یادآوری نکاتی چند

ایران و گشایش مسیرهای مواصلاتی در قفقاز جنوبی

۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۸۲۷۳ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: سید احمد حسینی
سید احمد حسینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: انتخاب نام زنگه زور که برگرفته از نام قدیمی این منطقه و در بردارنده ادعاهای تاریخی بود روایت سازی شد. این شیوه مواجهه با مسائل و تکیه بر برشی از گذشته هر چند برخی امکان های محدود و مقطعی ایجاد می کند اما اگر قرار باشد کل رویدادها را واکاوی کنیم به نتایجی می رسند که باب میل آنها نخواهد بود و پذیرش و هضم آن برایشان دشوار خواهد بود. متاسفانه این شکل از برخورد با مسائل تاریخی که به‌صورت یکجانبه و به سود خود دیدن حوادث و رویدادهاست وجود دارد که از نظر علمی و منطقی درست نیست و منشا مشکلات و سوء تفاهمات در منطقه شده است.
ایران و گشایش مسیرهای مواصلاتی در قفقاز جنوبی

دیپلماسی ایرانی: مدتی است گشایش مسیرهای مواصلاتی در قفقاز جنوبی که بخشی از آن از سوی جمهوری آذربایجان زنگه زور نامیده شده مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه‌هایی در خصوص آن بیان می شود. نظر به اهمیت موضوع در این نوشته تلاش می شود نکاتی چند در این زمینه مورد اشاره قرار گیرد:

• بحران در قفقاز جنوبی در سال های پایانی شوروی حول موضوع قره باغ شکل گرفت که در نتیجه آن مسیرهای مواصلاتی بین دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان مسدود و منطقه در بن بستی سی ساله فرو رفت. ایران بدلیل اینکه مسیر ریلی آن از طریق نقطه جلفا به نخجوان و در ادامه به باکو و مسکو از یک طرف و ایروان و تفلیس و دریای سیاه از سوی دیگر متصل بود از این اتفاق تاثیر مستقیم پذیرفت و یکی از متضررین این بحران بود.

• از همان زمان، ایران از مخالفین جدی پدیده اشغال بود و به انحاء گوناگون تلاش کرد تا این مساله حل و فصل شود اما با برخی نگرش های سیاسی در منطقه خصوصا از سوی جمهوری آذربایجان مواجه شد. با این وجود مجموعه اقدامات ایران موجب شد که این کشور بیش از آن سرزمین خود را از دست ندهد و یا منطقه نخجوان از اشغال ارامنه در امان ماند. متاسفانه ها جریان هایی وجود دارند که در مسیر کتمان این حقایق و پوشاندن اقدامات و مواضع خیرخواهانه ایران عمل می کنند اما این تلاش ها و کمک های صورت گرفته مستند است و می توان در صورت ضرورت آنها را ارائه کرد.

• در زمان جنگ دوم قره باغ جمهوری اسلامی ایران بر اساس فرمان چهار ماده ای مقام معظم رهبری دائر بر: ضرورت بازگرداندن اراضی اشغالی به جمهوری آذربایجان، حفظ حقوق اقلیت ها، جلوگیری از حضور گروه های تروریستی در منطقه و حفظ مرزهای بین المللی کشورها قدم برداشت که مورد استقبال و سپاسگزاری مقامات جمهوری آذربایجان گرفت به نحوی که این موضع را در بین واکنش کشورهای اسلامی در قبال این رویداد بسیار شجاعانه و مترقی دانستند.

