اعتمادی که کم‌رنگ شده است

ضربه جنگ ۱۲ روزه به روابط ایران و روسیه

۱۸ شهریور ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۳۵۰۱۶ اخبار اصلی خاورمیانه
مسکو پیش از این با سقوط بشار اسد در سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، یکی از حیاتی‌ترین مشتریان استراتژیک خود را از دست داده است. مسکو با همکاری ایران ضعیف، می‌تواند با چالش بسیار بزرگتری در توانایی خود برای تأثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه روبه‌رو شود.
ضربه جنگ ۱۲ روزه به روابط ایران و روسیه

دیپلماسی ایرانی: کارزار نظامی ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران که با حملات ایالات متحده به سایت‌های هسته‌ای ایران در ۲۲ ژوئن به پایان رسید، روسیه را در موقعیت ژئوپلیتیکی ناخوشایندی قرار می‌دهد. مسکو پیش از این با سقوط بشار اسد در سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، یکی از حیاتی‌ترین مشتریان استراتژیک خود را از دست داده است. مسکو با همکاری ایران ضعیف، می‌تواند با چالش بسیار بزرگتری در توانایی خود برای تأثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه روبه‌رو شود.

یک شریک نزدیک، نه یک متحد

با توجه به اختلاف روسیه با اتحادیه اروپا و ایالات متحده بر سر اوکراین، مسکو به شدت به ایجاد مشارکت‌های اقتصادی و استراتژیک جدید در خاورمیانه و آسیا نیاز دارد. برای این منظور، ایران نقش ایدئولوژیک و ملموسی برای کرملین ایفا می‌کند. به عنوان مثال، تضعیف جمهوری اسلامی می‌تواند بر کریدور حمل و نقل بین‌المللی شمال – جنوب (INSTC) که روسیه را به خاورمیانه متصل می‌کند، تأثیر بگذارد. این پروژه در سال‌های گذشته سهم خود را از مشکلات – عمدتاً مالی – داشته است. علی‌رغم اطمینان‌های اخیر، شبح تشدید بیشتر درگیری‌های نظامی می‌تواند کار بر بخش ۱۶۲ کیلومتری راه‌آهن رشت – آستارا در مرز بین ایران و آذربایجان را پیچیده کند – و ضربه‌ای به اقتصاد روسیه وارد کند که از قبل زیر بار تحریم‌های بین‌المللی در حال فروپاشی بود.

جنگ ۱۲ روزه اخیر همچنین بر همکاری نظامی دوجانبه بین تهران و مسکو تأثیر گذاشت، که از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به طور چشمگیری در حال رشد بود. پس از این حملات، طرف ایرانی اشاره کرد که خرید جنگنده‌های J-10C چینی را به جای Su-35 های روسی در نظر خواهد گرفت. مذاکرات بین تهران و پکن سال‌هاست که ادامه دارد و تمرکز روسیه بر اوکراین، که توانایی آن را برای صادرات سلاح محدود کرده، جمهوری اسلامی را به دنبال تأمین‌کننده دیگری کشانده است.

همچنین مسئله روابط نسبتاً صمیمانه روسیه با اسرائیل مطرح است. علی‌رغم انتقاد شدید مسکو از تل‌آویو به دلیل جنگ آن در غزه و بمباران اخیر ایران، روسیه و اسرائیل همیشه روابط نزدیکی را حفظ کرده‌اند. این دو کشور مدت‌هاست که در سوریه با یکدیگر هماهنگ بوده‌اند – گاهی به ضرر ایران – و هر دو در مهار نفوذ ترکیه ذینفع هستند. بنابراین، روسیه همیشه تلاش کرده است تا یک اقدام متعادل در خاورمیانه را حفظ کند، به این معنی که در عمل روابط مسکو با تهران همیشه به گونه‌ای تنظیم می‌شود که از خصومت آشکار با دولت یهود جلوگیری شود.

و این واقعیت وجود دارد که روسیه همیشه نسبت به ایران دودل بوده است. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی توسط مسکو به عنوان شریکی تلقی شده است که می‌تواند با آن نظم جهانی چندقطبی را ایجاد کند، اما دو طرف هرگز وارد یک اتحاد کامل نشده‌اند. مشارکت آنها همیشه معامله‌ای بوده و پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ نیز به همین شکل باقی مانده است. همکاری نظامی روسیه و ایران – به‌ویژه در حوزه جنگ پهپادی – همراه با تعامل سیاسی گسترده دوجانبه، این دو را بر آن داشت تا با امضای یک توافق‌نامه جامع مشارکت استراتژیک در اوایل سال جاری، روابط خود را ارتقا دهند. با وجود تمام هیاهوی پیرامون این توافق، این توافق فاقد بند دفاع متقابل بود که باعث می‌شد اسرائیل و ایالات متحده قبل از تصمیم‌گیری برای حمله به ایران در ماه ژوئن، دو بار فکر کنند. در نهایت، همکاری استراتژیک ایران با روسیه که مورد تحسین قرار گرفته بود، هنگامی که توسط دشمنان تهران آزمایش شد، ناکافی از آب درآمد.

با این حال، آنچه ممکن است تهران را بیش از هر چیز نگران کند، روابط تا حدودی بهبود یافته مسکو با واشینگتن در دوره دوم دولت ترامپ است. به طور خاص‌تر، رهبران ایران بی‌سروصدا ابراز نگرانی کرده‌اند که مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در اوکراین صرفاً مربوط به کی‌یف نیست، بلکه در مورد بهبود روابط گسترده‌تر بین دو ابرقدرت نیز هست. تهران نگران است که واشینگتن امیدوار است بین مسکو و تهران شکاف ایجاد کند تا برنامه هسته‌ای خود را محدود کند – ترسی که با توجه به اکراه کرملین در تأیید گسترش سلاح‌های هسته‌ای و همکاری‌های گذشته آن با ایالات متحده در تلاش‌های هسته‌ای مانند برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵، ظاهراً موجه است.

