشه اتخاذ شود

پیش‌بینی واکنش چین و روسیه به سناریوی خروج ایران از NPT

۰۵ آذر ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۶۳۸۶ اخبار اصلی پرونده هسته ای
امیر سعید مومن در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: فعال شدن مکانیسم ماشه، بحث خروج ایران از NPT را دوباره به سطحی راهبردی بازگردانده و این پرسش را پیش می‌کشد که چین و روسیه چگونه با چنین تصمیمی مواجه خواهند شد. برخلاف تصور رایج، منافع راهبردی این دو قدرت ایجاب می‌کند نه در صف فشار، بلکه در مسیر همراهی با ایران قرار گیرند.
پیش‌بینی واکنش چین و روسیه به سناریوی خروج ایران از NPT

نویسنده: امیر سعید مومن، پژوهشگر مسائل بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران، علامتِ ورود پرونده هسته‌ای ایران به مرحله‌ای تازه است. سال‌هاست که به افکار عمومی گفته شده عضویت در NPT، پذیرش رژیم سنگین نظارتی آژانس و مذاکره برای توافقی مثل برجام، در نهایت باید به ترکیبی از «به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی» و «کاهش تحریم‌ها» منجر شود. اما فعال شدن اسنپ‌بک، در عمل پیامی معکوس مخابره می‌کند و آن این است که طرف‌های غربی می‌خواهند از مزایای نظارت حداکثری و ابزارهای شورای امنیت برخوردار باشند، بی‌آنکه تعهدات خود را در حوزه رفع تحریم و پذیرفتن حق غنی‌‌سازی ایفا کنند.

در داخل کشور، این وضعیت به‌طور طبیعی بحث گزینه‌های پاسخ را دوباره زنده کرده است؛ از توسعه‌ی برنامه هسته‌ای و بازنگری در سطح همکاری با آژانس گرفته تا استفاده از حق خروج از معاهده NPT. در چنین فضایی، یک نگرش این است که «اگر ایران از NPT خارج شود، چین و روسیه هم دیگر نمی‌توانند کنار ما بایستند». این یادداشت روی این گزاره تمرکز می‌کند و نشان می‌دهد که با در نظر گرفتن منافع راهبردی چین و روسیه، این نگرانی کاملا نابه‌جاست.

خروج ازNPT؛ حق حاکمیتی در برابر مکانیسم ماشه

از منظر حقوقی، NPT در ماده ۱۰ خود تصریح می‌کند که هر دولت عضو، اگر با «حوادث فوق‌العاده‌ای» روبه‌رو شود که مصالح عالیه‌اش را به مخاطره اندازد، می‌تواند با اعلام قبلی از پیمان خارج شود. آنچه امروز رخ داده – بازگشت قطعنامه‌ها، تداوم تحریم‌ها، بمباران تأسیسات هسته‌‌ای و ترور دانشمندان ایرانی – به‌سادگی قابل استناد ذیل همین ماده است. به بیان دیگر، خروج از NPT تصمیمی است که در چارچوب حق حاکمیتی ایران اتخاذ می‌شود. نقش چین و روسیه از این منظر نه در صدور مجوز، بلکه در شکل دادن یا ندادن به یک اجماع جدید علیه ایران پس از خروج است.

همسویی منافع راهبردی چین با ایران مستقل

ایران برای چین یک قدرت میانه مهم است: در مهار بی‌ثباتی‌های مزمن منطقه، در تنوع‌بخشی به منابع انرژی، و در جلوگیری از تسلط یک‌جانبه آمریکا بر گلوگاه‌های راهبردی جهانی (از خلیج فارس تا کریدورهای ترانزیتی) نقش‌آفرین است. افزون بر این، ایستادگی ایران در برابر فشارهای غرب از جمله تجربه‌ی موفقیت‌آمیز جنگ ۱۲ روزه، برای چین یک نشانه عملی از امکان موفقیت الگوهای نامتقارن به شمار می‌رود؛ الگویی که خود چین نیز برای مهار فشارهای آمریکا به آن می‌اندیشد.

