سال های بسیار تعیین کننده برای کشور

«امنیت ایران و منطقه» در دوران رئیسی چه اقتضائاتی پیدا می کند؟

۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۰۳۴۷۹ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
احمد بخشایش اردستانی در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی پیرامون آینده امنیت کشور در چهار سال پیش روی ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی بر این باور است که اینکه مسائل اقتصادی و چالش های معیشتی در کنار تداوم شیوع کرونا یک بحران فراگیر را برای کشور ایجاد کرده است که یقینا در آینده ای نزدیک امنیت کل کشور را درگیر می کند. همه اینها در تصمیم گیری های دولت و حاکمیت در چهار سال پیش رو بسیار موثر است. لذا دولت جدید برای بازگشت امنیت روانی مردم باید فکری کند. در عین حال چون نهادهای حاکمیتی تمام حیثیت و آبروی خود را روی دولت ابراهیم‌رئیسی سرمایه گذاری کرده اند، لذا حمایت همه جانبه خود را در چهار سال پیش رو از این دولت خواهند داشت. چون اگر این دولت نتواند مشکلات کشور را حل کند مطمئن باشید هیچ دولت دیگری نمی تواند از پس این چالش‌ها و معضلات برآید. پس قطعاً ۴ و یا هشت سال پیش رو سال‌های تعیین‌کننده‌ای برای امنیت داخلی کشور خواهند بود.
«امنیت ایران و منطقه» در دوران رئیسی چه اقتضائاتی پیدا می کند؟

دیپلماسی ایرانی – «امنیت داخلی و منطقه‌ای» همواره یکی از موضوعات مهمی بوده است که می تواند بر دیگر ابعاد کشور و منطقه زیستی ما یعنی خاورمیانه اثرگذار باشد. در این رابطه بسیاری معتقدند که نگاه دیپلماتیک و برنامه های دولت سید ابراهیم رئیسی برای سیاست خارجی پارامتر تعیین‌کننده‌ای در کاهش و یا تشدید فضای امنیتی خواهد بود. پیرو این گزاره، سوال مهمی که ذهن را درگیر می‌کند این است که امنیت داخلی ایران و همچنین منطقه خاورمیانه در دوران رئیسی چه اقتضائاتی پیدا می‌کند؟ دیپلماسی ایرانی، پاسخ به این سوال را در گفت و گویی با احمد بخشایش اردستانی پی گرفته است که در کارنامه خود نمایندگی مجلس نهم و عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را دارد و از کارشناسان و پژوهشگرهان حوزه امنیت به شمار می رود. متن پیش رو مشروح تحلیل، ارزیابی و مواضع ایشان در رابطه با آینده امنیتی کشور و منطقه خاورمیانه در دوران رئیسی است که در ادامه از نظر می گذرایند: 

یکی از مهمترین گزاره هایی که پیرامون دولت سیدابراهیم رئیسی مطرح است به امنیت باز می‌گردد، چه در سطح داخلی و چه در سطح منطقه‌ای؛ مقوله ای که بی شک بر دیگر ابعاد کشور و منطقه آثار مثبت و منفی خود را خواهد داشت. از نگاه شما به عنوان تحلیلگر این حوزه، امنیت منطقه خاورمیانه در چهار سال پیش روی دولت رئیسی چه اقتضائاتی پیدا می کند؟

همانگونه که اشاره کردید اساساً مسئله «امنیت» بر بسیاری از مسائل کشور، منطقه و جهان اثر گذار است. اهمیت پارامتر امنیت به قدری غیرقابل انکار است که اساساً اگر امنیتی وجود نداشته باشد، نه دولت رئیسی و نه هیچ دولت دیگری در ایران و چه هر کشوری نمی تواند به فکر رشد، توسعه، پیشرفت و ترقی خود باشد. چرا که در صورت عدم وجود امنیت، ثباتی وجود نخواهد داشت. پس سنگ بنای هرگونه رشد و پیشرفت در هر کشوری به امنیت باز می‌گردد. شما به همسایه شرقی ما افغانستان نگاه کنید، وضعیت امنیتی این کشور به گونه ای است که هیچ تحلیلگری نمی‌تواند در مورد آینده اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک این کشور آینده روشنی متصور باشد. چراکه چیزی به نام امنیت در افغانستان وجود ندارد و مادامی که این مسئله حل و فصل شود دیگر مسائل در هاله ای از ابهام قرار دارند. اما در یک سطح کلان قطعاً مسئله امنیت همانگونه که بر همه ابعاد کشور و منطقه اثرگذار است از پارامترهای متعددی هم تاثیر می گیرد.

