نگاه مثبت قاهره به تهران بر خلاف تصورها

آیا مصر واقعا می‌تواند میانجی‌گر ایران و آژانس باشد؟

۰۳ آذر ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۳۶۳۹۳ اخبار اصلی پرونده هسته ای خاورمیانه
مقامات و تحلیلگران مصری اکنون دخالت فزاینده قاهره در پرونده هسته‌ای ایران را به عنوان یک مسئله غیرقابل انکار بقای ملی، نه صرفاً فرصت‌طلبی دیپلماتیک، مطرح می‌کنند.
آیا مصر واقعا می‌تواند میانجی‌گر ایران و آژانس باشد؟

نویسنده: صالح سالم

دیپلماسی ایرانی: در ساعات اولیه ۱۶ نوامبر ۲۰۲۵، بدر عبدالعاطی، وزیر امور خارجه مصر، بار دیگر در نیمه‌شب آتش را شعله‌ور کرد. ابتدا، تماسی طولانی با همتای ایرانی خود، عباس عراقچی، در تهران، و سپس تماسی دیگر با رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) در وین.

چنین حجمی از دیپلماسی شبانه در طول سال گذشته به امری عادی تبدیل شده، زیرا مصر به طور غیرمنتظره و بحث‌برانگیزی خود را در مرکز تلاش‌ها برای مهار برنامه هسته‌ای ایران قرار داده است.

این تغییر پس از زلزله‌های منطقه‌ای ناشی از وقایع ۷ اکتبر ۲۰۲۳، سرعت بیشتری گرفت.

با حواس‌پرتی ایالات متحده، اختلاف اروپا و عقب‌نشینی عربستان سعودی پس از تنش‌زدایی با ایران در سال ۲۰۲۳ با میانجیگری چین، خلائی در قلب مدیریت بحران خاورمیانه ایجاد شد.

قاهره که مدت‌ها به رده دوم تأثیرگذاران منطقه‌ای تنزل یافته بود، فرصتی را دید و به سرعت برای اشغال آن اقدام کرد.

مقامات و تحلیلگران مصری اکنون دخالت فزاینده قاهره در پرونده هسته‌ای ایران را به عنوان یک مسئله غیرقابل انکار بقای ملی، نه صرفاً فرصت‌طلبی دیپلماتیک، مطرح می‌کنند.

مروات زکریا، متخصص برجسته ایران در مرکز دولتی مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام در مصر، گفت: «منطق ساده است. اگر بحران هسته‌ای ایران از طریق مذاکره حل نشود، منطقه به چرخه جدیدی از تشدید تنش‌ها خواهد افتاد. مصر، به دلیل جغرافیا، جمعیت و شریان‌های اقتصادی در معرض خطر خود، خود را در خط مقدم این طوفان خواهد یافت.»

زکریا در گفت‌وگو با روزنامه نیو عرب هشدار داد که هرگونه درگیری جدید منطقه‌ای، ناگزیر توجه و منابع جهانی را از پرونده فلسطین، به ویژه آتش‌بس شکننده غزه که قاهره سرمایه سیاسی عظیمی برای حفظ آن سرمایه‌گذاری کرده است، منحرف خواهد کرد.

او گفت: «غزه به نقطه صفر بازگردانده خواهد شد. تهدید امنیت ملی مصر از یک نوار غزه کنترل نشده، چه از طریق جریان پناهندگان، قاچاق سلاح یا سرایت جهادی‌ها، با شدت بیشتری باز خواهد گشت و قاهره شرکای بین‌المللی بسیار کمتری خواهد داشت که به کمک به مدیریت آن مایل یا قادر باشند.»

ترس از گسترش سلاح‌های هسته‌ای

سایر تحلیلگران می‌گویند، میانجیگری پرانرژی مصر بین تهران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی صرفاً برای افزایش اعتبار منطقه‌ای نیست، بلکه تلاشی حساب‌شده برای جلوگیری از گسترش دامنه خشونت منطقه‌ای است که می‌تواند منابع از پیش محدود این کشور را تحت الشعاع قرار دهد و بار دیگر مرز غزه را به فوری‌ترین سردرد امنیتی مصر تبدیل کند.

در همین حال، مصر دهه‌هاست که بشارت خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای را می‌دهد، به ویژه از زمانی که اسرائیل در دهه ۱۹۶۰ به سلاح هسته‌ای دست یافت.

