تکرار ادعاهای ضدایرانی در نشست سران عرب در بغداد

سکوت سوال برانگیز تهران

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۳۲۹۶۷ اخبار اصلی خاورمیانه
احسان هوشمند می نویسد: بار دیگر در بیانیه پایانی نشست سران عرب با ادعاهای ضدایرانی امارات همراهی شد و شرکت‌کنندگان در سی‌وسومین اجلاس سران کشورهای عضو اتحادیه عرب پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در بیانیه‌ پایانی، ادعای واهی اماراتی‌بودن جزایر سه‌گانه ایرانی را تکرار کردند. تکرار ادعاهای امارات در نشست سران عرب در بغداد نکته تازه‌ای نیست اما درباره این بیانیه توجه به چند نکته اساسی و ضروری است.
سکوت سوال برانگیز تهران

احسان هوشمند

دیپلماسی ایرانی: بار دیگر در بیانیه پایانی نشست سران عرب با ادعاهای ضدایرانی امارات همراهی شد و شرکت‌کنندگان در سی‌وسومین اجلاس سران کشورهای عضو اتحادیه عرب پنجشنبه 25 اردیبهشت ماه 1404 در بیانیه‌ پایانی، ادعای واهی اماراتی‌بودن جزایر سه‌گانه ایرانی را تکرار کردند. تکرار ادعاهای امارات در نشست سران عرب در بغداد نکته تازه‌ای نیست اما درباره این بیانیه توجه به چند نکته اساسی و ضروری است.

1- با وجود اینکه سران عرب در بغداد دوباره ادعاهای ضدایرانی امارات را تکرار کرده‌اند اما برخلاف دفعات پیشین تا این ساعت سخنگوی وزارت امور خارجه و دیگر مسئولان ایرانی درباره این وجه ضدایرانی بیانیه سکوت پیشه کرده و واکنشی نداشته‌اند. مشخص نیست که چرا مسئولان کشور و به ویژه سخنگوی دولت و سخنگوی وزارت امور خارجه تاکنون (تا لحظه نگارش این یادداشت) هیچ واکنش جدی و درخوری به بخش ضدایرانی بیانیه سران عرب در بغداد نشان نداده‌اند.

2- به جز روزنامه دنیای اقتصاد و ایسنا، در خبرگزاری‌های رسمی و نشریات مکتوب دو جناح سیاسی کشور هم تاکنون هیچ واکنشی نسبت به صدور آن بخش از بیانیه که علیه تمامیت ارضی ایران موضع گرفته، واکنشی صورت نگرفته است. البته دنیای اقتصاد علیه این بخش بیانیه موضع گرفته اما ایسنا حتی علیه بخش ضدایرانی بیانیه هم موضعی نگرفته و تنها به انعکاس بخش ضدایرانی بیانیه پرداخته است. در دیگر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها حتی به انعکاس بخش ضدایرانی بیانیه هم پرداخته نشده است. خبرگزاری رسمی ایرنا تنها با تیتر تأکید بیانیه پایانی نشست سران عرب در بغداد بر حمایت از مذاکرات ایران و آمریکا و برجسته‌کردن بخش فلسطینی بیانیه و مصائب غزه و حتی منتشرنکردن بخش ضدایرانی بیانیه به بازتاب آن پرداخته است. مشخص نیست چرا خبرگزاری رسمی کشور یعنی ایرنا چنین چشم خود را بر بخش ضدایرانی بیانیه سران عرب در بغداد بسته است. آیا این سیاست رسمی اعلامی مسئولان بالاتر است؟

