سرنوشت مردم سوریه را کدام یک رقم می زنند:

گلوله یا گفت و گو

۲۸ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۸:۲۱ کد : ۱۹۰۵۵۹۱ اخبار اصلی خاورمیانه
گفتاری از محمد ایرانی، سفیر پیشین ایران در اردن برای دیپلماسی ایرانی درباره آخرین تحولات سوریه و سناریوهای پیش رو.
گلوله یا گفت و گو

دیپلماسی ایرانی: مدت هاست تحولات سوریه از مرحله مخالفت های مسالمت آمیز وارد رویارویی نظامی گردیده و به تدریج سراسر کشور را فراگرفته است. در جبهه مخالفان دولت سوریه نقش گروه های مسلح غیر قانونی برجسته تر شده و شورای ملی معارضه مستقر در استانبول شامل چهره های سیاسی غربی نشین ضعیف تر شده است. از ابتدای شکل گیری شورای ملی بسیاری از افراد و شخصیت های مخالف دولت با این شورا مشکل داشتند و امروز با گسترده تر شدن حجم درگیری های نظامی در داخل بعید است گروه های مسلح رهبری سیاسیون را در خارج بپذیرند.

تحولات سوریه به چه سمت و سویی می رود؟ ماجراهای چند هفته اخیر در صحنه میدانی سوریه و در صحنه سیاسی و  بین المللی نشان از  آن دارد که انتقال قدرت در این کشور آسان نیست. قرائت دقیق تحولات گویای آن است که علی رغم تشدید درگیری ها در داخل پایتخت و در شهر بزرگ حلب و انفجار مراکز مهم امنیتی و غیره، ابتکار عمل هم چنان در دست ارتش و نظامیان است. برخی مناطق به تصرف تعدادی از گروه های مسلح در می آید اما ورود ارتش و اقدام به پاکسازی این عناصر، مجددا مناطق مذکور به دولت بر می گردد. در صحنه بین الملل نیز روسیه و چین هم چنان بر مواضع حمایتی خود از نظام موجود در سوریه ایستاده اند و قطعنامه سوم شورای امنیت را وتو می کنند. لذا این تصور دقیق به نظر نمی رسد که دولت بشار اسد به آسانی سقوط کند. حتی اگر نظام در سوریه هر دلیلی ساقط شود که احتمال آن ضعیف است، قرائن زیادی وجود دارد که کشور در بی ثباتی و ناآرامی غرق خواهد شد. درگیری های داخلی شکل فرقه ای و طائفه ای به خود گرفته و برای مدت زمان طولانی ادامه خواهد یافت. جریانات تندرو در پی انتقام خونین خواهند بود. شواهد این امر در حلب دیده شده است.

نکته دوم ورود نیروهای تندروی اسلامی و البته مشکوک به صحنه درگیری های مسلحانه داخلی سوریه است. گروه های مسلح غیر سوری تحت عنوان نیروهای به اصطلاح جهادی و سلفی دارای ملیت های مختلف عربی و غیر عربی بنا به اعتراف غربی ها و گزارش سرویس های امنیتی منطقه و تایید همین گروه ها، با دریافت کمک های مستقیم مالی و تسلیحاتی از طرف های منطقه ای و بین المللی وارد این معرکه شده اند. شاخصه حضور این گروه ها این است که نه تنها چند ملیتی هستند بلکه مستقل عمل می کنند و ارتباطی با شورای ملی ندارند. آینده سوریه و حقوق مردم محروم آن برای این گروه های افراطی غیر بومی اهمیتی ندارد. نابود شدن زیرساخت ها و تخریب نهادها و موسسات ملی و دولتی معنایی ندارد. از نظر آنان آوارگی مردم و خانواده ها، کشتار بی گناهان و فروپاشی وحدت ملی دارای اهمیت نیست. این که این افراد چگونه و با چه عناوینی و از چه مرزی و با حمایت و موافقت کدام طرف خارجی وارد سوریه شده و با ارتش این کشور می جنگند و آیا در پی احقاق حقوق ملت سوریه هستند فعلا مورد بحث نیست. بلکه آن چه مهم است تاثیرگذاری آن ها در تحولات داخلی سوریه است. این جریانات امروز فعال ترین و موثرترین طرف مخالف نظام هستند. این جریانات امروز خواسته یا ناخواسته نمایندگان قدرت های مخالف دولت یعنی امریکا، اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب به شمار می روند و نه سیاسیون مستقر در استانبول. به عبارت دیگر قدرت های مخالف سوریه امروز مجبور اند با همین گروه های تندروی سلفی در سوریه کار کنند و از آن ها حمایت نمایند و وقعی به تعارض شدیدی که در آن گرفتار هستند ننهند.

بررسی وقایع سوریه نشان می دهد که انتهای نزدیکی برای این بحران متصور نیست. استمرار این وضعیت حتما به جنگ تمام عیار خانگی منجر خواهد شد. تصور برخی جریانات معارض که سقوط نظام را نزدیک می دانند و معتقدند به زودی بر آینده کشور مسلط خواهند شد تصور دقیقی نیست. در رویارویی مسلحانه به هر حال ارتش سوریه نشان داده است دست برتر را داشته و از توانایی بالایی برخوردار است. به دست آوردن قدرت سیاسی به هر قیمت ولو با دخالت خارجی (که اهداف خود را دنبال می کنند)حتما نابودی کشور، زیرساخت ها و تخریب نهادها و موسسات ملی و دولتی را به دنبال خواهد داشت. بسیار بعید است گزینه واقعی مردم، تخریب و نابودی کشور باشد. هرج و مرج و بی ثباتی و گسترش ناامنی و هراس، حتما مورد تایید مردم سوریه نیست. حمایت از خواسته های مردم با توسل به انفجار مراکز اقتصادی، لوله های نفت و گاز، مراکز آب و برق و خطوط مواصلاتی موجب تردید است. امروز مردم سوریه کدام گزینه را ترجیح می دهند؟

البته مشخص است که سخن از گفت و گو و راه حل سیاسی مسالمت آمیز امروز جایگاهی ندارد. طرف های خارجی علی رغم ادعای حمایت از مردم و مخالفت با خشونت، اعتقاد جدی به گفت و گو ندارند. احتمالا مذاکره و تفاهم برای آن ها شکست محسوب می گردد. اما مردم پیگیری مطالبات منطقی از راه های سیاسی و مسالمت آمیز را حتما ترجیح می دهند. دولت نیز با تحمل فشارهای بسیار در طول هفده ماه درگیری داخلی به نظر می رسد مجبور است لزوم توجه جدی به مشارکت مردم و خواسته های آن ها را بپذیرد و خواهان گفت و گوی داخلی و بازگشت امنیت به کشور باشد. تنها راه نجات سوریه و امید به عدم گسترش این بحران به حوزه های پیرامونی سوریه که می تواند تبعات خطرناکی به دنبال داشته باشد، از راه گفت و گو و تفاهم سیاسی به دست می آید. /12

کلید واژه ها: سوریه گروه های مسلح


نظر شما :