پايان خوش اولین سفر به عراق

۱۴ اسفند ۱۳۸۶ | ۱۹:۳۸ کد : ۱۵۷۹ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
محمود احمدی­نژاد، رئیس جمهوری ایران، سفرش را به عراق به پایان رسانده است. سفری که در نوع خود بسیار پربار و در صورت بهره­برداری صحیح، بسیار مفید در آینده روابط خارجی ایران خواهد بود. استقبال گرمی که از محمود احمدی­نژاد در عراق شد نشان می­دهد که سفر وی تا چه اندازه مهم است.
پايان خوش اولین سفر  به عراق
محمود احمدی­نژاد، رئیس جمهوری ایران، امروز سفرش را به عراق به پایان می­رساند. سفری که در نوع خود بسیار پربار و در صورت بهره­برداری صحیح، بسیار مفید در آینده روابط خارجی ایران خواهد بود.
 
استقبال گرمی که از محمود احمدی­نژاد در عراق شد و ضیافت­های صمیمانه­ای که برای او ترتیب داده شد، همگی نشان می­دهد که سفر وی تا چه اندازه مهم و موفق و در عین حال پر آتیه است.
 
سید عبدالعزیز حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، در استقبال از احمدی­نژاد در مقر مجلس اعلا در بغداد گفت:« ما از نقش تاثیرگذار و مثبت ایران در تحولات عراق بسیار سپاسگذاریم و از این که در وضعیت کنونی ایران حمایت­های کامل خود را از دولت و ملت عراق دریغ نمی­دارد نهایت سپاس را داریم.»
 
حسن السنید، نماینده ائتلاف یکپارچه عراق در پارلمان این کشور، نیز در این باره گفت:« سفر آقای احمدی­نژاد به عراق بهبود اوضاع امنیتی عراق را بوضوح نشان داد. امید می­رود این وضعیت تاثیر مثبتی بر رفتار دیگر کشورهای همسایه عراق نیز بگذارد.»
 
وی در ادامه افزود:« آقای احمدی­نژاد به اختیار خود خواست که با خودرو از فرودگاه به مقر رئیس جمهوری عراق منتقل شود. در حالی که ما برای حفظ تدابیر امنیتی انتقال ایشان را با هلی­کوپتر در نظر داشتیم، اما ایشان رد کرد و خواست که با خودرو به مقر جلال طالبانی منتقل شود.»
 
وی در ادامه افزود:« وی آزادانه در بغداد تردد می­کرد و هیچ خطری را برای امنیت خود احساس نمی­کرد. این خود به روشنی نشان می­دهد که ما چه پیشرفت­هایی در امنیت به دست آورده­ایم که می­تواند نمونه­ای برای کشورهای دیگر منطقه باشد.»
 
البته گفته می­شود یکی از دلایلی که آقای احمدی­نژاد استفاده از هلی­کوپتر را رد کرد، اداره آن توسط نیروهای آمریکایی بود.
 
آقای احمدی­نژاد پس از دیدار با رئیس جمهوری عراق با شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت:« آمریکا باید بداند ملت عراق آن را دوست ندارد و علاقه­ای نیز به حضور نیروهای آن در کشورشان ندارد.»
 
وی همچنین با رد اتهام­های کاخ سفید علیه ایران در ارتباط با مسلح ساختن گروه­های شبه نظامی گفت:« ایراد اتهام تنها بر مشکل آمریکایی­ها در منطقه می­افزاید و آمریکایی­ها باید حقایق موجود در عراق را بپذیرند.»
 
در همین حال سفر احمدی­نژاد ظاهرا دستاوردهای سیاسی مهمی را نیز برای ایران به همراه داشته است. مقام­های عراقی به رئیس جمهوری ایران قول مساعد داده­اند که هر چه سریع­تر به مسئله حضور گروهک مجاهدین خلق در خاک کشورشان پایان دهند.
 
