با تکیه بر عوامل همگرایی
چارچوب همکاریهای امنیت منطقهای

نویسنده: دکتر فرزاد محمدی، پژوهشگر ارشد مطالعات راهبردی
دیپلماسی ایرانی: در چشمانداز پرتنش و شکننده کنونی خاورمیانه، تدوین و انعقاد پیمانها و چارچوبهای همکاری منطقهای، با اتکا بر نقاط قوت و منافع مشترک، امری حیاتی برای تضمین بقا و ارتقاء امنیت همهجانبه محسوب میشود. اینگونه توافقات میتوانند نقش بسزایی در کاهش تنشها، تسهیل گفتوگو و تفاهم و مدیریت مؤثر بحرانها ایفا کنند. برای پیشبرد این همکاریها، ایجاد گفتمان هدفمند پیرامون عوامل همگرایی در وهله اول ضروری است. این همگراییها که میتوانند در عرصههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و غیره تعریف شوند، بستر لازم برای شکلگیری منافع مشترک را فراهم میآورند. افزایش منافع مشترک، به نوبه خود، انگیزه همکاری برای حفظ و ارتقاء امنیت جمعی را تقویت خواهد کرد.
علاوه بر این، همکاریها و پیمانها ابزاری کارآمد برای مقابله با تهدیدات مشترک ازجمله تروریسم، افراطگرایی، جرائم سازمانیافته و همچنین مقابله با چالشهای فرامنطقهای و تهدیدات زیستی محسوب میشوند. بهطور خلاصه، این چارچوبهای همکاری قادرند به برقراری ثبات، تأمین امنیت و پیشبرد توسعه پایدار در منطقه پرچالش خاورمیانه کمک کنند و راه را برای حل مسالمتآمیز اختلافات هموار سازند. در نتیجه، تقویت نهادهای منطقهای و ایجاد سازوکارهای کارآمد در قالب همکاریهای امنیتی منطقهای، با محوریت عوامل همگرایی، گامی بنیادین در جهت ترسیم آیندهای امنتر و پررونقتر برای غرب آسیا به شمار میآید.
در مطالعات تطبیقی امنیت منطقهای، سازوکارهای امنیتی اتحادیه اروپا (EU) و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) میتوانند بهعنوان الگوهایی برای کشورهای خاورمیانه موردبررسی قرار گیرند. ایجاد این بلوکهای امنیتی و اقتصادی با تمرکز بر همکاریهای نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی، نقش بسزایی در کاهش درگیریها و جنگها در اروپا پس از جنگ جهانی دوم ایفا کرده است.
با توجه به ساختار منسجم اتحادیه اروپا، کشورهای عضو در حدود 70 تا 80 درصد مواقع در مسائل مهم سیاست خارجی، مواضع هماهنگ اتخاذ میکنند. از سوی دیگر، ایجاد بازار واحد اتحادیه اروپا، سالانه درصدی را به رشد اقتصادی کشورهای عضو کمک کرده است. این بازار، بهعنوان بزرگترین بازار واحد جهان با بیش از 440 میلیون نفر با مدیریت صحیح و یکپارچه توانسته است به امنیت اقتصادی و بهتبع آن، سایر ابعاد امنیتی این قاره کمک کند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای حفظ دستاوردهای این پیمان که به پیشرفت و توسعه پایدار آنها منجر شده است، در برابر تهدیدات و مداخلات خارجی که منافع آنها را به خطر میاندازند، بهصورت یکپارچه و متحد عمل میکنند.
