پس از پیشی گرفتن از ایالات متحده

چین ابرقدرت بعدی جهان خواهد شد؟

۱۵ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۱۰۹۴ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
سعید محمدی کاوند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: چین در حال تبدیل شدن به یک شریک دیپلماتیک محبوب است. چین به عنوان عضوی از گروه بریکس خود را متعهد به ترویج برابری اقتصادی و منافع متقابل در سراسر جهان در حال توسعه کرده که روابط خود را با چندین کشور آفریقایی و آمریکای لاتین تقویت کرده است. 
چین ابرقدرت بعدی جهان خواهد شد؟

نویسنده: سعید محمدی کاوند، کارشناس مسائل آمریکا

دیپلماسی ایرانی: این سوالی است که چندین سال توسط بسیاری از مردم پرسیده می شود: آیا چین به عنوان قدرت برتر جهان از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت؟ صعود چین نشان دهنده مهم ترین تغییر قدرت جهانی از زمان پایان جنگ سرد است. قرن‌ها هژمونی آمریکا و اروپا با پیشرفت‌های فناوری، رشد اقتصادی و روابط دیپلماتیک که همگی توسط چین رهبری می‌شوند، به چالش کشیده شده است. با وجود اینکه این کشور گام های شگرفی در تقویت ارتش و تقویت ظرفیت دیپلماتیک خود برداشته، تناقض تولید ناخالص داخلی (GDP) بالای چین همراه با تولید ناخالص داخلی سرانه پایین، و حذف این کشور از توافق نامه های تجارت آزاد مهم، از دلایل اصلی برتری آمریکا نسبت به چین است. با این حال، از طریق تلاش‌های کاهش فقر و مذاکرات تجاری بیشتر، غول خفته به قول ناپلئون ممکن است «بیدار شود و دنیا را تکان دهد».

ارتش چین بزرگترین چالش برای هژمونی آمریکا به عنوان یک قدرت جنگ جهانی است. چین نه تنها 2 میلیون پرسنل بیشتر از ارتش آمریکا دارد، بلکه با 2185000 نفر، بیشترین تعداد رزمندگان فعال در جهان را نیز دارد. چین همچنین آماده است تا سال 2035 ذخایر کلاهک های هسته ای خود را چهار برابر کند و این کشور را به برابری نزدیک با ایالات متحده برساند. با این حال، مهم ترین درگیری بین این دو کشور شامل دو مناقشه ارضی است: دریای چین جنوبی و تایوان. دریای چین جنوبی بخش زیادی از شرق آسیا را از طریق تنگه مالاکا به مسیرهای تجاری مهم متصل می کند، بنابراین کشوری که بیشترین قدرت را در این منطقه اعمال می کند می تواند عبور امن تجارت به هند و آفریقا را نیز کنترل کند. چین در حال افزایش حضور نظامی خود در اینجا با ساخت جزایر مصنوعی، استقرار جت های جنگنده برای نظارت بر آسمان، و ایجاد بیش از 20 پایگاه نظامی برای نظارت بر فعالیت های کشتیرانی است. نیروی دریایی آمریکا و چین قبلاً تعداد زیادی موشک کروز مبادله کرده‌اند و تلاش‌های کمی برای کاهش تنش‌ها انجام شده است. 

در مورد تایوان، اتحاد مجدد با سرزمین اصلی مدتهاست که یکی از موارد دستور کار حزب کمونیست چین بوده است. در اکتبر سال 2022، رئیس جمهور شی جین پینگ سخنرانی های متعددی ایراد کرد و به قدرت های خارجی، به ویژه ایالات متحده، نسبت به مداخله در اتحاد مجدد "مسالمت آمیز" هشدار داد. برای «دستیابی به جوانسازی بزرگ ملت چین»، ارتش آمادگی‌ها را برای تهاجم احتمالی افزایش داده است، که ایالات متحده را در موقعیت دیپلماتیک متزلزلی قرار می‌دهد، تا آنجا که بازرگانان آمریکایی از کنگره درخواست کرده‌اند تا به جابه‌جایی صنعت نیمه‌رسانا تایوان کمک کند.

