تحت اللفظی معنا نکنیم
شعار «مرگ بر آمریکا» را چگونه باید به خارجی ها توضیح داد؟

دیپلماسی ایرانی: چند روز پیش، تاکر کارلسن، خبرنگار اهل ایالات متحده در مصاحبه ای با رئیس جمهوری اسلامی ایران به شعار معروف «مرگ بر آمریکا» اشاره کرد. رئیس جمهور محترم کشورمان هم در پاسخ گفتند: «شعار مرگ بر آمریکا به هیچ وجه به معنای مرگ بر مردم یا حتی مسئولان آمریکا نیست. این شعار به معنای مرگ بر جنایت و مرگ بر سیاست هایی است که منطقه را ناامن میکنند».
این شعار همواره هدف بسیاری از کارزارهای تبلیغاتی علیه ایران بوده است. بدون ورود به این بحث که آیا این شعار قابل قبول است یا خیر و بدون بررسی این موضوع که واقعا منظور ما از آن چیست، در اینجا قصد داریم تا به بررسی این مسئله بپردازیم که دیپلمات های ما چگونه می توانند و چگونه باید این شعار را برای خبرنگاران خارجی تبیین کنند و توضیح دهند.
شعارهای سیاسی معمولا با بهرهگیری از زبانی فشرده، استعاری و تهییج کننده، پیامهایی پیچیده را در قالب عباراتی کوتاه و تاثیرگذار منتقل میکنند. در زبان شناسی، به این پدیده «صرفهجویی زبانی» گفته میشود، یعنی انتقال مفاهیم گسترده و چندلایه از طریق کمترین واژگان ممکن. شعار «مرگ بر آمریکا» نیز در همین قالب قابل فهم است. «مرگ» در اینجا نه به معنای مرگ یا کشتار فیزیکی آن، بلکه به عنوان نمادی از «پایان یافتن سلطه، مداخله و سیاست های تجاوزکارانه» ایالات متحده تعبیر میشود؛ سیاستهایی که از نظر بسیاری از ملت ها، منبع اصلی بحران، ناامنی یا بیعدالتی در منطقه و جهان به شمار می روند.
این عبارت همچنین مثالی از مجاز مرسل است، جایی که «آمریکا» نه به معنای مردم این کشور، بلکه به عنوان نمادی از دولت، ساختار سیاسی یا سیاست های سلطه جویانه آن به کار میرود. برای مثال، زمانی که می گوییم «مدرسه تصمیم گرفت» شاید در حال گفتن این موضوع هستیم که مدیر مدرسه تصمیم گرفته است کاری انجام شود حال آنکه می دانیم دانش آموزان هم بخشی از همان مدرسه هستند در حالی که شاید هیچ تاثیری در تصمیم گیری نداشته اند! مشابه همین، وقتی کسی میگوید «لعنت به پلیس» یا «مرگ بر سرمایه داری»، مقصود وی کشتن فرد خاصی نیست، بلکه اعتراضی است به یک ساختار یا سیستم مشخص. در زبان سیاسی، چنین شعارهایی برای بحث های دقیق و منطقی طراحی نشدهاند؛ آنها ابزارهایی هستند برای انتقال احساسات سیاسی و اجتماعی عمیق به شکل نمادین و سریع. مثال انگلیسی F*ck the Police را در نظر بگیریم. واژه F*ck در زبان انگلیسی و در معنای تحت اللفظی آن به معنای «داشتن رابطه جنسی» است که در زبان عامیانه به کار می رود. آیا وقتی یک معترض انگلیسی زبان در ایالات متحده این شعار را علیه پلیس می دهد خواستار برقراری رابطه جنسی با اعضای پلیس در واشنگتن است؟! نمونه دیگر آن، استفاده از این واژه در صحبت ها برای ابراز عصبانیت است. برای مثال، دونالد ترامپ در مصاحبه اخیر پس از توقف درگیری ها میان ایران و رژیم صهیونیستی با اشاره به دو طرف درگیری گفت: They don't know what the f*ck they are doing. با منطق تحت اللفظی، اشتباه و بدون آگاهی به کارکرد زبان و زبان شناسی باید جمله رئیس جمهور ایالات متحده را بدین شکل ترجمه کرد: «آن ها نمی دانند چه رابطه جنسی دارند انجام می دهند». کاملا بی معنی و مضحک!
مثال دیگر، شعار معروف Eat the rich است که به طور تحت اللفظی به معنای «ثروتمندان را بخورید» است. این یکی از شعارهای معروف جنبش های اعتراضی در جهان است. آیا می توان گفت که معترضان با سر دادن این شعار در حال بروز تمایلات آدم خواری خود هستند؟! به هیچ وجه! این شعار اشاره به تصاحب ثروت عمومی توسط ثروتمندان و بهرهکشی از مردم است. به عبارت دیگر، شعار Eat the Rich عصبانیت معترضان نسبت به «خوردن» مال مردم است و می خواهد بگوید که راه حل پایان به فقر و گرسنگی، تقسیم ثروت برابر و عدم اجازه به ثروتمندان برای به دست گرفتن ثروت جهانی است. «مرگ بر آمریکا» هم بیانگر خواست نابودی یک نظام سیاسی خاص است، نه مرگ مردم یک کشور.
یک مثال دیگر، شعار Wall Street Is a War Street است که به شکل تحت اللفظی به معنای «خیابان وال/وال استریت خیابان جنگ است» می بشد. اگر از ترجمه و زبان شناسی آگاهی نداشته باشیم، باید به دنبال تانک و توپ جنگی در وال استریت باشیم تا ببینیم آیا واقعا جنگی در حال وقوع است؟ اما با آگاهی به زبان میدانیم که معنی این شعار در واقع اعتراض به این نکته است که وال استریت باعث و بانی جنگ ها و خونریزی هاست.
در فضای بین فرهنگی، بسیاری از اصطلاحات، کنایه ها و استعاره ها دچار سو برداشت می شوند. آنچه در یک زبان یا فرهنگ جنبه ای نمادین و استعاری دارد، ممکن است در زبان دیگر تهدید آمیز و نگران کننده تلقی شود. در سنت گفتمانی زبان فارسی (و عربی)، استفاده از واژگان شدید اللحن در قالب استعارههای سیاسی امری متداول است و اغلب معنایی نمادین دارند، نه تهدیدی واقعی یا دعوت به خشونت. در شعار «مرگ بر آمریکا» که در زبان فارسی رایج است، معادل آن در زبان انگلیسی نه به صورت Death to America بلکه به صورت Down with the USA ترجمه می شود. درست به همان شکل که شعار Down with Imperialism در زبان انگلیسی را نمی توان «پایین باد امپریالیزم» ترجمه کرد، بلکه باید به همان معنای رایج «مرگ بر امپریالیزم» برگردانده شود. مثال دیگر، شعار Weg met Oorlog در زبان هلندی است که آن را نمی توان «دور باد جنگ» ترجمه کرد و باید به شیوه رایج «لعنت به جنگ» در فرهنگ ایرانی ترجمه کرد. هنر ترجمه آگاهی به فرهنگ زبان ها برای رساندن مفهوم است!
شعارها اساسا برای بحث های منطقی ساخته نشده اند. بعلاوه اینکه آن ها بیانیه های سیاسی یا کارهای فلسفی نیستند که بتوان آن ها را تبیین کرد. شعارها برای اعلام انزجار و خشم یک گروه یا یک ملت ساخته می شوند. اینکه منظور ما از این شعارها چیست بحث دیگری است. اینکه بخواهیم به دنبال بحث های عمیق در پس شعاری مانند Eat the Rich باشیم و برای مثال بگوییم گروه شعار دهنده خواستار تقسیم ثروت بر اساس فلان نظریه اقتصادی است و این توضیح را هم بر اساس شعار آن گروه بخواهیم توجیه کنیم کاری بس سطحی است. سطحی تر از آن اما عدم توجه به ترجمه و فرهنگ است. همه این ها نیز دلیلی است تا هم مردم شریف و هم دیپلمات های عزیز ما با تبیین این موارد سوتفاهم ها را رفع و با تبلیغات دشمنان مقابله کنند.
نظر شما :