هنوز کسی نمی‌داند برنامه تهران چیست

ابهام دیپلماتیک ایران برای امریکا و اسرائیل

۲۷ مرداد ۱۴۰۴ | ۲۰:۰۰ کد : ۲۰۳۴۶۰۳ اخبار اصلی پرونده هسته ای
عدم توافق هسته‌ای دو پیامد اصلی دارد: فقدان نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که بینشی در مورد برنامه هسته‌ای ایران ارائه می‌دهد و مهمتر از آن، فعالیت‌های آن را محدود می‌کند؛ و افزایش احتمال پیشرفت مخفیانه به سمت توانایی فرار هسته‌ای، که اکنون در تهران به عنوان عنصر اصلی بازدارندگی آینده دیده می‌شود.
ابهام دیپلماتیک ایران برای امریکا و اسرائیل

نویسنده: سیما شاین

دیپلماسی ایرانی: جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران که به شدت به برنامه هسته‌ای ایران آسیب رساند، برداشت امنیتی تهران را متزلزل کرده است. این برداشت بر دو ستون مرکزی استوار بود. اولین ستون، پیشرفت تدریجی و ایمن به سمت تبدیل شدن به یک کشور در آستانه هسته‌ای شدن است که در نهایت امکان تولید سلاح‌های هسته‌ای را فراهم می‌کند. ستون دوم، «مفهوم نیابتی» است که در آن بازیگران منطقه‌ای تهدیدی مستقیم برای اسرائیل ایجاد می‌کنند و آن را از حمله به ایران باز می‌دارند. حمله مشترک اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، شکست هر دو ستون را به طور هم‌زمان آشکار کرد.

پس از جنگ اسرائیل و ایران، ایران باید تمام جنبه‌های سیاست خود، به ویژه سیاست هسته‌ای، را که اکنون فوری‌ترین است، دوباره ارزیابی کند. دو موضوع مهم برای تصمیم‌گیری در یک مهلت بسیار فشرده روی میز است.

پس از حمله به برنامه هسته‌ای خود، تهران اعلام کرد که به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) پایان می‌دهد، در حالی که تأکید کرد که از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج نمی‌شود. خیلی زود مشخص شد که پایان همکاری با آژانس به ایران آسیب می‌رساند. در پاسخ، یک هیئت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به رهبری معاون مدیر آژانس، در ۱۱ اوت به مدت یک روز از تهران بازدید کرد و هدف آن تعیین پارامترهایی برای ادامه نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای بود. با این حال، ایران پیش از این اعلام کرده بود که به این هیئت اجازه بازدید از سایت‌های هسته‌ای داده نخواهد شد. با توجه به آسیب قابل توجه به تأسیسات هسته‌ای‌اش، هنوز کاملاً مشخص نیست که ایران روابط خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به کدام سمت خواهد برد.

به موازات این، مسئله تمدید مذاکرات با واشنگتن بر سر توافق هسته‌ای، پس از آنکه مذاکرات به دلیل حمله اسرائیل در آستانه ششمین دور مذاکرات با واشنگتن متوقف شد، دوباره در دستور کار قرار گرفته است. این موضوع به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که دو مهلت در حال نزدیک شدن هستند. از یک سو، مهلت تعیین شده توسط رئیس جمهور ترامپ در ماه آگوست است. از سوی دیگر، فرانسه، آلمان و بریتانیا (E3)، شرکای توافق هسته‌ای اولیه ۲۰۱۵، هشدار داده‌اند که اگر تا پایان اوت توافقی حاصل نشود، قصد دارند مکانیسم «بازگشت سریع» تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را که قرار است در ۱۸ اکتبر منقضی شوند، فعال کنند.

این فشار شدید در حالی صورت می‌گیرد که رهبری سیاسی و امنیتی ایران با پیامدهای نظامی و سیاسی حمله اسرائیل و همچنین بحران اقتصادی رو به وخامت – شاید بدترین بحران در دهه‌های اخیر – که ناتوانی ایران را در تأمین مداوم آب و برق برای ساکنانش آشکار کرده است، دست و پنجه نرم می‌کند. در این زمینه، اقدامات ایران تاکنون ترکیبی از موارد زیر بوده است:

پیش‌بینی «وضعیت عادی». مقامات ارشد به خارج از کشور سفر کرده‌اند و در کنفرانس‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شرکت کرده‌اند. به عنوان مثال، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، از روسیه، عربستان سعودی و چین بازدید کرد؛ مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری، به پاکستان رفت؛ و وزیر دفاع جدید از روسیه و پیش از آن از چین بازدید کرد و در نشست وزرای دفاع سازمان همکاری شانگهای (SCO) شرکت کرد.

گام‌های اولیه سازمان‌یافته‌ای برای بهبود آمادگی امنیتی برای سناریوهای احتمالی تشدید تنش در آینده برداشته شده است. در این چارچوب، علی اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی، جای خود را به علی لاریجانی داد که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ این سمت را بر عهده داشت و طی آن مذاکرات هسته‌ای با کشورهای اروپایی را رهبری کرد و بعداً سه دوره به عنوان رئیس مجلس ایران خدمت کرد. جمهوری اسلامی همچنین از تأسیس مجدد شورای دفاع، متشکل از مقامات ارشد نظامی و امنیتی و به ریاست رئیس جمهوری، مانند نهادی که تصمیمات نظامی را در طول جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ مدیریت می‌کرد، خبر داد.

تصمیمات مرتبط با هسته‌ای که ایران باید در ماه‌های آینده اتخاذ کند، در منافع متعدد – و گاهی متضاد – گره خورده است. این جنگ برای تهران روشن کرد که سیاست مذاکره با واشنگتن در دوران ریاست جمهوری ترامپ یک شکست و یک تله خطرناک است. این جنگ ارزیابی دیرینه رهبران ارشد ایران را تقویت کرد که ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم است نه توافق هسته‌ای. علاوه بر این، بازگشت به توافق هسته‌ای تحت شرایط سخت‌تر برای ایران که توسط واشنگتن دیکته شده است، از نظر تهران، به منزله پذیرش شکست کامل سیاستی است که تاکنون دنبال کرده است، سیاستی که به جنگ و خسارات شدید وارده به دستاوردهای برنامه هسته‌ای منجر شده است.

در این شرایط، دشوار است که فرض کنیم ایران درخواست دولت ترامپ برای توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران را بپذیرد. حتی اگر چنین توافقی حاصل شود، این امر تنها پرسشی را که از قبل در میان مردم و در پایگاه سیاسی نظام مطرح شده است، تشدید می‌کند: چرا این اقدام قبلاً به روشی که می‌توانست از جنگ به طور کامل جلوگیری کند، انجام نشد؟

برعکس، ایران با احتمال اعمال مجدد تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل در صورت عدم دستیابی به توافق هسته‌ای با واشنگتن روبه‌روست. تمدید تحریم‌ها مستلزم رعایت همه کشورهاست، از جمله از طریق ممنوعیت تجارت اسلحه و موشک با ایران – دو محدودیتی که در سال‌های اخیر برداشته شده‌اند و بازگرداندن آنها تلاش‌های ایران برای بازسازی سیستم دفاع هوایی، زرادخانه موشک‌های بالستیک و سایر قابلیت‌های نظامی آسیب‌دیده وابسته به قطعات خارجی را مانع می‌شود. در عین حال، ایران از فروش موشک به نیروهای نیابتی منطقه‌ای خود منع خواهد شد، اگرچه جامعه بین‌المللی در گذشته هم به اجرای موفقیت‌آمیز این امر قادر نبود. علاوه بر این چالش‌ها، نیاز شدید اقتصادی ایران به رفع تحریم‌ها نیز وجود دارد که تنها از طریق توافق هسته‌ای با ایالات متحده امکان‌پذیر خواهد بود. فراتر از این ملاحظات، که از مذاکرات قبلی با آن آشنا هستیم، اکنون یک انگیزه جدید و حیاتی وجود دارد: جلوگیری از خطر حمله دیگر در غیاب توافق.

سیاست ایران تاکنون تلاشی برای "جاخالی دادن از گلوله‌ها" بوده است. توافق این کشور برای میزبانی از هیئت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نشان‌دهنده تمایل احتمالی برای از سرگیری بازرسی‌هاست، اگرچه دامنه و مکان‌های چنین بازرسی‌هایی در این مرحله نامشخص است. حتی اگر توافقی حاصل شود، زمان قابل توجهی طول می‌کشد تا آژانس بتواند وضعیت سایت‌های هسته‌ای ایران را به طور کامل ارزیابی کند و جای تردید است که آیا می‌توان در مورد کل مواد غنی‌شده باقی‌مانده در کشور به نتیجه‌گیری رسید یا خیر. ایران در جلسه‌ای با سه کشور اروپایی که در ۲۵ ژوئیه در استانبول برگزار شد، در تلاش برای جلوگیری از تمدید تحریم‌ها، تهدید خود را برای خروج از NPT تکرار کرد. در نتیجه، احتمال جدیدی برای به تعویق انداختن فعال‌سازی مکانیسم ماشه به مدت شش ماه مطرح شد. گزارش‌ها در این مورد متناقض هستند و موضع ایران همچنان مبهم است. چندین منبع ایرانی می‌گویند که ایران هرگونه تعویقی را رد می‌کند و خواستار عدم فعال شدن این مکانیسم است. با این حال، اگر حمایت اعضای شورای امنیت سازمان ملل – به‌ویژه روسیه و چین – که هر دو در مورد هرگونه تصمیم جدید حق وتو دارند و مواضع آنها احتمالاً از موضع خود ایران ناشی است، به دست آید، ممکن است تأخیری در این امر ایجاد شود. مقامات ارشد ایرانی بارها تأکید می‌کنند که ایران حتی اگر توافقات موقت امکان‌پذیر باشد، از حق غنی‌سازی اورانیوم خود دست نخواهد کشید. علاوه بر این، آنها درخواست جدیدی را مطرح کرده‌اند – جبران خسارات ناشی از حملات اسرائیل و آمریکا به سایت‌های هسته‌ای ایران.

در این مرحله، به نظر می‌رسد چشم‌انداز توافق هسته‌ای بین ایران و ایالات متحده در بن‌بست دیپلماتیک قرار گرفته است. برخی این بن‌بست را به از دست دادن علاقه رئیس جمهور ترامپ به از سرگیری مذاکرات نسبت می‌دهند، زیرا او ادعا کرده است که برنامه هسته‌ای از بین رفته و دیگر وجود ندارد. همچنین مشخص نیست که چه میزان هماهنگی بین واشنگتن و اروپایی‌ها در مورد موضوع بازگشت تحریم‌ها وجود دارد. با این حال، در آستانه نشست استانبول، گزارش شده بود که مقامات اروپایی با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی ایالات متحده، مذاکراتی انجام داده‌اند.

با توجه به این شرایط، ایران گزینه‌های عملی کمی برای حل بحران برنامه هسته‌ای خود دارد. جدول زمانی فشرده تنها حدود سه هفته برای تصمیم‌گیری باقی می‌گذارد. حتی اگر برخی از طرفین، به ویژه ایران و کشورهای اروپایی، بخواهند از تمدید تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، بدون هیچ تصمیمی برای مذاکره، اجتناب کنند، اروپایی‌ها در جلوگیری از بازگشت آنها با مشکل مواجه خواهند شد. تهدید ایران برای خروج از NPT نیز با توجه به آسیب شدید به سایت‌های هسته‌ای‌اش، اهمیت عملیاتی خود را تا حد زیادی از دست داده است. علاوه بر این، این امر با دعوت ایران از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای برگزاری مذاکرات – حرکتی از سوی ایران که به غرب نشان می‌دهد که حداقل تا حدی مایل به بازگشت به سیاست قبلی خود است – در تضاد است.

عدم توافق هسته‌ای دو پیامد اصلی دارد: فقدان نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که بینشی در مورد برنامه هسته‌ای ایران ارائه می‌دهد و مهمتر از آن، فعالیت‌های آن را محدود می‌کند؛ و افزایش احتمال پیشرفت مخفیانه به سمت توانایی فرار هسته‌ای، که اکنون در تهران به عنوان عنصر اصلی بازدارندگی آینده دیده می‌شود.

در این زمینه، وال استریت ژورنال گزارش داد که نخست وزیر اسرائیل در آخرین دیدار خود با رئیس جمهور ترامپ، به صراحت اعلام کرد که اسرائیل برای جلوگیری از بازسازی سایت‌های موشکی هسته‌ای و بالستیک آسیب دیده در جنگ، اقدام نظامی خواهد کرد. ایران با آگاهی از این سناریو، به واکنش شدید تهدید کرده است و انتظار می‌رود که ایران حداکثر تلاش خود را برای بازسازی قابلیت‌های موشکی خود به کار گیرد تا به طور مطلوب برای انتقام علیه اسرائیل آماده باشد. در این مرحله، ممکن است شکاف قابل توجهی بین اسرائیل و ایالات متحده ایجاد شود، زیرا تردید وجود دارد که دولت ایالات متحده دور دیگری از جنگ بین اسرائیل و ایران را بپذیرد، جنگی که می‌تواند به کشورهای خلیج فارس و صنعت نفت نیز آسیب برساند.

اسرائیل به دلایل مختلف هیچ علاقه‌ای به توافق ایران و آمریکا ندارد. لغو تحریم‌ها می‌تواند به ایران اجازه دهد تا خزانه خود را دوباره پر کند، خرید اسلحه را امکان‌پذیر کند و نیروهای نیابتی خود را که بسیاری از آنها به کمک فوری نیاز دارند، تقویت کند. گفت‌وگوی مجدد بین تهران و واشنگتن همچنین می‌تواند به توافقی کمتر مطلوب از دیدگاه اسرائیل منجر شود، در حالی که همچنان گزینه‌هایی برای ایران برای از سرگیری پیشرفت به سمت توانایی هسته‌ای – احتمالاً تحت یک دولت متفاوت در ایالات متحده – باقی می‌گذارد. علاوه بر این، اسرائیل می‌داند که یک توافق، انعطاف‌پذیری آن را برای انجام اقدامات پیشگیرانه، چه جنبشی و چه پنهانی، علیه برنامه هسته‌ای ایران محدود می‌کند، مگر در صورت گریز به سمت سلاح هسته‌ای. به همین دلایل، اسرائیل ترجیح می‌دهد فشار اقتصادی گسترده بر ایران را حفظ کند، که در سناریوهای خاص می‌تواند تهران را بی‌ثبات کند.

در نتیجه، ایران با یک معضل استراتژیک روبه‌روست. باید در مورد گام‌های هسته‌ای بعدی خود در یک بازه زمانی بسیار کوتاه تصمیم بگیرد. گزینه‌های آن از بازگشت سریع به مذاکرات با واشنگتن (احتمالاً مشروط به پذیرش پیش‌شرط‌های ایالات متحده) تا درخواست تأخیر در فعال‌سازی اسنپ‌بک، شاید در ازای تمدید نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، متغیر است. از طرف دیگر، ایران می‌تواند پس از فعال شدن اسنپ‌بک، با خروج از NPT تلافی کند. در حال حاضر، به نظر می‌رسد تهران به برداشتن گام‌های آشکارا مخالف هسته‌ای تمایلی ندارد، اما احتمالاً گزینه‌های آینده را بر اساس مواد غنی‌شده‌ای که هنوز گمان می‌رود در اختیار دارد، در نظر می‌گیرد. همان‌طور که اشاره شد، هیچ یک از گزینه‌ها ایده‌آل نیستند و ایران احتمالاً از اقداماتی که زمان می‌خرند، خطرات برای نظام را به حداقل می‌رسانند و حتی ممکن است بازگشت به مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده را شامل شود، استقبال خواهد کرد.

منبع: نشنال سکیوریتی استادیز / ترجمه: علی موسوی خلخالی

کلید واژه ها: ایران و اسرائیل ایران و امریکا و اسرائیل حمله اسرائیل به ایران جنگ ایران و امریکا جنگ ایران و اسرائیل توافق هسته ای دونالد ترامپ برنامه هسته ای ایران


( ۱ )

نظر شما :