تسنیم به عنوان یکی از رسانه‌های وابسته به جریان راست در ایران هم بدون هیچ اشاره‌ای به بخش ضدایرانی با تیتر «مخالفت سران عرب با کوچ اجباری مردم فلسطین» به بیانیه پرداخته است. روزنامه جوان هم با نقل قول از تسنیم تنها مخالفت با کوچاندن فلسطینیان توسط اتحادیه عرب را برجسته کرده است. باشگاه خبرنگاران جوان و العالم به عنوان اجزای صداوسیمای کشور هم با برجسته‌کردن بخش مربوط به فلسطین به بیانیه سران عرب در بغداد توجه کرده‌اند. روزنامه همشهری نیز با برجسته‌سازی مسائل غزه به بیانیه پرداخته‌اند. مشخص نیست چرا مقامات رسمی کشور و نیز رسانه‌های دو جناح تاکنون نسبت به بخش ضدایرانی و مغایر با تمامیت ارضی بیانیه سران عرب سکوت کرده‌اند. هیچ یک از چهره‌های سیاسی شناخته‌شده اعم از حامیان دولت، به‌خصوص آنها که درباره هر اتفاق ریز و درشت کشور موضع می‌گیرند و نیز مخالفان دولت تاکنون نسبت به بخش ضدایرانی بیانیه هیچ واکنشی نداشته‌اند! این همسویی هم می‌تواند شائبه‌برانگیز باشد.

3- حدود ۱۱ ماه پیش و در پی برگزاری سی‌ودومین نشست سران اتحادیه عرب در بحرین، نویسنده این یادداشت در نوشته‌ای در روزنامه شرق خطاب به مسئولان دستگاه‌های رسمی کشور و وزارت امور خارجه یادآور شد که سال آینده نشست اتحادیه عرب در بغداد برگزار می‌شود و ضروری است به دلیل روابط نزدیک و دوستانه ایران با عراق و هزینه‌های سنگینی که ایران برای حفظ عراق و عدم تسلط داعش بر این کشور پرداخته و نیز تاکنون از حقوق خود درباره دریافت غرامت از کشور عراق به علت تجاوز صدام حسین به ایران اقدام حقوقی خاصی انجام نداده و حتی تاکنون به جدیت پیگیر اعلام رسمیت دوباره قرارداد الجزایر توسط عراق نبوده، بایسته است در فرصت حدود یک‌ساله‌ای که تا کنفرانس سران در بغداد باقی است، به صورت دیپلماتیک از ظرفیت‌های کشور به صورت همه‌جانبه استفاده شود تا در بغداد این بخش از بیانیه حذف شود یا سران عرب دچار دوصدایی شوند که البته مشخص نیست در این مدت یک‌ساله که فرصت وجود داشته، وزارت امور خارجه آیا اقدام خاصی در این باره انجام داده یا خیر و مشخص نیست استدلال طرف عراقی چه بوده است.

در یادداشت سال پیش تأکید شد دفاع از تمامیت ارضی یکی از بنیادی‌ترین وظایف دستگاه‌های دولتی است. این وظیفه تنها به دستگاه‌های نظامی و لشکری مربوط نیست و همه دستگاه‌های دولتی و کشوری از جمله دستگاه‌های مرتبط با سیاست خارجی در برابر آن وظایفی بر عهده دارند و در فرصت پیش‌رو ضروری است به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود «تا در نشست آینده اتحادیه عرب در کشور دوست یعنی عراق ادعاهای واهی و ضدتاریخی امارات زمینه طرح و تصویب نیابد. هر نوع کم‌کاری و سستی در این باره به معنای فرصت‌سوزی است. تا فرصت هست، باید با تمام قدرت کوشید تا در نشست بعدی اتحادیه عرب در برابر ادعاهای واهی امارات سدی جدی ایجاد کرد. ادعاهای ضدایرانی امارات و اتحادیه عرب نیازمند اقدامات و واکنش عقلایی است، آیا چنین اراده‌ای در دستگاه‌های مسئول وجود دارد؟»

