بازیگرانی که آشتی افغانستانی ها را نمی خواهند

بن بست های مذاکرات صلح افغانستان

۲۱ تیر ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۴ کد : ۱۹۹۳۱۲۹ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
محمد عارف فصیحی دولتشاهی در یادداشتی اختصاصی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظرمی رسد چشم‌انداز صلح در افغانستان تیره‌وتار و راجع به نسخه‌های پیچیده شده در کاخ سفید برای تأمین صلح سرتاسری و گشایش در بن‌بست‌های موجود سر راه گفت وگوهای صلح در افغانستان تردید جدی به وجود آمده است.
بن بست های مذاکرات صلح افغانستان

نویسنده: محمد عارف فصیحی دولتشاهی، استاد دانشگاه، معاون پژوهشی دانشگاه غالب ولایت هرات و رئیس سابق دانشگاه خواجه عبدالله انصاری

دیپلماسی ایرانی: هیچ کشوری به‌اندازه افغانستان منازعه خیز و بی‌ثبات نبوده است. همچنین هیچ مردمی همانند مردم افغانستان برای در آغوش گرفتن صلح و زندگی عاری از خشونت و منازعه، بی‌تابی نکرده‌اند. هرچند تمام کشورها اعم از دموکراتیک و غیر دموکراتیک در سطح منطقه و فرا منطقه کم‌وبیش منازعات داخلی را در کارنامه خود به ثبت رسانده‌اند؛ اما ازنظر گستره منازعه (میزان مشارکت کنشگران در منازعه)، شدت منازعه (ویرانگری اقدامات منازعه بار) و دوام منازعه (مدت‌زمانی که منازعه استمرار می یابد) با افغانستان مورد مقایسه قرار نمی‌گیرد. سیاست‌های قوم گرایانه، فاصله میان انتظارات ارزشی و توانایی‌های ارزشی، ایدئولوژی‌های چون مارکسیسم، سلفیسم و لیبرالیسم (صلح دموکراتیک) از منابع اولیه پتانسیل منازعه در افغانستان محسوب شده و توجیهات هنجاری و فایده گرایانه را برای تولید، تعمیق و گسترش منازعه فراهم آورده است. با توجه به بسترهای شکل‌گیری منازعه در افغانستان تا حال تمامی پروتکل‌های صلح در این کشور به شکست انجامیده است. 

مشی مصالحه ملی دکتر نجیب این کشور را بیشتر در باتلاق جنگ درون کشوری فروبرد. نظم و دیسیپلین در دولت مجاهدین نیز به نسبت بیشتر برای ویرانی و جنگ، تمامی انرژی‌های نهفته در خود را آزاد کرد و در مسیر دولت فراگیر و همبستگی اجتماعی خنجر کاشت. دولت واپس‌گرای طالبان که با پرچم و پیام صلح وارد میدان سیاست در افغانستان شد، وحشت، تحجر، قتل‌های دسته‌جمعی و نقض سنگین و گسترده حقوق بشری را به ارمغان آورد. دولت مستعجل و برآمده از توافقات بن هرچند به مدت‌زمان اندکی منازعه را به حاشیه برد؛ اما ازآنجاکه این صلح آغشته با فساد و سیاست‌های نهادینه‌شده قومی بود، آتش منازعه را شعله‌ورتر ساخت. 

تشکیل نهاد دولتی به نام شورای عالی صلح در سال 1389 غیر از آشتی دادن حکمتیار با دولت و در نظر گرفتن امتیازات و مصونیت‌های فوق‌العاده برای وی و حواریون دستاوردی در زمینه ختم منازعه و استقرار صلح نداشته است. آخرین تلاش‌ها برای صلح از سوی زلمی خلیل زاد، فرستاده کاخ سفید صورت گرفت. حاصل رفت‌وآمد مکرر زلمی خلیل زاد در شبه‌قاره و افغانستان نشست صلح قطر بود. گفت وگوی قطر زمینه مذاکرات بین افغانی را برای صلح ملی فراهم می‌کرد؛ اما این مذاکرات نه‌تنها تاحال شکل نگرفت که با هاله‌ای از ابهام پیچیده شده است. 

