در سایه ناممکن بودن بازگشت به نقطه صفر

مذاکرات هسته ای کشش تمدیدهای پیاپی را ندارد

۱۷ تیر ۱۳۹۳ | ۱۵:۵۴ کد : ۱۹۳۵۲۰۲ پرونده هسته ای گفتگو
حسن بهشتی پور کارشناس مسایل بین الملل در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به آغاز مذاکرات هسته ای در وین تاکید می کند که امکان تمدید توافقنامه شش ماهه ژنو تنها برای یک بار دیگر ممکن است و نه بیشتر.
مذاکرات هسته ای کشش تمدیدهای پیاپی را ندارد

دیپلماسی ایرانی: تیم مذاکره کننده ایرانی به ریاست محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران صبح امروز تهران را به مقصد وین ترک کرد. این ششمین بار است که اعضای ایران و گروه 1+5 پس از امضای توافقنامه ژنو راهی وین می شوند تا شاید بتوانند مهر نهایی را تا پیش از تاریخ 20 جولای بر پیشانی مذاکراتی بکوبند که به طولانی ترین مذاکرات هسته ای بدل شده است. در وین 5 نشانه های مثبت چندانی از سوی دو طرف مبنی بر نزدیک شدن به سرعت به هم دریافت نشد و حتی دو طرف نتوانستند به صراحت اعلام کنند که آیا نگارش مقدمه متن پیش نویس نهایی آغاز شده است یا خیر. به نظر می رسد که مذاکرات هسته ای در حالی به ضرب الاجل قید شده در توافقنامه ‍ژنو نزدیک می شود که میزان پرانتزهای موجود در متن از توافق های انجام گرفته بیشتر است . در این میان تشخیص سیاست های گروه 1+5 در مواجهه با ایران هم کار چندان آسانی نیست. از یک سو به نظر می رسد که تطویل مذاکرات همه را خسته و البته ترس از به نتیجه نرسیدن را هم بر فضا مستولی کرده  و از سوی دیگر زیاده خواهی های غرب هم مساله ساز شده است. امریکا و دیگر اعضای گروه 1+5 که در وین مقابل ایران می نشینند به خوبی می دانند که دیگر نمی توان از برچیده شدن کامل برنامه هسته ای ایران سخن گفت و باید به توافقی برد – برد برای دو طرف دست یافت. با حسن بهشتی پور، کارشناس مسایل بین الملل در خصوص چالش های پیش روی این دور از مذاکرات در وین و دورنمای توافقنامه شش ماهه ژنو با توجه به نزدیک شدن به ضرب الاجل زمانی آن گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید :

شمارش معکوس برای نزدیک شدن به 20 جولای آغاز شده است .فکر می کنید امضای متن توافق نهایی در زمان مقرر ممکن است؟

اکنون دو طرف در مرحله یافتن راه حلی برای مشکلات هستند. دو طرف دیدگاه های متفاوتی نسبت به مسایل دارند که باید برای آن راه کارهایی پیدا کنند که مورد توافق طرفین باشد. مشکل هم همینجاست. یعنی یافتن راه کاری که مورد توافق دو طرف باشد. به تازگی موضوعاتی از طرف آمریکایی ها مطرح شده که مقداری فضا را مشکل تر می کند. موضوعی تحت عنوان "گریز هسته ای" که به نظرم قابل تعمق است.

گریز هسته ای افسانه ای است که بر اساس آن طولانی شدن روند مذاکره با ایران را توجیه می کند. واقعیت آن است که ایران تمام اقدامات لازم را برای اطمینان بخشیدن به طرف مقابل در خصوص نداشتن هدفی برای ساختن بمب  هسته ای ، انجام داده است . در این راستا ایران حتی روند اقدامات اعتماد ساز را با آژانس بین المللی انرژی اتمی  نیز از آذرماه سال 1392 بسیار گسترده تر از قبل طی سه مدالیته جداگانه  انجام داده است. در حالی که هم نظارت های آژانس افزایش داشته  و  هم به گزارش آمانو دبیرکل آژانس ، ایران نیز طی پنج ماه گذشته همکاری های لازم را بعمل آورده است . بنابراین  مطرح کردن دوباره  موضوع "گریز هسته ای"  بیشتر یک جو سازی خبری علیه ایران است . این موضوع بدون شک بر بی اعتمادی موجود در ایران نسبت به عملکرد تیم مذاکره کننده آمریکایی می افزاید.

منظور از گریز هسته ای دقیقا چیست؟

مفهوم "گریز هسته ای" این است که ایران این امکان را دارد که بصورت بالقوه  ظرف یک الی یک و نیم سال  بمب هسته ای تولید کند. براساس این برآورد غرب می کوشد ایران را در وضعیتی قرار دهد که این مدت زمان به سه یا پنج سال افزایش یابد. تا به اصطلاح آمریکا فرصت کافی برای مقابله با این اقدام احتمالی را داشته باشد. باید گفت  این یک بازی و فضا سازی به منظور عدم حصول نتیجه است. زیرا اگر قصد ایران ان بود که بمب هسته ای تولید کند، زیر بار تعهدات و کنترل های بیشتر و حتی امضای چنین توافقی نمی رفت. بنابراین "گریز هسته ای" جز زیاده خواهی آمریکا معنای  دیگری ندارد.

 به نظر می رسد که امریکایی ها در مواجهه با مذاکرات هسته ای ایران نوعی دوگانگی را دنبال می کنند. درست 24 ساعت قبل از آغاز مذاکرات یادداشت جان کری  حاوی نوعی توسل به زبان تهدید و هشدار بود.

بله.  آقای جان کری در مقاله خود در واشنگتن پست موضوعاتی را مطرح می کند که منطبق با واقعیت نیست. او نوشته است:« ایرانی ها در داخل مذاکرات چیزی می گویند که با خوش بینی بیرون مذاکرات همخوانی ندارد.» اما واقعیت این است که ایران چیزی را خارج از چارچوب حقوق خود مطرح نکرده است. ایران تمام نظارت ها، کنترل ها و محدودیت ها را پذیرفته صرفا به این دلیل که اراده خود را مبنی بر شفاف سازی نشان دهد و بگوید چیزی برای پنهان کردن ندارد و آنچه به عنوان شک و شبهه از سوی دستگاه های اطلاعاتی مطرح می شود ، مربوط به قبل از سال 2003 است. آن وقت می بینید که آقای جان کری می گوید، آنچه به صورت غیر علنی در مذاکرات توسط ایرانی ها گفته می شود با آن حرف های امیدوارکننده ای که در بیرون می گویند منطبق نیست. آقای کری می خواهد نشان دهد که ایرانی ها به دنبال رسیدن به نتیجه نیستند.  به نظرم اینگونه اظهار نظرها شرایط را به سال های 1384 یا 2005 بر می گرداند و خراب می کند. در آن سال مذاکرات  ایران باتروئیکای اروپا  در حال پیشرفت و دست یابی به نتیجه بود، اما آمریکایی ها همه چیز را خراب کردند. امروز هم دوباره ناشیانه مواضعی را مطرح می کنند که با رژیم صهیونیستی همسویی داردکه در این شرایط خاص مطرح شدنشان اصلا مناسب نیست. درشرایطی که روند مذاکرات  به سمت دست یابی به راهکار مشترک پیش می رفت. گرچه اختلاف نظرها زیاد است اما این اختلاف نظرها در باره خطوط قرمز  نیست . بنابراین  دو طرف می توانند در مورد آنها به بحث و گفت وگو بپردازند. و برای آنها راه حل مناسب پیدا کنند.

در شرایطی که دو طرف به دلیل عمق اختلاف ها ناتوان از امضای توافق جامع در تاریخ مقرر باشند ، چه سناریوهایی برای حفظ توافق نامه شش ماهه ژ‍نو وجود خواهد داشت؟

سناریوی اول تمدید شش ماه دیگر است. سناریوی دیگر نیز این است که قرار داد چند روز یا یک ماه تمدید شود. این مساله متناسب با زمان احتمال توافق جامع است. واقعیت این است که طرفین باید اراده کافی برای رسیدن به توافق را نشان دهند. آنچه از مواضع هفته قبل آمریکایی ها مشاهده می شود این است که خواهان دست یابی به توافق هستند. زیرا آنها برای انتخابات مجلس نمایندگان و سنا در آبان ماه آینده نیازمند دستاورد دیپلماتیک با ایران هستند. از این رو فکر می کردم که  اراده کافی در این زمینه وجود  داشته باشد. اما اظهارات جان کری در مقاله واشنگتن پست مقداری ناامید کننده بود. این نشان می دهد که لابی صهیونیست ها در آمریکا، فشار زیادی را به تیم مذاکره کننده آمریکایی وارد می کند. امیدوارم آنها موفق نشوند کل روند را به هم بریزند. هرچند که به نظرم بازگشت به نقطه صفر امکان پذیر نبوده و به نفع هیچ کدام از طرفین نیست، اما روند را کُند می کند. از طرفی تمدیدها توافق نامه  تا ابد نخواهد بود. اینگونه نیست که دست آنها برای تمدیدهای شش ماهه باز باشد. احتمالا حداکثر یک  دوره بیشتر تمدید نمی شود زیرا کشش  برای تمدید دوباره وجود ندارد.

 در توافق نامه اولیه گفته شده بود که تا بر سر همه چیز توافق نشود بر سر هیچ چیز توافق نشده است . در اینصورت آیا احتمال این وجود ندارد که دو طرف در صورت عدم حصول توافق نهایی ، بر اساس توافق اولیه مذاکرات را تمدید کنند و پرونده بحث هایی که تا به امروز به نتیجه رسیده را ببندند؟

این یک فرمول دقیق است. اینگونه نیست که آنجا که به نفع است مصادره به مطلوب و آنجا که به زیان است، قبول نکنید. عده ای در کشور این جمله را به نفع آمریکایی ها می دانند. در حالی که این جمله بسیار حساب شده و به نفع هر دو طرف است و باید به آن توجه شود. قرار است یک توافق جامع صورت بگیرد نه یک توافق موقت و سست. به طور حتم توافق، جامع و گسترده تر زمانی خواهد بود.که هر دو طرف یا در باره همه چیز به توافق رسیده اند و یا در باره هیچ چیزی به توافق نمی رسند . این قانون همه یا هیچ برای این مطرح شده است که مانع سوء استفاده هر طرف شود.

 به نظر می رسد که اصلی ترین گره بحث بر سر ظرفیت غنی سازی ایران است. اختلاف ایران و 1+5 در این خصوص چه تعداد سانتریفیوژ و چه میزان غنی سازی و ذخیره سازی را شامل می شود ؟

تعداد سانتریفیوژ یکی از موضوعات مهم بوده که باید متناسب با نیاز ایران تعریف شود. اصل برای ایران غنی سازی اورانیوم بوده نه تعداد سانتریفیوژها. طبیعی است که ایران هم نیاز خود را به صورت منطقی مطرح می کند. زمانی که در سال 2021 تعهد روسیه نسبت به  تامین سوخت نیروگاه بوشهر تمام شود، ایران باید بتواند سوخت  این نیروگاه را تامین کند. برای تامین  سوخت این نیروگاه ، سالانه  به 30 تن اورانیوم غنی شده در سطح 3.5 تا 5  درصد  نیاز است. برای تولید این مقدار اورانیوم با غنای  5 درصد ، نزدیک به 54 هزار سانتریفیوژ نیاز است. این محاسبات منطق دارد و نمی توان به دلخواه ایران، آمریکا یا گروه 1+5 عمل کرد. محاسبات فنی است. برخی می گویند:" این نقض حاکمیت ایران در توافقنامه ژنو بوده که غنی سازی توسط ایران متناسب با نیاز ایران تعیین شده است .منتقدین می گویند  به آنها چه ربطی دارد که ایران چه تعداد سانتریفیوژ داشته باشد."  غافل از انکه رابطه منطقی و معنا داری بین تعداد سانتریفیوژها  و مقدار غنی سازی و درصد غنی سازی وجود دارد. به کار بردن چنین ادبیاتی از سوی منتقدین نشان می دهد که در جریان روابط بین الملل و مناسبات بین المللی و نیز  چارچوب تعهدات همه کشورها در کار با آژانس بین المللی انرژی اتمی  نیستند.  ان هم در وضعیت خاصی که برای ایران  بوجود آوردند. تاکنون  7 قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل  علیه ایران صادر شده که چهار مورد ان جنبه تحریمی دارد . بر طبق همین قطعنامه ها، ایران تحت فصل هفتم  منشور سازمان ملل قرار گرفته است. یعنی ایران را  به ناحق تهدید کننده صلح و امنیت جهانی معرفی کردند . گرچه تمامی تحریم ها ناجوانمردانه بوده ولی واقعیت این است که اگر ایران بخواهد از راه تعامل و دیپلماسی مساله را حل کند، باید منطق خودش را ارائه کند با زبان زور نمی شود با شورای امنیت صحبت کرد. این ادبیات همان ادبیاتی است که تحریم ها را  به گونه ا ی تبدیل می کند که ایران برای گرفتن پول نفت صادراتی اش به سایر کشورها از جمله  چین و هند  مشکل پیدا کرده بود.

در مورد تعداد سانتریفیوژها نیز استدلال ایران به اندازه کافی محکم بوده و متناسب با نیازهای خود در حال حاضر و آینده بوده و حتی قابل پیش بینی و قابل دسترسی است. می توان جدول مناسبی برای آن طراحی کرد. به شرط آنکه اراده کافی برای توافق وجود داشته باشد و جلوی کارشکنی صهیونیست ها نیز گرفته شود.

 به نظر می رسد که " زمان" به اصلی ترین فاکتور در این مذاکرات تبدیل شده است . تبعات عدم توافق دو طرف در موعد شش ماه برای ایران با توجه به مخالفت هایی که برخی گروه ها با مفاد توافق نامه شش ماهه ژنو هم داشتند ، چه خواهد بود ؟

تبعاتش دو طرفه است. تبعات هم برای آمریکایی ها و هم گروه 5+1 وجود دارد. یا دو طرف به مذاکرات آنقدر ادامه می دهند تا به نتیجه مطلوب برسند. البته اینگونه نیست که به سرعت از خواسته های خود دست بردارند.ایران به شدت دنبال خواسته های منطقی خود در چارچوب حقوق بین الملل است. یک خواسته نامشروع نیست؛ کاملا مشروع و قابل تحقق است. به همین دلیل ایران اصرار داشته و هیچ عجله ای برای امضای توافقی که حقوقش را نادیده می گیرد، ندارد. اما تبعات منفی اش این است که تحریم ها ادامه پیدا می کند. از طرفی غرب می خواهد به هر نحوی که شده امتیاز بیشتری از ایران بگیرد. البته وجه منفی آن نیز برای غرب این است که بازار ایران را از دست داده و تحریم ها به زیان آنها نیز بوده است. در این سالها آنها منافع خود در ایران را از دست داده اند. برای نظام سرمایه سالار یک دلار،یک دلار و یک یورو هم یک یورو است. برای یک دلار هم حساب باز می کند.

 انتخابات کنگره در آمریکا در ماه نوامبر برگزار خواهد شد. بسیاری اعتقاد دارند که این زمان به معنای کمبود وقت دولت آمریکا برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران هم است. به نظر شما واکنش مخالفان توافق هسته ای با ایران در آمریکا در صورت عدم امضای متن توافق جامع چیست ؟

آقای اوباما طی 6 سالی که از ریاست جمهوری اش گذشته، چیزی برای عرضه کردن و تبلیغات نداشته است. نتوانسته دستاورد بزرگ اقتصادی یا سیاسی برای مانور دادن، به دست بیاورد. توافق نامه با ایران می تواند دستاورد مهمی برای او باشد. زیرا از زمان ریاست جمهوری کارتر تا به امروز این مساله حل نشده است و این می تواند افتخاری برای اوباما باشد. او می تواند به آمریکایی ها نشان دهد که می توان معضلات بین المللی را از طریق دیپلماتیک حل کرد و لازم نیست لشگرکشی کرده و هزینه های سنگینی را به مردم آمریکا تحمیل کرد. به همین دلیل اوباما واقعا به چنین توافقی نیاز دارد تا بتواند برای جزب دموکراتیک مانور تبلیغاتی بدهد. زیرا  انتخابات 435 کرسی مجلس نمایندگان و 33 کرسی مجلس سنا در پیش است. برای اوباما مهم است که حزب دموکرات بتواند در موقعیت بهتری قرار گیرد. نه اینکه همین مقدار کرسی نیز در اختیار دارند، از دست بدهند. اگر به توافق نرسند، بعید نیست که دموکرات ها اکثریت  کنونی  خود  را در مجلس سنا از دست بدهند.

 

آیا احتمال تصویب تحریم های بیشتر وجود دارد ؟

این موضوع در صحبت های جان کری و مقاله اش در واشنگتن پست مطرح شده است. ولی به نظرم این تنها چانه زنی های سیاسی است. باید منتظر بود و البته امیدوار که کار به اینجا نرسد و راهکاری به دست آورند. موارد اختلاف زیاد است اما خطوط قرمز نیست. موضوعاتی نیست که نتوان راهکاری برایش پیدا کرد. منتها دو طرف باید به سمت همدیگر حرکت کنند. از همه مهمتر به یکدیگر اعتماد کنند. اجرای قرارداد ژنو گام خوبی در راستای اعتمادسازی بود. اما عده ای علاقه مند نیستند که این اعتماد را قبول کنند. بی اعتمادی چه در ایران و چه در آمریکا وجود دارد و این دیوار هنوز بلند است.

 

بسیاری اعتقاد دارند که مدت زمان اعتماد سازی در توافق جامع مورد اختلاف ایران و 1+5 است. از نظر فنی چه بازه زمانی می تواند به اطمینان سازی غرب در خصوص صلح امیز بودن فعالیت های هسته ای ایران کمک کند؟

این مربوط به مدت قرارداد است که چقدر باشد. یعنی اعتبار قرارداد به مدت 5 سال، 10 سال، 15 یا 20 باشد. از نگاه غربی ها هرچقدر بیشتر باشد، بهتر است؛ از طرف ایران هرچقدر کمتر باشد، بهتر است. اما این موضوعی است که راه حل داشته و می توانند به تفاهم برسند و پس از آن هم می توانند تمدید کنند. ان پی تی برای بار اول به مدت 15 سال تصویب، اما پس از آن هر 5 سال یکبار تمدید شد. این توافق هم می تواند 5 ساله باشد و در دوره های بعد تمدید شود.  اعتمادسازی یک امر انتزاعی است. زیرا هر زمان که بخواهید می توانید یک موضوعی را بهانه کنید و بگویید اعتماد ندارید. به نظر راهی که برای ژنو انتخاب شده، راه مثبتی است و از این تجربه می توان استفاده کرد و نشان داد  که می شود با ایران کار کرد تا زمانی که دو طرف به اعتمادسازی مشترک برسند و مدل جدیدی از همکاری میان ایران و غرب برای اعتمادسازی شکل گیرد. زیرا هم ایران نسبت به آنها و هم آنها نسبت به ایران بی اعتماد هستند. در وضعیتی قرار داریم که هر لحظه ممکن است به شرایط قبل از ژنو بازگردیم که همه دستاوردها را از بین می برد.

 به نظر می رسد که ایران در نهایت باید پروتکل الحاقی را امضا کند. بر اساس این پروتکل بازرسی ها و نظارت بر برنامه هسته ای ایران به چه شکل خواهد بود ؟

به طور حتم چیزی بیشتر از اکنون نخواهد بود. از طرفی این موضوع در اختیار مجلس بوده و به صراحت در توافق ژنو به آن اشاره شده است. این موضوع موقعی مطرح می شود که تمام تعهدات طرف مقابل هم انجام شده باشد. یعنی یک تعهد یک طرفه نیست. همچنین دولت اختیاری در این باره ندارد. همچنان که طرف مقابل لغو تحریم ها را به کنگره سپرده است. تحریم ها چند نوع است. تحریم های شورای امنیت، اتحادیه اروپا، کنگره آمریکا و تحریم هایی که راسا توسط رییس جمهوری آمریکا وضع شده است. پروتکل الحاقی نیز زمانی مطرح خواهد بود که کنگره تحریم ها را لغو یا به عبارتی آمادگی خودش را برای لغو تحریم ها اعلام کرده باشد. یعنی اگر ایران پروتکل را اجرا کرد، آنها هم تحریم ها را لغو کنند. خوشبختانه در توافق ژنو دو طرف متعهد هستند.

 آیا دورنمایی از برنامه لغو تحریم های غرب علیه ایران وجود دارد ؟ غرب بر لزوم تعیین زمان اعتماد ساز برای مطمن شدن از عدم تسلیحاتی بودن برنامه هسته ای ایران اصرار دارد. آیا طرف ایرانی هم زمانی را برای پایان یافتن تمام تحریم ها در نظر دارد؟

اصرار طرف ایرانی بر لغو هرچه زودتر تحریم هاست. اما تلقی اشتباهی در غرب به خصوص آمریکا شکل گرفته است مبنی بر اینکه تحریم ها ابزار است. درواقع نگرش ابزاری نسبت به تحریم ها به وجود آمده است. این غلط فاحشی است که در آمریکا جا افتاده که می تواند از تحریم ها به عنوان یک ابزار استفاده کند. در حالی که عملا مشاهد شد که طی چند سال اخیری که ایران را تحریم کردند، نه تنها اثری بر توان هسته ای ایران نداشت بلکه افزایش هم یافت. بنابراین اگر آمریکایی ها این فکر اشتباه را کنار بگذارند، راه باز می شود. به جای سیاست فشار و مذاکره، سیاست همکاری و مذاکره را در پیش بگیرند. چنانچه این فکر را بپذیرند، دور نمای خوبی برای لغو تحریم ها وجود دارد. از نظر بنده و بسیاری کارشناسان سیاست استفاده ابزاری از تحریم ها اشتباه بوده و نتیجه ای هم  نخواهد داشت.

انتشار اولیه: چهارشنبه 11 تیر 1393/ باز انتشار : سه شنبه 17 تیر 1393

کلید واژه ها: مذاکرات هسته ای توافقات ژنو توافق جامع حسن بهشتی پور


نظر شما :