جلال طالبانی در دیدار با رئیس جمهوری ایران تاکید کرد مسئله حضور مجاهدین خلق مشکلات بسیاری را برای عراقی­ها بوجود آورده و ما تمام تلاش خود را به کار می­گیریم تا این موضوع را هر چه سریعتر حل و فصل کنیم و خود را از شر آنها خلاص کنیم.
 
نوری مالکی، نخست وزیر عراق، نیز پس از دیدار با احمدی نژاد در این باره گفت:« عراق جدید دیگر عراق دیکتاتوری نیست. بلکه کشوری است که بر اساس یک قانون اساسی منطبق با اصول دموکراتیک متحد اداره می­شود که به هیچ سازمان تروریستی اجازه نمی­دهد از خاکش علیه کشورهای دوست و همسایه عراق فعالیت کند.»
 
وی در ادامه افزود:« ما تلاش می­کنیم به حضور سازمان­های تروریستی همچون القاعده، مجاهدین خلق، حزب کارگران کردستان و هر سازمان یا گروه دیگری که امنیت عراق را به خطر می­اندازد و در روابط ما با کشورهای دوست و همسایه­مان خلل ایجاد می­کند، مقابله کنیم.»
 
بستن قرادادهای اقتصادی و تجاری که گفته می­شود بر اساس برنامه­های طراحی شده بزودی حجم مبادلات تجاری ایران و عراق را به بیش از 10 میلیارد دلار خواهد رساند از دیگر دستاوردهای سفر احمدی­نژاد به عراق بود. همچنین هم­زمان با حضور رئیس جمهوری ایران در عراق، کلنگ احداث ایستگاه برق نجف اشرف نیز توسط وزیر نیرو ایران به زمین کوبیده شد.
 
پیامدهای سفر احمدی­نژاد به عراق
در این نباید شک کرد که سفر رئیس جمهوری ایران یک سفر بسیار موفقیت­آمیز بوده است. به ضرس قاطع می­توان گفت این سفر نه تنها صفحه تازه­ای در روابط ایران و عراق بوجود آورد، بلکه در حقیقت نقطه عطفی نیز در روابط ایران با کشورهای عرب منطقه نیز ایجاد کرد. همچنین می­توان گفت این سفر تاثیر مستقیم بر روابط ایران و آمریکا خواهد گذاشت.
 
استقبال گرمی که از سفر رئیس جمهور به عراق به عمل آمد، نشان می­دهد که این سفر تا چه اندازه برای خود مقام­های عراقی مهم بوده است. اکنون عراقی­ها در کنار برخورداری از حمایت آمریکا و بریتانیا از حمایت یکی از کشورهای کلیدی و قدرتمند منطقه نیز برخوردار شده­اند.
 
در حقیقت باید گفت، دولت آقای مالکی و به طور کل نظام عراق نیازمند چنین سفرهایی هستند. زیرا تاکنون به غیر از آمریکا و متحدانش که ظاهرا تاکنون تنها بریتانیا و استرالیا بوده، از حمایت هیچ کشوری برخوردار نیستند و این تزلزل به اندازه­ای است که سفر مقام­های عالی عراقی به دیگر کشورهای دنیا با چالش مواجه می­شود و حتی در برخی مواقع از پذیرش آنها امتناع به عمل می­آید. مثلا دولت امارات از سفر نوری مالکی به خاک خود امتناع می­کند. یا دولت روسیه نمی­پذیرد که در وضعیت کنونی میزبان جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق، باشد.
 
این وضعیت در کشورهای عرب منطقه و دیگر اعضای اتحادیه عرب به مراتب بدتر است. مثلا از حضور هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق، در نخستین جلسه اتحادیه عرب پس از سقوط رژیم بعث امتناع به عمل آمد و از وزارت امور خارجه عراق خواسته شد که ثابت کند، وی عرب است.
 
