اقتدار موشکی و علمی ایران؛

قهرمانان گمنام و سکوت سینمای جنگی و استراتژیک

۱۲ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۴۳۲۸ اخبار اصلی سینما دیپلماسی
نویسنده خبر: فاطمه خادم شیرازی
فاطمه خادم شیرازی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: سینمای جنگی و حتی سینمای استراتژیک ایران فاصله‌ای آشکار با بازنمایی این اقتدار و قهرمانان گمنام دارد. تاکنون هیچ فیلم جریان‌ساز و تاثیرگذاری که عملیات‌های نمادین موشکی یا زندگی دانشمندان امنیتی را به‌شکل دراماتیک و الهام‌بخش روایت کند، ساخته نشده است.
قهرمانان گمنام و سکوت سینمای جنگی و استراتژیک

دیپلماسی ایرانی: در برهه‌ای که تحولات راهبردی منطقه و بحران‌های جهانی با سرعتی بی‌سابقه بر زندگی ملت ایران سایه افکنده، اقتدار دفاعی به یکی از ارکان حیاتی بقای ملی بدل شده است. در دو دهه اخیر، ایران با عبور از تهدیدهای متنوع، به سطحی از بازدارندگی بومی دست یافته که دستاوردهای شاخص آن در حوزه موشکی و علمی – خصوصاً پیشرفت‌های هسته‌ای – نمایان است. عملیات‌های بی‌نظیر موشکی، مانند حمله به دیرالزور، واکنش به ترور سرداران برجسته و مقابله با تجاوزات اسرائیل، بارها به صدر اخبار جهانی رسیده و نمونه‌ای از فناوری پیشرفته و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را به نمایش گذاشته است.

اقتدار موشکی و فناوری هسته‌ای ایران فراتر از ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی، اعتماد به نفس ملی را بالابرده، روحیه مقاومت و خودباوری را تقویت کرده است. دانشمندانی چون شهید فخری‌زاده، علی‌محمدی، شهریاری و احمدی‌روشن صرفاً متخصص نبودند؛ آنان به‌ نمادهای پیشرفت و غرور ملی و همچنین قربانیان تقابل قدرت‌های جهانی با استقلال‌خواهی ایرانی بدل شدند. پس از هر رخداد مهم، تحلیل‌های بین‌المللی متعددی در تحسین یا نقد قدرت فنی ایران منتشر شد و بسیاری از تغییر موازنه‌های منطقه‌ای سخن گفتند.

با این حال، سینمای جنگی و حتی سینمای استراتژیک ایران فاصله‌ای آشکار با بازنمایی این اقتدار و قهرمانان گمنام دارد. تاکنون هیچ فیلم جریان‌ساز و تاثیرگذاری که عملیات‌های نمادین موشکی یا زندگی دانشمندان امنیتی را به‌شکل دراماتیک و الهام‌بخش روایت کند، ساخته نشده است. اغلب آثار محدود به دفاع مقدس هشت‌ساله یا تولیدات شعاری و تلویزیونی بوده‌اند. حتی در مستندسازی هم، جز چند محصول سفارشی، از ارائه روایت‌های چندلایه انسانی یا نمایش دراماتیک زندگی فرماندهان پروژه‌های حساس خبری نیست. چهره‌هایی که نه فقط با دشمن خارجی، بلکه با تهدیدات داخلی و سوءقصد دائمی می‌جنگیدند، نزد افکار عمومی ناشناخته مانده‌اند و سینمای ایران موفق نشده است آنان را به تصویری ماندگار و الهام‌بخش تبدیل کند.

دلایل این انفعال بسیار فراتر از سانسور و خطوط قرمز امنیتی است؛ هرچند محدودیت اطلاعات، بخشی از واقعیت را تشکیل می‌دهد. اما بخش عمده این نقصان، ریشه در نگرش قالبی سینماگران ایران دارد؛ بسیاری از کارگردانان، فیلمنامه‌نویسان و تهیه‌کنندگان دغدغه‌ی اقتدار ملی را ندارند و تصویر آنان از قهرمان، بیشتر یک ضدقهرمان آسیب‌دیده است. فقدان الگوی قهرمانی مدرن و قابل الهام، یکی از ضعف‌های بزرگ سینمای معاصر ایران است. اغلب ترجیح می‌دهند با رویکرد اجتماعی – انتقادی به روایت آسیب‌های فردی یا مسائل جامعه بپردازند؛ رویکردی که در جشنواره‌های جهانی بیشتر دیده می‌شود. به همین دلیل، قهرمان‌سازی یا به ابتذال کشیده می‌شود یا مورد غفلت قرار می‌گیرد؛ و کمتر حضور قهرمانان علمی و مهندسی در آثار سینمایی را شاهد هستیم.

