آسیب شناسی دخالت سیاست زدگان در روابط خارجی ایران

اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم

۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۲۵۲۳۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
حسام الدین حجت زاده در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رصد و ارزیابی سیر تحولات ماه های اخیر در روابط تهران با سایر کشورها و به ویژه همسایگان، گویای سرعت گرفتن روند قهقرایی در روابط خارجی کشورمان است. این یادداشت ناظر بر بررسی و تحلیل رفتارهای آن دسته از سیاست زدگان غیرمتخصصی است که بی توجه به شعارهای دولت های جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته همواره بدون برخورداری از دانش سیاسی در حوزه روابط خارجی کشور دخالت کرده و پیامدهای ناخوشایند و پرهزینه ای را به طور مشخص از ناحیه دو کشور پاکستان و افغانستان به مردم، کشور و نظام تحمیل کرده اند. 
اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم

نویسنده: حسام الدین حجت زاده، دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی و کارشناس مسائل بین المللی

دیپلماسی ایرانی: دولت سیزدهم با شعار «تعامل با جهان و روابط اقتصادی با کشورهای دیگر» روی کار آمد و به فاصله اندکی نیز جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی به عضویت سازمان همکاری شانگهای (SCO) ـ بزرگترین مجمع همکاری کشورهای آسیایی ـ درآمد و همچنین در اوت 2023 (شهریور 1402) مسئولان نظام مانور زیادی روی عضویت ایران در گروه بریکس پلاس (عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اتیوپی و آرژانتین و جمهوری اسلامی ایران) دادند. با این حال، رصد و ارزیابی سیر تحولات ماه های اخیر در روابط تهران با سایر کشورها و به ویژه همسایگان، گویای سرعت گرفتن روند قهقرایی در روابط خارجی کشورمان است. این یادداشت ناظر بر بررسی و تحلیل رفتارهای آن دسته از سیاست زدگان غیرمتخصصی است که بی توجه به شعارهای دولت های جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته همواره بدون برخورداری از دانش سیاسی در حوزه روابط خارجی کشور دخالت کرده و پیامدهای ناخوشایند و پرهزینه ای را به طور مشخص از ناحیه دو کشور پاکستان و افغانستان به مردم، کشور و نظام تحمیل کرده اند. 

در واپسین روزهای دی ماه 1402/ اواسط ژانویه 2024 در حالی که رسانه ها و افکار عمومی در داخل و خارج از ایران روی حملات موشکی سپاه پاسداران به اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق و مناطقی در غرب سوریه متمرکز شده بودند، به ناگاه خبر حملات موشکی و پهپادی مشابه از داخل ایران به آنچه مقر تجمع عوامل حمله تروریستی در کرمان در غرب ایالت بلوچستان پاکستان عنوان شد، انتشار یافت. به فاصله بسیار کمی از مانور اقتدار رسانه ای در زمینه کشته شدن تعدادی از تروریست ها در این حملات، پاسخ متقابل نیروی هوایی پاکستان که به کشته شدن تعدادی زن و کودک با هویت نامشخص در مناطق مرزی شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان انجامید، حیرت و نگرانی از آغاز یک درگیری نظامی در ابعاد کوچک یا بزرگ بین جمهوری اسلامی ایران و پاکستان را باعث شد. متعاقب این حملات، صدور بیانیه شدیداللحن از سوی وزارت امور خارجه پاکستان در محکومیت اقدام نظامی ضدتروریستی نیروهای مسلح ایران نشان داد که پاکستان مانند عراق و سوریه در پاسخگویی به نقض حاکمیت و تمامیت ارضی خودش ناتوان نیست. 