هنوز کشورهای عرب نپذیرفته­اند سفارتخانه­های خود را در عراق راه­اندازی کنند، زیرا هنوز از به رسمیت شناختن نظام جدید عراق سر باز می­زنند.
 
در مقابل، تنها کشور مسلمان منطقه که در عراق سفارت خانه دارد، ایران است. تنها کشوری که مقام­های عالی­رتبه خود را به عراق می­فرستد و در همین حال میزبان مقام­های عالی­رتبه عراقی است، ایران است. گسترده­ترین روابط تجاری عراق با کشورهای منطقه با ایران انجام می­شود و بهترین برخورد با شهروندان عراقی از جانب ایرانی­ها صورت می­گیرد.
 
گستردگی روابط ایران و عراق به اندازه­ای است که عبدالعزیز حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، که سال­ها در زمان سلطه رژیم بعث بر کشورش در ایران بوده، ایران را خانه دوم خود می­داند و برای درمان از میان تمام کشورهای دنیا ایران را بر می­گزیند. جلال طالبانی، رئیس جمهوری کنونی عراق، ایران را بهترین کشور برای میزبانی از کردها می­داند و خود نیز بیش از این، سال­ها در ایران بوده است.
 
تمام این عوامل باعث می­شود که بگوییم دولت عراق تا چه اندازه به گسترش روابط با ایران اهمیت می­دهد.
 
این موضوع، جنبه قومی و مذهبی نیز دارد. از نگاه شیعیان، ایران تنها کشوری است که بدون هیچ شبهه­ای از آنها حمایت می­کند. شیعیان عراق همواره گفته­اند هر چه قدر هم ایران با ما بدرفتاری کند، ما باز هم به آن پناه می­آوریم، چون در هر حالت ایران تنها پناهگاه ما است. کشورهای عربی همواره به فکر نابودی ما بوده­اند. اما در ایران به هیچ وجه چنین فکری نیست.
 
کردها نیز بر این اعتقادند که بهترین رفتار با کردها در ایران صورت می­گیرد و با آنها همانند دیگر شهروندان ایرانی برخورد می­شود.
 
جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق، بارها در مصاحبه­های خود گفته است که کردها در ایران به هیچ وجه در تنگنا نیستند. بزرگراهی در تهران، پایتخت ایران، به نام آنها است. کردها در استان کردستان ایران آزادانه زندگی می­کنند و همانند هر شهروند ایرانی از حقوق شهروندی برخوردارند. کردها در مجلس نماینده دارند. امکان حضور در رده­های بالای حکومتی را دارند. (در زمان محمد خاتمی معاون ایشان و سخنگوی دولت کرد بود.) بنا بر این از هیچ مشکلی رنج نمی­برند. در حالی که در تمام کشورهای دیگر منطقه که کردها در آنها به سر می­برند، از حقوق اولیه محرومند.
 
به همین دلیل می­توان فهمید سفر آقای احمدی­نژاد به عراق تا چه اندازه از اهمیت قومی و مذهبی برای عراقی­ها برخوردار است. هم شیعیان و هم کردها اکنون احساس می­کنند، نزدیکی به ایران و حمایت تهران از آنها تا چه اندازه بر تقویت جایگاه آنها در عراق و در منطقه تاثیرگذار است. به عبارت دیگر سفر رئیس جمهوری ایران بر قدرت شیعیان افزود و جایگاه آنها را بسیار تقویت کرده است.
 
سفر احمدی­نژاد به عراق برای آمریکایی­ها نیز بسیار مهم است. زیرا بدین ترتیب کشوری دیگر به جمع حامیان نظام جدید عراق پیوسته که گرچه پیش از این ارتباطات گسترده خود را با عراق پس از سقوط صدام گسترش داده بود، اما اکنون ­این روابط به حد اعلای خود رسیده است.
 