• بلافاصله پس از جنگ دوه قره باغ مساله بازگشایی مسیرها خصوصا موضوع اتصال مرکز جمهوری آذربایجان به نخجوان مطرح و حتی بر مساله قره باغ پیشی گرفت. در این زمینه دو موضع غیرضرور و بنوعی تحریک کننده اتخاذ شد. اول اینکه از بند نهم توافق نامه آتش بس بین روسیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان عبارت کریدور استخراج شد در حالی که در متن سند چنین چیزی وجود نداشت و بعدا خود مقامات جمهوری آذربایجان بر این اقدام خود اعتراف کردند. دوم اینکه با انتخاب نام زنگه زور که برگرفته از نام قدیمی این منطقه و در بردارنده ادعاهای تاریخی بود روایت سازی شد. این شیوه مواجهه با مسائل و تکیه بر برشی از گذشته هر چند برخی امکان های محدود و مقطعی ایجاد می کند اما اگر قرار باشد کل رویدادها را واکاوی کنیم به نتایجی می رسند که باب میل آنها نخواهد بود و پذیرش و هضم آن برایشان دشوار خواهد بود. متاسفانه این شکل از برخورد با مسائل تاریخی که به‌صورت یکجانبه و به سود خود دیدن حوادث و رویدادهاست وجود دارد که از نظر علمی و منطقی درست نیست و منشا مشکلات و سوء تفاهمات در منطقه شده است.

• همان گونه که اشاره رفت انسداد در مسیرها در گذشته همه را متضرر کرد با این حال،  برطرف کردن این مشکلات و ایجاد گشایش ها نیز اگر اصولی و درست باشد و بصورت مجموعه ای دیده شود می تواند راهگشا و سودمند باشد. در این راستا برقراری اتصال جمهوری آذربایجان با جمهوری خودمختار نخجوان بر اساس توافق و رعایت قوانین، بازگشائی مسیر جاده ای و ریلی نخجوان به ایروان و تفلیس و برقراری روابط ریلی ایران با این مسیرها می توان گزینه ای برای ایجاد نفع منطقه ای باشد و همه را نسبت به چشم انداز مشارکت جمعی و برقراری صلح و ثبات پایدار در منطقه خوشبین سازد.

• ایران با کشورهای منطقه قفقاز جنوبی همسایه است و در طول سی سال گذشته همه امکانات خود را در خدمت رفاه و آسایش آنها قرار داده است. در این مدت امکان تردد مردم جمهوری آذربایجان و نخجوان از طریق ایران فراهم شده و حتی در اوج تنش ها در دوره جنگ دوم قره باغ و فراگیری اپیدمی کرونا دچار خدشه نشده است. انرژی مورد نیاز منطقه نخجوان در طول سه دهه گذشته بصورت سوآپ از طریق ایران تامین شده و همینطور نیازمندی‌های دیگر که شرح آنها به مجال دیگری نیاز دارد. با چنین گذشته ای، طبیعی است که نگرش های یکجانبه و حذفی در منطقه و بی اعتنائی نسبت به حقوق و منافع کشورهای همسایه دغدغه و ذهنیت های منفی ایجاد کرده و فضای همکاری سازنده را به رقابت ونادیده گرفتن دیگران تبدیل می کند که مخالف با روح همکاری و مشارکت جمعی است.

• در این زمینه برخی بصورت کمی و متریک به مساله نگاه می کنند و به مقایسه مرز 45 کیلومتر ایران با ارمنستان با مرزهای چند صدکیلومتری با همسایگان دیگر اشاره می کنند که روش درستی نیست. مساله این است که مانند هر پدیده دیگری گاه وجود یک مرز مطمئن و امن ولو کوتاه در مناسبات با کشورهای دیگر، امکان انتخاب و مانور ایجاد می کند و بالعکس نداشتن آن به مثابه آن است که همه تخم مرغ ها را در سبد یک کشور قرار دهی آن هم در شرایطی که سابقه عدم اطمینان از آن کشور در مقاطع مختلف بوجود آمده است. برای درک اهمیت این مساله به مرز ترکیه با جمهوری خودمختار نخجوان نگاه کنید که تنها 11 کیلومتر است اما در عملیاتی شدن و پیشبرد کریدور مورد نظر دو کشور نقش بنیادین دارد. 

• به‌رغم این موارد نمی توان در گذشته توقف کرد و رویدادهای کنونی را از نظر دور داشت. واقعیت این است که شرایط در منطقه قفقاز جنوبی متحول شده و کشورها به دنبال گشایش در مسیرهای ارتباطی هستند و طبیعتا ایران از عناصر مهم شکل گیری نظم نوین در منطقه است. در چنین وضعی، دستگاه دیپلماسی ماموریت دارد تا در همین مراحل آغاز بکار دولت جدید در ایران که یک فرصت خوب برای گفت‌وگو و تعامل فراهم است دیدگاه‌های خود را با کشورهای منطقه و سایر ذینفعان در میان گذشته و یک فضای همکاری مثبت با لحاظ منافع جمعی ایجاد کند. 