الگوی دیگری که میتوان مورد مطالعه قرار داد، اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) و پیمان مودت و همکاری در جنوب شرقی آسیا (TAC) است. در این مدل نیز، تمرکز بر احترام به حاکمیت ملی، عدممداخله در امور داخلی، حل مسالمتآمیز اختلافات از طریق گفتوگو و اجماع، به حفظ و گسترش صلح در جنوب شرق آسیا کمک کرده است. از نتایج این پیمان میتوان به تجارت درونمنطقهای در سال 2022 با حجم بیش از 750 میلیارد دلار و جذب بیش از 170 میلیارد دلار سرمایه خارجی در همان سال اشاره کرد که کشورهای عضو از آن بهرهمند شدهاند. این دو الگو، تنها نمونههایی مختصر از تجارب شرق و غرب عالم هستند. اگرچه نمیتوان مدلهای موفق جهانی را عیناً کپی کرد، اما اصول، چارچوبها و اهداف شکلگیری آنها، با انطباق و تعدیل بر اساس شرایط خاص خاورمیانه، میتوانند در راستای تقویت امنیت منطقهای و بهرهگیری از عوامل همگرایی موجود به کار گرفته شوند.
یکی از چالشهای اساسی و پیچیده در منطقه خاورمیانه، وجود اختلافات عمیق تاریخی و ژئوپلیتیکی است. از سوی دیگر، تغییر نگرش نسل جدید، عدم درک صحیح از تاریخ و هویت منطقه و تأثیرپذیری از فرهنگ و توسعه کشورهای غربی، بر پیچیدگی شرایط افزوده است؛ اما آنچه رقابتها را تشدید و خطرناکتر کرده، تهدیدات وجودی است. درحالیکه بیشتر اختلافات در روابط بینالملل حول منافع شکل میگیرند و با اتخاذ رویکردهای مناسب قابل حل یا کاهش هستند، اختلافات در خاورمیانه ابعاد متفاوتی دارند. به همین دلیل، منازعات و بحرانها در این منطقه اغلب با خشونت و خصومتی فراتر از تصور همراه هستند.
با این وجود، ایجاد یک چارچوب همکاریهای امنیتی منطقهای بر اساس عوامل همگرایی، با الگوبرداری از مدلهای موفق، ضرورتی اجتنابناپذیر برای کشورهای منطقه است. خاورمیانه بهعنوان مهد تمدنها، از پیشینه و تاریخ غنی برخوردار است، لذا یافتن عوامل همگرایی چندان دشوار نیست و تنها به بازتعریف گفتمانهای سیاسی بر اساس این عوامل نیازمند هستیم. برخی از این عوامل، با توجه به ظرفیتها و امکانات کشورها، عبارتاند از:
تبادل فناوری و تکنولوژی متقابل
گسترش پروژههای مشترک اقتصادی و فناورانه
تشکیل واحد مشترک مبارزه با تروریسم
توسعه و مشارکت در پروژههای انرژی
ایجاد کریدورهای مشترک زمینی، هوایی و دریایی
توسعه زیرساختهای کشورهای ضعیفتر
ایجاد مناطق آزاد تجاری مشترک
رفع نگرانیهای مشترک زیستمحیطی (کمبود آب، بیابانزایی و...)
محوریت قرار دادن هویتهای فرهنگی، دینی و تاریخی
مشارکت در توسعه پروژههای انرژی تجدیدپذیر
توسعه گردشگری و تبادلات فرهنگی
گسترش تعاملات بهداشتی در قالب دیپلماسی پزشکی
مشارکت در پروژههای زیربنایی مشترک
گسترش دیپلماسی عمومی و رسانهای
ایجاد سازوکارهای حل اختلاف منطقهای
انعقاد پیمان نظامی مشترک
بار دیگر تأکید میشود که بازتعریف و گسترش سیاستهای منطقهای با تکیه بر عوامل همگرایی، میتواند امنیت را در همه ابعاد تضمین و ارتقا دهد. در این صورت، کشورها برای مقابله با تهدیدات، نیازی به پذیرش یکجانبه هزینهها و تبعات نخواهند داشت. علاوه بر این، این امر قدرت چانهزنی و نقشآفرینی کشورهای منطقه را در معادلات جهانی و در برابر سیاستهای قدرتهای بزرگ تقویت خواهد کرد.
نظر شما :