ناامیدی از روسیه و غرب

ارمنستان از قره باغ دست می کشد: بعد چه می شود؟

۱۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۱۹۷۶۷ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
چه سرنوشتی در انتظار قره باغ است؟ بعید است که آن پاکسازی نژادی یا جنگ پارتیزانی که در ایروان از آن سخن می رود، بتواند باکو را بترساند.
ارمنستان از قره باغ دست می کشد: بعد چه می شود؟

نویسنده: کِریلی کریووشیو Krivosheev Kirill (خبرنگار روزنامه کامرسانت)

دیپلماسی ایرانی: از آنجا که مهمترین موضوع بحث میان ارمنستان و روسیه یعنی قره باغ است، روابط با مسکو هم باید از نو بازنگری شود. برای بیشتر ارامنه، کرملین یک متحد غیرقابل اعتماد است که در لحظه نیاز به آنها پشت کرد. نقطه عطف ماجرا، در نزاع دیرپا میان ارمنستان و آذربایجان رقم خورد. چندی نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، اعلام کرد که ارمنستان تنها به یک شرط به صلح می رسد: اینکه بلندپروازی های سرزمینی اش را به مرزهای زمان اتحاد شوروی محدود کند. به عبارت دیگر، باید از ناگورنو – قره باغ یعنی منطقه ای کوهستانی که برای کنترل آن چندین بار با آذربایجان جنگیده، دست بکشد. چند روز پس از این سخنان، آذربایجان یک پاسگاه در کریدور لاچین مستقر کرد که اصطلاحا "جاده زندگی" میان ارمنستان و جمهوری به رسمیت شناخته نشده ناگورنو – قره باغ است.

سخنان پاشینیان، پوشش رسانه ای گسترده ای داشت و بسیاری از صراحت لهجه آن حیرت کردند، هرچند در اساس، حرف تازه ای نبود. از سال 2020 که ارمنستان در جنگ با آذربایجان شکست خورد، دولت ارمنستان تلاش داشته تا فرمولی را برای آینده قره باغ بیابد که مورد رضایت باکو باشد و نارضایتی گسترده ای را در ارمنستان هم دامن نزند. آوریل پارسال بود که پاشینیان از تغییر اولویت ها سخن گفت. برای ایروان، نکته کلیدی وضعیت قره باغ نیست بلکه "تضمین امنیت و حقوق" کسانی است که در آنجا زندگی می کنند. به عبارت دیگر قره باغ بخشی از آذربایجان خواهد بود اما گفت وگوهای دشواری بر سر مسائل ویژه ای چون وضعیت زبان ارمنی مطرح است. نخست وزیر ارمنستان همچنین با طرح این نکته که این تصمیم به درخواست شرکای بین المللی "دور و نزدیک" اتخاذ شده است، تلاش کرد بار مسوولیت آن را از دوش خود بردارد.

در ماه سپتامبر، پاشینیان اعلام کرد که آماده امضای توافق صلح با باکو است. البته که بسیاری از ارامنه او را یک خائن می دانند اما هدف اصلی، حصول "صلح و امنیت درازمدت برای ارمنستان در همان قلمروی 29800 کیلومتری این جمهوری در دوران شوروی، است." باکو، در پس زمینه این سخنان، آرام آرام نواحی تحت کنترل خود در قره باغ را گسترش می دهد. شرکای بین المللی ایروان دخالتی نمی کنند و دولت ارمنستان هم تصمیم گرفته است که واکنشی نداشته باشد چرا که نه تنها موجب خشم باکو بلکه همچنین ناخرسندی میانجیگران بین المللی می شود.

