مقایسه نبرد ۱۲ روزه و جنگ اوکراین

برتری هوایی در قرن بیست و یکم: درس‌هایی از ایران و اوکراین (بخش چهارم)

۳۰ مهر ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۵۷۳۶ اخبار اصلی خاورمیانه
همان‌طور که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، احتمالاً تفاوت‌های عمده‌ای بین آموزش نیروی هوایی اسرائیل و نیروی هوایی اسرائیل وجود دارد که زیربنای بسیاری از این تفاوت‌ها در به‌کارگیری نیروهاست. خلبانان روسی آموزش بسیار کمتری نسبت به همتایان اسرائیلی خود دریافت می‌کنند. خلبانان VKS کمتر از ۱۰۰ ساعت آموزشی در سال پرواز می‌کنند، در حالی که خلبانان اسرائیلی احتمالاً در حداقل ۱۸۰ ساعت پرواز ناتو در سال یا بالاتر پرواز می‌کنند. آموزش روسیه نیز کمتر از اسرائیل واقع‌بینانه است و بر وظایف ساده تمرکز دارد تا عملیات پیچیده.
برتری هوایی در قرن بیست و یکم: درس‌هایی از ایران و اوکراین (بخش چهارم)

نویسندگان: الکساندر پالمر (Alexander Palmer)، عضو برنامه جنگ، تهدیدات نامنظم و تروریسم در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) در واشنگتن دی سی است. 

کندال وارد (Kendall Ward) ، کارآموز برنامه جنگ، تهدیدات نامنظم و تروریسم در CSIS بوده و یک افسر فعال ارتش است.

دیپلماسی ایرانی:

استخدام نیرو

استخدام نیرو به نحوه رفتار یک ارتش در نبرد – به‌ویژه نحوه هماهنگی آتش و حرکت در واحدها و سلاح‌های مختلف توسط یک نیرو – اشاره‌ دارد و اغلب برای توضیح موفقیت در میدان نبرد استفاده می‌شود. بر این اساس، تکنیک‌ها، تاکتیک‌ها و رویه‌های خاص به کار گرفته شده در یک کمپین هوایی تهاجمی (یا انکار هوایی) توسط نیروهای نظامی و توانمندسازهای آنها می‌تواند به طور قابل توجهی بر توانایی آنها در دستیابی به اهداف عملیاتی، اغلب صرف نظر از مزایای تکنولوژیکی یا عددی، تأثیر بگذارد. در این راستا، به کارگیری نیرو به توضیح موفقیت اسرائیل و شکست روسیه در سه رفتار تاکتیکی اصلی کمک می‌کند: به کارگیری بسته‌های ضربتی ناهمگن توسط مهاجم، ادغام مؤثر اثرات چند دامنه‌ای، و به کارگیری GBADها توسط مدافع در واحدهای متحرک پراکنده. توانایی اسرائیل در به کارگیری مؤثرتر نیروهایش نسبت به روسیه احتمالاً با سطح بالاتر آموزش خلبانان اسرائیلی افزایش یافته است.

