موانع و پیشرانها کدامند
مذاکرات هسته ای ایران، آمریکا و معمای توافق

نویسنده: آرش رضایی
دیپلماسی ایرانی: مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در سال ۱۴۰۴ (2025) که در چهار دور در مسقط، عمان، برگزار شدهاند، یکی از حساسترین تحولات دیپلماتیک منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر است. این مذاکرات که با میانجیگری عمان و حضور عباس عراقچی (وزیر امور خارجه ایران) و استیو ویتکاف (نماینده ویژه آمریکا) انجام شدهاند، تلاشی برای احیای توافقی مشابه برجام یا ایجاد چارچوبی جدید برای محدودسازی برنامه هستهای ایران در ازای رفع تحریمها هستند. برای پیشبینی سرنوشت مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، لازم است دادههای موجود، دینامیکهای سیاسی و متغیرهای تاثیر گذار تحولات داخلی و خارجی ایران و امریکا را با دقت تحلیل کنیم.
تحلیل عوامل کلیدی و مواضع طرفین
ایران حفظ توانایی غنیسازی اورانیوم را خط قرمز خود میداند و بر اساس معاهده NPT، این حق را برای مقاصد صلحآمیز غیرقابل مذاکره میخواند. با این حال، عباس عراقچی و مسعود پزشکیان انعطاف محدودی برای کاهش سطح غنیسازی (مثلاً به 3.67 درصد، مشابه برجام) و پذیرش نظارتهای گستردهتر نشان دادهاند. ایران همچنین رفع مؤثر و پایدار تحریمها را خواستار است و به دلیل تجربه خروج آمریکا از برجام در 2018، نسبت به تعهدات آمریکا بیاعتماد است.
دولت دونالد ترامپ رویکردی دوگانه دارد. از یک سو، ترامپ از «رفتار معقول» ایران و پیشرفت مذاکرات سخن میگوید، اما از سوی دیگر، استیو ویتکاف و مارکو روبیو مواضع سختگیرانهای دارند و بر توقف کامل غنیسازی و برچیدن تأسیسات نطنز، فردو، و اصفهان تأکید میکنند. آمریکا همچنین تهدید به اقدام نظامی کرده است و سیاست فشار حداکثری را با تحریمهای جدید ادامه میدهد، هرچند این تحریمها به گفته تحلیلگرانی مانند مایکل سینگ، فاقد شدت دوره اول ریاستجمهوری ترامپ هستند.
سفر منطقهای ترامپ به عربستان، قطر، و امارات با هدف جذب سرمایهگذاریهای کلان (تا 1.4 تریلیون دلار) نشاندهنده تلاش آمریکا برای تقویت ائتلاف منطقهای علیه ایران است. این کشورها از فشار بر ایران حمایت میکنند، اما همزمان به دنبال منافع اقتصادی خود هستند.
روسیه و چین بهعنوان حامیان ایران، در مذاکرات نقش غیرمستقیم دارند و میتوانند با فشار بر آمریکا برای ارائه تضمینهای رفع تحریم، به پیشرفت مذاکرات کمک کنند.
تاملی بر روند مذاکرات در چهار دور دور اول (22 فروردین 1404)
مذاکرات در مسقط با حضور هیئتهای فنی ایران و آمریکا آغاز شد. این دور بیشتر بر شناسایی مواضع و ایجاد فضایی برای گفتوگو متمرکز بود. بدر البوسعیدی، وزیر أمور خارجه عمان، مذاکرات را «مثبت و دوستانه» توصیف کرد، اما اختلافات کلیدی بر سر غنیسازی و رفع تحریمها از همان ابتدا آشکار بود.
دور دوم و سوم (اردیبهشت 1404) در مسقط و رم برگزار شدند و برای اولین بار بحثهای فنی در مورد محدودیتهای هستهای و رفع تحریمها مطرح شد. عباس عراقچی مذاکرات را «رو به جلو» خواند و اعلام کرد که مواضع دو طرف به هم نزدیکتر شده است.