در هر حال در روز پنجشنبه در بیانیه پایانی اتحادیه عرب در بغداد باز ادعاهای ضدایرانی امارات تکرار شد، درحالی‌که پیش، حین و پس از نشست اتحادیه عرب هیچ صدایی به صورت عمومی و رسمی از طرف مقامات ایرانی بلند نشد تا به طرف عراقی این مهم یعنی تأکید بر لزوم پرهیز از تکرار ادعاهای ضدایرانی را یادآور شود. امروز ضروری است تا به عنوان یک مطالبه عمومی از مسئولان سیاست خارجی کشور پرسش شود که در یک سالی که تا نشست سران عرب در بغداد فرصت بود، این دستگاه چه اقداماتی برای پیشگیری از تکرار ادعاهای ضدایرانی سران عرب انجام داده بود؟

آیا اصولا اقدامی صورت گرفت؟ چه اقداماتی و توسط چه کسانی و به چه شکلی و در کجا انجام شد؟ نتیجه چنین اقدامات دیپلماتیکی چه بود؟ اگر نتیجه‌ای حاصل شد، ابعاد آن چیست؟ اگر نتیجه‌ای حاصل نشد، چرا؟ آیا با توجه به دوستی ایران با کشورهایی نظیر عراق و عمان و قطر، تلاش شد تا این کشورها با رویکرد ایران هماهنگ شوند؟ همچنین ضروری است که مسئولان سیاست خارجی کشور پاسخ دهند آیا رابطه ایران و آمریکا بر چنین وضعیتی درباره ادعاهای ضدایرانی امارات اثر داشته و اگر پاسخ مثبت است، ابعاد این اثرگذاری چیست؟ و در پایان به اطلاع عموم برسد چرا تاکنون درباره بخش ضدایرانی بیانیه سکوت کرده‌اند؟/شرق

کلید واژه ها: عراق جزایر سه گانه امارات ایران اتحادیه عرب


نظر شما :

مهراب لاهیجانی ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۰:۴۵
به‌عنوان یک ناظر منتقد، بر این باورم که هیچ‌گونه مصلحتی، حتی در میدان‌های بزرگ‌تر ژئوپلیتیکی و اقتصادی، نمی‌تواند سکوت در برابر ادعای ارضی را توجیه کند. اما از منظر تحلیلی، شاید بتوان فهمید که این سکوت در بستری پیچیده‌تر رخ می‌دهد. امارات، به‌ویژه در دهه گذشته، به نوعی «اسرائیل اقتصادی» در منطقه بدل شده؛ یک موجودیت متصل به منافع ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، که با ابزارهایی چون تجارت، سرمایه‌گذاری و بانک‌داری، سیاست را مدیریت می‌کند. روابط اقتصادی ایران با امارات نیز متأسفانه بخشی از همین معادله است. هرچند ایران از نظر تئوریک می‌تواند با ارزهایی چون یوان، روبل و روپیه مبادله کند، اما در عمل، «درهم امارات» همچنان یکی از اصلی‌ترین کانال‌های تراکنش‌های ارزی کشور است. درهم، به‌عنوان مشتقی از دلار، نقشی فراتر از یک ارز منطقه‌ای دارد و واسطه‌ای است که ایران از طریق آن به نظام مالی جهانی وصل می‌ماند. این وابستگی، آگاهانه یا ناآگاهانه، به ایران اجازه می‌دهد پیام دهد که هنوز قصد خروج کامل از نظم جهانی را ندارد. اما هزینه این انتخاب، آن‌گاه که به بهای سکوت در برابر تعرض به مرزهای رسمی و تاریخی کشور تمام شود، بسیار سنگین خواهد بود. تمامیت ارضی نه کالایی اقتصادی است و نه متغیری وابسته به شرایط؛ مرزها خط قرمز هر کشور مستقلی هستند، و نمی‌توان آن‌ها را در بازی‌های سیاسی و مالی گم کرد. اگر ایران می‌خواهد بازیگری مؤثر در منطقه و جهان باشد، پیش از هر چیز باید صلابت خود را در دفاع از خاک خود نشان دهد. در غیر این‌صورت، دشمنان کوچک و بزرگ، همین سکوت‌ها را به حساب ضعف خواهند گذاشت.