حال سؤال مهم این است که چگونه و بر اساس کدام ارزیابی، روابط تهران و اسلام آباد با روابط ایران با کشورهایی همچون عراق و سوریه مشابه یا همسان تلقی شده و نتیجه این اشتباه محاسباتی آن می¬شود که برای اولین بار در تاریخ، ارتش پاکستان در پاسخ به حملات نظامی جمهوری اسلامی ایران به مناطق مرزی ایالت بلوچستان، به استان سیستان و بلوچستان حمله نظامی می کند؟ نکته آنکه این حملات متقابل تلفات انسانی در جنوب شرقی ایران به بار می آورد و البته کسی هم مسئولیت این تنش زایی با همسایه شرقی را گردن نمی¬گیرد.

ماجرای درگیری تهران ـ اسلام¬آباد به همین جا ختم نشده است. در جریان دومین نشست نمایندگان ویژه در امور افغانستان از کشورهای جمهوری اسلامی ایران، چین، روسیه، پاکستان، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به میزبانی سازمان ملل متحد و بدون حضور نمایندگان رژیم طالبان در دوحه قطر (29-30 بهمن/18-19 فوریه) طرف پاکستانی رسماً از مواضع روسیه و ایران فاصله گرفت و در حاشیه نشست دوحه، هیأت نمایندگی پاکستان با نمایندگان ویژه آمریکا، اتحادیه اروپا و چین برای تشکیل گروه تماس جداگانه و یک نماینده ویژه مشترک به توافق دست یافت. 

این چرخش آشکار اسلام آباد معنایی جز آغاز دور تازه ای از همسویی زیرکانه و البته قدرتمندانه پاکستان با غرب و تا حدی پکن در تقابل با منافع ایران و نظام در زمین افغانستان و تلاش بیشتر پاکستانی ها با همکاری طالبان برای تضعیف نفوذ سنتی ایران در حوزه افغانستان نخواهد بود. با توجه به سلطه نظامیان و سازمان اطلاعات ارتش (ISI) بر سیاست و حکومت در پاکستان، هر گونه اشتباه محاسبه مجدد و تکرار وقایع دی ماه پیامدهای غیر قابل پیش بینی برای روابط ایران و پاکستان در کوتاه مدت و حتی میان مدت به دنبال خواهد داشت. 

از سوی دیگر، روابط جمهوری اسلامی ایران و افغانستان از هنگام سلطه طالبان بر این کشور در تابستان 2021 همچنان با تنش¬ها و اختلافات فزاینده همراه بوده است. این اختلافات طیف گسترده ای از مسائل را در بر می گیرد؛ از توهین و اتهام زنی به نظام و مسئولان جمهوری اسلامی ایران به بهانه دلسوزی برای وضعیت میلیون ها مهاجر افغانستانی ها ساکن ایران، کارشکنی در زمینه پذیرش مهاجران در حال بازگشت به افغانستان، اختلافات و درگیری های گاه و بیگاه مرزی و تنش در کشور بر سر حق آبه ایران از رودخانه هیرمند و اصرار مقامات رژیم طالبان بر استفاده از مسئله آب به عنوان اهرم فشار و امتیازگیری از تهران در روابط دوجانبه و از همه خطرناکتر، اعزام احتمالی یا کمک به ورود گروه های تروریست و تجزیه طلب مانند جیش العدل، انصار الفرقان و صد البته داعش خراسان.

دلایل اصلی سکوت معنادار و در مواردی انفعال پرسش برانگیز نظام در برابر اقدامات تحریک آمیز حاکمان امروز افغانستان را می توان در چهار جمله خلاصه کرد:

1. تصور همسویی رژیم طالبان با جمهوری اسلامی ایران در مسائل راهبردی همچون ضدیت با آمریکا و رژیم اسرائیل در شرایطی که اکثر همسایگان ایران با سیاست¬ خارجی غرب ستیزانه این کشور همراه نیستند؛ 2. تلاش برای جلب حمایت رهبران طالبان جهت حفظ «موازنه مثبت» در روابط تهران با دیگر قدرت های منطقه ای رقیب، مانند پاکستان و هند و کاهش مخاطرات امنیتی ناشی از این رقابت برای نظام و کشور با کمک رژیم طالبان؛ 3. استفاده از ظرفیت های اقتصادی افغانستان و نیاز متقابل جمهوری اسلامی ایران و رژیم طالبان به بازارهای ایران و افغانستان به سبب فشار تحریم های آمریکا؛ 4. هماهنگ ساختن سیاست خارجی ایران با رویکرد روسیه و چین به عنوان دو قدرت ذی نفوذ در ایران و تعیین کننده در تغییر نظم جهانی نوین دربرابر غرب به رهبری ایالات متحده. 