هماهنگی انواع مختلف سلاح‌ها به اسرائیل اجازه داد تا به سرعت از موشک‌های دوربرد زمینی و سکوهای حمله هوایی، حملات گسترده‌ای را انجام دهد. به نظر می‌رسد بسته‌های حمله اسرائیل حداقل گاهی اوقات از یک F-35I در نقش ISR که پیشاپیش یک یا چند F-15I یا F-16I پرواز می‌کرد، استفاده کرده‌اند. نیروی هوایی اسرائیل همچنین ترکیبی از بمب‌های هدایت‌شونده دقیق و موشک‌های هواپرتاب، از جمله موشک‌های بالستیک را به کار گرفت. جفت‌سازی خاص سلاح به هدف برای نیروی هوایی اسرائیل در طول این عملیات تا حدودی حدسی است، اما محموله‌های مختلفی شناسایی شده‌اند، با انبوهی از مهمات هدایت‌شونده GPS و لیزری که نشان‌دهنده تمایل به انعطاف‌پذیری و پتانسیل تعیین هدف زمینی اسرائیل است. علاوه بر این، به‌کارگیری جنگ الکترونیک از طریق پارازیت‌اندازهای هوایی و سیستم‌های حمله الکترونیکی (که برای گیج کردن رادارهای دشمن طراحی شده‌اند) برای امکان‌پذیر کردن حملات مخرب توسط هواپیماهای پشتیبانی ضروری است. شناسایی پلتفرم‌های جنگ الکترونیک هوایی ارتش اسرائیل دشوار است، اما F-35I و F16I آن به داشتن سیستم‌های جنگ الکترونیک داخلی معروف هستند و اسرائیل به عنوان یک رهبر جهانی در فناوری دفاع جنگ الکترونیک شناخته می‌شود. در مقابل، غلاف‌های جنگ الکترونیک روسی اغلب در حالت خودکار عمل می‌کنند که فقط اخلال حفاظتی را به جای سرکوب الکترونیکی GBAD های دشمن فراهم می‌کند.

از سوی دیگر، VKS نشان نداد که سلاح‌های سرکوبگر، مانند ARM ها، را با سلاح‌های مناسب‌تر برای نابودی هدف – به‌ویژه مهمات هدایت دقیق – ترکیب کرده است. هواپیماهای روسی با استفاده از انواع ARM ها از سری Kh-31 که عمدتاً از جنگنده‌های چند منظوره سوخو-۳۵ اس  Su-35S، جنگنده‌های چند منظوره سوخو ۳۰ اس ام Su-30SM و جنگنده‌های ضربتی سوخو ۳۴ Su-34 پرتاب می‌شوند، مشاهده شدند. در سطح هواپیماهای انفرادی، بدنه‌های هواپیماهای روسی به ندرت با ARM ها و سایر سلاح‌های هوا به سطح پر شده‌اند، که نشان دهنده ترکیب ناکافی سلاح‌ها برای سرکوب و نابودی GBAD های دشمن است. علاوه بر این، هواپیماهای روسی در طول سه روز اول درگیری اغلب بدون غلاف‌های جنگ الکترونیک پرواز می‌کردند. حملات روسیه عمدتاً توسط تک هواپیما انجام می‌شد که با تجربه جنگی VKS در سوریه مطابقت دارد، اما توانایی نیروی هوایی را در ترکیب اثرات سرکوبگرانه و مخرب محدود می‌کند. 

توانایی روسیه در ترکیب تسلیحات به دلیل مشکلات برادرکشی، که نشانه‌ای از فرماندهی و کنترل ناکارآمد است، بیشتر محدود شد. جنگ الکترونیک روسیه مشکلات زیادی را در ارتباطات بین نیروهای زمینی روسیه با تجهیزات ضعیف ایجاد کرد، به طوری که روسیه مجبور شد تلاش‌های جنگ الکترونیک خود را علیه GBAD های اوکراین کاهش دهد. برادرکشی روسیه همچنین نشان دهنده مشکل هماهنگی فعالیت‌های تسلیحات جنگی مختلف است، که یک وظیفه حیاتی برای به کارگیری نیروهای مدرن است. خلبانان روسی بارها توسط GBAD های خود سرنگون شدند. در مقابل، تحمل آتش زمین به هوای خودی، اوکراین را بر آن داشت تا با قرار دادن اپراتورهای سیستم‌های دفاع هوایی قابل حمل توسط نفر (MANPADS)  در تیم‌های دفاع هوایی سیار خود، به کارگیری نیروهای خود را تطبیق دهد، که آنها را در چرخه‌های برنامه‌ریزی نیروی هوایی و دفاع هوایی و شبکه‌های ارتباطی ادغام کرد و برادرکشی توسط اپراتورهای MANPADS را کاهش داد. 

