اقتصاد مهمترین بازوی قدرت است

پیامدهای حضور چین در خلیج همیشه فارس

۱۷ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۴۳۹۷ اخبار اصلی خاورمیانه
محمد بیدگلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: در واقع اقتصاد مهم‌ترین بازوی قدرت این کشور در سال‌های اخیر بوده البته که قطعاً چین آرزو‌های بالاتری را برای خود متصور است و بعید نیست این اژد‌های قرمز بعد از بعد اقتصادی به تقویت بعد نظامی خود بپردازد. 
پیامدهای حضور چین در خلیج همیشه فارس

نویسنده: محمد بیدگلی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا و کارشناس مسائل ایران

دیپلماسی ایرانی: چین از کشورهایی است که با منطقه خلیج فارس روابط سنتی و دیرینه داشته است. در زمان امپراطوران سلسله تانگ، راه دریایی خلیج فارس و تنگه هرمز تا بندر کانتون در چین کشیده شده و به صورت یکی از طولانی ترین راههای دریای جهان درآمده بود و حکمرانان دو منطقه با تلاش در راه تضمین امنیت آن درحوزه نفوذ خویش، بازرگانان را به مبادله کالا تشویق می کردند و کار به جایی رسید که دراین دوران راه دریایی مزبور رقیب جاده ابریشم شد و در گسترش مناسبات اقتصادی و فرهنگی بین چین و کشورهای خاورمیانه و اروپا نقش اساسی را ایفا کرد. 

ظهور اسلام مصادف با رونق راه دریایی بین خلیج فارس و چین بود و اسلام از طریق راه آبی و بیشتر توسط ایرانیان به چین راه یافت و در این مسیر به هندوستان، اندونزی، تایلند و ویتنام نیز سرایت نمود. 

چینی ها از سال ۱۹۷۰ به این نتیجه رسیدند که واقعیت های موجود در جهان با آنچه آنها می پندارند تفاوت می کند. آنها متوجه شدند جهان بر اساس ایدئولوژی آنها اداره نمی شود بلکه بر اساس تولید ناخالص ملی، فن آوری و بالا بردن توان اقتصادی بر مبنای جهانی شدن است که می توان در تصمیم گیری های بین المللی تاثیرگذار باشد. در ذهن سیاستمداران چینی دوست و دشمن معنایی ندارد و این کشور سعی دارد با استفاده از درهم تنیدگی اقتصادی با کشور‌های غرب آسیا، خصوصاً کشور‌های حوزه خلیج‌فارس به خود درصدد تأثیرگذاری و نفوذ در تصمیم‌گیری این کشور‌ها با استفاده از اهرم اقتصادی خود است. 

کشور چین به سه علت به خلیج فارس نیاز دارد که می توان از آنها به عنوان نیازهای این کشور در این منطقه نام برد که عبارتند از: الف. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی خلیج فارس؛ ب. ذخایر عظیم نفت و گاز؛ ج. بازار مصرف. اما مهمترین و موثرترین عامل در گرایش چین به منطقه خلیج فارس را می توان همان مورد دوم، یعنی ذخایر عظیم نفت و گاز خلیج فارس عنوان کرد. چین به دلیل اتخاذ سیاست‌های اقتصادی خود به انرژی بیشتر نیاز دارد و مهمترین منطقه برای نائل آمدن به آن، خلیج فارس است.

بررسی رفتار بازیگران مختلف در عرصه نظام بین‌الملل که مستقیما با راهبردهای امنیتی -  سیاسی ایران مرتبط هستند، حائز اهمیت است. ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد سعی کرد تا ساختار سیاسی جهان را تحت عنوان نظام نوین جهانی پایه ریزی کند. در این سناریو ایالات متحده آمریکا جهان ژئوپلیتیک را چنین تصور کرده است که در قرن بیست و یکم منابع انرژی کمیاب، تاثیرگذارنده و تصمیم گیرنده هستند و کنترل بر انرژی کنترل بر نظام جهانی خواهد بود. 

می توان گفت خلیج فارس از نظر ذخایر نفتی در مقایسه با سایر نقاط دنیا دارای مزیت های زیادی مانند هزینه پایین تولید، سهولت استخراج، مازاد ظرفیت تولید، کیفیت بالای نفت خام منطقه، سهولت حمل و نقل و امکان کشف ذخایر جدید نفتی وسیع در منطقه است.

چین سعی دارد به‌عنوان یک بازیگر هوشمند بدون اینکه به نیروی نظامی متوسل شود، جای آمریکا را در خلیج‌فارس بگیرد. 

در واقع اقتصاد مهم‌ترین بازوی قدرت این کشور در سال‌های اخیر بوده البته که قطعاً چین آرزو‌های بالاتری را برای خود متصور است و بعید نیست این اژد‌های قرمز بعد از بعد اقتصادی به تقویت بعد نظامی خود بپردازد. 

چشم‌انداز چینی، کشورهای عربی را به پل همگرایی و بهبود نزدیک کرده است و شکی نیست که در سال‌های آتی، آنها برنامه‌های جدیدی برای ساختن رویای چینی در راستای نوسازی ملی و گسترش آن از طریق روابط بین‌المللی ارائه خواهند داد.

کلید واژه ها: چین خلیج فارس امریکا ایالات متحده امریکا چین و خلیج فارس منطقه


نظر شما :