تحلیلگران می‌گویند، یک ایران مسلح به سلاح هسته‌ای، که توسط زرادخانه اسرائیل تحریک شده است، تقریباً مطمئناً آبشار دیگری را که در نهایت به نیل می‌رسد، شعله‌ور خواهد کرد.

در میان سایر بازیگران منطقه‌ای، عربستان سعودی بارها اعلام کرده است که بیکار نخواهد نشست و ترکیه با فشار شدید داخلی برای پیروی از این روند روبه‌رو خواهد شد. استراتژیست‌های مصری نگرانند که کشورشان، که در حال حاضر با بحران اقتصادی و جمعیت ۱۱۰ میلیونی دست و پنجه نرم می‌کند، درگیر مسابقه تسلیحاتی شود که نه می‌تواند از پس آن برآید و نه می‌تواند در آن پیروز شود.

مصر خود یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی را اداره می‌کند که محور آن نیروگاه الضبعه ساخت روسیه است که در سواحل مدیترانه در حال توسعه است. این پروژه تحت نظارت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد و ماهیتی کاملاً صلح‌آمیز دارد و برای تنوع بخشیدن به ترکیب انرژی تحت فشار این کشور و کاهش وابستگی به گاز طبیعی و نفت کوره وارداتی طراحی شده است. این کالاها در سال‌های اخیر بارها مصر را با کمبود برق و بحران تراز پرداخت‌ها مواجه کرده‌اند.

تحلیلگران می‌گویند، قاهره این تضاد را عمدی می‌داند: می‌خواهد جهان شاهد آینده‌ای مسئولانه در حوزه هسته‌ای تحت نظارت بین‌المللی باشد، نه مسیر مخفیانه‌ای که تهران را به دنبال کردن آن متهم می‌کند.

با این حال، مصر با ورود به پرونده ایران، به همان اندازه تعجب برانگیز بوده است.

منتقدان، چه در داخل و چه در خارج از آن، به مجموعه‌ای از واقعیت‌های پیچیده اشاره می‌کنند که می‌تواند جاه‌طلبی‌های قاهره را تضعیف کند.

اولین مورد، مسئله اهرم فشار است. اقتصاد مصر همچنان شکننده است و به وام‌های صندوق بین‌المللی پول، کمک‌های مالی کشورهای عربی خلیج فارس و درآمدهای کانال سوئز که توسط حملات حوثی‌ها در سال ۲۰۲۴ آسیب دیده بود، وابسته است.

ترافیک از طریق کانال سوئز به تدریج در حال بازگشت است و آتش‌بس شکننده غزه که ایالات متحده، مصر، قطر و ترکیه با هم برای تضمین آن تلاش کردند، آن را تقویت کرده است. ترافیک افزایش یافته، کشتی‌ها دوباره در حال حرکت هستند و نبض حیاتی این آبراه شروع به ثابت شدن کرده است. بهبودی کامل همچنان محتاطانه و کند است. خطوط کشتیرانی بزرگ، که از یک سال حملات موشکی و پهپادی حوثی‌ها آسیب دیده‌اند، هنوز در حال آزمایش اوضاع هستند تا اینکه با تمام وجود متعهد شوند. بیمه‌گران همچنان حق بیمه‌های مربوط به ریسک جنگ را مطالبه می‌کنند و بسیاری از اپراتورها فقط به تدریج مسیر کشتی‌ها را تغییر می‌دهند و منتظر آرامش پایدار قبل از بازگرداندن برنامه‌های قبل از بحران هستند. برای مصر، این به معنای آن است که درآمد حاصل از کانال، که زمانی دومین منبع بزرگ ارز خارجی این کشور بود، به تدریج افزایش خواهد یافت، زیرا صنعت دریانوردی برای اطمینان کامل به رعایت آتش‌بس دریایی توسط شبه‌نظامیان یمنی تحت حمایت ایران، به هفته‌ها، اگر نگوییم ماه‌ها، ایمنی اثبات‌شده نیاز دارد.

در عین حال، همکاری‌های نظامی و امنیتی مصر با ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس همچنان عمیق و ضروری است. اما همین نزدیکی، آزادی مانور دیپلماتیک و مالی قاهره را به شدت محدود می‌کند.