حال با توجه به دلایل بالا، باید پرسید چه کسانی بخشی از تخم مرغ های شکننده ایران را در سبد افغانستان تحت سلطه طالبان قرار داده و به هر خفّت و تحقیری از جانب این گروه تن داده اند؟ پاسخ این است که سیاست زدگان غیرمتخصصی که با نگاهی ساده انگارانه و ایده آلیستی نسبت به مقوله روابط خارجی و بی اطلاع از پیچیدگی های سیاست در عرصه بین الملل یا از سر ناچاری می کوشند طالبان را که تنها وجه مشترک شان با جمهوری اسلامی ایران، نگاه ایدئولوژیک آنها به دو موضوع قدرت و جامعه است، با خودشان در حوزه روابط خارجی ایران همراه و همسو نشان بدهند. 

در نهایت تنها می توان امیدوار بود تا با توجه به مجموعه تحرکات ضدایرانی طالبان افغانستان و پاسخ قاطع پاکستان به حمله موشکی و پهپادی از سوی ایران، در سال 1403 در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران به¬¬ویژه با این دو همسایه شرقی تجدیدنظر جدی صورت بگیرد. لازمه تحقق این مهم، خارج ساختن حوزه سیاست خارجی از سلطه روزافزون غیرمتخصصان ناآشنا با ظرافت¬های امر سیاست و استفاده از نظرات مشورتی کارشناسان مستقل و خبره در این حوزه با هدف تغییر ریل سیاست خارجی ایران از آرمان گرایی ایده آلیستی به واقع¬گرایی و جلوگیری از وارد آمدن خسارت بیشتر و تحمیل هزینه مضاعف به کشور و مردم ایران است.  

کلید واژه ها: افغانستان پاکستان افغانستان و پاکستان ایران و افغانستان و پاکستان ایران و پاکستان روابط ایران و افغانستان ایران و افغانستان حسام الدین حجت زاده


( ۸ )

نظر شما :

رضا ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۱:۰۶
حضور طالبان در شرق ایران یک واقعیت مسلم است و راه واقع بینانه و کم هزینه برای ایران تعامل با طالبان است
Shobeir ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | ۲۰:۵۷
یعنی اگر مقر تروریست ها در پاکستان مورد حمله قرار نمی گرفت و همچنان با حضور واضح و همکاری دستگاه امنیتی پاکستان با این تروریست ها مماشات می شد پاکستان در موضوع افغانستان کنار غرب قرار نمی گرفت؟ واقعا؟ قرار گرفتن پاکستان در کنار غرب و دخالت بی‌جای این کشور در افغانستان و بی ثباتی دائم و ناامنی و عدم وجود دولت ملی قدرتمند در افغانستان سیاست ذاتی پاکستان است. البته حمله پاکستان به بلوچستان ایران مزایایی نیز داشت و آن زدودن توهم نزدیکی به پاکستان در برخی سران و روحانیون محلی بود.
مهدی نگارنده ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۵:۱۲
خود نویسنده چه راه حلی جهت برون رفت از این چیزی که ایشان به عنوان مشکل ارزیابی می کند دارند خوب ما که در سیاست خارجی تخم مرغی در سبد کسی نگذاشتیم در مورد پاکستان سالها مراودات دیپلماتیک و صاحبان مذاکره خصوصا در دولت روحانی افاقه نکرد تا سرانجام باید پاسخی در خور به تروریستها نشان داده می شد شما بگید که چه باید کرد