ایران و منطقه دریای سیاه: پل فراموش شده به اروپا (بخش سوم)

اروپا هرگز موافق ادغام ایران در پروژه های اقتصادی-انرژی نبوده است

۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۰۷:۰۰ کد : ۲۰۰۰۷۸۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۹۷۹ در سیاست خارجی خود تنها به صورت پراکنده در صدد ایجاد روابط نزدیک تر با کشورهای منطقه گسترده دریای سیاه بر آمده است. در ۳۰ سال گذشته ایران پیشرفت هایی در ایجاد روابط با کشورهای دریای سیاه داشته، اما واقعیت این است که تعهد متزلزل آن برای ایجاد روابط عمیق با همسایگان شمالی خود به استثنای روسیه به طور قابل توجهی ردپای احتمالی ایران را در منطقه دریای سیاه کاهش داده است.
اروپا هرگز موافق ادغام ایران در پروژه های اقتصادی-انرژی نبوده است

نویسنده: الکس واتانکا

دیپلماسی ایرانی: جمهوری اسلامی ایران از سال 1979 در سیاست خارجی خود تنها به صورت پراکنده در صدد ایجاد روابط نزدیک تر با کشورهای منطقه گسترده دریای سیاه بر آمده است. در 30 سال گذشته ایران پیشرفت هایی در ایجاد روابط با کشورهای دریای سیاه داشته، اما واقعیت این است که تعهد متزلزل آن برای ایجاد روابط عمیق با همسایگان شمالی خود به استثنای روسیه به طور قابل توجهی ردپای احتمالی ایران را در منطقه دریای سیاه کاهش داده است.

حرکت اولیه ایران به سمت منطقه دریای سیاه

یکی از کلیدی ترین آموزه های ایران در طول جنگ ایران و عراق (1988-1980) این است که وابستگی بیش از حد اقتصادی به چند منبع درآمدی، شرکای تجاری و مسیرهای تجاری اساسا در صورت بروز اختلالات پیش بینی نشده می تواند بسیار خطرناک باشد. وقتی ارتش صدام حسین تاسیسات صادرات نفت ایران و تانکرهایی که نفت خام این کشور را از سواحل خلیج فارس به بازارها منتقل می کردند هدف گرفت، ایران برای جایگزینی درآمد از دست رفته برنامه های جایگزین اضطراری زیادی نداشت. از این رو، ایران از اواسط دهه 1980 تهران شروع به ارزیابی گزینه های صادرات و بازارهای جایگزین برای دور زدن تهدید عراق علیه صادرات از پایانه های نفتی خود در خلیج فارس کرد. اولین مسیری که برنامه ریزان ایرانی دنبال کردند، خط لوله 2000 کیلومتری استان نفت خیز خوزستان تا ترمینال اصلی نفت ترکیه در دورتیول در خلیج اسکندرون در جنوب شرقی این کشور بود. در همان زمان، ایران همچنین درباره رساندن نفت ایران به بندرهای شوروی در دریای سیاه برای صادرات بعدی به اروپا با شوروی مذاکره می کرد. (ایران نمی خواست اروپایی ها را به عنوان مشتری اصلی نفت خود از دست دهد.)

این مذاکرات متوقف شد و یا بسیار کند پیش رفت؛ اما سقوط اتحاد جماهیر شوروی فرصتی را برای ایران فراهم آورد تا تلاش های خود را تسریع کند. همراه با سقوط شوروی، کنترل و برنامه ریزی اقتصادی مرکزی آن که در بیشتر منطقه دریای سیاه نیز از بین رفت. در این تغییر جهت اقتصادی پس از 1991 به سمت سرمایه داری، اوکراین خیلی سریع به یک گزینه مناسب برای ایران تبدیل شد. اقتصاد اوکراین در پی اختلال در زیرساخت های تامین انرژی ناشی از قطع زنجیره تامین قدیمی شوروی، نسبتا بزرگ و تشنه انرژی بود. اوکراین همچنین یک تولید کننده کالا، به ویژه در بسترهای نظامی به شمار می رفت و تهران به عنوان بخشی از تفاهم اقتصادی گسترده تر با کی یف، به تهیه این کالاها تمایل داشت.

اوکراین نه تنها می توانست یک کاربر نهایی صادرات نفت و گاز ایران باشد، بلکه همچنین می توانست به مسیر ترانزیت به بازارهای اروپا تبدیل شود. طی چند هفته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران و اوکراین در 29 ژانویه 1992 قراردادی برای 4 میلیون تن نفت و 3 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی امضا کردند. این دو کشور همچنین توافقی را برای سه خط لوله انتقال گاز طبیعی از ایران به اوکراین از طریق آذربایجان امضا کردند. صحبت هایی هم درباره دو خط لوله جداگانه نفت در همان مسیر وجود داشت. گفته می شد این خطوط لوله از سال 1992 ساخته شده و تا سال 1996 به اتمام رسیده است. روسیه از اینکه از این پروژه کنار گذاشته شده بود راضی نبود، اما در نهایت روابط ناخوشایند تهران با واشنگتن بود که مانع از عبور خطوط لوله در کشورهای حاشیه دریای سیاه شد.

مخالفت آمریکا و تا حدی اتحادیه اروپا با تبدیل شدن ایران به بخشی درهم تنیده از پروژه های منطقه ای محدود به سیاست های خط لوله گاز و نفت نمی شد. برای نمونه، ایران نتوانست به پروژه کوریدور حمل و نقل اروپا-قفقاز-آسیا (TRACECA) که در سال 1993 توسط اتحادیه اروپا، ارمنستان، آذربایجان، بلغارستان، گرجستان، قزاقستان، قرقیزستان، مولداوی، رومانی، تاجیکستان، ترکمنستان، ترکیه، اوکراین و ازبکستان راه اندازی شد، راه یابد. ایران در سال 2009 برای پیوستن به این پروژه قرارداد امضا کرد، اما تحریم های ایالات متحده، سازمان ملل و اتحادیه اروپا مانع از مشارکت ایرانی در این ساز و کار ارتقاء تجارت شدند. به طور کلی، اتحادیه اروپا به ایران به عنوان بخشی از برنامه های آینده خود برای پروژه های انرژی و حمل و نقل در خزر و دریای سیاه نمی نگرد. در گزارش ارزیابی و توصیه سیاست کمیسیون اروپا در سال 2015 تحت عنوان «هم افزایی دریای سیاه: بررسی ابتکار همکاری منطقه ای» نام ایران حتی یک مرتبه هم ذکر نشده و این در حالی بود که در بخش های انرژی و حمل و نقل در گزارش در کل به چگونگی ایجاد یکپارچگی بیشتر در منطقه پرداخته شده بود. این عدم تمایل اروپا به مشارکت ایران در هر گونه طرح اقتصادی منطقه ای همراه با سیاست اعمال فشار ایالات متحده علیه ایران، روس ها را به تنها مجرا برای حضور احتمالی ایران در دریای سیاه و اطراف آن تبدیل ساخت. البته روابط روسیه و ایران همواره محدودیت های خاص خود را داشته است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه میدل ایست / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: دریای سیاه مسیر انرژی ایران به اروپا صادرات انرژی ایران تحریم های آمریکا علیه ایران


( ۳ )

نظر شما :

saadi ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۸:۲۷
روس ها دوست دارن ایران همیشه تحت تحریم باشه تا تنها نفت و گاز اروپا رو روسیه تامین کند.