طبعا در کنار دیپلماسی با کشورهای منطقه، انسجام داخلی بین دستگاه‌ها و متولیان امر نیز ضروری است تا هر چه سریعتر برای کاستن از پیامدهای منفی مسیرهایی که هدف کاستن از ظرفیت‌های ایران در کریدورهای حمل و نقلی را دنبال می کنند، تدابیر لازم را اتخاذ و به مراحله اجرا درآورند و البته در این بخش نیز به شرط عملی شدن برنامه ها، ظرفیت‌های قابل توجهی وجود دارد. 
 

سید احمد حسینی

نویسنده خبر

کارشناس و تحلیل گر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و آذربایجان ایران و ارمنستان سید احمد حسینی قفقاز ایران و قفقاز قره باغ ایران و قره باغ ارمنستان و آذربایجان


( ۷۶ )

نظر شما :

فرهاد ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۲:۳۳
یک نکته را باید به طور جدی در خاطر داشت و این چیزی است که خیانتکاران به این کشور از جمله پانترکها می‌خواهند جعل کنند و آن‌ هم این نکته مهم است که هدف از کریدور مذکور هرچه باشد، ترانزیت نیست که بخواهیم سر این بحث کنیم که ما هم از این موضوع نفع ببریم یا نه. خود نام این کریدور همراه با یک ادعای تاریخی و سرزمینی است‌ و اگر ادعای تاریخی مد نظر باشد، ما هم خیلی ادعا میتوانیم بکنیم. باکو همین حالا از طریق گرجستان و ترکیه و همینطور از طریق ایران با نخجوان ارتباط دارد و تا به حال کوچکترین مشکلی در خاک ایران برای آنها ایجاد نشده است. بنابراین با توجه به اظهارات رسانه های باکو این دیدگاه که این کریدور فقط برای ترانزیت و ارتباط جاده ای است، بسیار ساده انگارانه و در نتیجه ضد منافع ملی ایران است.
عبدالرضا ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۲:۵۳
درصحبتهای نویسنده محترم چند مورد است که بایستی گفته شود اولا با توجه به مسدود بودن اطراف ارمنستان به غیر از مرز ایران از اول مناقشه قره باغ تا الان کلیه سورو سات نظامی و تجهیزات ارسال شده از ممالک دیگر و خود ایران از مرز ایران به ارمنستان ارسال شده است دوما طبق گفته خود نویسنده زنگزور اسم تاریخی همین منطقه است فلذا اسم بردن ان جه موردی دارد ازبایجان بر خلاف ارمنستان اسامی مناطق را تحریف نمی کند ثالثا با توجه به حضور میلیونی آزرها در این سوی مرز اجازه دادن به کامیونهای سوخت و ارزاق حداقل وظیفه جمهوری اسلامی است یعنی می خواستید از اراضی ازربایجان شرقی و اردبیل به نخجوان کمک نکنید
آبتین ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۷:۲۹
اولا ما جایی به نام آزربایجان ندادیم. این نوع املای کلمات مخصوص پانترکهاست. دوما سالهاست که باکو از طریق ایران به نخجوان کالا صادر می‌کند. بعد اردبیل و آذربایجان شرقی ملک پدری کسی که پانترکها بخواهند در مورد اقدامات در این استان‌ها تصمیم بگیرند.
فرزاد ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۹:۰۱
امروزمنافع ملی و یکی از امن ترین وحساسترین مرزهای کشور ما توسط کشورکی به چالش کشیده میشه که عمر و سنش از من نوعی هم کمتره و از نظر موقعیت جغرافیایی و ژیوپلتیک و سرمایه های انسانی و منابع طبیعی و تاریخ مملکت داری و قدرت نظامی و بسیاری مزیت‌های دیگه به هیچ عنوان با کشور بزرگی مثل ایران ما قابل قیاس نیست.ازاین همه انفعال و مدارا و خویشتنداری در برابر این کشورک فقط یک نتیجه بیشتر نمیتوان گرفت و اون اینکه بسیاری از تصمیم گیران مملکت ما یا نمک گیر ویا از جنس خود اونا هستن.