پیرو این نکته شما اگر بخواهیم به صورت دقیق بر این پارامترها تمرکز کنیم، اجازه دهید محوریت را به دیپلماسی و ارتباطش با امنیت بگذاریم. به باور شما سیاست خارجی ایران تا چه اندازه می تواند روی امنیت منطقه در دولت رئیسی اثرگذار باشد؟

اگر نگوییم مهمترین پارامتر اثرگذار بر امنیت به نگاه سیاسی و سیاست خارجی هر دولتی باز می گردد، قطعا یکی از مهمترین پارامترها آینده امنیت دیپلماسی است. لذا باید دید که نگاه سیاست خارجی دولت رئیسی نسبت به پرونده های مفتوح حوزه دیپلماسی ایرانی چیست و چه برنامه و راهکاری برای حل آنها دارد؟ در این صورت می توان قضاوت بهتری پیرامون آینده امنیت منطقه در جهار پیش روی زمامداری سیدابراهیم رئیسی داشت. 

با این وصف اگر در کنار مواضع و شعارهای انتخاباتی رئیسی، اولین گفت وگوی رئیس‌جمهور جدید ایران با رسانه‌های داخلی و خارجی را هم ملاک تحلیل قرار دهیم شما چه برداشتی از برنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم پیرامون پرونده های متعدد دیپلماتیک ایران از مناسبات منطقه ای تا برجام و دیگر مسائل دارید؟

نکته مهمی که در پاسخ به سوال شما لازم به ذکر است این است که سید ابراهیم رئیسی، هم در شعارها و مناظرات و هم در اولین نشست خبری خود با رسانه ها از آمال و آرزوهای خود را در حوزه سیاست خارجی سخن گفت، همانگونه که حسن روحانی هم پیرامون برجام و مذاکره و اخیرا نشست وین از مکنونات قلبی خود سخن می‌گوید. چرا که سیاست خارجی جمهوری اسلامی از اساس دست دولت‌ها نیست، بلکه راهبرد های دیپلماتیک ایران توسط حاکمیت تعیین می شود. لذا باید گفت که تغییرات دیپلماتیک دولت رئیسی نسبت به دولت روحانی در حوزه دیپلماسی تنها در سطح تاکتیکی است.

با در نظر گرفتن این واقعیت به سوال قبلی باز گردیم. به باور شما تغییرات، حتی تغییرات تاکتیکی دولت رئیسی در امر سیاست خارجی ایران تا چه اندازه می تواند روی امنیت منطقه در چهار سال پیش رو اثرگذار باشد؟

