اخوان المسلمین میان ایران و ترکیه کدام را برمی‌گزیند؟

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۰:۱۵ کد : ۱۲۳۸۰ اخبار اصلی
اخوان المسلمین برای ایران و ترکیه، لیبرال‌ها و سکولارها برای امریکایی‌ها، چهره‌های عربی مثل عمرو موسی برای کشورهای عربی و به همین ترتیب می‌توان چهره را کنار هم گذاشت و گرایش برایشان تعریف کرد
اخوان المسلمین میان ایران و ترکیه کدام را برمی‌گزیند؟

دیپلماسی ایرانی: مصر همچنان خبرساز است. انقلاب در این کشور به اندازه‌ای مهم است که تا اطلاع ثانوی تحولات این کشور در راس اخبار جهان خواهد بود. مصر کشوری نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذاشت. خصوصا که ویژگی‌هایی دارد که هر کدام از آن ویژگی‌ها باعث شده تا کشورهای مختلف به سمتش جذب شوند. اخوان المسلمین برای ایران و ترکیه، لیبرال‌ها و سکولارها برای امریکایی‌ها، چهره‌های عربی مثل عمرو موسی برای کشورهای عربی و به همین ترتیب می‌توان چهره را کنار هم گذاشت و گرایش برایشان تعریف کرد. در این میان جریانی که بیش از همه پر اهمیت به نظر می‌رسد، اخوان‌ المسلمین مصر است. جنبشی که هم با ایران عقد اخوت و همکاری طولانی مدت دارد و هم به ترکیه و دولت رجب طیب اردوغانش گرایش نشان می‌دهد. مسئله‌ای که باعث شده بسیاری بپرسند، اخوان المسلمین میان ایران و ترکیه کدام یک را برای خود بر می‌گزیند؟

پایگاه خبری میدل‌ایست آن‌لاین، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: بی‌شک مهم‌ترین واقعه‌ای که در سال‌های اخیر در دنیای عرب رخ داده، پس از تحولات عراق، تغییرات مصر است. تا اطلاع ثانوی مصر مهم‌ترین کشور عربی خواهد ماند. تحولات و همکاری‌های جریان‌های سیاسی، مصر را همچنان پرونده داغ منطقه قرار خواهد داد.

در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: به هیچ وجه ناگهانی نیست اگر بگوییم تحولات مصر تحولات لیبی و یمن و سوریه را رقم زد. در این هم ‌شکی نیست که اتفاقی که در مصر رخ داد و قدرت به صورت مسالمت‌آمیز منتقل شد به هیچ وجه ممکن نبود اگر توافقی میان ارتش و جنبش اخوان المسلمین حاصل نمی‌شد. همکاری این دو باعث شد تا تحولات در مصر به صورت مسالمت‌آمیز پیگیری و قدرت منتقل شود. اما پرسشی که اکنون وجود دارد این است که آیا می‌توانند آنها دوستان خوبی برای هم باقی بمانند و قدرت را میان خود تقسیم کنند یا این که اخوانی‌ها به چیزی کمتر از تغییر کامل نظام تن نخواهند داد؟

در ادامه این یادداشت آمده است: جنبش اخوان المسلمین از سال 1952 تا کنون چند بار سابقه همکاری با ارتش مصر را داشته است. یک بار در 1952 که میان جنبش اخوان و سازمان افسران آزاد، همکاری نزدیکی به وجود آمد و به سرنگونی نظام پادشاهی منجر شد ولی پس از آن اختلاف پیدا کردند تا آنجا که در سال 1954 سرهنگ محمد نجیب آنها را مجبور به حبس خانگی کرد. یک بار در سال 1970 که با عبدالناصر همکاری کردند ولی با او هم به اختلاف برخوردند و عبدالناصر دستور به پاکسازی اخوانی‌ها داد. یک مرتبه هم در زمان انور سادات قدرت گرفتند که این مرتبه نیز اختلاف پیدا کردند و کار به تنش کشیده شد. در زمان سادات، وی از اخوانی‌ها برای پاکسازی‌ها ناصریست‌ها و راست‌گراهای افراطی از حکومت و سازمان‌های امنیتی بهره گرفت ولی در سال 1979 – 1980 ماه عسلشان پایان گرفت و سادات دستور به قلع و قمعشان داد که در نهایت به ترور سادات در سال 1981 منجر شد. در زمان حسنی مبارک این سناریو دوباره تکرار شد. مبارک طی یک دهه اخیر اجازه فعالیت سیاسی به آنها داد و اجازه داد که در انتخابات شرکت کنند ولی هم‌زمان بازداشت و تحت پیگرد قرار دادن آنها را نیز در دستور کار قرار داد. تا این که در 25 ژانویه با پیروزی انقلاب مصر و سرنگونی حسنی مبارک، اخوانی‌ها مجددا قدرت گرفتند.

در ادامه این یادداشت نویسنده می‌نویسد: حسنی مبارک سرنگون شد ولی ارتش این ستون فقرات نظام سابق همچنان پابرجا ماند و قدرت را در اختیار دارد. حالا پرسش این است که اخوان المسلمین چه می‌خواهد بکند؟ انتقال قدرت در مصر بی‌شک زمان خواهد برد. همان طور که شاهدیم هنوز تاریخ دقیق انتخابات ریاست جمهوری تعیین نشده و این نشان می‌دهد که دقیقا مشخص نیست که انتقال مسالمت‌آمیز قدرت کی انجام خواهد شد؟ در این برهه زمانی تاکتیک اخوان المسلمین که اکنون رسما تبدیل به حزب شده چه خواهد بود؟ بی‌شک اخوان المسلمین با ایران در ارتباط مستقیم است و هر چه تا کنون به دست آورده با هدایت‌ها و توصیه‌های راهبری ایران به دست آورده است. برای کسی پوشیده نیست که روابط بسیار نزدیکی میان اعضای اخوان با تهران وجود دارد و از همین رابطه است که تاثیرپذیری سیاست‌های ایران بر جنبش حماس را نیز شاهدیم.

در پایان یادداشت به واقعیت ترکیه نیز اشاره می‌شود و نویسنده می‌نویسد: بی‌شک الگوی ترکیه که هیئت حاکمه آن از چهره‌های نزدیک به اخوان المسلمین محسوب می‌شوند نیز پیش روی اخوانی‌ها قرار دارد. غرب به ویژه ایالات متحده تمایل بسیار دارد که ترکیه بر این جریان اثر گذاشته و سیاست‌های اخوانی‌ها را کنترل کند. به ویژه این که اعضای حزب عدالت و توسعه ترکیه در حقیقت خود را شاخه‌ای از اخوان المسلمین می‌دانند. ترکیه نیز بی‌میل نیست که به اخوانی‌ها نزدیک شده و بر آنها اثر بگذارد. سفر مقامات ترکی به قاهره و دیدارشان با مقامات اخوان المسلمین و سفر مکرر مقامات اخوان المسلمین به آنکارا دلیلی بر این ادعا است. حال پرسش این است اخوان المسلمین میان ایرانی که در رسیدن به موفقیت‌هایش بی‌اندازه کمک کرده با ترکیه‌ای که الگوی ایدئولوژی خود را از اخوان المسلمین مصر قرار داده، کدام یک را بر می‌گزیند؟

 

نظر شما :