به عبدالرضا ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۲:۱۱
ویروس پانترکی لاعلاج است : مرز ارمنستان به گرجستان توسط پل دوستی با هزینه اتحادیه اروپا باز است و واردات تسلیحات نظامی ارمنستان از فرانسه مانند خودرو تاکتیکی باستیون و توپ خود کششی و.... از طریق بنادر گرجستان منجمله بندر باتومی صورت میگیرد و تسلیحات هندی توسط هواپیما به ارمنستان فرستاده میشود .اذربایجان نوچه و شاگرد تحریف بزرگ ترکیه است .میلیونها اذری اگر تابع فکر و نظر شما باشند تا به حال ایران تجزیه شده بود و همین حداقل وظیفه که شما از ایران میدانید باعث جری شدن انها شده و شروعی برای باج گیری
Aysan Maral ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۶:۱۷
جناب آبتین فارس هایی مثل شما هر روز به عرب ها فحش می دهند و آنها را عقب مانده مینامند اما وقتی نوبت به الفبای آنها می رسد اینقدر اصرار دارید که از آن استفاده کنید. مانند فارسی، ترکی نیز 3 "ز" متفاوت ندارد. این که آذربایجان را با "ذ " یا "ز" بنویسید این واقعیت را تغییر نمی دهد که الفبای عربی برای فارسی یا ترکی مناسب نیست، اما پدربزرگ شما محمدعلی فروغی مخالف تغییر الفبای عربی به الفبای لاتین بود زیرا فکر می کرد که این امر خواندن روزنامه ها و کتاب های چاپ شده در ترکیه را برای ترک های آذربایجانی در ایران آسان تر می کند. آیا تا به حال به یک عرب گوش کرده اید که چگونه سه نوع "ز" را تلفظ می کند؟ این کاملاً متفاوت از نحوه تلفظ شما است - زیرا شما هر 3 "ز " را یکسان تلفظ می کنید اما آنها این کار را نمی کنند. به لطف اینترنت و شبکه های تلویزیونی ترکیه اکثریت ترک های ایران اکنون می توانند با استفاده از الفبای لاتین بخوانند و بنویسند. زنگزور را با "ز" یا با "ذ " یا با "ظ " و یا با "ض " نوشتن فرقی به حال مانمی کند مسئله اصلی بازپس گرفتن و باز گرداندن آن به صاحب اصلی آن آذربایجان است .
عبدالرضای با وجدان؟؟؟ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۵:۰۱
وقاحت و رذالت پان گرگ های خاکستری بی پایان است: از یک طرف در تبلیغات شبانه روزی شان به دروغ می گویند که ایران نه تنها هیچ کمکی به بادکوبه نکرده است بلکه ایران را متهم به حمایت نظامی از ارامنه می کنند. در صورتی که علاوه بر مرزهای زمینی گرجستان، مرزهای هوایی اش هم به روی ارمنستان باز است و ارمنستان می تواند از هندوستان و فرانسه سلاح بخرد و اگر ایران حمایت می کرد همانند سوریه می توانست ترکیه جعلی را که در تسخیر دمشق شکست داد، در موضوع قره باغ هم ناکار کند! همه می دانند که اگر ایران نبود بادکوبه در همان ۳۰ سال پیش به دست ارامنه سقوط می کرد. کجاست انسان های شرافتمند و باوجدان که حقیقت را بگویند. ۳۰ سال است که ایران مسیر ترانزیتی بادکوبه به نخجوان بدون درخواست عوارض بوده است. در صورتی که آنها بلافاصله پس از در دست. گرفتن مسیر عبور کامیون های ایرانی به ارمنستان، عوارض سنگین برقرار کردند. براستی از این پست تر، ناجوانمردتر و بی وجدان تر سراغ دارید؟؟؟ در جنگ دوم قره باغ هم ایران مرزهای هوایی را به روی جنگنده های ارمنی بست که الهام از این کار تشکر کرد.