آن چه که قطعا می تواند آینده امنیت منطقه را روشن کند به سمت و سوی تحولات منطقه غرب آسیا بازمی‌گردد و مهمتر اینکه گرایش این تحولات به سمت اقتضائات دیپلماتیک خواهد بود و به تبعش شاهد سنگین‌تر شدن وزن مذاکره و گفت و گوی سیاسی بین بازیگران منطقه ای خاورمیانه خواهیم بود یا نه به عکس، تقابل بیشتر نظامی در دستور کار است. در هر دو صورت شرایط امنیت منطقه‌ای متفاوت خواهد بود. اگر تحولات به سمت تقابل نظامی پیش رود، شرایط جدیدی برای جنگ امنیتی بین سرویس های امنیتی منطقه ای و فرامنطقه ای به وجود خواهد آمد. اگر هم مسئله مناسبات دیپلماتیک سنگینی کند شرایط برای امنیتی شدن منطقه رو به کاهش خواهد گذاشت. اما در خصوص تاثیر پارامتر دیپلماسی بر امنیت در دولت رئیسی که محوریت این مصاحبه است باید این نکته را مد نظر داشت که سیاست خارجی جزو مقوله‌هایی بود در اواخر دولت احمدی نژاد و به خصوص در دولت حسن روحانی مورد توجه ویژه رسانه ها و افکار عمومی قرار گرفت. به هر  حال عملکرد احمدی‌نژاد در حوزه پرونده فعالیت‌های هسته‌ای، شرایطی را در اواخر دولت دومش به وجود آورد که مسئله شورای امنیت، قطعنامه ها، فشارهای دیپلماتیک، تحریم و مسائلی از این دست وارد ادبیات سیاسی، رسانه ای و افکار عمومی شد. چرا که علاوه بر تاثیرات سیاسی خود با معیشت مردم هم گره خورد. از آن مهمتر چون دولت حسن روحانی هم یگانه مسیر حل مشکلات کشور را دیپلماسی و مذاکره قلمداد کرد، سیاست خارجی به شکل بسیار جدی‌تری مورد توجه و عنایت محافل سیاسی، رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفت. در حالی که تا پیش از آن دیپلماسی جزو مسائلی بود که حدود و ثغور و تعیین راهبردهایش دست رهبری بود و وزارت امور خارجه به عنوان کارگزار آن راهبردهای تعیین شده سیاست خارجی در ابعاد و پرونده های مختلف را اجرا می‌کرد، بدون آن که این مسئله مورد مناقشه و گفت وگو برای محافل سیاسی، رسانه ای و افکار عمومی باشد. اما از ابتدای دهه ۹۰ شمسی و طی این ده سال بسیاری از کارشناسان حتی داخلی، دیپلماسی را یک پارامتر مهم در تعیین شرایط کشور به خصوص در حوزه اقتصاد و معیشت قلمداد می کنند. پیرو این نکته شاهد یک دوقطبی سازی در حوزه متولی سیاست خارجی ایران هم هستیم که آیا باید دولت ها در ایران دیپلماسی را در اختیار بگیرند یا نهادهای حاکمیتی؟ با این تفاسیر و در یک نگاه کلی من معتقدم در چهار سال پیش روی دولت سید ابراهیم رئیسی شرایط به دوران احمدی نژاد باز خواهد گشت.

 با این وصف باید شاهد تکرار همان ماجراجویی های دیپلماتیک و تبعات مخرب آن برای کشور باشیم؟

خیر گفته قبلی من به معنای تکرار شرایط سال ۸۴ و بعد از آن نیست. چون قطعاً هر دوره ای دارای شرایط خاص خود است. یعنی اقتضائات زمانی و تحولات میدانی هر دوره می تواند بافت دیپلماتیک آن دوره را متفاوت از دوران پیش از خود کند. لذا اگر می‌گویم دیپلماسی دولت ابراهیم رئیسی به دوران احمدی‌نژاد باز خواهد گشت به این معناست که دیگر دوقطبی دولت و حاکمیت در حوزه سیاست خارجی به حاشیه کشیده می شود و شاهد تقابل نهادهای حاکمیتی و انتصابی با دولت در حوزه دیپلماسی نیستیم. یعنی نه دیگر نهادهای انتصابی چوب لای چرخ سیاست خارجی ایران می گذراند و نه شاهد نقد و اعتراض دولت و به ویژه دستگاه دیپلماسی کشور در ۴ سال پیش رو با محوریت دخالت و سایه سنگین این نهادها بر کابینه خواهیم بود. به هر حال دولت سید ابراهیم رئیسی و مهمتر از آن حاکمیت، هم از تجربیات دولت احمدی‌نژاد و هم از اتفاقات دولت حسن روحانی استفاده خواهند کرد و ذیل این تجربیات چهار دولت گذشته، شرایط را به گونه ای پیش می برند که نه آن ماجراجویی های دیپلماتیک دولت های نهم و دهم تکرار شود و نه این وادادگی و انفعال سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم. لذا من معتقدم دولت ابراهیم رئیسی مانند دولت احمدی نژاد همگرایی و همسویی بیشتری با حاکمیت در حوزه سیاست خارجی پیدا خواهد کرد. ضمن اینکه نباید شرایط داخلی کشور را هم نادیده گرفت. قطعاً وضعیت ایران در سال ۱۴۰۰ متفاوت از دهه هشتاد و دهه نود است. این شرایط جدید بر تعیین اثتضائات امنیتی اثرگذار است.

