دوقطبی حاکم بر کشور

واقع گرایی، حلقه مفقوده شناخت از روسیه در ایران

۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۱۱۱۷۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
علی اخوان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در حال حاضر در محافل خبری ایران نسبت به روسیه دوقطبی محرزی وجود دارد و این دوقطبی به عموم جامعه سرایت کرده است. آن‌گونه که به نظر می رسد آن بخش از جامعه که از سیاست های روسیه حمایت می کنند در اقلیت قرار دارند اما این اقلیت نیز قابل توجه است.
واقع گرایی، حلقه مفقوده شناخت از روسیه در ایران

نویسنده: علی اخوان، دانشجوی دکتری مطالعات روسیه دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل روسیه

دیپلماسی ایرانی: همواره اخبار مربوط به روسیه در محافل اجتماعی در ایران از گیرایی و جذابیت زیادی برای عموم برخوردار بوده است. در طول تاریخ، میان روسیه و ایران به دلایل مختلف، روابط پیچیده و متضلعی حاکم بوده و این سرشت چندوجهی باعث بروز ادراک متفاوت و گاه متعارض در جامعه ایران نسبت به روسیه و سیاست های متخذه این کشور در معادلات دوجانبه و بین المللی شده است. این بینش و تلقی، تنها در سطح عموم جامعه و مردم عادی نبوده است بلکه در سطح نخبگان نیز شاهد تعارض افکار و اندیشه ها در نگرش به روسیه هستیم. تنوع دیدگاه در این موضوع به دلایل مختلف از جمله روابط پرفراز و نشیب در طول تاریخ، همسایگی دیرینه و تاثیرگذاری دو کشور در روندهای بین المللی است. این شکاف فکری در بحران اخیر روابط روسیه و اوکراین بیش از پیش بروز و ظهور یافته و در جامعه ایران در تحلیل های مردمی و نوشته های ژورنالیستی، صف بندی و مرزکشی میان موافقین و مخالفین روسیه به وضوح به چشم می خورد. عمق این ناهمگونی رویکردی، با یک تورق ساده در جراید و مرور اخبار در خبرگزاری ها نمایان است.

در حال حاضر در محافل خبری ایران نسبت به روسیه دوقطبی محرزی وجود دارد و این دوقطبی به عموم جامعه سرایت کرده است. آن‌گونه که به نظر می رسد آن بخش از جامعه که از سیاست های روسیه حمایت می کنند در اقلیت قرار دارند اما این اقلیت نیز قابل توجه است. موافقین روسیه که می توان آنها را روس دوستان ایران نامید این‌گونه استدلال می کنند که در حال حاضر روسیه کشوری است که می تواند متحد و یا حداقل شریک خوبی برای ایران باشد. این گروه روابط تیره ایران و روسیه در سده های گذشته و تجربیات تلخ تاریخی در مناسبات این دو کشور را ناشی از سیاست های رژیم تزاری و شوروی می انگارند و روسیه معاصر را به کلی از ورژن قدیمی این کشور، مجزا و مبرا می دانند. هم راستا بودن منافع ایران و روسیه در برخی از مقاطع در تاریخ معاصر، دلیل روشنی برای طرفداران روسیه است که این کشور را همگرا با منافع و سیاست های ایران قلمداد کنند. یکی از مهمترین مولفه هایی که برای این تفکر اهمیت وافری دارد تضاد روسیه با غرب است. آنها معتقدند روسیه می تواند ایران را در مقابله با سیاست های غرب، علی الخصوص ایالات متحده یاری دهد لذا در حال حاضر نیز از سیاست های روسیه در عرصه بین الملل حمایت می کنند.

طرف دیگر این دوقطبی در محافل خبری و اجتماعی ایران، گروهی هستند که به طور کامل با روسیه مخالف هستند. این گروه که می توان آنها را روس ستیزان ایران نامید این‌گونه استدلال می کنند که روسیه در طول تاریخ ثابت کرده که نمی¬تواند شریک قابل اتکایی باشد. بر اساس این دریچه¬ نگاه، تفاوتی میان روسیه تزاری، شوروی و روسیه معاصر وجود ندارد و هر کدام از این رژیم ها در زمان خود مطابق با منافع خود عمل کردند و توجهی به منافع ملی ایران نداشته اند. این رویکرد، روسیه را یک کشور فرصت طلب می انگارد که در هر مقطعی به دنبال ضربه زدن به ایران بوده و برای تضعیف ایران از هیچ تلاشی چشم پوشی نکرده است. استدلال این گروه در خصوص روابط ایران و غرب این است که ارتباط با روسیه مانع گسترش روابط و دوستی با کشورهای پیشرفته غربی است و همین موضوع، توسعه ایران را به عقب رانده است.