همان‌طور که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، احتمالاً تفاوت‌های عمده‌ای بین آموزش نیروی هوایی اسرائیل و نیروی هوایی اسرائیل وجود دارد که زیربنای بسیاری از این تفاوت‌ها در به‌کارگیری نیروهاست. خلبانان روسی آموزش بسیار کمتری نسبت به همتایان اسرائیلی خود دریافت می‌کنند. خلبانان VKS کمتر از 100 ساعت آموزشی در سال پرواز می‌کنند، در حالی که خلبانان اسرائیلی احتمالاً در حداقل ۱۸۰ ساعت پرواز ناتو در سال یا بالاتر پرواز می‌کنند. آموزش روسیه نیز کمتر از اسرائیل واقع‌بینانه است و بر وظایف ساده تمرکز دارد تا عملیات پیچیده.

سازگاری اوکراین نیز در این امر نقش داشت. به‌کارگیری یک نیروی متحرک و پراکنده GBAD توسط اوکراین به آن اجازه داد تا برتری هوایی روسیه را انکار کند. اوکراین به سرعت بیشتر سیستم‌های دفاع هوایی متحرک خود را کمی قبل از دور اول حملات دوربرد روسیه جابه‌جا کرد. سپس واحدهای بوک خود را که قبلاً به عنوان لشکر عمل می‌کردند، در تیم‌های کوچک دفاع هوایی پراکنده کرد. پراکندگی و تحرک اوکراین به آن اجازه داد تا تاکتیک‌های جدید "شلیک و فرار" را با سیستم‌های بوک متحرک خود به کار گیرد و آنها را به عنوان "تهدیدات ناگهانی" جداگانه به جای باتری‌ها مستقر کند. ادغام اپراتورهای MANPADS اوکراینی در تیم‌های پدافند هوایی همچنین به اوکراینی‌ها اجازه داد تا خلبانان روسی را مجبور کنند بین پرواز در ارتفاع بالا و هدف قرار گرفتن توسط GBAD های مبتنی بر رادار یا پرواز در ارتفاع پایین و مواجهه با موشک‌های MANPADS اوکراینی یکی را انتخاب کنند. این تحرک به GBAD های اوکراین اجازه داد تا زنده بمانند و در نهایت بهبود یابند و در شکست روسیه در تبدیل سرکوب به نابودی نقش داشتند: اوکراین توانست سیستم‌های سیار خود را در ساعاتی قبل از شروع حملات روسیه پراکنده کند و حدود ۹۰ درصد از آنها را از نابودی نجات دهد. به کارگیری نیروی پراکنده اوکراین نیاز به مصالحه داشت – واحدهای بوک از تجهیزات نظارتی و هدف‌گیری در سطح گردان خود جدا شدند – اما ساختار جدید نیرو امکان پوشش جغرافیایی و بقای بیشتر را فراهم کرد. بوک‌های اوکراین به سرعت به عنوان ستون فقرات سیستم دفاع هوایی اوکراین ظاهر شدند و در نزدیکی خطوط مقدم مستقر شدند تا VKS را از حریم هوایی اوکراین بیرون برانند. 

پیامدها

این بخش درس‌هایی را برای نیروهای نظامی که به دنبال دستیابی به برتری هوایی یا انکار هستند، تشریح می‌کند. اکثر درس‌ها صرفاً اصول پایدار جنگ را تقویت می‌کنند، اما استفاده اسرائیل از عملیات ویژه برای مختل کردن و نابودی GBAD های ایران پیامدهای عملیاتی جدیدی دارد.

منبع: مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

ادامه دارد...

انتشار این مطلب به معنای تایید آن از سوی دیپلماسی ایرانی نیست و فقط برای آگاهی خوانندگان دیپلماسی ایرانی منتشر شده است.

 

کلید واژه ها: روسیه اوکراین روسیه و اوکراین حمله روسیه به اوکراین ایران اسرائیل ایران و اسرائیل حمله اسرائیل به ایران جنگ ۱۲ روزه


( ۱ )

نظر شما :