حتی وقتی آذربایجان در 22 دسامبر گذشته، کریدور لاچین، خط وصل ارمنستان به قره باغ، را مسدود کرد، با هیچ پیامدی مواجه نشد (البته باکو می گوید که هیچ انسدادی از سمت آذربایجان وجود ندارد). واکنش ارمنستان این بود که از یک مسیر جایگزین که در بهار باز شد، استفاده کند: یک جاده خاکی که حرکت خودروها در آن بسیار دشوار است. حتی این گزینه هم به مشکل خورد چرا که آذربایجانی ها، به پلیس ارمنستان که از این مسیر رفت و آمد می کرد، شلیک می کردند و بعدا در این مسیر هم پاسگاهی را مستقر کردند. پس از آن در 23 آوریل، آذربایجان یک ایست و بازرسی در جاده اصلی استپاناکرت، مرکز جمهوری به رسمیت شناخته نشده ناگورنو – قره باغ مستقر کرد. نیروهای صلحبان روسیه، هیچ دخالتی نکردند هرچند در چارچوب توافق سه جانبه 2020، قرار بود که کریدور لاچین تحت کنترل آنها باشد.

این ایست و بازرسی ها، مشکلات بیشماری را برای ارامنه ایجاد می کند. نیروهای مرزبانی آذربایجان، چه مدارکی را درخواست خواهند کرد؟ آیا آنها می توانند ارامنه را صرفا به این دلیل که مظنون به نظر برسند، بازداشت کنند؟ آیا فقط اجازه ورود به ارمنستان را می دهند و اجازه بازگشت به قره باغ را نخواهند داد؟ پاسخ به این پرسش ها، تا حد زیادی بستگی به این دارد که آیا ارامنه این واقعیت تازه را بپذیرند یا نه. در حال حاضر به نظر می رسد که پذیرفته اند. ایروان سرانجام فهمیده است که نه اعتراضات گسترده و نه شرکای بین المللی – که کاری جز "ابراز نگرانی" نمی کنند – نخواهند توانست تاثیری بر سرنوشت قره باغ داشته باشند.

تابستان گذشته، ارامنه قره باغ با گفت وگوهای مستقیم با باکو موافقت کردند. هدف رسمی این گفت وگوها، تنها تامین برق و گاز برای قره باغ بود اما روشن است که جنبه های دیگری را هم در بر بگیرد. ایروان می پذیرد که ارامنه قره باغ، خودشان با باکو به معامله ای برسند: این امتیازی به باکوست که همچنین موجب می شود ایروان مسئولیتی در این زمینه نپذیرد.

به این ترتیب، چه سرنوشتی در انتظار قره باغ است؟ بعید است که آن پاکسازی نژادی یا جنگ پارتیزانی که در ایروان از آن سخن می رود، بتواند باکو را بترساند. برپایه آنچه مقام های آذربایجان می گویند، قصدشان این است که با ارامنه قره باغ، رفتاری مشابه دیگر اقلیت های ملی همچون لزگین ها، تالشی ها و تات ها داشته باشند. هیچ برنامه ای برای شکل گیری نواحی ویژه خودمختار یا تدابیر مشابه وجود ندارد. با این حال، برای ارامنه باقیمانده در قره باغ آسان نخواهد بود که یک پاسپورت آذربایجانی دریافت کنند. آنها در رویارویی با این واقعیت بی رحم، سرانجام تصمیم می گیرند که به ارمنستان کوچ کنند. 

در اینجا هم این پرسش مطرح می شود که آیا ارامنه قادر به فروش دارایی های خود در قره باغ خواهند بود یا انجام چنین کاری به شکل مناسب (عادلانه) ممکن است؟ مقام های آذربایجان، احتمالا رویکرد متفاوتی در برابر ساکنان بومی این منطقه و ساکنان ارمنی آن در پیش خواهند گرفت. با توجه به چنین شرایطی است که به نظر می رسد واقع بینانه ترین نتیجه، مهاجرت انبوه ارامنه قره باغ باشد. تنها ساکنان سالخورده با دلبستگی عمیق به خانه هایشان، باقی خواهند ماند که نه در زندگی سیاسی مشارکتی خواهند کرد و نه مزاحمتی برای مقام ها ایجاد می کنند.