البته استدلال های طرفین این مشاجره اجتماعی تمامی ندارد ولی می توان گفت موارد ذکر شده از مهمترین مولفه های فکری آنهاست. با نگاهی ساده به بنیان های بینشی و طرز تلقی طرفین این دوقطبی، می توان این-گونه استنتاج کرد که هر دو دیدگاه دارای نقاط ضعفی است. مهمترین نقطه ضعف این تحلیل ها، خوشبینانه بودن افراطی و بدبینانه بودن افراطی آنهاست. باید در نظر داشت که با نگاه سیاه و سفید نمی توان به درک صحیحی از اتمسفر واقعی حاکم بر روابط بین الملل دست یافت. واقعیت این است که در جهان کنونی، هیچ سیاه مطلق و هیچ سفید مطلقی وجود ندارد و همه پدیده ها، خاکستری هستند. البته تیرگی و روشنی این رنگ خاکستری محل بحث است اما تفکر صفر و صدی در ارزیابی دقیق و تحلیل منطقی کشورشناسی جایگاهی ندارد. لذا می توان این گونه نتیجه گرفت که حد وسط این دوقطبی روس دوستی و روس ستیزی، نقطه ای است به نام واقع گرایی که متاسفانه به دلیل جهت گیری و نحوه پوشش خبری متناسب با گرایش های سیاسی در رسانه ها، مدت هاست که جامعه ایران روی این نقطه نایستاده است.

کلید واژه ها: ایران و روسیه روسیه روس ستیز روس دوست راشافیل روسوفیل ضد روسی ایران


( ۱۲ )

نظر شما :

سبحان ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۳:۳۹
دو قطبی میان حداکثر ده هزار نفر است. کف جامعه نظر سومی هم دارد.
ناشناس ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۹
هر چند نویسنده ی محترم تلاش کرده راه میانه را در انتهای مقاله توصیه کند اما نتوانسته خود را از دوقطبی موجود ، جدا کند . در قسمت مربوط به توصیف روس دوستان از استدلالهای نقدپذیر و در قسمت مربوط به توصیف روس ستیزان ، از استدلال خوش آب و رنگتر استفاده شده است .‌ این را نیز باید اضافه کنم که روس ستیزان به طور کامل در فضای مجازی و ماهواره ای که در اختیار امریکا و هم تیمی هایش است ، تغذیه فکری می شوند . یعنی یکی از طرفهای دعوا یعنی غرب ، کاملا در بین افکار عمومی ایران حضور دارد و طرف روس خیر . در ضمن این موضوع ربطی به بعد از انقلاب ندارد و مرضی است که از زمان قاجار به جان جامعه ی ما افتاده . قطعا هر دو یعنی روسها و غربیها دشمنان بالقوه ی ما هستند که در مواقعی این دشمنی به فعلیت رسیده و برای توصیف نوع این دشمنی باید خرس روس و روباه غرب را در نظر بگیریم . ‌این که این خرس چندتا از گوسفندان ما را آشکارا برده و آن روباه در نهان چند مرغ و خروس ، مانند خورشید صلوات ظهر معلوم و واضح است .‌ اینکه خسارت کدام بر ما بیشتر بوده ، آی کیوی اندکی می خواهد که متاسفانه اندکش هم در جامعه ی نخبگانی ! ما کمیاب است .
خسرو ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | ۲۰:۳۶
تفکر روسی بشدت منافع محور است و تعریف دوستی و دشمنی با منافع قطعی روسها معنی پیدا میکند گاهی ممکن است همچون مورد سوریه در جهت خواسته های دولت ایران باشد و گاه در همان مورد -- میدان دادن به اسراییل به بهای دوری از ایران باشد در هر حال ذهن مکانیکی روسی نمی تواند تلورانس داشته باشد حتی برای اکراینی که به نوعی برادر تنی روسیه هست چه برسد به ایران مسلمان