محمد ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۶:۵۶
متاسفانه انفعال سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی طی سال های گذشته و همچنین عدم توجه لازم و کافی به هویت شیعی مردم آذربایجان و همچنین بی توجهی به قلب دنیا یعنی اوراسیا و تمرکز بیش از حد بر خاورمیانه آشوبناک موجب شد امروز ایران دست برتر در قفقاز جنوبی را نداشته باشد.در حال حاضر اهرم فشار ما چیست که نگذاریم زنگزور این فتنه ژئوپلیتیک ایجاد شود؟به چه طریقی این کشورها را قانع کنیم از ایران استفاده کنند؟ باید به طور عملگرایانه ای فکر راه حل بود.
جواد ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۹:۰۲
زنگزور خاک ابدی ترک هاست و به مام وطن برمی گردد. میلیون آذری از آنجا اخراج شده اند و خاکشان توسط داشناک های ارمنی اشغال شده است.
کوروش ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۶
اشکالی ندارد اگر پانترکها می‌خواهند بر اساس ادعای تاریخی پیش بروند. ولی اگر تاریخ ملاک است کل باکو متعلق به ایران و قره باغ و نخجوان هم دارای اکثریت ارمنی بوده اند.
داریوش ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۲۲:۴۱
انشاالله مسلمانان شیعه آذربایجان بر کفار ارمنی و طرفداران منافقشان پیروز خواهند شد و دل امام زمان را خوشنود خواهند کرد. بسوز پانفارس بسوز
سیداحمد ۰۱ مهر ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰
باسلام از همه عزیزانی که ضمن مطالعه، نظرات خود را بیان کردند، تشکر می نمایم. طبعا پیرامون موضوع این نوشته، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که در یک فضای دوستانه می توان به گفتگو پرداخت. بطور کلی رویکرد ایران در قفقاز پس از فروپاشی شوروی، سازنده و دائر بر کمک به کشورهای نوظهور همسایه برای فائق آمدن بر مشکلات پیش روی بوده است. اکنون نیز بهتر است با پرهیز از افراط و تفریط و نگاه حذفی، مسیری انتخاب شود که سود همگان و صلح و ثبات پایدار منطقه تامین و ملت های منطقه از تعامل دوستانه با یکدیگر خرسند باشند.
آبتین ۱۰ مهر ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۷
جناب به اصطلاح آیسان از میت ترکیه من اصلا فارس نیستم. بی سوادی پاترکی امثال شما پایانی ندارد.
آبتین ۱۰ مهر ۱۴۰۳ | ۱۱:۱۹
شما ترکها جیب اسراییل را پر از پول نونیدکه غزه و لبنان را شخم بزند، بعد ادعای مسلمانی کنید.
احسنت به آبتین بزرگوار ۱۲ مهر ۱۴۰۳ | ۰۷:۰۸
بایستی توجه داشت و دقت کرد که در ایران بزرگ اصلا قوم خاصی به نام «فارس» در مقابل اقوام تاریخی دیگر مانند اقوام آذری، پشتون کرد، بلوچ، تاجیک، لر، لاری، عرب، سیستانی، تات و تالشی، مازنی، گیلک، بختیاری، ارمنی و گرجی وجود ندارد. فارسی رسمی یک زبان ملی مشترک برای برقراری ارتباط در میان همه اقوام عزیز ایرانی است‌‌،. همانطور که در ترکیه جعلی، زبان ترکی استانبولی یا در رژیم بادکوبه که به خاک ایران طمع دارد زبان پر از واژه های روسی ترکی باکویی که به لحاظ زیبایی و سلاست بسیار پایین تر از ترکی شیرین آذری ایران است، به عنوان زبان رسمی است ولی متأسفانه بر خلاف ایران حضور اقوام کرد، ارمنی، گرجی و تالش توسط این دو حکومت نژادپرست پان تورک انکار می شود و در آمارهای جهانی همه را به دروغ تورک معرفی می کنند!