از سوی دیگر، نهادهای متولی و سفارش‌دهنده نیز عمدتاً به کلیشه‌های تبلیغاتی و تولیدات گزارشی و کوتاه‌مدت بسنده کرده‌اند. حتی بودجه‌های کلان هم اغلب صرف پاسداشت‌های مناسبی، نمایشگاه یا کلیپ‌سازی سطحی می‌شود و خلق شخصیت ماندگار و روایت انسانی کمتر دیده می‌شود.

بازار سینمای ایران نیز به شدت گیشه‌محور و متمایل به کمدی شده است. سرمایه‌گذاران و مدیران فرهنگی به موفقیت احتمالی فیلم‌هایی درباره دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان نظامی باور چندانی ندارند و تصور می‌کنند بیشتر تماشاگران با طنز و قصه‌های خانوادگی و اجتماعی ارتباط برقرار می‌کنند. این ذهنیت، فاصله میان سینما و هویت ملی را عمیق‌تر کرده است.

فراتر از این ها، زمینه فرهنگی و تاریخی نیز موثر است. روشنفکری ایرانی عمدتاً در ستیز با ساختار قدرت نهادینه شده، و اغلب حتی نسبت به شخصیت‌های اقتدارآفرین، رویکرد انتقادی دارد. در چنین فضایی، تمایل به قهرمان‌سازی ضعیف است و اگر هم سراغ سوژه‌های ملی برود، بیشتر جنبه شکست‌ و رنج شخصی را به تصویر می‌کشد تا شکوه و غرور ملی.

هم‌زمان، سینمای جهان، به‌ویژه هالیوود و نیز فرانسه، روسیه و هند، قهرمان‌سازی و اقتدار ملی را محور اصلی آثار خود قرار می‌دهند. آنان نه فقط قهرمانان نظامی، بلکه دانشمندان و نخبگان علمی را هم در دل روایت‌هایی انسانی، چندوجهی، عاشقانه و خانوادگی نمایش می‌دهند؛ آثاری مانند «بازی تقلید» (آلن تورینگ)، «چهره‌های پنهان» (زنان دانشمند ناسا)، یا حتی فیلم‌های اکشن و جاسوسی روز. این فیلم‌ها هم تماشاگر داخلی را جذب می‌کنند، هم در جهان الهام‌بخش هستند.

در ایران، نبود پرداخت انسانی و دراماتیک به زندگی دانشمندان دفاعی موجب‌ شده روایت‌شان اغلب به سطح گزارش و خبر تنزل پیدا کند؛ و چهره‌های آنان هنوز در حافظه تصویری ملت نهادینه نشده است. برای نسل جدید نیز نامشان، گاه با رمز و ابهام همراه است.

حتی با وجود محدودیت‌های اطلاعاتی و سانسور، راه برای بازآفرینی غیرمستقیم و الهام گرفتن از این شخصیت‌ها باز است. برخورد هنرمندانه با درام‌نویسی و شخصیت‌پردازی مدرن می‌تواند آنان را به الگو بدل سازد، بی‌آنکه امنیت ملی آسیب ببیند. اما غلبه نگاه گزارشی و شعارمحور، ناتوانی در روایت هیجان، رنج، عشق و امید، مانع اثرگذاری آثار در این زمینه شده است و گوهر قهرمانان همچنان ناشناخته باقی مانده است.

در ارزیابی نهایی، فقدان آثار الهام‌بخش درباره اقتدار موشکی و دانشمندان شهید ناشی از ترکیب عوامل ساختاری، نگرشی، مدیریتی و اجتماعی است؛ و غیبت سیاست‌های هویتی، کمبود تربیت فیلمسازان دغدغه‌مند و غفلت از پیوند دانش و سینما، فرصت‌های تاریخی برای شکل‌دهی سرمایه فرهنگی و هویتی را از بین برده است.

فاطمه خادم شیرازی

نویسنده خبر

کلید واژه ها: سینما فاطمه خادم شیرازی موشک دانشمندان هسته ای دانشمندان موشکی مهندس ایران ملّی روایت الهام الهام بخش اقتدار


( ۲ )

نظر شما :