همه اینها، بی گمان جامعه ارمنی را خشمگین خواهد کرد. در اینجا تنها غرور ملی مطرح نیست بلکه دشواری های عینی نیز وجود دارد: آسان نیست که حدود صدهزار مهاجر را در کشوری که زیر سه میلیون جمعیت دارد، اسکان داد. با این حال، این مشکلات در قیاس با یک تهدید پایدار، یعنی یک جنگ سطح پایین در طول تمام مرزهای ارمنستان، چندان به حساب نمی آید. حادثه اخیر در روستای تِق در منطقه مرزی سییونیک ارمنستان، یک نمونه تلخ از چنان شرایطی است، حادثه ای که هفت سرباز دو طرف در آن کشته شدند. مقام های ارمنی اکنون می دانند که هیئت نظارت اتحادیه اروپایی که برای دو سال آینده دعوت کرده اند، آنها را محفوظ نخواهد داشت.

این هراس در ایروان وجود دارد که تنش های مرزی می تواند حتی پس از ختم منازعه قره باغ هم ادامه یابد. برای مثال، مسئله نخچوان، یک منطقه بسته متعلق به آذربایجان، همچنان پابرجاست. در چارچوب توافق سه جانبه، نخچوان باید با یک جاده به بقیه آذربایجان وصل شود. اختلافات بر سر این موضوع هم می تواند تنش های تازه ای را بوجود آورد. 

تا به اینجا، ارامنه در مرحله خشم و سوگ قرار داشتند و اکنون در مسیر معامله قرار گرفته اند. پیش از آنکه بتوانند به مرحله نهاییِ پذیرش برسند، باید از افسردگی هم عبور کنند. سخنانی که در ایروان درباره توسعه صلح آمیز از گذر گشایش مرز زمینی با ترکیه و احیای روابط اقتصادی با آن مطرح است، می تواند بار این افسردگی را سبک کند. سخنانی که در ایروان درباره همکاری گسترده تر با ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی می شود هم به همچنین.

در این میان، باید که در روابط با روسیه بازنگری شود چرا که مهمترین موضوع بحث یعنی قره باغ، ناپدید خواهد شد. برای اکثریت ارامنه، کرملین یک متحد غیرقابل اعتماد خواهد بود که آنها را در لحظه نیاز تنها گذاشت. جدای از قره باغ، نفوذ و نقش مسکو هم چیزی همانند نقش آنکارا، بروکسل و واشنگتن است.

منبع: کارنگی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: آذربایجان جمهوری آذربایجان ارمنستان قره باغ روسیه و آذربایجان روسیه و ارمنستان روسیه و ارمنستان و آذربایجان امریکا و آذربایجان و ارمنستان امریکا و آذربایجان امریکا و ارمنستان غرب و ارمنستان


( ۲۹ )

نظر شما :

