ما به غزه چه دادیم؟ اعراب و ترکیه چه دادند؟

۰۲ آذر ۱۳۹۱ | ۲۱:۰۲ کد : ۱۹۰۹۴۹۱ سرخط اخبار

سرانجام پس از یک هفته تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و درگیری در این منطقه، جنگ‌ها با بستن پیمان آتش‌بسی که در آن حماس دست بالا را دارد، به پایان رسید. به نظر می‌رسد، اکنون گاه آن رسیده که حماس با توجه به آنچه در این هفت روز گذشت، به ارزیابی دوباره روابط خارجی خود پرداخته و دوستان و دشمنان واقعی‌اش را بشناسد.

به گزارش «تابناک»، هرچند حملات یک هفته‌ای رژیم صهیونیستی به غزه، به کشته شدن ده‌ها تن از شهروندان فلسطینی منجر شد، سرانجام، قدرت موشکی نیروهای مقاومت فلسطینی و حملات موشکی غیرمنتظره آنها به تل آویو، رژیم صهیونیستی را به پذیرش آتش‌بس واداشت.

در این میان، آنچه از آغاز درگیری‌ها در این منطقه به بحث محوری محافل سیاسی و تحلیلی در جهان تبدیل شده و تاکنون نیز ادامه یافته، سطح و دامنه حمایت ایران از حماس بوده که توانسته قدرت نیروهای مقاومت را تا حد وارد آوردن ضربات جدی به مراکز حساس رژیم صهیونیستی بالا برد؛ این موضوع، نکته‌ای است که به صراحت از سوی خود رهبران فلسطینی نیز به آن اشاره و تأکید شده است؛ برای نمونه، روز گذشته، «رمضان عبدالله»، دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با اشاره به حمایت نظامی ایران از نیروهای مقاومت، از کشورهای عربی خواست رویه ایران را در پیش بگیرند.

اما از این مهمتر، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز شب گذشته و پس از برقراری آتش‌بس، با اشاره به ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهدافش از حمله به غزه، از نقش ایران در کمک تسلیحاتی به حماس تقدیر کرد.

این گزارش در ادامه آورده است، در حقیقت، حمایت‌های مالی و نظامی ایران از جنبش حماس، مدت‌هاست به موضوعی محوری در هویت و کارکرد این سازمان تبدیل شده است، به گونه‌ای که با قاطعیت می‌توان گفت، در صورت نبود این حمایت‌ها، نتیجه این نبرد هفت روزه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

بنابراین، باید توجه داشت، مهمترین عاملی که با ایجاد ترس در رژیم صهیونیستی، زمینه پذیرش آتش‌بس از سوی این رژیم را فراهم کرد، استفاده حماس از موشک‌های دوربرد «فجر ۵» بود که به طور بنیادین، معادلات صهیونیست‌ها از میدان نبرد با نیروهای مقاومت را دستخوش تغییر کرد.

بنا بر این گزارش، توانایی این موشک‌ها در هدف قرار دادن تل آویو، آنچنان افکار عمومی رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار داد که نتانیاهو دست‌کم برای نگه داشتن خود در قدرت در انتخابات آتی پارلمانی، چاره‌ای جز پذیرش آتش‌بس ندید.

اما در مقابل، آنچه دوستان عرب و ترک حماس در اختیار این جنبش گذاشتند، چه بود؟

در حقیقت، به جز مصر که با توسل به اقدامات جدی دیپلماتیک، از نخستین ساعات حمله رژیم صهیونیستی به غزه، تلاش‌های خود برای فرو نشاندن این جنگ را آغاز کرد، اقدامات دیگر کشورهای عربی منطقه و نیز ترکیه، تنها به لفاظی‌های بی‌اثر محدود می‌شد.

این موضوعی است که خود این کشور‌ها نیز در این روز‌ها به آن اذعان داشته‌اند. وزیر خارجه قطر چند روز پیش در حاشیه اجلاس وزرای خارجه اتحادیه عرب درباره بحران غزه گفت: «اسرائیل گرگ نیست؛ ما گوسفند هستیم».

این گزارش می‌افزاید: رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه نیز که در سال‌های اخیر همواره تلاش داشته خود را حامی درجه یک مقاومت نشان دهد، چیزی به جز تهدیدات توخالی علیه رژیم صهیونیستی، نصیب فلسطینی‌ها نکرد؛ البته شاید وی نگران بر هم خوردن پیوندهای عمیق اقتصادی کشورش با رژیم صهیونیستی بوده است!

حتی در مورد خود مصر نیز باید توجه داشت که هرچند اقدامات دیپلماتیک این کشور توانست در بستن پیمان آتش‌بس کارآمد باشد، اگر مقاومت فلسطینی به واسطه حمایت‌های نظامی ایران، دست بالا را در عرصه نبرد پیدا نکرده بود، نتیجه این آتش‌بس نیز چیزی به سود فلسطینی‌ها نمی‌بود.

به این ترتیب، به نظر می‌رسد خالد مشعل و یارانش که زمانی با شور و حرارت از ترکیه و دوستان عرب خود تعریف و تمجید کرده و اردوغان را تا سطح «رهبر جهان اسلام» بالا می‌بردند، لازم است، اکنون ضمن بازنگری در اولویت‌های خود، خط و خطوط سیاسی منطقه‌ای‌شان را به گونه‌ای محتاطانه‌تر ترسیم نمایند.

کلید واژه ها: رژیم صهیونیستی حماس مقاومت آتش بس


نظر شما :