با این حال، اظهارات استیو ویتکاف در رسانههای آمریکایی، بهویژه در مصاحبه با برایتبارت، مبنی بر لزوم برچیدن کامل تأسیسات غنیسازی ایران (نطنز، فردو و اصفهان)، تنشهایی را ایجاد کرد.
دور چهارم (21 اردیبهشت 1404)
این دور که با تأخیر به دلیل مسائل لجستیکی برگزار شد، جدیتر و صریحتر از دورهای قبلی توصیف شد. عراقچی اعلام کرد که امکان اعمال محدودیتهایی در سطح و میزان غنیسازی برای اعتمادسازی وجود دارد، اما اصل غنیسازی غیرقابل مذاکره است.
مقامات آمریکایی مذاکرات را «دلگرمکننده» خواندند و توافق کردند که گفتوگوها ادامه یابد. با این حال، اظهارات ضدونقیض ویتکاف و مارکو روبیو (وزیر أمور خارجه آمریکا) درباره توقف کامل غنیسازی، همچنان مانع پیشرفت بود.
مواضع کلیدی طرفین
خط قرمز غنیسازی برای ایران: ایران بر اساس معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای NPT تأکید دارد که غنیسازی اورانیوم حق مسلم این کشور برای مقاصد صلحآمیز است. عباس عراقچی و مسعود پزشکیان (رئیسجمهورب ایران) بارها اعلام کردهاند که برچیدن کامل برنامه غنیسازی غیرقابل قبول است، اگرچه ایران آماده اعمال محدودیتهایی برای اعتمادسازی است.
رفع مؤثر تحریمها: ایران خواستار لغو کامل و پایدار تحریمهای اقتصادی است که اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار دادهاند. سخنگوی وزارت أمور خارجه ایران، اسماعیل بقایی، مذاکرات را «دشوار اما مفید» خواند و بر لزوم رفع تحریمها برای انتفاع اقتصادی ایران تأکید کرد.
مخالفت با موضوعات غیرهستهای: ایران هرگونه بحث درباره برنامه موشکی یا فعالیتهای منطقهای را رد کرده است و مذاکرات را صرفاً به مسائل هستهای محدود میداند.
ایالات متحده
توقف غنیسازی: آمریکا، بهویژه در اظهارات استیو ویتکاف و مارکو روبیو، بر برچیدن کامل تأسیسات غنیسازی ایران تأکید دارد. آنها استدلال میکنند که ایران میتواند سوخت هستهای را از خارج وارد کند، مشابه بسیاری از کشورهای دیگر که برنامه هستهای صلحآمیز دارند.
فشار حداکثری: دونالد ترامپ همزمان با مذاکرات، سیاست فشار حداکثری را با اعمال تحریمهای جدید ادامه داده و تهدید به اقدام نظامی کرده است.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند این تحریمها بیشتر نمادین هستند و فاقد تمرکز دوره اول ریاستجمهوری ترامپ هستند.
راستیآزمایی سختگیرانه: آمریکا خواستار نظارتهای گسترده، از جمله بازرسیهای احتمالی توسط بازرسان آمریکایی، است تا از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران اطمینان حاصل کند.
چالشهای اصلی اختلاف بر سر غنیسازی: ایران غنیسازی را حق خود میداند و آماده کاهش سطح آن به 3.67 درصد (مشابه برجام) است، اما آمریکا توقف کامل غنیسازی را مطالبه میکند. این اختلاف اصلیترین مانع مذاکرات است.
تحریمها و اعتمادسازی: ایران به دلیل تجربه خروج آمریکا از برجام در سال 2018، نسبت به تعهدات آمریکا بیاعتماد است. فقدان تضمینهای ملموس برای رفع پایدار تحریمها مذاکرات را پیچیده کرده است.
فشارهای خارجی:
اسرائیل: تهدیدات اسرائیل برای حمله یکجانبه به تأسیسات هستهای ایران، مذاکرات را تحت فشار قرار داده است. بنیامین نتانیاهو بارها اعلام کرده که در صورت احساس تهدید، اسرائیل اقدام نظامی خواهد کرد.
