رویکردها را دریابیم

اهداف پشت پرده جنگ زرگری بین رسانه های جریان اصلی و ترامپ

۱۱ تیر ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۳۶۸۱ اخبار اصلی آمریکا
اکبر فیجانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: ضرورت دارد هرگونه برداشت و بازنشر مطالب رسانه های جریان اصلی با لحاظ رویکرد کلی آنها نسبت به سیاست خارجی آمریکا و به طور کلی اهداف نظام سلطه در منطقه و جهان صورت گیرد تا ناخواسته مهر تائید بر اعتبار آنها نزنیم.
اهداف پشت پرده جنگ زرگری بین رسانه های جریان اصلی و ترامپ

نویسنده: اکبر فیجانی

دیپلماسی ایرانی: اخیرا تعدادی از رسانه های جریان اصلی ادعای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر نابودی کامل سایت های هسته ای ایران را به چالش کشیده و گفته اند هیچ اطلاعات دقیقی در این مورد وجود ندارد و حملات اسرائیل و آمریکا تنها چند ماه برنامه هسته ای ایران را به عقب رانده است. رسانه های ایران به طور گسترده به این موضوع پرداخته و به کرات انتقادات رسانه ها و واکنش و اظهارات ترامپ را بازنشر کردند.

اما چون این رسانه ها عموما تحت مالکیت مستقیم یا نفوذ شرکت های بزرگ چند ملیتی هستند و در راستای منافع  سرمایه داران بزرگ و سازمان ها و دولت های خادم آنها فعالیت می کنند، ضرورت دارد برونداد آنها با احتیاط و مداقه تحلیل و بازنشر شود و همواره سیاست کلی آنها در نظر گرفته شود.

اغلب رسانه های بزرگ غرب به طور آشکار یا ضمنی جنگ و مداخله در امور سایر کشورها را توجیه می کنند؛ اخبار و اطلاعات را زیرکانه تحریف می کنند؛ به راحتی جای ظالم و مظلوم را عوض می کنند؛ شخصیت های استعمارستیز را تخریب می کنند یا در حاشیه نگه می دارند و تحت تاثیر سانسور سازمان یافته با خودسانسوری از بیان حقیقت یا هر چیزی که با منافع نظام سلطه منافات داشته باشد طفره می روند.

مقایسه رویکرد رسانه های جریان اصلی درباره جنگ در فلسطین و اوکراین موید این مدعاست. با اینکه به علت نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه و همچنین جنایات و تجاوزگری این رژیم سفاک در سایر نقاط منطقه، اکنون در مورد حقانیت مردم فلسطین و جبهه مقاومت، تقریبا اجماع جهانی وجود دارد، اکثر رسانه های جریان اصلی، همسو با دولت ایالات متحده و سایر دولت های استعمارگر، وقیحانه از اسرائیل اشغالگر و جنایتکار جانبداری می کنند. اما اگر به گزارش‌ها و تحلیل های این رسانه ها در باره جنگ اوکراین و روسیه نگاه کنیم، به راحتی متوجه می شویم که آنها به طور هماهنگ روسیه را به عنوان متجاوز معرفی کرده و با جدیت از اوکراین حمایت می کنند، در حالی که آمریکا و متحدانش با گسترش ناتو به مرز روسیه و تحریک آن به طرق گوناگون، عامل اصلی جنگ فوق هستند. به عبارت دیگر، در حوزه سیاست خارجی، رسانه های بزرگ معمولا اقدامات دولت های آمریکا را، صرف نظر از اینکه جمهوری خواه یا دموکرات باشند، هرچند به طور ضمنی، تائید و توجیه می کنند و انتقادات آنها اغلب نمادین است.