بسیاری از ناظران منطقه‌ای رک و صریح هستند: مصر می‌تواند اتاق‌های کنفرانس را رزرو کند، دعوت‌نامه‌ها را صادر کند و خود را میزبان ضروری جلوه دهد، اما وقتی لحظه امتیازدهی الزام‌آور، چه از واشینگتن و چه از تهران، فرا می‌رسد، قاهره اغلب متوجه می‌شود که حاشیه امن آن برای اقدام مستقل، باریک‌تر از آن چیزی است که در لفاظی‌های عمومی‌اش نشان می‌دهد.

آنها می‌گویند که درها ممکن است در قاهره باز شوند، اما کلیدها اغلب در واشینگتن و ریاض نگه داشته می‌شوند.

نقد دوم، و شاید مخرب‌تر، مربوط به بی‌طرفی است. اتحاد استراتژیک اساسی مصر با ایالات متحده و پیمان صلح ۱۹۷۹ آن با اسرائیل، خطوط قرمز وجودی هستند که رهبران مصر به عبور از آنها قادر نیستند.

تهران به شدت از این سلسله مراتب وفاداری آگاه است، و کشورهای خلیج فارس نیز همین‌طور، که همچنان ایران را به عنوان یک تهدید می‌بینند.

همان‌طور که یکی از دیپلمات‌های سابق بیان کرد، در مذاکره‌ای که اعتماد از قبل کم است، ادعای قاهره مبنی بر حفظ فاصله مساوی بین طرفین، ناگزیر حداقل برای یک طرف میز و اغلب برای هر دو طرف، پوچ و توخالی به نظر می‌رسد.

آیا به بن‌بست رسیده‌اید؟

توافقنامه فنی ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که تحت نظارت مصر امضا شد، در قاهره به عنوان مدرکی دال بر نفوذ فزاینده مورد استقبال قرار گرفت. این توافق‌نامه برخی از بازرسی‌هایی را که پس از حملات ژوئن اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات ایران به حالت تعلیق درآمده بود، از سر گرفت و به عنوان یک پیشرفت با میانجیگری مصر ارائه شد.

با این حال، دیپلمات‌های آشنا با مذاکرات، واقعیت معتدل‌تری را توصیف می‌کنند: مصر یک محل مناسب و پوشش دیپلماتیک فراهم کرد، اما مصالحه‌های اساسی در درجه اول از طریق فشار آمریکا و اروپا که از طریق کانال‌های مخفی هدایت می‌شد، حاصل شد. آنها می‌گویند که نقش قاهره، اگرچه مفید بود، اما به جای تعیین‌کننده بودن، تسهیل‌کننده بود.

در همین حال، تحلیلگران می‌گویند که شاید قابل توجه‌ترین خطر، زیاده‌روی استراتژیک باشد. مصر در حال حاضر تحت فشار دیپلماتیک است: میانجیگری برای آتش‌بس شکننده غزه که هر لحظه ممکن است از بین برود؛ مدیریت بحران رو به وخامت در سودان همسایه؛ مهار سرایت بحران از لیبی و دست و پنجه نرم کردن با بحران اقتصادی داخلی که میلیون‌ها نفر را در مضیقه قرار داده است. اضافه شدن پیچیده‌ترین پرونده هسته‌ای جهان به این فهرست، برخی از تحلیلگران را به زیر سوال بردن اولویت‌ها واداشته است.

با این حال، همه اظهارنظرها بدبینانه نیست. چندین تحلیلگر باتجربه اصرار دارند که تلاش‌های میانجیگرانه چندوجهی مصر شایسته تقدیر است نه انتقاد، و به توانایی قاهره در مدیریت همزمان چندین پرونده مهم بدون کنار گذاشتن هیچ یک اشاره می‌کنند.