بمباران ایران همچنین برای روسیه نیز یک اتفاق ناخوشایند است، زیرا برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ممکن است به طور قابل توجهی به عقب رانده شده باشد. اگرچه روسیه عموماً با ایده ایران مسلح به سلاح هسته‌ای مخالف بوده – مسکو تهدیدهای ایران برای خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) را محکوم کرده است – مسکو ماهرانه از موقعیت اصلی خود در سازمان ملل و نزدیکی‌اش به ایران به عنوان ابزاری برای مذاکره در روابط خود با غرب استفاده کرده است. روسیه امیدوار بوده است که همکاری‌اش با غرب در پرونده ایران در ازای محدود کردن حمایت غرب از اوکراین باشد. اما با توجه به اینکه برنامه هسته‌ای ایران احتمالاً در وضعیت آشفته‌ای قرار دارد، واشینگتن انگیزه کمی برای مذاکره با تهران خواهد داشت و نفوذ روسیه بر ایران بی‌اهمیت خواهد شد.

بیشتر مشترکات تا عدم اشتراکات

با وجود این موانع، انتظار می‌رود ایران و روسیه به همکاری خود برای تغییر شکل چشم‌انداز ژئوپلیتیکی در کشورهای همسایه خود ادامه دهند. یکی از این مناطق، قفقاز جنوبی است، جایی که نفوذ ترکیه تهدیدی برای کاهش نفوذ آنها محسوب می‌شود. آنکارا مشتاق افتتاح کریدور حمل و نقل موسوم به زنگزور است که هدف آن اتصال آذربایجان به منطقه نخجوان و ترکیه است. ایران نگران است که کریدوری که از ترکیه تا ترکمنستان در امتداد مرز شمالی ایران امتداد دارد، نفوذ جمهوری اسلامی را در ارمنستان و در کل قفقاز جنوبی کاهش دهد. روسیه، به نوبه خود، آماده نیست از موقعیت نظامی و اقتصادی برتر خود در جبهه جنوبی خود دست بکشد و نزدیکی ترکیه به آذربایجان مستقیماً با هدف اصلی مسکو برای حفظ این جمهوری شوروی سابق تحت سلطه خود در تضاد است.

در شرق، ایران و روسیه همچنین به آسیای میانه به عنوان یک منطقه مورد توجه استراتژیک نگاه می‌کنند. در ماه مه ۲۰۲۵، تهران میزبان مقامات ارشد راه آهن چین، ترکیه و کشورهای آسیای میانه بود تا در مورد گسترش کریدورهای تجاری از چین به غرب آسیا بحث کنند. روسیه نیز می‌خواهد از پتانسیل اتصال کشف نشده آسیای میانه با هدف نهایی گسترش INSTC  به ایران و افغانستان استفاده کند. روسیه و ایران، افغانستان را به عنوان یک بازار بکر می‌بینند، همان‌طور که طالبان به دنبال دسترسی به مسیرهای تجاری جهانی هستند که بنادر ایران و کریدور شمال – جنوب به عنوان حلقه‌های حیاتی برای آنها در نظر گرفته می‌شوند. تصمیم اخیر روسیه برای به رسمیت شناختن رسمی طالبان به عنوان دولت مشروع افغانستان – که آن را به اولین کشور در جهان تبدیل می‌کند که این کار را انجام می‌دهد – به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن این نتیجه گرفته شده است.

با وجود منافع مشترک، ایران و روسیه همچنان به یکدیگر بی‌اعتماد هستند. جمهوری اسلامی هنوز نارضایتی‌های تاریخی و ترس اساسی از این دارد که ممکن است در نهایت به یک مهره در رقابت گسترده‌تر بین مسکو و واشینگتن تبدیل شود. اگرچه تفاوت در درک تهدید احتمالاً همچنان مانع از آن می‌شود که ایران و روسیه روابط دوجانبه را به یک اتحاد رسمی سوق دهند، اما این دو کشور می‌دانند که یک اتحاد، فضای مانور آنها را محدود می‌کند. با این وجود، روسیه از نزدیک وضعیت ایران را زیر نظر دارد، زیرا یک جمهوری اسلامی واقعاً ضعیف، همراه با سقوط رژیم اسد و تحقیر محور مقاومت، می‌تواند موقعیت منطقه‌ای آن را تضعیف کند. در عین حال، فرصت‌های ناشی از تغییر اتصال اوراسیا همچنان در همسویی بلندمدت دو شریک نقش محوری دارد. شاید همکاری روسیه و ایران در قفقاز جنوبی، قابل توجه‌ترین جنبه همکاری آنها در آینده باشد، زیرا دو کشور برای پیشبرد اهداف مشترک در حیاط خلوت خود با یکدیگر همکاری می‌کنند.

منبع: گالف اینترنشنال فروم / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی 

کلید واژه ها: روسیه ایران جمهوری اسلامی ایران ایران و روسیه ایران و چین جنگ ۱۲ روزه روسیه و جنگ ۱۲ روزه قفقاز کوریدور شمال جنوب روسیه ایران ایران روسیه روسیه اوکراین مسکو تهران


( ۲ )

نظر شما :