اروپا و مکانیسم ماشه: تهدید کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان، بریتانیا) به استفاده از مکانیسم ماشه (بازگشت خودکار تحریمها) پس از انقضای قطعنامه 2231 در اکتبر 2025، ایران را در موضع دفاعی قرار داده است. عراقچی هشدار داده است که این اقدام میتواند نقش اروپا در مذاکرات را پایان دهد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس: عربستان سعودی، امارات و قطر، که از حامیان فشار بر ایران هستند، همزمان با مذاکرات، روابط تجاری خود را با آمریکا گسترش میدهند. این موضوع میتواند بر استراتژی آمریکا تأثیر بگذارد.
اظهارات ضدونقیض آمریکا: مواضع متفاوت مقامات آمریکایی، بهویژه بین اظهارات دیپلماتیک ترامپ و سخنان تند ویتکاف و روبیو، باعث سردرگمی و بیاعتمادی ایران شده است.
فشارهای داخلی در ایران: اقتصاد ایران تحت فشار تحریمها و بحران انرژی قرار دارد. با این حال، کاهش ارزش دلار از 100 هزار تومان به حدود 80 هزار تومان پس از شروع مذاکرات، نشاندهنده تأثیر مثبت گفتوگوها بر انتظارات اقتصادی است.
تحلیل و ارزیابی مذاکرات مسقط در دور چهارم مذاکرات کنونی در مقایسه با مذاکرات منجر به برجام در سال 2015 پیچیدهتر هستند. خروج آمریکا از برجام و افزایش غنیسازی ایران به 60 درصد، سطح اعتماد را کاهش داده است.
با این حال، اظهارات مثبت هر دو طرف، از جمله توصیف مذاکرات بهعنوان «جدیتر و صریحتر» توسط عراقچی و «دلگرمکننده» توسط مقامات آمریکایی، نشاندهنده ارادهای برای پیشرفت است. اما چند عامل کلیدی بر نتیجه مذاکرات تأثیر میگذارند:
فشار زمانی: ضربالاجل دو ماهه ادعایی ترامپ (تا 22 اردیبهشت 1404) و انقضای قطعنامه 2231 در اکتبر 2025، فشار زمانی را بر هر دو طرف افزایش داده است. ایران برای کاهش فشار تحریمها و آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت هستهای ایران انگیزه دارند.
تأثیر بازیگران منطقهای: سفر منطقهای ترامپ به عربستان، قطر و امارات، که با هدف جذب سرمایهگذاریهای کلان انجام شده، نشاندهنده تلاش آمریکا برای تقویت ائتلاف منطقهای علیه ایران است. این موضوع میتواند بهعنوان اهرم فشاری در مذاکرات عمل کند.
استراتژی ایران: ایران با تأکید بر حفظ غنیسازی و رفع تحریمها، رویکردی محتاطانه اما انعطافپذیر اتخاذ کرده است. اظهارات عراقچی درباره امکان محدودیت در سطح غنیسازی نشاندهنده آمادگی برای مصالحه محدود است، اما نه به قیمت کنار گذاشتن کامل برنامه هستهای.
استراتژی آمریکا: اظهارات متناقض مقامات آمریکایی نشاندهنده اختلافات داخلی در دولت ترامپ است. در حالی که ترامپ از «رفتار معقول» ایران و پیشرفت مذاکرات سخن میگوید، مواضع سختگیرانه ویتکاف و روبیو مذاکرات را به بنبست تهدید میکند. تحلیلگرانی مانند مایکل سینگ معتقدند که آمریکا باید فشار حداکثری را با هماهنگی اروپا و اسرائیل تقویت کند تا ایران را به پذیرش توافقی سختگیرانهتر از برجام مجبور کند.
سناریوهای سه گانه
با توجه به اطلاعات موجود، سه سناریو برای نتیجه مذاکرات قابل تصور است:
سناریوی خوشبینانه: توافق محدود (محتمل به نظر میرسد، اما با موانع جدی). ایران و آمریکا به توافقی مشابه برجام میرسند که شامل محدودیت غنیسازی در سطح 3.67 درصد، نظارت گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و رفع بخشی از تحریمهاست. این توافق احتمالاً موقت (5-10 سال) خواهد بود و شامل تضمینهایی برای رفع تحریمها میشود.