مجید ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۶:۳۰
یک طرفه پیش قاضی رفتن میشود چنین گزارشی، اوراگان آذری جنگ قره باغ چه میشود که از سی سال قبل در اطراف باکو زاغه نشینی میکنند؟ نصف قره باغ را آذری ها تشکیل میدادند الان یک نفر هم نیست سی درصد خود ارمنستان را آذری ها تشکیل میدادند یک نفرم دیگر ساکن نیست اینها چه میشود؟
علی ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۶:۴۶
ارمنستان هر چه زودتر با اذربایجان صلح کنه به نفع خودش خواهد بود. وگرنه با تحریک دیگر کشورها و دشمنی با اذربایجان تنها چیزی که عایدش خواهد شد هزاران کشته و از دست دادن مناطقی از ارمنستان . ارمنستان سی سال پیش با ناجوانمردی هم قره باغ رو با کمک روسیه اشغال کرد و هم صدها غیر نظامی رو شهید کرد و تاراج منابع طبیعی جای خود . اما اذربایجان با وجود قدرت و نیروی نظامی برتر هیچ وقت در صدد تکرار رفتار ارمنستان نیست و فقط خواهان صلح است .
پناه علی خان جوانشیر ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۹:۱۹
بهتر بود نویسنده می نوشت : ایا ارمنستان از اشغال قره باغ دست خواهد کشید؟ قره باغ چنانکه از اسمش پیداست از ابتدای تارخیش مربوط به اذربایجان بوده و خواهد بود، وهر گز قره باغ جزو ارمنستان نبوده، مالکیت اذربایجان بر قره باغ را تمام دولتها در سازمان ملل طبق ۴ قطعنامه تایید کرده و ارمنستان را به رفع اشغال محکوم کرده اند. از زمان ابراهیم خلیل خان جوانشیر تا پناه خان تا رژیم تزار و شوروی سابق قره باغ مربوط به اذربایجان بوده و خواهد بود، تاریخ قره باغ گواه مالکیت اذربایجان است، ارامنه بعد از سال ۱۹۲۱ طی فراخوانی از کشورهای دیگر به انجا جمع شده اند ، طبق اسناد وزارت داخله اذربایجان و روسیه ۹۸ در صد ارامنه قره باغ غیر بومی هستند.
شیخ عجمستان ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ | ۰۴:۰۱
بیش از ارمنستان بعضی گروهک ها و دولتهای فاشیستی که بجز شیطنت ونفاق کار دیگر بلد نیستند ناراحتند، ودنبال صغرا کبرا هستند که شاید به بهانه ای مجددا شعله جنگ را روشن کنند البته اینها نه به خاطر ارامنه بلکه به خاطر دشمنی که با اسلام و اذربایجان دا ند از موضوع اختلاف ار امنه با اذرزایجان بهره برداری میکنند. ارامنه هم ملتی ساده لوح هستند باورشان میشه که چه دوستان صمیمی دارند!!!
زنجانی ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ | ۰۲:۱۰
پاشینیان که در باشگاه آرارات ارامنه تهران با بنر" قره باغ ارمنستان است و نقطه" سلفی می انداخت،حالا با دعوت از خبرنگاران داخلی و خارجی گفت: ما تمامیت ارضی آذربایجان را که ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع است می شناسیم و تایید می کنیم که قره باغ مال آذربایجان است" . این یعنی پیروزی حق بر باطل. حقی که به بهای خون هزاران شهید آذربایجانی بر باطل اشغالگری،جنایات هولناک طرفداران ارمنستان بزرگ و ویرانگری صدها شهر و روستای آذربایجان و آوارگی یک میلیون مسلمان ،پیروز شد.
مهدی ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۳:۰۵
در سال 2019 پاشینیان در حال رقص در چمنزار مشهور شوشا ، ادعا کرد که هیچ قدرتی نمی تواند شوشا و .. را از ما بگیرد،غافل از اینکه یک سال بعد لشگر ظفرمند شیعه آذربایجان قره باغ را از دست گروه صلیبیون(داشناکهای ارمنی ، مسیون های فرانسه و شوونیستهای ایرانشهری و..) آزاد خواهدکرد و ندای خوش طنین اذان از گل دسته های مناره های مسجد ویران شده( ارامنه در آن مسجد و مساجد دیگر قره باغ خوک پرورش می دادند) شوشا شنیده خواهد شد. و مطمئن باشید که ندای اذان در اراضی دیگر مسلمانان آذربایجان (زنگزور و ..) که توسط لنین واستالین اسلام ستیز به ارامنه هدیه داده شده بود، انشاالله بزودی شنیده خواهد شد.......
ایراندوست ۰۱ شهریور ۱۴۰۲ | ۲۱:۴۵
هیچی. نوبت به مشکل آفرینی جبهه پانترکیسم و صهیونیسم در مرزهای شمال غرب ایران می‌رسد.