دیپلماسی عمومی در محاق؛

پیامدهای نادیده‌گرفتن وجهه بین‌المللی ورزش

۱۶ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۳۳۲۹۴ اخبار اصلی اخبار داخلی اقتصاد و انرژی
نویسنده خبر: عابد اکبری
عابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: دیپلماسی عمومی، عرصه‌ای بی‌رحم است. تصویرها می‌مانند، حتی اگر واقعیت‌ها تغییر کنند. امروز چهره ایران در آیینه ورزش تیره شده و این تیرگی، نه محصول دشمنی بیرونی، بلکه نتیجه بی‌توجهی درونی به نقش حیاتی ورزش در سیاست جهانی است.
پیامدهای نادیده‌گرفتن وجهه بین‌المللی ورزش

دیپلماسی ایرانی: در جهان معاصر، ورزش قهرمانی تنها میدان رقابت برای کسب مدال یا سنجش آمادگی بدنی نیست. کشورها سال‌هاست دریافته‌اند که ورزش بخشی از دیپلماسی عمومی و ابزاری کلیدی در ساخت، حفظ و ارتقای تصویر بین‌المللی‌شان است. در فضای رقابتی نظام بین‌الملل، جایی که روایت‌ها، تصاویر و برداشت‌ها بیش از واقعیت‌های عینی مؤثرند، هیچ حوزه‌ای به اندازه ورزش نمی‌تواند در زمانی کوتاه، تصویری ملی را جهانی کند؛ چه مثبت و چه منفی.

از این منظر، اتهام تجاوز ورزشکاران ایرانی در کره جنوبی، تنها یک رویداد تاسف‌بار اخلاقی نیست، بلکه بحرانی نمادین در عرصه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران است. این رویداد در کشوری اتفاق افتاده که حساسیت تاریخی و اجتماعی ویژه‌ای نسبت به خشونت جنسی دارد و این حادثه، بازتابی گسترده در رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یافت. مهم‌تر آنکه افکار عمومی جهان، این رفتار را جدا از ساختار رسمی اعزام‌کننده نمی‌بیند و در غیاب مدیریت حرفه‌ای و نظارت اخلاق‌محور، کل تصویر ایران را با چنین رخدادهایی پیوند می‌زند.

متأسفانه، چنین رویدادهایی در خلأ شکل نمی‌گیرند. سیاست‌گذاری ضعیف، عدم نظارت، فقدان آموزش فرهنگی پیش از اعزام، مستقیماً در بروز این بحران نقش دارند. وزارت ورزش، به‌عنوان متولی این ساختار، مسئول است و نمی‌توان از مسئولیت اخلاقی، اداری و دیپلماتیک آن چشم پوشید.

این حادثه در شرایطی روی داده که پیشتر نیز در دوران ریاست فعلی وزارت ورزش بر فدراسیون قایقرانی، کشور موجی بی‌سابقه از پناهندگی قایقرانان ایرانی شاهد بود. آن پناهندگی‌ها، در حالی که مسئولان از «امید به ماندن» سخن می‌گفتند، عملاً به تکرار چهره‌ای متزلزل و بی‌ثبات از وضعیت داخلی کشور در ذهن مخاطب خارجی منجر شد. اکنون نیز با ادامه همان شیوه مدیریت، شاهد بحران‌هایی تازه‌ایم که این‌بار نه با سکوت، بلکه با رسوایی جهانی همراه شده‌اند.

هم‌زمان باید به وضعیت تاسف‌بار استادیوم آزادی، نماد ملی ورزش ایران نیز توجه کرد. بازسازی این ورزشگاه، که از مدت‌ها پیش آغاز شده، نه‌تنها به سرانجام نرسیده، بلکه در ماه‌های اخیر هیچ پیشرفت ملموسی نداشته است. در نتیجه، تیم‌های پرطرفدار ایرانی در رقابت‌های آسیایی سال گذشته، ناچار شدند مسابقات خانگی خود را در ورزشگاهی فرسوده، با نمایی ناخوشایند و غیرقابل دفاع برگزار کنند. آنچه رسانه‌های خارجی در این میانه ثبت کردند، نه توانمندی ایران، بلکه نشانی از افول زیرساختی و بی‌توجهی به شأن ملی بود.

همه اینها در کنار هم، تصویری ناسازگار با جایگاه تاریخی ایران ساخته‌اند. ایرانی که با پیشینه تمدنی – فرهنگی خود، همواره در پی الگوسازی در منطقه بوده، اما اکنون، در اثر مدیریت ناآگاه به الزامات روابط بین‌الملل، سرمایه‌های نمادین خود را یکی‌یکی از دست می‌دهد.

برای درک بهتر اهمیت موضوع، نگاهی تطبیقی مفید است. در سال ۲۰۲۰، وزیر المپیک ژاپن تنها به دلیل یک اظهار نظر جنجالی و فضای رسانه‌ای منفی پیرامون اخلاق ورزشی، از سمت خود استعفا داد تا تصویر میزبان المپیک آسیب نبیند. در ایالات متحده نیز پس از رسوایی اخلاقی در فدراسیون ژیمناستیک، حتی وزارت بهداشت به دلیل نقش نظارتی‌اش، تحت فشار قرار گرفت. این کشورها از دیپلماسی عمومی در ورزش آگاه‌اند، چون فهمیده‌اند که آسیب به تصویر ملی، تبعاتی بلندمدت‌تر از شکست در هر میدان ورزشی دارد.

در مقابل، در ایران گویی ورزش هنوز به‌مثابه «قدرت نرم» جدی گرفته نمی‌شود. نه در سازوکار اعزام، نه در بازسازی نمادها، نه در تربیت رسانه‌ای و فرهنگی قهرمانان ملی و نه در واکنش‌ها به بحران‌ها. در نتیجه، بحران‌ها یکی پس از دیگری، پیش چشم جامعه جهانی شکل می‌گیرند و کسی پاسخ‌گو نیست.

دیپلماسی عمومی، عرصه‌ای بی‌رحم است. تصویرها می‌مانند، حتی اگر واقعیت‌ها تغییر کنند. امروز چهره ایران در آیینه ورزش تیره شده و این تیرگی، نه محصول دشمنی بیرونی، بلکه نتیجه بی‌توجهی درونی به نقش حیاتی ورزش در سیاست جهانی است.

عابد اکبری

نویسنده خبر

دکتر عابد اکبری، کارشناس مسائل اروپا

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ورزش ورزشکاران دیپلماسی ورزشی عابد اکبری دیپلماسی دیپلماسی عمومی


( ۱ )

نظر شما :