عوامل تقویتکننده: اظهارات مثبت دو طرف، کاهش ارزش دلار در ایران، و فشار اقتصادی بر ایران برای رسیدن به توافق.
موانع: بیاعتمادی ایران به تعهدات آمریکا و فشار اسرائیل و کشورهای عربی برای جلوگیری از توافق.
سناریوی میانه: ادامه مذاکرات بدون توافق نهایی (محتملترین گزینه). مذاکرات به دلیل اختلافات بر سر غنیسازی و عدم ارائه تضمینهای کافی برای رفع تحریمها به بنبست میرسد، اما گفتوگوها ادامه مییابد. این سناریو محتملترین است، زیرا هر دو طرف انگیزهای برای حفظ کانال دیپلماتیک دارند.
عوامل تقویتکننده: پیچیدگی مسائل فنی، اظهارات ضدونقیض آمریکا، و فشارهای داخلی و خارجی بر هر دو طرف.
موانع: تهدید مکانیسم ماشه توسط اروپا و ضربالاجل ادعایی ترامپ میتواند مذاکرات را به سمت شکست سوق دهد.
سناریوی بدبینانه: شکست مذاکرات و تشدید تنش (کمتر محتمل، اما قابل تصور). در صورت عدم پیشرفت، آمریکا ممکن است تحریمهای جدید یا اقدامات نظامی را در نظر بگیرد، و ایران نیز تهدید خود برای افزایش غنیسازی یا خروج از NPT را عملی کند. تهدیدات اسرائیل برای حمله یکجانبه میتواند این سناریو را تشدید کند.
عوامل تقویتکننده: مواضع سختگیرانه ویتکاف و روبیو، فشار اسرائیل، و عدم هماهنگی آمریکا با اروپا.
موانع: تمایل دو طرف به اجتناب از درگیری نظامی و تأثیر مثبت مذاکرات بر اقتصاد ایران. اقدامات متقابل برای پیشرفت مذاکرات ایران با ارائه پیشنهادهای ملموس برای اعتمادسازی، مانند پذیرش نظارتهای گستردهتر آژانس و کاهش موقت سطح غنیسازی، میتواند به رفع تحریمها کمک کند. ایران همچنین باید از تهدید به خروج از NPT اجتناب کند تا از انزوای دیپلماتیک جلوگیری شود. آمریکا می تواند با هماهنگی با اروپا برای ارائه تضمینهای ملموس در مورد رفع تحریمها و کاهش مواضع حداکثری (مانند توقف کامل غنیسازی) مذاکرات را به نتیجه برساند. آمریکا باید از اظهارات ضدونقیض پرهیز کند تا اعتماد ایران را جلب کند.
نقش میانجی ها (عمان و اروپا): عمان میتواند با ارائه ایدههای نوآورانه، مانند ایجاد صندوق تضمین مالی برای رفع تحریمها، به پیشرفت مذاکرات کمک کند. اروپا نیز باید از تهدید به مکانیسم ماشه خودداری کند تا نقش میانجیگری خود را حفظ کند.
کلام آخر
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در سال ۱۴۰۴ در مسیری حساس اما امیدوارکننده قرار دارند. با وجود پیشرفتهایی در درک مواضع طرفین، اختلافات بر سر غنیسازی و رفع تحریمها همچنان مانع اصلی هستند. اظهارات مثبت دو طرف و تأثیر اقتصادی مذاکرات بر ایران نشاندهنده پتانسیل برای توافق است، اما فشارهای خارجی (اسرائیل و اروپا) و مواضع سختگیرانه برخی مقامات آمریکایی میتوانند مذاکرات را به بنبست بکشانند. محتملترین نتیجه، ادامه مذاکرات بدون توافق نهایی در کوتاهمدت است، اما با فشار زمانی و انگیزههای اقتصادی، احتمال توافق محدود در ماههای آینده وجود دارد. با این حال، هرگونه اشتباه محاسباتی، مانند تهدید نظامی یا سوءاستفاده از مکانیسم ماشه، میتواند به تشدید تنشها و حتی درگیری نظامی منجر شود.
نظر شما :