برای آمریکایی­ها بسیار مهم است که از نظام جدیدی که خود در عراق مستقر کرده­اند، حمایت شود و این نظام روز به روز قدرت بیشتری بگیرد. بویژه این که اکنون هیچ کشوری بویژه کشورهای عربی و دیگر کشورهای همسایه عراق حاضر به حمایت از نظام نوپای عراق نشده­اند و به دلیل دموکراتیک بودن آن و حضور شیعیان و کردها که در کشورشان در اقلیتند و در عراق در هسته اصلی قدرت حضور دارند به عادی­سازی روابط با آن بپردازند.
 
گرچه ایران با آمریکا مشکلات بسیاری دارد، اما نزدیکی روابط ایران با نظام مورد حمایتش می­تواند تاثیرات مستقیمی بر موفقیت­های دیپلماتیک آمریکا در آینده، بویژه در عراق بگذارد. پیش­بینی می­شود، سفر احمدی­نژاد به عراق، با وجود انتقادهای تندی که دو طرف از یکدیگر داشته­اند، در نزدیکی منافع دو کشور اثرگذار باشد.
 
اما در این میان، یک گروه، سفر احمدی­نژاد به عراق را به زیان خود دیده است. سنیان عراق اعتراض خود را با برپایی تظاهراتی در شهرهایی مانند فلوجه، زادگاه صدام، که متاسفانه هنوز در آنجا از محبوبیت گسترده­ای برخوردار است، نشان دادند. صدام همواره ایران را دشمن شماره یک خود می­دانست و این کینه به توهمی در ذهنش بدل شده بود که ایرانی­ها همواره در صدد نابودی وی هستند و باید آنها را از بین برد. به نظر می­رسد، متاسفانه این اندیشه نژادپرستانه همچنان در میان برخی هم­کیشان و همشهریان صدام رواج دارد.
 
سنی­های عراق اکنون تصور می­کنند که در برابر تحولات جدید عراق بی­پناه هستند. زیرا شیعیان به اندازه­ای قدرت گرفتند که به آنها اجازه نمی­دهند فراتر از حقوق و جمعیتشان قدرت­نمایی کنند و حمایت کشورهای عربی نیز بواسطه حمایت­های تروریستی جز بدنامی برای آنها چیزی به ارمغان نیاورده است. شیعیان حتی به گونه­ای رفتار کردند که آمریکایی­ها نیز نپذیرفتند از سنیان در برابر شیعیان حمایت کنند.
 
در مقابل سنیان به روشنی می­بینند که شیعیان از حمایت کشوری برخوردارند که در مقاومت آنها در برابر تروریسم تاثیر مستقیم داشته و در به دست آوردن پیروزی­هایشان نیز بسیار تاثیرگذار بوده است. از این رو احساس غبن می­کنند و در برابر هر گونه حمایتی از دولت و ملت شیعه عراق داد اعتراض سر می­دهند. اعتراضی که یقینا موجه نیست.
 
ایران با کشوری هم­پیمان شده که دوستان و هم­فکرانش در آن در راس قدرتند. گرچه عراق تا یک دهه پیش دشمنان ایران را در خود جای داده بود، اما اکنون بی­شک به خانه امن دوستان ایران تبدیل شده است. مشارکت ایران در بازسازی عراق، حمایت­های بی­شائبه از حکومت جدید عراق که اتفاقا نسبت به ایران بسیار دید مثبتی دارد و گسترش روابط اقتصادی با آن، به خوبی نشان می­دهد که ایران تا چه اندازه از اهمیت فرصت پیش آمده در خصوص عراق آگاه است.
 
گرچه این راه مخالفانی همچون کشورهای عربی پایبند به اصول پان­عربییستی دارد، اما با اتخاذ تدابیر صحیح و پیشبرد سیاست و دیپلماسی برای رسیدن به اهداف بزرگ می­تواند تا اندازه بسیاری این مخاطرات را خنثی کند.   
على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :