بیبی فقط منافغ اسرائیل را میبیند ولاغیر
بدبینی نتانیاهو به گلوبالیستها

دیپلماسی ایرانی: ابتدا باید مفهوم «گلوبالیستها» را در چارچوب منابع بینالمللی روشن کنیم. گلوبالیستها معمولاً به گروهها، نهادها یا افرادی اطلاق میشود که از جهانیسازی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حمایت میکنند و به دنبال تقویت نهادهای بینالمللی، تجارت آزاد و همکاریهای فراملی هستند. در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که در راس تندروترین دولت تاریخ اسرائیل قرار دارد و فقط به منافع این رژیم توجه میکند و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری انزواطلب امریکا، هر دو با گلوبالیستها مشکل دارند و به هر مناسبتی آنها را به چالش کشیدهاند. در اینجا دیدگاه این دو چهره و نگاه گلوبالیستها به آنها را مورد ارزیابی قرار میدهیم
1. دیدگاه گلوبالیستها نسبت به نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به دلیل سیاستهای ملیگرایانه و تمرکز بر منافع ملی اسرائیل، اغلب در تقابل با ایدههای گلوبالیستی قرار میگیرد. گلوبالیستها، که معمولاً از نهادهایی مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا و توافقهای چندجانبه حمایت میکنند، با برخی سیاستهای نتانیاهو، بهویژه در زمینه مناقشه فلسطین – اسرائیل، همراستا نیستند. به گزارش بیبیسی، نتانیاهو به دلیل حمایت از گسترش شهرکسازی در کرانه باختری و سیاستهای سختگیرانه علیه فلسطینیها، از سوی برخی نهادهای بینالمللی مورد انتقاد قرار گرفته است. این نهادها، که میتوان آنها را در زمره گلوبالیستها دانست، راهحل دوکشوری و احترام به قطعنامههای سازمان ملل را خواستار هستند، در حالی که نتانیاهو بارها این قطعنامهها را نادیده گرفته یا رد کرده است.
2. روابط اقتصادی و تجاری
با این حال، نتانیاهو در حوزه اقتصادی از برخی جنبههای جهانیسازی، مانند جذب سرمایهگذاری خارجی و تقویت صنعت فناوری اسرائیل، حمایت کرده است. به گزارش فایننشال تایمز، اسرائیل تحت رهبری نتانیاهو به یک مرکز جهانی برای فناوری پیشرفته تبدیل شده و شرکتهای چندملیتی مانند اینتل و گوگل در آن سرمایهگذاری کردهاند. این امر نشاندهنده تعامل محدود نتانیاهو با جنبههای اقتصادی گلوبالیسم است، اما این تعامل بیشتر ابزاری و برای تقویت اقتصاد ملی اسرائیل بوده است تا پذیرش کامل ایدئولوژی گلوبالیستی.
3. تنش با نهادهای گلوبالیستی
اندیشکدههای غربی مانند شورای روابط خارجی (CFR) و بروکینگز اشاره کردهاند که نتانیاهو به نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل و آژانسهای وابسته به آن، بهویژه در موضوعاتی مانند برنامه هستهای ایران یا تحقیقات درباره نقض حقوق بشر در غزه، بدبین است. او این نهادها را به دلیل آنچه «سوگیری ضداسرائیلی» مینامد، مورد انتقاد قرار داده و اغلب از حمایت ایالات متحده، بهویژه در دوره ترامپ، برای مقابله با فشارهای بینالمللی استفاده کرده است. این رویکرد نشاندهنده فاصله او از گلوبالیستهایی است که به نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین تأکید دارند.
4. دیدگاه آسیایی
منابع آسیایی، مانند روزنامه ژاپن تایمز یا الجزیره، نیز به سیاستهای نتانیاهو با دید انتقادی نگاه میکنند. بهویژه الجزیره، که در قطر منتشر میشود، بارها سیاستهای نتانیاهو در قبال فلسطینیها را محکوم کرده و آن را مانعی برای صلح منطقهای دانسته است. این رسانهها، که گاهی با دیدگاههای گلوبالیستی همراستا هستند، نتانیاهو را بهعنوان یک بازیگر ملیگرا میبینند که منافع اسرائیل را بر همکاریهای بینالمللی ترجیح میدهد.
روابط نتانیاهو با گلوبالیستها عمدتاً پرتنش است. او از جهانیسازی اقتصادی برای منافع اسرائیل بهره میبرد، اما در حوزه سیاسی و دیپلماتیک، به دلیل تأکید بر ملیگرایی و رد نهادهای بینالمللی، با گلوبالیستها در تضاد است. حمایت او از سیاستهای یکجانبهگرایانه، بهویژه در همسویی با ایالات متحده در دوره ترامپ، این شکاف را عمیقتر کرده است.
ترامپ و گلوبالیستها
دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و کنونی ایالات متحده، به دلیل شعارهای ملیگرایانهاش مانند «اول آمریکا» و انتقاد از جهانیسازی، بهعنوان یک مخالف برجسته گلوبالیسم شناخته میشود. به گزارش بلومبرگ، سیاستهای اقتصادی حمایتگرایانه ترامپ، مانند اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای چینی و اروپایی، مستقیماً با اصول تجارت آزاد گلوبالیستها در تضاد است. او همچنین از توافقهای بینالمللی مانند پیمان اقلیمی پاریس و توافق هستهای ایران (برجام) خارج شد، که هر دو مورد حمایت گلوبالیستها بودند.