به نظرمی رسد چشم‌انداز صلح در افغانستان تیره‌وتار و راجع به نسخه‌های پیچیده شده در کاخ سفید برای تأمین صلح سرتاسری و گشایش در بن‌بست‌های موجود سر راه گفت وگوهای صلح در افغانستان تردید جدی به وجود آمده است. هرچند منازعه انتخاباتی ریاست جمهوری که از مهم‌ترین بن‌بست‌ها در روند صلح محسوب می‌شد، با پا در میانی چهره‌های پرنفوذ ملی برطرف شد؛ اما پیچیدگی‌های مسائل سیاسی و نیز دست‌اندازی‌های قدرت‌های ذی‌دخل در این کشور باعث شده است، سخن میرفندرسکی را درزمینه صلح زمزمه کنیم: 
چون به بی‌بندی رسی بندی دیگر برجا ستی

تا زمانی که مسائل اختلافی پاکستان و افغانستان به‌صورت اساسی و ریشه‌ای حل نشود چشم‌اندازی برای حل‌وفصل منازعه افغانستان وجود ندارد. اسلام‌آباد با استفاده از ابزارهای نامشروع مانند حمایت از تروریسم و رادیکالیسم اسلامی در مسیر ایجاد صلح و ثبات مانع ایجاد خواهد کرد. چنانچه سال‌ها به این کار مبادرت ورزیده است. در نگره ژنرالان ارتش پاکستان عمق استراتژیک این کشور در سایه افغانستان ضعیف و بی ثبات قابل تحقق است. تئوری ضیاءالحق که همان تبدیل افغانستان به سرزمین سوخته است، به‌صورت مداوم از سوی ژنرال‌ها تطبیق و عملیاتی شده است.

سیاست‌های راهبردی دونالد ترامپ در جنوب آسیا بن‌بست دیگری است که روند صلح را متوقف و یا عقیم خواهد کرد. بر اساس سیاست اعلامی ترامپ در منطقه جنوب آسیا، کشور پاکستان حامی تروریسم، باعث هرج‌ومرج و آشوب در منطقه شده و علیه نیروهای آمریکایی می‌جنگند. فی‌الواقع سیاست ترامپ در جنوب آسیا به چندقطبی شدن منطقه با محوریت هند – افغانستان و امریکا از یک‌سو و آرایش قطب دیگر با محوریت چین و پاکستان و روسیه شده است. فاصله‌گیری امریکا از پاکستان و قرابت به هند بر اساس راهبرد امریکا در جنوب آسیا اگر برای هند خوشایند است برای پاکستان غیرقابل‌تحمل است. دولت پاکستان اعتراض دارد که چرا امریکا به هند امتیاز می‌دهد؛کشوری که هیچ مرزی با افغانستان ندارد. در نگاه راهبردی دولت افغانستان، ایالات‌متحده امریکا در مبارزه با تروریسم یک متحد و پشتوانه قوی برای افغانستان به شمار می‌رود و در این نگاه، هندوستان هم که در منطقه با تهدید تروریسم روبه روست می‌تواند باعث محو این پدیده در افغانستان و منطقه شود. تأثیر آرایش قدرت و قطب‌بندی در منطقه جنوب آسیا بر روند صلح افغانستان بسیار جدی است زیرا صلح افغانستان برای قطب‌ها در جنوب آسیا یک کارت بازی است و نه هدف. هدف امریکا و هند محو تروریسم نیست بلکه تسویه‌حساب‌های منطقه‌ای وجهانی است. 

از سوی دیگر هدف چین، پاکستان و روسیه از صلح افغانستان امتیاز گیری از قطب رقیب است و نه محو خشونت و منازعه.

اختلاف‌نظر دولت و طالبان در مورد آزادی 600 زندانی از کل 5 هزار زندانی طالبان مانع شروع مذاکرات صلح شده است. دولت افغانستان گفته به دلایل امنیتی نمی‌خواهد این تعداد را آزاد کند و متحدان غربی‌اش نیز با آزادی برخی از این زندانیان مخالف هستند و آزاد کردن آنها را عبور از خط سرخ می‌دانند. درحالی‌که آزادی زندانیان طالب یکی از پیش‌شرط‌های طالبان برای مذاکرات صلح است. بدین ترتیب؛ این مسئله یکی از بن‌بست‌های مذاکرات صلح است.

فقدان استراتژی مشخص از سوی دولت افغانستان در مسائل مربوط به جنگ و صلح و اختلاف‌نظر اساسی دو تیم در امور فوق می‌تواند برگره های پیش‌گفته بیفزاید و بر روند مذاکرات صلح تأثیر بگذارد.

کلید واژه ها: افغانستان کابل مذاکرات صلح افغانستان پاکستان افغانستان و پاکستان افغانستان و امریکا افغانستان و هند


( ۲ )

نظر شما :