به بهانه تقاضای خود مختاری کردها

تجربه عراق در سوریه تکرار می‌شود؟

۱۹ آبان ۱۳۹۳ | ۱۴:۰۶ کد : ۱۹۴۰۲۳۶ ترجمه برگزیده خاورمیانه
حوادث نشان دادند که هر رهبری پرچم کوچکی زیر پرچم بزرگ کشور مخفی کرده است. در حالی که مردم برای پرچم کوچک می‌میرند نه برای پرچم بزرگ.
تجربه عراق در سوریه تکرار می‌شود؟

دیپلماسی ایرانی: «متاسفانه عراق در حل تجزیه است.» فرایند سیاسی «احتمالا شکست می خورد.» «هم زیستی جریان های سیاسی رو به فروپاشی است.» متاسفانه «منازعات سنی – شیعی» به قوت خود باقی هستند. برای همین نمی توانیم چندان امیدوار باشیم که کشوری متشکل از گروه های سیاسی مختلف با رعایت مبادی دموکراتیک و زندگی و شراکت در کنار هم تشکیل شود. از این فراتر می توانیم بگوییم که «همه کشورهایی که بعد از جنگ جهانی اول ایجاد شدند ممکن است که فرو بپاشند و به حالت اولیه خود باز گردند.» فروپاشی در سوریه در حال عمیق شدن است و «بازگشتش به قبل از آغاز حوادث بعید و بسیار مشکل است.»

این چیزی است که مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان گفت و روزنامه الحیات آن را در 5 آوریل گذشته منتشر کرد، یعنی دو ماه قبل از استیلای داعش بر موصل، بلافاصله بعد از آن عراق و سوریه به سرعت به سمت فروپاشی حرکت کردند.

در آن موقع به عنوان یک شهروند عرب دوست داشتم که او خطا کرده باشد، اما وقوع انتظارها سبب شد که دوباره به یاد حرف هایش بیفتم، به ویژه بعد از دو تحول اخیر. اول موافقت پارلمان کردستان با اجازه داشتن رئیس اقلیم برای اعزام نیروهای پیشمرگ برای دفاع از شهر عین العرب (کوبانی) در سوریه. و دوم توافق نیروهای کردی – سوری برای تشکیل یک «مرجعیت سیاسی واحد» برای اداره امورد کردها در اراضی سوریه.

ارسال نیروهای مبارز کرد به سوریه از طریق اراضی ترکیه کاری است که تاکید می کند سوریه ای که صرفا بازیگری فراتر از مرزهایش بود اکنون به بازیگری برای دیگران تبدیل شده است. توافق نیروهای کردی سوری که خود متهم به رابطه با حکومت بشار اسد هستند، برای تشکیل یک مرجعیت سیاسی یکپارچه نشان می دهد که قناعتی وجود دارد که بازگشت سوریه به شکل سابق خود به شدت با مشکل مواجه است و نیروهای کرد خود را آماده «خودمختاری» در داخل سوریه می کنند.

تشکیل اقلیم کردستان عراق به استناد قانون اساسی این کشور که در سال 2005 به تصویب رسید واقعه ای بود که دلابت بر بسیاری چیزها می کرد. مقر اقلیم را در آن سال از نزدیک دیدم و اولین چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که دو رئیس زیر یک پرچم به سر می بردند: پرچم عراق و پرچم کردستان عراق. در آن روز از خود پرسیدم احساس یک کردی مقیم در سوریه یا ترکیه وقتی که می بیند کردهای عراق رئیس و پارلمان و حکومتی مشابه آنها تشکیل می دهند، چیست.

روشن بود که ولادت اقلیم کردستان عراق فقط به این معنا نیست که فقط اقلیمی برای افراد مقیم در مرزهای ترکیه و سوریه و ایران در عراق تشکیل شود. جذابیت اقلیم زمانی زیاد شد که دیگر نقاط عراق ملتهب بودند و سراسر کشور با آتشی برافروخته از طرف های مختلف دست و پنجه نرم می کرد در حالی که کردستان به سمت شکوفایی پیش می رفت. شاید این جذابیت باعث می شد تا بارزانی به حد اقل هشدارها توجه کند. بارها تاکید می کرد که کشورهای دیگر فقط برای رسیدن به تجربه رسیدن به اقلیم کار نکردند بلکه به دنبال رسیدن به حقوقشان بر اساس اوضاع کشورشان بودند.

جذابیت های اقلیم کردستان باعث نگرانی کشورهای همسایه می شد. چند سال پیش مقام های سوریه از بارزانی دعوت کردند که از کشورشان بازدید کند اما به این شرط که وی به عنوان رئیس حزب دموکراتیک کردستان و نه رئیس اقلیم به آن جا سفر کند، شرطی که از سوی بارزانی رد شد. بعد از آغاز بهار عربی دمشق مواضع خود را تغییر داد اما سفری هم صورت نگرفت.

قصه اقلیم کردستان عراق تکرار نشد. اما ظن غالب این بود که بارزانی تنها رهبری نیست که زیر دو پرچم می نشیند. در این جا ما چیزهایی درباره نقشه های سایکس – پیکو می شنویم که گفته می شود با عجله و به دور از احساسات ساکنین کشیده می شود. و این که از این نقشه ها عبور و آنها را پاره کرده اند. مرزها از بین رفته اند. زندگی مسالمت آمیز نیز از بین رفته است. اکنون ما می شنویم که می گویند کشور مادر شکست خورده است. الآن صحبت از ایجاد حکومت های جدید در داخل نقشه ها است. عصر دولت مرکزی قوی به پایان رسیده است. پرچم دولت مرکزی تنها پوششی رسانه ای بر روی حقیقت است. حوادث نشان دادند که هر رهبری پرچم کوچکی زیر پرچم بزرگ کشور مخفی کرده است. در حالی که مردم برای پرچم کوچک می میرند نه برای پرچم بزرگ.

همچنین می شنویم که می گویند حکومت های مرکزی ضعیف خواهند بود. و مردم زیر سایه حکومتی شبه محلی زندگی خواهند کرد. زیر سایه ارتش ملی متشکل از هم مذهبی های خود. این به آن معنا است که عملا شهروندان از جمله رهبر زیر سایه دو پرچم زندگی خواهند کرد: پرچم مذهب و پرچم کشورشان. و این کار عملا در عراق معمول است. برای آینده سوریه نیز قابل انتظار است. همچین یمن و لیبی. این راه حل از تجربه لبنان وارد شده است، هر رهبری زیر دو پرچم به سر می برد یکی را پنهان می کند چرا که طوایف – اقلیم با آن موافق نیستند و چیزی جز وجود حکومت مرکزی را نمی پذیرند.

 

منبع: الحیات / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

انتشار اولیه: دوشنبه 12 آبان 1393 / انتشار مجدد: دوشنبه 19 آبان 1393

کلید واژه ها: اقلیم کردستان بارزانی عراق سوريه


نظر شما :