با در نظر گرفتن این واقعیت، احتمالا موضع گیری سی ان ان،  روزنامه نیویورک تایمز، و سایر رسانه های همسو با آنها علیه ترامپ در باره نتیجه حمله آمریکا به سایت های هسته ای ایران و ناموفق بودن آن، ترفندی برای آماده کردن افکار عمومی برای حمله مجدد اسرائیل و آمریکا، به احتمال زیاد این بار با همکاری مستقیم تعدادی از کشورهای عضو ناتو و تخریب بیشتر زیرساخت های ایران، به بهانه تکمیل پروژه امحای توان هسته ای ایران است. رسانه های فوق‌الذکر عمدتا رویکردی نومحافظه کارانه دنبال کرده  و ضمن حمایت تلویحی یا آشکار از سیاست های مداخله گرایانه ایالات متحده، بارها برنامه هسته ای ایران را خطری بزرگ برای امنیت رژیم صهیونیستی، آمریکا و جهان معرفی کرده اند و بر ضرورت جلوگیری از پیشرفت آن، با نقل حرفه ای اظهارات دولتمردان آمریکا، تاکید کرده اند.

روزنامه نیویورک تایمز گرچه ژست ضد جنگ می گیرد و تظاهر به مخالفت با مداخله آمریکا در امور داخلی کشورهای دیگر می کند، اما سیاست و برونداد آن کاملا همسو با سیاست خارجی آمریکا و شرکت های بزرگ چند ملیتی است و تحت پوشش مخالف جنگ، زیرکانه و به طور غیرقابل تشخیص برای اکثر مردم، از جنگ و منافع سرمایه داران و قدرتمندان سوداگر جنگ حمایت می کند.

به عنوان مثال، اخیرا روزنامه مذکور در مقاله ای با عنوان "حمله ایران به پایگاه آمریکا در قطر، کابوس کشورهای خلیج فارس است که به واقعیت پیوسته" تلاش می کند با برجسته کردن خطر ایران، بین کشورمان و کشورهای حاشیه خلیج فارس تفرقه بیندازد. مقاله مذکور ایران را مخل امنیت و آرامش آن کشورها جلوه می‌دهد و آنها را از خطر ایران می ترساند؛ آمریکا را ضامن امنیت آنها معرفی می کند و حضور آن را در منطقه برای حمایت از آنها ضروری می خواند؛ از جهان تک قطبی با رهبری آمریکا حمایت می کند؛ و ورود آمریکا به جنگ و حمله به سایت های هسته ای ایران را توجیه می کند.

سی ان ان  نیز در خصوص سیاست خارجی آمریکا رویکردی مشابه نیویورک تایمز دنبال کرده و نقش زیادی در توجیه جنگ و سایر اقدامات ضد بشری آمریکا در سطح جهان بازی می کند. همین کفایت می کند که بدانیم هر مطلبی درباره فلسطین و اسرائیل، قبل از پخش یا انتشار باید توسط دفتر سی ان ان در اورشلیم تایید شود، نه صرفا در دفتر مرکزی آن در نیویورک.

از طرف دیگر، ترامپ با این سخن که "نیویورک تایمز و  سی ان ان، آمریکا را بد جلوه می دهند" به طور غیر مستقیم رسانه های مذکور را تایید کرده و میزان اعتماد مخاطبان، به ویژه منتقدین سیاست خارجی آمریکا، را به آنها افزایش می دهد. همان طور که پیشتر ذکر شد، نیویورک تایمز و  سی ان ان اغلب به طور ضمنی از سیاست های جنگ طلبانه و ضد بشری دولت آمریکا حمایت می کنند.

از این رو ضرورت دارد هرگونه برداشت و بازنشر مطالب رسانه های جریان اصلی با لحاظ رویکرد کلی آنها نسبت به سیاست خارجی آمریکا و به طور کلی اهداف نظام سلطه در منطقه و جهان صورت گیرد تا ناخواسته مهر تائید بر اعتبار آنها نزنیم.

کلید واژه ها: سی ان ان نیویورک تایمز دونالد ترامپ حمله امریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله امریکا به ایران اکبر فیجانی آمریکا سیاست خارجی آمریکا رسانه رسانه اصلی ایران سایت هسته ایران جنگ


( ۱ )

نظر شما :