اندیشکدههایی مانند بروکینگز و کارنگی گزارش دادهاند که سیاست خارجی ترامپ با فاصله گرفتن از نهادهای بینالمللی مانند ناتو، سازمان بهداشت جهانی و سازمان تجارت جهانی، نظم لیبرال جهانی را تضعیف کرده است. بهویژه، تصمیم او برای کاهش کمک به ناتو و تهدید به خروج از آن، نگرانیهایی را در میان گلوبالیستها ایجاد کرده است که به همکاریهای چندجانبه و امنیت جمعی اهمیت میدهند.
گزارش بیبیسی نیز نشان میدهد که در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ (2025)، نشانههایی از کاهش اعتبار بینالمللی آمریکا مشاهده شده، بهطوری که نظرسنجی ایپسوس در 29 کشور نشان داده که تنها 46 درصد پاسخدهندگان معتقدند آمریکا تأثیر مثبتی بر جهان خواهد داشت، که کاهشی قابلتوجه نسبت به دوره پیشین است.
رسانههای آسیایی مانند ساوت چاینا مورنینگ پست و نیکی آسیا نیز به سیاستهای ترامپ با دیده تردید نگاه میکنند. بهویژه چین، که هدف اصلی جنگ تجاری ترامپ بود، او را بهعنوان یک نیروی مخل در اقتصاد جهانی میبیند. این رسانهها گزارش دادهاند که تعرفههای ترامپ زنجیرههای تأمین جهانی را مختل کرده و به اقتصادهای آسیایی وابسته به صادرات آسیب زده است. با این حال، برخی تحلیلگران آسیایی، مانند کسانی که در ژاپن تایمز مینویسند، اشاره کردهاند که سیاستهای سختگیرانهترامپ در قبال چین ممکن است بهطور غیرمستقیم به نفع برخی کشورهای آسیایی باشد که با نفوذ چین در منطقه رقابت میکنند.
تعامل محدود با گلوبالیستها
با وجود مخالفت آشکار ترامپ با گلوبالیسم، او در برخی موارد با نهادهای اقتصادی جهانی تعامل داشته است. به گزارش وال استریت ژورنال، او در مذاکرات تجاری با چین و اتحادیه اروپا به دنبال توافقهای دوجانبه بود که گاهی با اصول تجارت آزاد همراستا به نظر میرسید، اما این تعاملها بیشتر برای منافع ملی آمریکا بود تا حمایت از گلوبالیسم.
اندیشکده شورای آتلانتیک نیز اشاره کرده است که رویکرد «تراکنشگرایانه» ترامپ در سیاست خارجی، که بر معاملات دوجانبه به جای همکاریهای چندجانبه متمرکز است، با روح گلوبالیسم مغایرت دارد.
نتیجهگیری برای ترامپ
ترامپ بهعنوان یک ملیگرا و پوپولیست، بهطور آشکار با گلوبالیسم و نهادهای مرتبط با آن مخالف است. سیاستهای او مانند خروج از توافقهای بینالمللی، اعمال تعرفهها و کاهش نقش آمریکا در نهادهای جهانی، چالشی مستقیم برای گلوبالیستها بوده است. با این حال، او در برخی حوزههای اقتصادی بهطور گزینشی از جهانیسازی بهره برده، اما این بهرهبرداری کاملاً در خدمت منافع ملی آمریکا بوده است.
روابط نتانیاهو و ترامپ با گلوبالیستها
هر دو شخصیت به دلیل تأکید بر ملیگرایی و اولویت دادن به منافع ملی کشورشان (اسرائیل برای نتانیاهو و آمریکا برای ترامپ) با گلوبالیستها، که به نظم جهانی مبتنی بر همکاری و نهادهای بینالمللی اهمیت میدهند، در تضاد هستند. هر دو از نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل انتقاد کردهاند و در مواردی سیاستهای یکجانبه را ترجیح دادهاند. همچنین، هر دو در حوزه اقتصادی از برخی جنبههای جهانیسازی (مانند جذب سرمایهگذاری خارجی یا مذاکرات تجاری) بهره بردهاند، اما این بهرهبرداری ابزاری و در راستای منافع ملی بوده است.
با این حال نتانیاهو به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک اسرائیل و وابستگی این کشور به حمایت آمریکا، گاهی به تعامل با نهادهای بینالمللی، حتی اگر بهصورت محدود، ناچار بوده است. در مقابل، ترامپ به دلیل قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا، رویکردی تهاجمیتر در رد گلوبالیسم داشته و بهطور فعال نظم لیبرال جهانی را به چالش کشیده است. علاوه بر این، نتانیاهو به دلیل تمرکز بر مسائل منطقهای (مانند ایران و فلسطین) با گلوبالیستها در حوزههای حقوق بشری و دیپلماتیک بیشتر درگیر است، در حالی که درگیریهای ترامپ با گلوبالیستها بیشتر در حوزههای اقتصادی و تجاری بوده است.
تحلیل نهایی
روابط نتانیاهو و ترامپ با گلوبالیستها بهطور کلی پرتنش و در تضاد با اصول جهانیسازی است. هر دو از ملیگرایی بهعنوان محور اصلی سیاستهای خود استفاده میکنند و نهادهای بینالمللی را در صورتی که با منافع ملی آنها همراستا نباشد، نادیده میگیرند. با این حال، نتانیاهو به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیک اسرائیل، گاه به تعامل محدود با گلوبالیستها مجبور بوده، در حالی که ترامپ با تکیه بر قدرت آمریکا، رویکردی جسورانهتر در رد گلوبالیسم داشته است.
منابع غربی مانند بیبیسی و اندیشکدههای بروکینگز و کارنگی، و منابع آسیایی مانند الجزیره و نیکی آسیا، هر دو این تضاد را تأیید میکنند، اگرچه دیدگاههای آسیایی گاهی به دلیل نگرانی از نفوذ چین، بهطور غیرمستقیم از برخی سیاستهای ضدگلوبالیستی ترامپ حمایت کردهاند.
نظر شما :