رخا احمد حسن، سفیر بازنشسته و عضو شورای امور خارجه مصر، گفت: «تلاش مصر برای حفظ مذاکرات ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در اصل، تلاشی آگاهانه برای از بین بردن هرگونه بهانه‌ای برای یک کمپین نظامی جدید آمریکایی یا اروپایی علیه تهران است.» او در گفت‌وگو با TNA استدلال کرد که قاهره با حفظ گفت‌وگو و توافقات فنی تدریجی، بی‌سروصدا در حال ایجاد موانع دیپلماتیک در برابر تشدید تنش است. حسن اذعان کرد: «بله، حجم کار سنگین است، اما مصر نشان داده است که می‌تواند چندین بحران حاد – غزه، سودان، لیبی و اکنون پرونده هسته‌ای ایران – را هم‌زمان مدیریت کند، زیرا همه آنها در یک منافع حیاتی مشترک همگرا هستند: امنیت ملی و ثبات گسترده‌تر اعراب. در سطح دیپلماتیک، قاهره به طرز چشمگیری ثابت کرده است که در حفظ چرخش همه این صفحات بدون اینکه اجازه دهد هیچ اتفاقی بیفتد، مهارت دارد.»

حتی منتقدان نیز اذعان دارند که ورود مصر به پرونده هسته‌ای ایران نشان دهنده یک اقدام قابل توجه جاه‌طلبانه دیپلماتیک است.

قاهره پس از بیش از یک دهه در حاشیه ماندن در منطقه، تحت الشعاع ثروت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و جسارت بازیگران کوچک‌تری مانند قطر و امارات متحده عربی، ناگهان به جهان عرب و فراتر از آن یادآوری کرد که پرجمعیت‌ترین کشور منطقه، ادعای خود را در مورد اهمیت استراتژیک از دست نداده است.

تحلیلگران مجموعه‌ای از انگیزه‌های فوری را در پشت این اقدام می‌بینند. مهمترین آنها چشم‌انداز ترسناکی است که بدون یک راه حل مذاکره شده، بحران هسته‌ای می‌تواند به یک جنگ منطقه‌ای تمام عیار دیگر تبدیل شود. حملات ژوئن به تأسیسات ایران، هرگونه همکاری شکننده‌ای را که تهران هنوز با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حفظ کرده بود، از بین برد. تعلیق بعدی بازرسی‌ها توسط ایران و حرکت سریع آن به سمت سطوح غنی‌سازی بالاتر، تنها زنگ خطر را در قاهره به صدا درآورده است. برای استراتژیست‌های مصری، این رویدادها راه حل نبودند، بلکه هشداری بودند: تشدید درگیری نظامی تنها ایجاد سنگربندی عمیق‌تر را باعث می‌شود و پیامدهای آن: پناهندگان، اختلال در تجارت، شوک‌های انرژی و احتمال سرایت گسترش سلاح‌های هسته‌ای، بیشترین آسیب را به دروازه‌های مصر وارد خواهد کرد.

مقامات و تحلیلگران مصری مدت‌هاست اصرار دارند که تنها مذاکره پایدار، نه بمب، می‌تواند بحران هسته‌ای ایران را به طور پایدار حل کند، دیدگاهی که به اعتقاد آنها بارها اثبات شده است.

زکریا از مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام گفت: «حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات ایران در ژوئن گذشته آسیب تاکتیکی به بار آورد، نه چیزی بیشتر. آنها تجهیزات را پراکنده کردند، دانشمندان را کشتند و برنامه را ماه‌ها، شاید یک یا دو سال، به عقب انداختند. آنها آن را از بین نبردند. در واقع، ایران از آن زمان غنی‌سازی را تسریع کرده و سایت‌های باقی‌مانده خود را تقویت کرده است.»

برای زکریا و بسیاری در محافل سیاست خارجی قاهره، بازسازی سریع قابلیت‌های تهران پس از حملات، آشکارترین دلیل ممکن است که اقدام نظامی تنها یک تأخیر موقت به قیمت افزایش مقاومت ایران ارائه می‌دهد. او گفت: «هر حمله هوایی، تهران را به آستانه‌ای که قرار بود بمب‌ها از آن جلوگیری کنند، نزدیک‌تر کرده است.»

او افزود: «مصر سال‌هاست که این را می‌گوید: تنها یک چارچوب مذاکره‌شده، هر چقدر هم که ناقص باشد، می‌تواند برنامه ایران را متوقف کند، به عقب برگرداند و به طور قابل اعتمادی آن را تأیید کند. رویدادهای ژوئن این درس را با آتش در آسمان نوشت.»

منبع: العربی الجدید / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

کلید واژه ها: مصر قاهره ایران و مصر تهران و قاهره نشست قاهره توافق قاهره ایران تأسیسات ایران بحران هسته ای پرونده هسته‌ای ایران


نظر شما :