نکته پایانی شما موید نگاه ۵ پارامتری کسانی چون باری بوزان، اولی ویور و جاپ دو ویلد در مکتب کپنهاگ و تاکید بر تاثیر جامعه بر مقوله امنیت است؟

دقیقا. دیگر نمی توان امنیت را معطوف و محدود به تحولات نظامی و وقوع جنگ ها کرد. با در نظر داشتن این نکته باید پذیرفت که وضعیت ایران در سال ۱۴۰۰ متفاوت از دهه هشتاد و دهه نود است. این شرایط جدید بر تعیین اقتضائات امنیتی داخل کشور در چهار سال پیش روی دولت رئیسی اثرگذار است. به همین انتخابات جمعه گذشته نگاه کنید. کاهش جدی میزان پایین مشارکت و نیز آرای باطله هشدار جدی را به حاکمیت داده است. چرا؟! چون امنیت روانی تک تک افراد و به موازاتش امنیت روانی کل جامعه و ملت تحت الشعاع قرار گرفته است. دیگر کسی در کشور احساس امنیت نمی کند؛ نه اینکه جنگی در کار باشد، نه. اما شرایط هم برای تامین حس ثبات و امنیت روانی مردم هم فراهم نیست. بنابراین جمهوری اسلامی ایران هم با دقت بیشتری سعی می کند وضعیت را به گونه‌ای مدیریت کند که شاهد تشدید قهر مردم با حاکمیت نباشد. مضاف بر اینکه مسائل اقتصادی و چالش های معیشتی در کنار تداوم شیوع کرونا یک بحران فراگیر را برای کشور ایجاد کرده است که یقینا در آینده ای نزدیک امنیت کل کشور را درگیر می کند. همه اینها در تصمیم گیری های دولت و حاکمیت در چهار سال پیش رو بسیار موثر است. لذا دولت و کابینه رئیسی برای بازگشت امنیت روانی مردم باید فکری کند. در عین حال چون نهادهای حاکمیتی تمام حیثیت و آبروی خود را روی دولت ابراهیم‌رئیسی سرمایه گذاری کرده اند، لذا حمایت همه جانبه خود را در چهار سال پیش رو از این دولت خواهند داشت. چون اگر این دولت نتواند مشکلات کشور را حل کند مطمئن باشید هیچ دولت دیگری نمی تواند از پس این چالش‌ها و معضلات برآید. پس قطعاً ۴ و یا هشت سال پیش رو سال‌های تعیین‌کننده‌ای برای امنیت داخلی کشور خواهند بود.

در راستای تحلیلی که ارائه کردید اگر در چهار سال پیش رو شاهد هم سویی، همراهی، حمایت و هم افزایی نهادهای انتصابی با دولت در امر سیاست خارجی باشیم یقیناً مسئله نفوذ منطقه ای و توان موشکی نگرانی بیشتری را برای بسیاری از کشورهای منطقه به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس ایجاد خواهد کرد. در این رابطه رئیسی در اولین نشست خبری خود، ضمن پاسخ مثبت برای باز شدن سفارت عربستان در ایران به جنگ یمن هم اشاره کرد. در صورتی که بسیاری از کارشناسان معتقدند مادامی که این جنگ به پایان نرسد عملاً مناسبات منطقه ای ایران با محوریت کشورهای حاشیه خلیج فارس نمی تواند ترمیم پیدا کند. لذا با ان نگاه رئیسی، امنیت منطقه در چهار سال پیش رو با چالش های متعددی مواجه است. برآورد شما در این رابطه چیست؟