اگر ایران پیش از هر تصمیمی، گفت‌وگوهای راهبردی سطح بالا با چین را فعال کند، می‌تواند منطق نقش خود در مهار نفوذ آمریکا در منطقه را برای طرف چینی شفاف‌تر سازد. در ادامه، با تعریف بسته‌ای از پروژه‌های مشترک اقتصادی و زیرساختی، این امکان فراهم می‌شود که موقعیت چین در رقابت با غرب تقویت شود. در چنین شرایطی، محتمل‌ترین سناریو آن است که چین در سطح بیانیه‌های عمومی همچنان بر ضرورت حفظ رژیم عدم‌اشاعه تأکید کند اما در سطح عملی، به صف‌بندی برای «مجازات» ایران به‌خاطر استفاده از حق خروج وارد نشود؛ یعنی نه پیش‌قدم صدور قطعنامه‌های شدیداللحن شود و نه در روابط اقتصادیِ حساب‌شده‌اش با تهران تجدید نظر کند.

روسیه؛ همگرایی ساختاری با یک ایرانِ مستقل

در مورد روسیه، تصویر حتی شفاف‌تر است. روسیه امروز در یک تقابل ساختاری با غرب قرار دارد و برای کاهش فشارهای تحریمی و نظامی، به شبکه‌ای از شرکای مستقل نیاز دارد. ایران برای روسیه تنها یک تأمین‌کننده یا بازار نیست؛ حلقه‌ای مهم در کریدور شمال – جنوب و در موازنه ژئوپلیتیک در قفقاز، آسیای میانه، آفریقا و غرب آسیاست. تضعیف ایران عملاً محیط پیرامونی روسیه را برای نفوذ ناتو فراهم می‌کند.

با این منطق، روسیه نیز انگیزه‌ای ندارد که خروج احتمالی ایران از NPT را به «پرونده‌ای برای برخورد حداکثری» تبدیل کند. لذا حتی اگر ادبیات رسمی روسیه محتاط و محافظه‌کار باقی بماند، هزینه سیاسی پیوستن به کارزار فشار غرب بر ایران، در محاسبه روسیه بالاست.

جمع‌بندی

خروج از NPT، تصمیمی استراتژیک است که باید با ملاحظات دقیق امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک انجام شود. اما یک نکته مهم است: قفل‌کردن این بحث بر فرضیه‌ای مثل «اگر خارج شویم، چین و روسیه را از دست می‌دهیم» با واقعیت منافع راهبردی این دو قدرت هم‌خوانی ندارد. چین و روسیه، قبل از هر چیز بر اساس منافع خود عمل می‌کنند و تا جایی که ایران، در قالب یک بازیگر مستقل و مقاوم، به تقویت موقعیت آن‌ها در نظم چندقطبی، امنیت انرژی و کریدورهای ترانزیتی کمک می‌کند، دلیلی ندارند خود را در خط مقدم مخالفت با تصمیم ایران قرار دهند.

به بیان دیگر، اگر ایران مسیر خروج از NPT را با یک دیپلماسی فعال رو به شرق، تعریف پروژه‌های مشترک، شفاف‌سازی منافع متقابل و در صورت لزوم همکاری محدود و گزینشی در زمینه‌ هسته‌ای با این کشورها، همراه کند، می‌تواند مطمئن باشد که چین و روسیه نه تنها مانع اصلی این گزینه نخواهند بود، بلکه در سطح سیاسی و حقوقی، حداقل به عدم‌همراهی با کارزار فشار غرب رضایت خواهند داد. 

تصمیم ایران هرچه باشد، بهتر است بر مبنای محاسبه دقیق خود کشور اتخاذ شود، نه بر پایه بزرگ‌نمایی ترس از واکنش شرکایی که منافع بلندمدت‌شان، با یک ایرانِ مستقل و قدرتمند هم‌راستاست.

کلید واژه ها: خروج از ان پی تی پرونده هسته ای ایران ایران و روسیه مکانیسم ماشه فعال شدن مکانیسم ماشه روسیه چین ایران و چین


نظر شما :