توجیهات قیصرگونه برای تداوم سیاست‌های خودکامگی

ترامپ دیکتاتور نیست اما شاید بدتر باشد

۱۳ آبان ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۶۰۱۰ اخبار اصلی آمریکا
رئیس جمهور ترامپ عدم تعادل تجاری را یک وضعیت اضطراری ملی اعلام کرده است. او ادعا می‌کند که قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین‌المللی یا IEEPA مصوب سال ۱۹۷۷ – قانونی که کلمه "تعرفه" را ذکر نمی‌کند – به او قدرت کامل و بدون محدودیت برای وضع تعرفه‌ها برای مقابله با آن وضعیت اضطراری می‌دهد. او از این اختیار ادعایی برای مجازات برزیل – که با آن مازاد تجاری داریم – استفاده کرده، زیرا دولت فعلی در حال پیگرد قانونی متحدی است که او نیز در دزدیدن یک انتخابات سعی داشته است.
ترامپ دیکتاتور نیست اما شاید بدتر باشد

نویسنده: جونا گولدبرگ (Jonah Goldberg) روزنامه‌نگار و ستون‌نویس روزنامه لس‌آنجلس تایمز، استاد موسسه امریکن انترپرایز که پیش از این برای دو دهه سردبیر ارشد نشنال ریویو بوده است. او ستون‌نویس هفتگی تایمز و از نویسندگان CNN نیز هست. گلدبرگ که ساکن واشینگتن دی‌سی است همچنین نویسنده سه کتاب پرفروش نیویورک تایمز است که جدیدترین آنها «خودکشی غرب» است. 

دیپلماسی ایرانی: ژولیوس سزار هنوز هم سایه‌ی بلندی دارد. به لطف ژولیوس، ما یک تقویم ۱۲ ماهه – و سال کبیسه – داریم. ژوئیه به نام او نامگذاری شده است (اگرچه سالاد اینطور نیست). کلمات "تزار" و "قیصر" که اکنون تقریباً منسوخ شده‌اند، به سادگی به معنای "قیصر" بودند.

همچنین می‌توانیم از سزار به خاطر دوام اصطلاح "دیکتاتور" تشکر کنیم. او اولین دیکتاتور رومی نبود، بلکه بدنام‌ترین آنها بود. در جمهوری روم، عنوان و اختیار "دیکتاتور" گاهی اوقات توسط سنا به فردی اعطا می‌شد تا با یک مشکل بزرگ یا اضطراری مقابله کند. معمولاً این دوره بیش از شش ماه طول نمی‌کشید – اگر بحران حل می‌شد، کوتاه‌تر – زیرا رومی‌ها از هر چیزی که بوی سلطنت می‌داد، متنفر بودند.

وقتی سزار از روبیکون (جایی که این عبارت را می‌گیریم) عبور کرد، دشمنانش در سنا فرار کردند. بنابراین، سناتورهای باقی مانده او را به مدت ۱۱ روز دیکتاتور نامیدند تا انتخابات جدیدی برگزار کنند. دومین دیکتاتوری او به مدت ۱۰ سال تعیین شد و سپس سرانجام او دیکتاتور مادام العمر نام گرفت.

در قرن‌های پس از آن، سزاریسم، نه دیکتاتوری، کلمه واقعاً کثیفی بود، حداقل برای دوستداران آزادی.

حتی در آمریکا، دیکتاتور هنوز هم تا حدودی آن بار معنایی «حل‌کننده مشکلات اضطراری» را داشت. در طول رکود بزرگ، بسیاری از آمریکایی‌ها دقیقاً آرزوی چنین مردی را داشتند. والتر لیپمن، ستون‌نویس افسانه‌ای لیبرال، در آغاز رکود بزرگ نوشت: «یک نوع دیکتاتوری ملایم به ما در سخت‌ترین نقاط مسیر پیش رو کمک خواهد کرد.»

در روز تحلیف فرانکلین دی. روزولت در سال ۱۹۳۳، نیویورک هرالد تریبون تیتر تأییدآمیزی منتشر کرد: «برای دیکتاتوری در صورت لزوم». بسیاری از دستیاران و وزرای کابینه به همان روشی که گاهی اوقات مقامات را «تزار» می‌نامیم – مانند تزارهای مواد مخدر، تزارهای مرزی، حتی «تزار مشاغل سبز» و غیره – «دیکتاتور» لقب گرفتند.

بعدها هیتلر و استالین بودند که بیشتر بار معنایی «آقای اصلاح‌طلب» را از «دیکتاتور» پاک کردند.

اما داستان عبرت‌آموز واقعی از همان ابتدا وجود داشت. دیکتاتوری – اعطای اختیارات نامحدود در مواقع اضطراری موقت – همان چیزی است که قیصرگرایی را ممکن می‌سازد. با دادن «قدرت خودسرانه» به یک نفر برای اعلام جنگ، وضع مالیات یا اعطای امتیازات برای حفظ محبوبیت خود در بین مردم، وسوسه تبدیل شدن به قیصر بسیار زیاد است.

برخی – مانند سینسیناتوس، جورج واشینگتن یا آبراهام لینکلن – می‌توانند مقاومت کنند، اما تنها چیزی که نیاز دارید یک انسان فانی کمتر است تا قدرت بی‌مورد به او داده شود تا کل آزمایش حکومت جمهوری فرو بریزد. این تاریخ جمهوری‌ها تا سال ۱۷۸۹ بود، به همین دلیل است که بنجامین فرانکلین پس از کنوانسیون قانون اساسی اظهار داشت که تدوین‌کنندگان قانون اساسی «یک جمهوری به ما داده‌اند، اگر بتوانیم آن را حفظ کنیم.»

بنیانگذاران غرق در تاریخ روم بودند. قانون اساسی برای جلوگیری از چنین وسوسه‌ای طراحی شده است. اما بنیانگذاران همچنین می‌دانستند که گاهی اوقات یک رئیس جمهور باید در مواقع اضطراری اختیارات فوق‌العاده‌ای داشته باشد. به هر حال، نهاد یک دیکتاتور به حفظ جمهوری برای قرن‌ها کمک کرده بود تا اینکه قیصرگرایی قیصر آن را به یک امپراتوری تبدیل کرد.

خلاصه اینکه، اختیارات اضطراری فقط در مواقع اضطراری واقعی ضروری هستند. سابقه طولانی در اعلام وضعیت اضطراری توسط روسای جمهوری آمریکا نه برای حل بحران، بلکه برای به دست آوردن قدرتی که بحران‌ها به آنها می‌دهند، وجود دارد. جو بایدن سعی کرد از همه‌گیری کووید-۱۹ برای لغو ۴۳۰ میلیارد دلار وام دانشجویی که هیچ اختیاری برای لغو آن نداشت، استفاده کند.

رئیس جمهور ترامپ عدم تعادل تجاری را یک وضعیت اضطراری ملی اعلام کرده است. او ادعا می‌کند که قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین‌المللی یا IEEPA مصوب سال ۱۹۷۷ – قانونی که کلمه "تعرفه" را ذکر نمی‌کند – به او قدرت کامل و بدون محدودیت برای وضع تعرفه‌ها برای مقابله با آن وضعیت اضطراری می‌دهد. او از این اختیار ادعایی برای مجازات برزیل – که با آن مازاد تجاری داریم – استفاده کرده، زیرا دولت فعلی در حال پیگرد قانونی متحدی است که او نیز در دزدیدن یک انتخابات سعی داشته است.

و همین هفته گذشته، ترامپ اعلام کرد که یک تبلیغ طرفدار تجارت آزاد که توسط دولت استان انتاریو کانادا با استفاده از سخنان رئیس جمهور ریگان خریداری شده است – توجیهی برای افزایش ۱۰ درصدی دیگر تعرفه‌ها بر کل کاناداست. بدون احتساب نفت، ما با کانادا نیز مازاد تجاری داریم. ما نفت زیادی از کانادا می‌خریم زیرا آنها آن را با نرخی کمتر از بازار به ما می‌فروشند.

اینها شرایط اضطراری نیستند. و همچنین کسری تجاری، به طور کلی. آیا کسری تجاری با فروشگاه مواد غذایی محلی شما یک وضعیت اضطراری است؟

وکلای ترامپ استدلال کرده‌اند که سلب این قدرت دائمی و نامحدود از رئیس‌جمهور فاجعه‌بار خواهد بود، که خود یک استدلال قیصرگرایانه است: من باید قدرت نامحدودی داشته باشم تا شما را ایمن نگه دارم.

قانون IEEPA کنگره را ملزم می‌کند که هر شش ماه یک بار اقدامات رئیس‌جمهور را بررسی کند. اما جمهوری‌خواهان کنگره قوانین را تغییر داده‌اند تا خود را از توانایی بررسی اقتداری که ترامپ از آن سوءاستفاده می‌کند، محروم کنند.

ترامپ دیکتاتور نیست، اما همان‌طور که بنجامین فرانکلین فهمید، جمهوری‌خواهان نه به این دلیل که قیصرهای احتمالی قدرت را به دست می‌گیرند، بلکه به این دلیل شکست می‌خورند که بزدلان قدرت را به آنها می‌دهند – به بهانه دروغین وضعیت اضطراری.

منبع: لس‌آنجلس تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱

کلید واژه ها: امریکا آمریکا ایالات متحده امریکا دونالد ترامپ جو بایدن حزب جمهوری خواه حزب جمهوریخواه امریکا قیصر سزار


نظر شما :