چین همچنین در حال تبدیل شدن به یک شریک دیپلماتیک محبوب است. چین به عنوان عضوی از گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی)، خود را متعهد به ترویج برابری اقتصادی و منافع متقابل در سراسر جهان در حال توسعه کرده که روابط خود را با چندین کشور آفریقایی و آمریکای لاتین تقویت کرده است. 

تنها بخشی که چین همچنان از ایالات متحده عقب تر است، عملکرد اقتصادی این کشور است. این ممکن است تعجب برانگیز باشد زیرا چین در حال حاضر دومین اقتصاد بزرگ جهان است و تا سال 2050 می تواند از اقتصاد ایالات متحده پیشی بگیرد. با این حال، اندازه گیری اقتصاد چین صرفاً بر اساس تولید ناخالص داخلی گمراه کننده است. استفاده از تولید ناخالص داخلی سرانه تصویر دقیق تری از نحوه توزیع درآمد ملی در میان جمعیت وسیع آن ارائه می دهد. در سال 2021، تولید ناخالص داخلی سرانه چین در 12556.30 دلار متوقف شد، در حالی که تولید ناخالص داخلی سرانه ایالات متحده به 69.287.54 دلار افزایش یافت. این بدان معناست که میانگین درآمد هر نفر در ایالات متحده بیش از پنج برابر درآمد چین است. علاوه بر این، ظرفیت تجاری چین معمولاً با توافق‌های تجارت آزاد غربی که عمداً برای محدود کردن گسترش چین طراحی شده‌اند، به چالش می‌کشد. به عنوان مثال، مشارکت ترانس پاسیفیک (TPP) که توسط دولت اوباما حمایت شد، چین را از تجارت آزاد با شرکای اقتصادی در هر دو طرف اقیانوس آرام محروم کرد. هنگامی که دولت ترامپ در سال 2017 ایالات متحده را از TPP خارج کرد، کشورهای باقی مانده توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) ایجاد کردند که مانع از روابط تجاری چین با کانادا، استرالیا و مکزیک می شود.

با این حال، اگر چین خود را وقف فقرزدایی گسترده و گشودگی بهتر به توافقات تجارت آزاد کند، می تواند به هدف خود برای تبدیل شدن به ابرقدرت بعدی جهان برسد. کار برای کاهش فقر داخلی در حال انجام است و بیش از 800 میلیون نفر در حال حاضر از فقر شدید خارج شده اند. بیشتر تلاش‌های چین برای کاهش فقر در مناطق محروم جغرافیایی متمرکز شده، که به سیاست‌گذاران جهانی درس‌های جدیدی در مورد نحوه استفاده از «حمایت هدفمند» برای مبارزه با فقر مداوم داده است. چین همچنین در حال مذاکره برای چندین قرارداد تجارت آزاد جدید است که مهمترین آنها ایجاد منطقه آزاد تجاری بین ژاپن و کره جنوبی است. در صورت موفقیت آمیز بودن، دسترسی تجارت آزاد به سومین و سیزدهمین اقتصادهای بزرگ جهان را فراهم می کند. 

هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا چین را به صدر اقتصاد جهان برساند، اما مطمئناً این امکان وجود دارد که اقتصاد چین تا سال 2050 از قدرت اقتصادی ایالات متحده پیشی بگیرد. افزایش احتمال تهاجم به تایوان می‌تواند به ظرفیت دیپلماتیکی که دهه‌ها برای ایجاد آن صرف کرده است، آسیب برساند. با این وجود، چین نیرویی است که می توان روی آن حساب کرد و جامعه بین المللی باید به چگونگی پیشرفت آن توجه زیادی داشته باشد.

کلید واژه ها: چین ایالات متحده امریکا امریکا چین و امریکا رقابت چین و آمریکا امریکا و چین اقتصاد چین ابرقدرت


( ۶ )

نظر شما :