نکته بسیار مهمی که باید مد نظر قرار داد این است که عربستان سعودی و به تبع آن کشورهایی مانند بحرین، مصر و امارات متحده عربی سعی می کنند مسئله ایران هراسی را در منطقه و جهان تشدید کنند. در سایه این نکته و نگاه، عربستان همواره سعی می کند نیروهای حوثی و انصارالله را مهره های ایران در جنگ یمن قلمداد کند و همه ناآرامی های عربستان و کل منطقه را به ایران نسبت دهد، در صورتی که اگر حتی بپذیریم در ابتدای جنگ یمن شاهد برخی حمایت‌های ایران بوده‌ایم، اما اکنون نیروهای حوثی و انصارالله به چنان تعیین کنندگی رسیده‌اند که مستقل از نگاه ایران تحولات نظامی و دیپلماتیک را پیش می برند. پس دیگر انصارالله مهره ای در دست ایران نیست. در این راستا اگر نیروهای انصارالله بتوانند معرب را به کنترل خود در آورند به بیشترین میزان تعیین کنندگی، هم در تحولات میدانی و هم در مناسبات دیپلماتیک خواهند رسید. لذا اگر عربستان سعی می‌کند جنگ یمن را به روابط خودش با ایران گره بزند، نعل وارونه زده است، چرا که ایران دیگر تعیین کنندگی گذشته را بر حوثی ها ندارد. اینجا تنها رفتار تعیین کننده به توقف تجاوز عربستان و تلاش برای مذاکره با انصارالله باز می گردد. اما با این اوصاف و علیرغم نکات گفته شده من هم معتقدم که اگر جنگ یمن باز هم ادامه پیدا کند شرایط امنیتی منطقه روز به روز وخامت بیشتری پیدا خواهد کرد. یعنی کماکان فضای امنیتی بین ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس در دولت سید ابراهیم رئیسی هم وجود خواهد داشت و حتی تشدید هم پیدا می کند. 

یکی دیگر از چالش های امنیتی که بر فضای امنیتی کل غرب اسیا اثرگذار است به تقابل تهران و تل آویو باز می گردد. در این رابطه به نظر می‌رسد از یک سو روی کار آمدن دولت جدید بنت – لاپید و در سوی دیگر دولت سیدابراهیم رئیسی شرایط جدیدی را در حوزه تقابل امنیتی ایران و اسرائیل را رقم خواهد زد. در سایه این نکات وضعیت امنیت چهار سال پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا باز هم شاهد خرابکاری، ترور و کارشکنی در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای ایران و همچنین حملات موشکی، هوایی، پهپادی و تقابل نظامی در حوزه نفوذ منطقه ای ایران از سوی اسرائیل خواهیم بود؟

نکته بسیار مهمی که باید مطرح کرد این است که قطعاً یکی از پارامترهای تعیین کننده امنیت در خاورمیانه به شدت تقابل ایران و اسرائیل بازمی‌گردد. یعنی همواره نوع و شدت تقابل تهران و تل آویو در سمت و سودهی به امنیتی غرب آسیا اثرگذار است. لذا در یک نگاه کلی چون دولت سید ابراهیم رئیسی در یک منتهی الیه گرایش راست رادیکال قرار دارد و در آن سو دولت بنت و لاپید هم نگاهی تند تر از نتانیاهو دارد، مناسبات امنیتی  ذیل تقابل ایران و اسرائیل، هم در پرونده فعالیت‌های هسته‌ای و هم در رابطه با نفوذ منطقه ای و توان موشکی ایران تداوم و حتی تشدید پیدا می کند. یعنی همانگونه که در هشت سال گذشته دولت روحانی اقداماتی از سوی اسرائیل برای کارشکنی و توقف در پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران و همچنین نابودی برجام در دستور کار موساد بوده است، همین نگاه حتی با شدت بیشتر در چهار سال پیش روی دولت رئیسی در دستور کار دولت جدید بنت خواهد بود.

با توجه به این نکته آیا می توان اقدام خرابکارانه امروز چهارشنبه برای یکی از ساختمان های سازمان انرژی اتمی در اطراف کرج را نقطه ای برای آغاز این تقابل امنیتی در نظر گرفت؟

هنوز نمی توان با قاطعیت در این خصوص سخن گفت، اما چون در طول سال‌های گذشته همواره هرگونه خرابکاری و ترور در حوزه هسته‌ای ایران به اسرائیل بازمی‌گردد، نشان می‌دهد که احتمالا دولت بنت هم از همین ابتدا بنا را بر امنیتی کردن هر چه بیشتر فضا با ایران در ابعاد مختلف گذاشته است. ضمن اینکه مانند دولت نتانیاهو از هر تلاش دیپلماتیکی برای عدم احیای برجام هم استفاده می‌کند. پس چهار سال پیش روی دولت رئیسی وضعیت امنیتی بدتر هم خواهد شد. البته باید دید که دولت و کابینه متزلزل و شکننده لاپید - بنت هم تا چه زمانی می تواند به حیاتش ادامه دهد؟

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: احمد بخشایش اردستانی ایران اسرائیل عربستان سعودی خاورمیانه امنیت سید ابراهیم رئیسی


( ۲ )

نظر شما :