سکوت در برابر عربستان، فریاد برای ایران و چین

ریاکاری امریکایی در حمایت از ناآرامی های ایران

۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۱۷۵۴۷ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
بسیاری از داغترین حامیان مداخله، کمتر درد دموکراسی یا حقوق بشر دارند بلکه از چنین نظراتی صرفا به عنوان یک سلاح برای مخالفت با دولتی استفاده می کنند که دوستش ندارند. 
ریاکاری امریکایی در حمایت از ناآرامی های ایران

نویسنده: داوج باندو Doug Bandow

دیپلماسی ایرانی: دولت بایدن تلاش کرد که جنگ روسیه – اوکراین را به عنوان جنگ میان خودکامگی و دموکراسی بفروشد اما این توصیف در جنوب جهانی، خریداری نداشت. در واقع این روایت حتی در واشنگتن هم چنگی به دل نمی زند آن هم پس از سرخم کردن جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده برای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی.

همه دولت های آمریکا، اصول را فدای امنیت کرده اند هرچند ثابت شده که چنین معادله ای غلط است. با این حال، صحنه خیزش ایرانی ها و چینی ها علیه حاکمیت های خود، ناظران را مبهوت کرد اما هیچ کدام از این دو نظام هم آماده کنار آمدن نیستند. اعتراضات در ایران آرامش شده است. در چین هم اعتراضات به سرعت خاموش شد. 

آیا دولت جو بایدن، فرصتی را برای دموکراتیزه کردن دو دشمن آمریکا از دست داد؟ این انتقادی است که حلقه شاهین های نظامی واشنگتن نسبت به دولت دارند. در سال 2009 هم دولت باراک اوباما هدف انتقادات زیادی بود که چرا از جنبش موسوم به سبز در ایران حمایت نکرد. به نظر می رسد پیش زمینه ذهنی این انتقادها، آن است که یک رئیس جمهوری در آمریکا کافی است که لب تر کند تا رژیم ها سرنگون شوند. اما سال 2009، درس دیگری دارد. هرچند ادعاهای مربوط به تقلب در انتخابات اثبات نشد. کسانی که امید به سرنگونی نظام در ایران بسته اند، حمایت گسترده از حاکمیت اسلامی در میان حومه نشینان سنتی را نادیده می گیرند. نکته آخر هم این که آمریکا هیچ ابزار آشکاری برای سرنگونی یک حاکمیت روحانی در اختیار ندارد. صرف اعلام حمایت نمی تواند موازنه داخلی نیروها را به هم بزند. در تندترین حالت، تلاش برای تامین سلاح (برای مخالفان) هم کار آسانی نیست و حکومت هم به خوبی مسلح است.

اگر غرب، در پی ترغیب یک جنگ داخلی (در ایران) برآید، این می تواند یک "موفقیت" فاجعه بار باشد. سوریه نشان می دهد که هزینه های عظیم انسانی، نتیجه چنین وضعیتی خواهد بود. بسیاری از داغترین حامیان مداخله، کمتر درد دموکراسی یا حقوق بشر دارند بلکه از چنین نظراتی صرفا به عنوان یک سلاح برای مخالفت با دولتی استفاده می کنند که دوستش ندارند. 

جنایات مستبدین دوست آمریکا، همچون بن سلمان سعودی، هر وقت که لازم باشد، نادیده گرفته می شود. 

اعتراضات جاری ایران، هرچند طولانی تر از نمونه های پیشین بود اما کوچکتر از ناآرامی های 2009 است. طبقه کارگر چندان گسترده به میدان نیامدند. 

پیشنهاد شده که دیپلمات های ایرانی اخراج شوند. سوال این است که چرا دیپلمات های روسی، چینی و عربستانی اخراج نشوند؟ به هرحال، بسیار مهمتر است که با دشمنان خطرناک خود بیشتر در تماس باشیم تا با دوستان صمیمی. 

سرانجام به تحریم می رسیم اما درباره ایران، چندان تحریمی نمانده که اجرا نشده باشد. تهران از قصابی اقتصادی ترامپ جان سالم به در برد حال آنکه دولت او انتظار داشت که جمهوری اسلامی را به زانو در آورد. 

واشنگتن باید کمی فروتن باشد. مردم غرب نمی توانند کار چندانی برای معترضان ایران انجام دهند. دولت های غربی حتی دستشان از این هم بسته تر است. بهترین راه برای حفاظت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج این است که اصول خود را در داخل زنده نگه داریم. 

مقام های آمریکایی همچنین باید از ریاکاری، نفاق و مقدس مآبی که اغلب بر سیاست خارجی آمریکا حاکم است، دست بر دارند، چیزی که به جنگ ها و ستمکاری های بیرونی می انجامد. 

منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: ایران ایران و امریکا حقوق بشر چین تظاهرات چین امریکا و چین اغتشاشات تظاهرات اعتراضات ایران اعتراضات


( ۵ )

نظر شما :